امام باقر در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

امام ابوجعفر محمد بن علی، ملقّب به باقر، در اول رجب[۱]، یا سوم صفر[۲] سال ۵۷ هجری در مدینه[۳] زاده شد. پدر ایشان علی بن حسین(ع) است و مادر ایشان فاطمه با کنیه امّ‌الحسن[۴] یا امّ‌عبدالله دختر امام حسن مجتبی(ع)، از بانوان بافضیلت و دارای کرامت بود[۵]. امام باقر(ع) چهار سال از زندگی جدّ خود امام حسین(ع) را درک کرد[۶] و نکته‌ای را از ایشان درباره جایگاه اصلی مقام ابراهیم(ع) در مسجدالحرام نقل کرده است[۷]. ایشان در سفر کربلا نیز با امام سجاد(ع) همراه بود[۸] و به برخی حوادث آن اشاره کرده است[۹]. ایشان ۳۵[۱۰] یا ۳۹ سال[۱۱] با پدر خود زندگی کرد[۱۲].

جایگاه و ویژگی‌ها

امام محمد بن علی(ع) همانند دیگر امامان معصوم(ع) در شمار ذریه و اهل بیت پیامبر(ص) و دارای مقام عصمت و کمالات معنوی بسیاری بود. به گزارش روایات متعدد از منابع شیعه و سنی، پیامبر اکرم(ص) پیش از تولد امام باقر(ع) از آمدن ایشان به جابر بن عبدالله انصاری از صحابه خود خبر داد و ایشان را به «باقرالعلوم» ملقّب کرد و از جابر خواست تا سلام ایشان را به باقرالعلوم برساند[۱۳]. بعضی از راویان حدیث از امام باقر(ع) به «وصی الاوصیاء» یاد می‌کردند[۱۴].

امام باقر(ع) نزد مردم و علمای روزگار خود از نظر فضل و علم و سیادت نیز جایگاه ویژه‌ای داد[۱۵]. ایشان را داناترین مردم می‌شمردند[۱۶] و معضلات فقهی از آن حضرت پرسیده می‌شد[۱۷]. جابر بن یزید جعفی از علمای آن روز از امام باقر(ع) به وارث علم انبیا[۱۸] و ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج‌البلاغه معتزلی از ایشان به سید فقهای اهل حجاز یاد کرده است[۱۹]؛ چنان‌که به نظر شمس‌الدین ذهبی جایگاه علمی و معنوی و سیادت و شرافت خانوادگی و وثاقت، امام باقر(ع) را در نگاه مردم شایسته خلافت قرار داده بود[۲۰]. کرامت‌ها و معجزات بسیاری به دست ایشان ظاهر شده است که از دلایل امامت و ولایت حضرت شمرده می‌شود[۲۱].

امام خمینی، امام باقر(ع) را از بزرگ‌ترین شخصیت‌های تاریخ تشیع شمرده است که مقام و جایگاه معنوی ایشان را جز خداوند و پیامبر(ع) نمی‌توانند درک کنند[۲۲]. ایشان مقام حضرت را فوق عقول بشر[۲۳] و امامت حضرت را برای پیروان اهل بیت(ع)، مایه افتخار شمرده است[۲۴] و از آن حضرت به عالم آل‌محمد(ص) و عاشق جمال حق‌تعالی یاد کرده[۲۵]؛ همچنین ایشان را دارای مقام توسل و شفاعت دانسته و شایسته شمرده است برای در امان‌ماندن از شیطان و نفس اماره به امامان معصوم(ع) از جمله آن حضرت توسل جسته شود[۲۶]. نیز به استناد روایات[۲۷] ابراز داشته امام باقر(ع) گنجینه دانش قرآن بود و اگر کسی را مناسب می‌یافت که حامل دانشی که خداوند به ایشان ارزانی کرده است باشد، توحید و اسلام و ایمان و دین و شرایع را از کلمه «صمد» در سوره توحید استخراج و در میان مردم منتشر می‌کرد[۲۸].

امام باقر(ع) مانند دیگر امامان معصوم(ع) آینه تمام‌نمای همه فضایل معنوی و انسانی بود[۲۹]؛ از جمله ایشان در علم و دانش سرآمد همه علمای زمان خود بود[۳۰] و دانشمندان در نزدش کوچک می‌نمودند؛ چنان‌که حکم بن عتیبه دانشمند معروف آن روز، نزد ایشان چون کودکی در نزد آموزگار جلوه می‌کرد[۳۱]. امام خمینی نیز از آن حضرت به باقرالعلوم[۳۲]، عالم آل محمد(ص)[۳۳] و دارنده علم و دانش[۳۴] یاد کرده است.

امام باقر(ع) شیفته حق‌تعالی و لقاء‌اللّه بود و از شوق دیدار کعبه با صدای بلند می‌گریست[۳۵]. ایشان نرم‌دل و در آرزوی وصول به رحمت خدا بود[۳۶] و در وقت نماز رنگ چهره ایشان از خشیت خدا زرد می‌شد[۳۷]. امام خمینی شیفتگی حضرت را با این تعبیر که ایشان دارای مقام رضا بود، بیان کرده است و برای جابر بن عبدالله انصاری شعله‌ای از این شیفتگی و محبت الهی خود را اظهار کرد و بر خلاف جابر که بیماری را بهتر از سلامتی و ناداری را بهتر از بی‌نیازی دانست، ایشان خاطرنشان ساخت که هر آنچه خداوند از فقر و غنا بیماری و سلامتی بخواهد، آن را خواهان است؛ زیرا چنان‌که امام خمینی یادآورشده بلا و شادی در سنت عاشقان و مذهب محبان یکسان است[۳۸]. ایشان خاطرنشان کرده امام باقر(ع) شیفته دیدار جمال حق‌تعالی بود؛ چنان‌که صدقه را پس از قرارگرفتن در دست نیازمند می‌بویید و از آن رایحه جمال خدا را استشمام می‌کرد و شعله‌های شوق درونی‌اش با تقرّب به محبوب خاموش می‌شد[۳۹]. حضرت همواره عبادت‌ها و مناجات‌های پدر خود امام سجاد(ع) را متذکر می‌شد و می‌گریست[۴۰].

امام باقر(ع) افزون بر ویژگی‌های یادشده، زاهد و ساده‌زیست[۴۱]، فروتن و بردبار و مردمی[۴۲] بود؛ چنان‌که شخصی از مخالفان خود را با فروتنی به دوستان خود تبدیل کرد[۴۳] و نیز در موردی مردی مسیحی متأثر از گذشت و مدارای آن حضرت مسلمان شد[۴۴]. ایشان گشاده‌دست و باسخاوت بود و به نیازمندان و دوستان یاری می‌رساند[۴۵]. در عصری که حکومت اموی، شیعیان به ویژه علویان را در تنگنای شدیدی قرار داده بود[۴۶]، دوستان از خوان نعمت آن حضرت برخوردار و از آنان با خوراک‌های نیکو پذیرایی می‌کرد و به آنان جامه‌های نیکو و مال می‌بخشید[۴۷] و سامان‌دادن به امور خانواده‌ای نیازمند را برتر از انجام ده‌ها حج می‌شمرد[۴۸]. حضرت به خدمتکاران خود در کارهای خانه یاری می‌رساند[۴۹] و کسانی را شیعه خود می‌شمرد که به همسایگان تهیدست، مستمند، بدهکار و یتیم خدمت کنند[۵۰].

امام خمینی نیز از ساده‌زیستی امام باقر(ع) سخن گفته و یادآور شده است آن حضرت دنیا را به آخرت پیوند داده بود و این جهان را سرای متقین می‌شمرد[۵۱] و به صله ارحام و کمک به آنان توصیه می‌کرد[۵۲]. ایشان به استناد روایات[۵۳]، یادآور شده است امام باقر(ع) خدمت به خانواده حج‌گزاران را پرارزش و در ردیف ثواب زائر خانه خدا به حساب می‌آورد و به مردم توصیه می‌کرد به حج‌گزار احترام بگذارند[۵۴] و نیز در عین پرهیزدادن مردم از دنیاطلبی و تعلقات قلبی به دنیا[۵۵]، برای اداره زندگی تلاش و فعالیت داشت[۵۶].[۵۷]

دوران امامت

امام باقر(ع) بنا بر فرمان خدا و به نص پیامبر اکرم(ص)[۵۸] و به وصیت پدر خود امام علی بن حسین(ع) در سال ۹۴ یا ۹۵ هجری پس از پدرش به امامت رسید[۵۹]. امام سجاد(ع) در وقت وفات وسایل به یادگار مانده از پیامبر(ص) را که از نشانه‌های امامت بود، به امام باقر(ع) تحویل داد[۶۰].

زندگی امام باقر(ع) از نگاه اجتماعی و سیاسی به دو بخش تقسیم می‌شود: شرایط دشوار، به ویژه در دوره سلیمان بن عبدالملک و یزید بن عبدالملک[۶۱] و هشام بن عبدالملک و شرایط بهتر در دوره عمر بن عبدالعزیز (۹۹ - ۱۰۱ق). در مجموع حاکمان مروانیِ هم‌عصر با امام باقر(ع) از اقتدار نیاکان خود برخوردار نبودند و اختلافات درونی، دستگاه خلافت را به خود مشغول کرده بود[۶۲]. با ورود نژادهای غیرعرب مانند ایرانی‌ها، مصری‌ها و سوری‌ها به دنیای اسلام، زمینه بیشتر برای تبادل افکار آماده شده بود[۶۳]. از سوی دیگر، وقوع فاجعه کربلا و آشکارشدن مظلومیت اهل بیت(ع) مسلمانان را علاقه‌مند به آنان ساخته بود[۶۴]. شرایط به سود اهل بیت پیامبر(ص) و تشیع در حال تغییر بود و زمینه برای استفاده بهتر مردم از معارف آنان فراهم شده بود[۶۵].

عمر بن عبدالعزیز به ثبت حدیث سفارش کرد[۶۶]؛ چیزی که از دوره خلیفه دوم ممنوع شده بود[۶۷]و نیز دشنام‌دادن به امیرالمؤمنین علی(ع) را که از دوره معاویه از سوی او در میان مردم رواج یافته بود ممنوع کرد[۶۸] و همین زمینه را برای استفاده مردم از امام باقر(ع) فراهم ساخت[۶۹] و ایشان با استفاده از فرصت به دست آمده به تبلیغ دین و مکتب اهل بیت(ع) پرداخت. این شرایط موجب شد طالبان علم و بزرگان فقه و حدیث برای استفاده از حضرت به مدینه کوچ کنند[۷۰] و مردم از ایشان در خانه، مسجد پیامبر(ص) و نیز در موسم حج در مکه استفاده‌های فراوان ببرند[۷۱]. امام باقر(ع) توصیه می‌کرد روایات وی را به خاطر بسپارند[۷۲].

امام باقر(ع) بخش بزرگی از دانش‌های دینی از جمله علوم قرآن، سنت، تاریخ و اخلاق را منتشر کرد و برخی از بازماندگان از صحابه پیامبر(ص) و بزرگان تابعین و رهبران مذاهب اسلامی[۷۳]، مانند عبدالرحمن اوزاعی، ابواسحاق سبیعی، محمد بن شهاب زهری، ربیعة الرای، لیث بن ابی‌سلیم، مخول بن راشد[۷۴] و دیگران از ایشان کسب دانش می‌کردند[۷۵]؛ چنان‌که آوازه دانش ایشان در همه‌سو پراکنده شد[۷۶]. شیعه در این دوره برای تدوین فرهنگ خود در حوزه تفسیر، فقه، حدیث و اخلاق گام‌های بزرگی برداشت؛ چنان‌که محمد بن مسلم ثقفی حدود سی‌هزار مسئله از حضرت پرسیده است[۷۷]. برخی از تذکره‌نگاران، ۴۶۷ تن[۷۸] و برخی دیگر ۶۵۴ تن[۷۹] از راویان و اصحاب امام باقر(ع) را ثبت کرده‌اند.

امام خمینی از راویان امام باقر(ع) از جمله محمد بن مسلم[۸۰]، زراره، ابی‌عبیده حذا[۸۱]، زید بن علی[۸۲]، جابر بن یزید جحفی[۸۳]، ابوبصیر[۸۴]، ابی‌حمزه ثمالی[۸۵]، سلام بن مستنیر[۸۶]، اسماعیل بن جابر[۸۷]، عطاء بن یسار[۸۸]، ابان بن تغلب[۸۹]، عمر بن قیس[۹۰] و معاویة بن وهب[۹۱]حدیث نقل کرده است. اهمیت کار امام باقر(ع) به گونه‌ای بود که گفته شده با تلاش ایشان تشیع به صورت یک مکتب فقهی متمایز در آمد و هویت شیعی به هویتی تثبیت شده مبدّل گردید[۹۲].

امام خمینی به استناد روایات[۹۳]، زراره، محمد بن مسلم، ابوبصیر و برید بن معاویه عجلی از حواریان حضرت امام باقر(ع) را مصداق مقرّبان و سابقان در دین و آیه معروف ﴿وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ[۹۴] شمرده است[۹۵]. امام باقر(ع) افرادی از تربیت‌شدگان خود را برای تعلیم و تربیت مردم آماده کرده بود[۹۶] و به کمک آنان تشکلی ایجاد کرد و برخی از آنان به اصحاب السر (رازداران) شهره شدند[۹۷].

امام باقر(ع) بیش از امام سجاد(ع) با مسائل و مشکلات روبه‌رو بود. افزون بر حرکت‌های غیر اسلامی چون مسیحیان و حرکت‌های درون‌دینی چون منکران ولایت و امامت ائمه، خوارج و مرجئه فعال بودند. حرکت‌های مدعی رهبری در میان شیعیان و جدای از امامت امام باقر(ع) نیز در حال شکل‌گرفتن بودند[۹۸]. امام باقر(ع) برای دفاع از اسلام و هدایت مردم کوشش بسیار کرد. مناظره ایشان با پیشوای مسیحیان شام، برتری جایگاه علمی ایشان را نشان داد و به توجه مسیحیان به ایشان انجامید[۹۹]. دعوت مردم به مکتب اهل بیت(ع) از دیگر کارهای حضرت بود[۱۰۰]؛ چنان که امام خمینی با استناد به روایات[۱۰۱] یادآور شده است. امام باقر(ع) کسی را که شب‌ها را برای عبادت برخاسته و روزها روزه گرفته و اموالش را انفاق کرده و مداوم حج به جای آورده ولی ولایت و هدایت ولیّ‌الله را نشناخته، بی‌ایمان دانسته و اعمالش را نزد خداوند بی‌اثر خوانده است[۱۰۲]. ایشان با توجه به روایتی دیگر از حضرت از بی‌توجهی مردم به اهل بیت پیامبر(ص)، در مراسم حج انتقاد کرده و به حج‌گزاران یادآور شده است طواف آنان با طواف مردم در جاهلیت تفاوتی ندارد و حال آنکه مردم سفارش شده‌اند بر صراط مستقیم حرکت کنند و راه راست را راه امیرالمؤمنین علی(ع) و اوصیای ایشان معرفی کرده است[۱۰۳].

مبارزه با غالیان و افراد مدعی تشیع که ائمه(ع) را به مقام خدایی ارتقا می‌دادند، از دیگر فعالیت‌های امام باقر(ع) بود[۱۰۴]. ایشان غالیان را از جمله حمزة بن عمار بربری و بیان بن سمعان که مدعی نبوت خود بودند و بدعت‌گذارانی مانند ابی‌الخطاب، مغیرة بن سعید و کثیرالنواء را از خود می‌راند[۱۰۵]. حضرت برای تبیین درست سنت پیامبر(ص) با رهبران دیگر مذاهب اسلامی از جمله پیشوایان خوارج[۱۰۶]، پیشوای فقهای اهل بصره[۱۰۷] و نیز با رهبران صوفیه و جریان مدعیان زهد و ترک دنیا[۱۰۸] و برای هدایت پیروان زید بن علی که مدعی امامت زید بودند، مناظراتی انجام داد. سرانجام امام پنجم(ع) موفق شد عده‌ای از پیروان زید را به سوی خود هدایت کند[۱۰۹]. مبارزه با اسرائیلیات و افکار نادرست یهودیان درباره پیامبران الهی از دیگر اقدام‌های ایشان بود[۱۱۰].

امام خمینی با استناد به روایات[۱۱۱] یادآور شده است امام باقر(ع) پیروان خود را به میانه‌روی سفارش می‌کرد و آنان را از غلو و تندروی و قائل‌شدن مقاماتی برای امامان که خود قائل به آن نبودند و بدان رضایت نداشتند، پرهیز می‌داد و نیز یادآور شده است آن حضرت اهل بیت پیامبر(ص) را معیار اسلام اصیل و حدّ وسط شمرده و لازم دانسته است عقب‌ماندگان بدانان ملحق و افراد تندرو خود را با آنان هماهنگ سازند[۱۱۲]؛ نیز از آن حضرت(ع) نقل کرده است ایشان در آموزش معارف به مردم، به ظرفیت و شرایط علمی آنان توجه داشت[۱۱۳].

امام باقر(ع) قرآن را برای مردم تفسیر و آیات مبهم و نیازمند به شرح را برای آنان تشریح می‌کرد[۱۱۴]. تفسیری از قرآن کریم که از امام باقر(ع) به قلم ابوالجارود منذر بن زیاد گرد آمده، در شمار نخستین تفسیرهای قرآن در منابع به ثبت رسیده است[۱۱۵] و مجموعه‌ای بزرگ از امام باقر(ع) در علوم و تفسیر قرآن در دست است[۱۱۶]؛ چنان‌که امام خمینی نیز توجه‌دادن مردم به قرآن را از دیگر فعالیت‌های امام باقر(ع) شمرده است[۱۱۷]. ایشان با استناد به روایات[۱۱۸] از اهتمام امام باقر(ع) به قرآن[۱۱۹] شرح و تفصیل آیات و بیان شأن نزول آیات[۱۲۰] نکته‌های راهگشایی بیان کرده است[۱۲۱]. همچنین با توجه به سخن امام باقر(ع) در پیشگیری از تحریف دین به شیعیان یادآور شده است[۱۲۲] که روایات را بر قرآن عرضه کنند[۱۲۳].

امام باقر(ع) برای تهذیب معنوی و اخلاقی مردم به ویژه شیعیان بسیار تلاش کرد. امام خمینی به استناد روایات، اندرزهای پرارزش حضرت به شیعیان و مسلمانان را یادآور شده است. ایشان از جمله به آنان توصیه می‌کرد پرهیزگار باشند[۱۲۴] و بیشترین حسرت در قیامت را شامل کسی می‌شمرد که کار نیک را وصف و خود با آن مخالفت کند[۱۲۵]. حضرت همچنین به شیعیان توصیه کرده است[۱۲۶] از آرای باطل و گمراه پیروی نکنند و بی‌جهت برای فرار از مسئولیت عذرتراشی نکنند و کسی را که از خداوند اطاعت کند، شایسته نام شیعه شمرده است[۱۲۷]. آن حضرت خطاب به جابر بن عبدالله انصاری[۱۲۸] ادعای شیعه‌بودن را کافی ندانسته است و کسانی را که از خدا پروا و از وی اطاعت می‌کنند، شیعه شمرده و راه رسیدن به ولایت اهل بیت(ع) را تنها در سایه عمل و تقوا و اطاعت از خدا ممکن دانسته و کسی را که عصیان ورزد، دشمن امامان(ع) شمرده است[۱۲۹].

در دوره بنی‌امیه بسیاری از احکام اسلامی حتی مسئله مهمی چون نماز بر توده مردم مسلمان روشن نبود[۱۳۰] و امام باقر(ع) آموزش درست احکام فقهی[۱۳۱] به ویژه در مواضع اختلافی و احکام در معرض تحریف مانند حکم نبیذ[۱۳۲] و شرح بسیاری از مسائل فقهی در ابواب گوناگون فقه از طهارت تا دیات[۱۳۳] را به مردم آموخت. امام خمینی یادآور شده است امام باقر(ع) افزون بر آموزش احکام فقهی، روش فهم دین و استنباط احکام و شرایع را به شاگردان خود می‌آموخت و آنان را با روش اجتهاد تربیت می‌کرد[۱۳۴]. ایشان به استناد روایات[۱۳۵] یادآور شده است امام باقر(ع) در پاسخ پرسش زراره از علت مسح بر روی قسمتی از سر به جای همه آن، به آیه ﴿وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ[۱۳۶] و استفاده از «باء تبعیضیه» اشاره کرد[۱۳۷] و نیز خطاهای فقهی فقهای دیگر مذاهب مانند ابن شبرمه[۱۳۸]، ابراهیم نخعی و حکم بن عتیبه[۱۳۹] را به آنان یادآور شد. افزون بر نقل روایات بسیار از امام باقر(ع)، امام خمینی دعای سحر از مناجات‌های حضرت را نیز شرح کرده است[۱۴۰].

مواضع سیاسی

امام باقر(ع) با حاکمان نامشروعی از جمله ولید بن عبدالملک، سلیمان بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز، یزید بن عبدالملک و هشام بن عبدالملک از خلفای اموی هم‌زمان بود[۱۴۱]. مردم عراق که به اهل بیت(ع) و امام باقر(ع) توجه داشتند، بیش از دیگران زیر فشار خلفای اموی قرار داشتند[۱۴۲] و حاکمان اموی مردم را از ارتباط با امام باقر(ع) منع کرده بودند[۱۴۳]. از میان حاکمان یادشده ولید[۱۴۴] و هشام[۱۴۵] بسیار ستمکار و کینه‌توز بودند.

حکومت همه حاکمان اموی از نگاه امام باقر(ع) نامشروع بود[۱۴۶] و ایشان همه حاکمان اموی را جائر می‌دانست و از شرایط دشوار شیعه و تکفیر شیعیان در دوران بنی‌امیه و بنی‌مروان ناخرسند بود[۱۴۷]؛ اما موضع‌گیری ایشان با توجه به رفتار حاکمان اموی متفاوت بود[۱۴۸]. آن حضرت با عمر بن عبدالعزیز رفتاری ملایم داشت و او را موعظه می‌کرد[۱۴۹] و از عملکرد وی در بازگردان برخی از حقوق اهل بیت(ع) مانند بازگرداندن مزرعه فدک ابراز رضایت کرد[۱۵۰]. امام خمینی بر ضدّ اسلامی بودن حکومت و سیاست بنی‌امیه تأکید و خاطرنشان کرده است در زمان امویان حکومت اسلامی کاملاً وارونه و سلطنتی شده بود و به صورت رژیم پادشاهان ایران و امپراتوران روم و فرعونان مصر درآمده بود[۱۵۱]. ایشان به استناد روایتی از امام باقر(ع)، رهبران ستمکار و پیروان آنان را گمراه و گمراه‌کننده و اعمال آنان را چون خاکستری که باد آن را متفرق کند، باطل شمرده است[۱۵۲]. نیز به استناد روایتی از حضرت حکومت و رهبری امّت اسلامی را حق پیامبر(ص) و ائمه(ع) دانسته و اولویت در آیه ﴿النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ[۱۵۳] را به معنای اولویت ولایت و امارت شمرده[۱۵۴] و در نتیجه حکومت بر مردم را از حقوق اهل بیت(ع) معرفی کرده است. از نگاه امام خمینی، شرایط قیام مسلحانه علیه حکومتی غاصب اموی فراهم نبود، وگرنه امام باقر(ع) نیز همچون امام علی(ع) و امام حسین(ع) زره به تن می‌کرد و می‌جنگید[۱۵۵]. ایشان با استناد به منابع روایی[۱۵۶]، گفتگوی امام باقر(ع) با زید بن علی درباره امامت و قیام علیه حکومت امویان را ثبت کرده است[۱۵۷]. این روایت دلالت دارد که امام باقر(ع) از قیام برادر خود زید بن علی علیه امویان ناخرسند است و حرکت وی را تأیید نمی‌کند. امام خمینی سند روایت را ضعیف شمرده و مشمول‌بودن روایت بر طعن و خدشه بر زید را با آن جایگاه رفیع و بلندی مقامش، دلیل سستی آن دانسته است[۱۵۸].

قیام‌نکردن امام باقر(ع) در برابر حاکمان اموی به معنای سکوت در برابر ظلم‌های آنان نبود. ایشان مردم را تشویق می‌کرد که به ستمکاری حاکمان ستمگر اعتراض کنند[۱۵۹] و از همکاری برخی خواص مانند علماو شاعران با دربار حاکمان اموی انتقاد می‌کرد[۱۶۰]. ایشان عالمان درباری را بردگان شامیان می‌خواند[۱۶۱] و در برابر، شاعران انقلابی و مخالف امویان چون کمیت اسدی را می‌ستود[۱۶۲].

انتقاد امام محمدباقر(ع) از حاکمان ستمگر اموی[۱۶۳] و از گمراهی مردم در انحراف از سیره اهل بیت(ع)[۱۶۴] و دعوت به ولایت و امامت اهل بیت(ع)[۱۶۵] و همچنین دعوت به همراهی مالی با ائمه(ع)[۱۶۶] موجب گردید هشام بن عبدالملک ایشان را به همراه فرزند خود امام صادق(ع)[۱۶۷] از مدینه به شام، مرکز خلافت امویان، احضار کند[۱۶۸] و هدف از این احضار ترساندن امام باقر(ع) بود[۱۶۹]؛ اما ایشان در شام با هشام نیز احتجاج کرد و حاکمیت ظاهری و معنوی را از آن ائمه اهل بیت(ع)شمرد و این کار موجب زندانی شدن ایشان شد؛ ولی جایگاه و نفوذ حضرت سبب شد که هشام ایشان را آزاد کند[۱۷۰].

امام باقر(ع) به فرمان هشام بن عبدالملک[۱۷۱] و به نقلی به دست ابراهیم بن عبدالملک مروان مسموم شد[۱۷۲] و در سال ۱۱۴ یا ۱۱۵ هجری در ۵۷ یا ۵۸ سالگی[۱۷۳] در مدینه به شهادت رسید و در قبرستان بقیع در کنار پدر خود امام علی بن حسین(ع) به خاک سپرده شد[۱۷۴]. ایشان چهار همسر و هفت فرزند داشت[۱۷۵]. امام باقر به فرزند خود امام صادق(ع) وصیت کرد ده سال در موسم حج برای ایشان نوحه‌سرایی و گریه[۱۷۶] و به تبعیت از سنت پیامبر اکرم(ص) در شهادت جعفر طیار هشتصد درهم در ماتم وی هزینه کنند[۱۷۷]. در نگاه امام خمینی این کار برای نیاز امام باقر(ع) به گریه که برای شخص ایشان سودی نداشت نبود، بلکه این گریه به جهت استفاده سیاسی و اجتماعی آن بود. امام باقر(ع) با این کار می‌خواست ستمگران و کسانی که وی را به شهادت رسانده‌اند، افشا شوند تا این موضوع موج ایجاد و مردم را از ستمکاران آگاه کند[۱۷۸] و در نهایت تقویت مظلوم و انهدام ظالم را در پی داشته باشد[۱۷۹]. ایشان تأثیر عزاداری برای امام باقر(ع) در بیداری مردم را به تأثیر عزای سیدالشهدا(ع) تشبیه کرده است[۱۸۰]. از امام باقر(ع) روایات بسیاری در عرصه‌های گوناگون عقاید، اخلاق و فقه و تفسیر و تاریخ و سیره به یادگار مانده است؛ چنان‌که عزیزالله عطاردی، عزیزالله، مسند الامام ابوجعفر محمد بن علی، مجموعه‌ای از سخنان و سیره آن حضرت را با عنوان مسند الامام الباقر(ع) در شش مجلد تدوین و منتشر کرده است[۱۸۱].

منابع

پانویس

  1. طوسی، مصباح المتهجد، ج۲، ص۸۰۱.
  2. ابن‌خلکان، ج۴، ص۱۷۴؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۶، ص۲۱۲.
  3. مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۵۸.
  4. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج۲، ص۳۲۸.
  5. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۶۹؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ص۱۷۶.
  6. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۶، ص۲۱۲؛ طباطبایی، سیدمحمدحسین، شیعه در اسلام، ص۱۸۳.
  7. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۲۲۳.
  8. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۲۰.
  9. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی؛ طبری، ج۵، ص۳۴۷.
  10. مسعودی، اثبات الوصیه، ص۱۸۱.
  11. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۶، ص۲۱۲.
  12. رضوی، سید عباس، مقاله «محمد بن علی»، دانشنامه امام خمینی ج۹، ص ۱۳۶.
  13. مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۵۸ - ۱۵۹؛ ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، بیروت، ج۵۴، ص۲۷۵؛ ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج‌البلاغه، ج۱۵، ص۲۷۷؛ ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، تحقیق شعیب الارناووط، ج۴، ص۴۰۳ - ۴۰۴.
  14. مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۶۰؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج۲، ص۳۳۶.
  15. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، بیروت، ج۵۴، ص۲۷۹ - ۲۸۰؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج۲، ص۳۲۹ - ۳۳۰.
  16. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۷، ص۱۶۷.
  17. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۷، ص۳۲۹.
  18. مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۶۰.
  19. مفید، الارشاد، ج۱۵، ص۲۷۷.
  20. مفید، الارشاد، ج۴، ص۴۰۲.
  21. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج۲، ص۳۵۴ - ۳۶۴؛ ابن صباغ مالکی، علی بن محمد، الفصول المهمة فی معرفة الأئمه، ج۲، ص۸۹۶ - ۸۹۷.
  22. صحیفه امام، ج۲۱، ص۳۹۷.
  23. شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۷۴.
  24. صحیفه امام، ج۲۱، ص۳۹۷.
  25. شرح چهل حدیث، ص۴۸۹.
  26. امام خمینی، سید روح الله، آداب الصلاة، ص۳۷۹.
  27. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۳، ص۲۲۴ - ۲۲۵.
  28. امام خمینی، سید روح الله، آداب الصلاة، ص۳۱۶؛ صحیفه امام، ج۱۸، ص۲۶۲ - ۲۶۳.
  29. مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۵۷.
  30. مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۵۷ و ۱۶۰.
  31. همان، ج۲، ص۱۶۰؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج۲، ص۳۲۹؛ ابن‌عماد، ج۲، ص۷۲.
  32. صحیفه امام، ج۲۱، ص۳۹۷.
  33. شرح چهل حدیث، ص۴۷۱ و ۴۸۹.
  34. دیوان امام، ص۲۷۶.
  35. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج۲، ص۳۲۹.
  36. ابن عساکر، ج۵۴، ص۲۸۰؛ ابن صباغ مالکی، علی بن محمد، الفصول المهمة فی معرفة الأئمه، ج۲، ص۸۸۵.
  37. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۸۱، ص۲۶۵.
  38. شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۷۴ - ۱۷۵.
  39. چهل حدیث، ص۴۸۹.
  40. چهل حدیث، ص۴۴۳.
  41. مغربی، قاضی نعمان، دعائم الاسلام و ذکرالحلال و الحرام و القضایا و الأحکام، ج۲، ص۱۶۰.
  42. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۲۰۷.
  43. طوسی، الامالی، ص۴۱۰ - ۴۱۱.
  44. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۲۰۷؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۶، ص۲۸۹.
  45. مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۶۶ - ۱۶۷؛ ابن صباغ مالکی، علی بن محمد، الفصول المهمة فی معرفة الأئمه، ج۲، ص۸۹۲ - ۸۹۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۶، ص۲۸۸.
  46. ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج‌البلاغه، ج۱۱، ص۴۴.
  47. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج۲، ص۳۳۰ و ۳۳۹؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۶، ص۲۸۸.
  48. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۱۹۵.
  49. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۶، ص۳۰۳.
  50. ابن شعبه، ص۲۹۵.
  51. شرح چهل حدیث، ص۱۲۱.
  52. تحریرالوسیله، ج۲، ص۵۸.
  53. صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۲۲۸.
  54. التعلیقة علی العروة الوثقی، ص۶۹۶.
  55. شرح چهل حدیث، ص۱۲۱؛ امام خمینی، سید روح الله، آداب الصلاة، ص۵۱.
  56. صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۳۸.
  57. رضوی، سید عباس، مقاله «محمد بن علی»، دانشنامه امام خمینی ج۹، ص ۱۳۶.
  58. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۸۰ - ۲۸۱؛ مسعودی، اثبات‌الوصیه، ص۱۷۹ - ۱۸۱؛ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۵۸ - ۱۵۹.
  59. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۳۰۵؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج۲، ص۳۳۵ - ۳۳۶.
  60. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۳۰۵؛ مسعودی، اثبات‌الوصیة، ص۱۸۲.
  61. مسعودی، اثبات‌الوصیه، ص۱۸۱.
  62. طباطبایی، سیدمحمدحسین، شیعه در اسلام، ص۱۸۳.
  63. مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۸، ص۷۰.
  64. طباطبایی، سیدمحمدحسین، شیعه در اسلام، ص۱۸۳.
  65. آقابزرگ، ج۲، ص۱۳۱ - ۱۳۲؛ مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۸، ص۷۰؛ خامنه‌ای، سیدعلی، انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۷۴.
  66. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق محمد حمیدالله، ج۸، ص۲۰۲.
  67. حسینی جلالی، سیدمحمدرضا، تدوین السنة الشریفه، ص۲۶۷.
  68. مسعودی، اثبات‌الوصیه، ص۱۸۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۳۹، ص۳۲۳.
  69. طباطبایی، سیدمحمدحسین، شیعه در اسلام، ص۱۸۳.
  70. ابوزهره، محمد، الامام الصادق(ع) حیاته و عصره، ص۲۲.
  71. امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ج۱، ص۹۹.
  72. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج۵۴، ص۲۷۷.
  73. مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۵۷.
  74. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، تحقیق شعیب الارناووط، ج۴، ص۴۰۱ - ۴۰۲.
  75. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ص۴۶ و ۳۴۰؛ ابوزهره، محمد، الامام الصادق(ع) حیاته و عصره، ص۲۲ - ۲۳.
  76. ابن صباغ مالکی، علی بن محمد، الفصول المهمة فی معرفة الأئمه، ج۲، ص۸۷۸.
  77. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۶، ص۳۲۸.
  78. طوسی، رجال الطوسی، ص۱۲۳ - ۱۵۵.
  79. عطاردی، عزیزالله، مسند الامام ابوجعفر محمد بن علی، ج۶، ص۲۹۲ – ۵۶۰.
  80. کتاب البیع، ج۵، ص۱۸۵.
  81. بدائع الدرر فی قاعدة نفی الضرر، ص۵۷.
  82. تنقیح الاصول، تقریر حسین تقوی اشتهاردی، ج۳، ص۲۹۳.
  83. همان، ج۳، ص۴۳۶.
  84. الرسائل‌العشره، ص۵۷.
  85. تنقیح الاصول، تقریر حسین تقوی اشتهاردی، ج۳، ص۲۸۰.
  86. تنقیح الاصول، تقریر حسین تقوی اشتهاردی، ج۳، ص۲۹۸.
  87. الاستصحاب، ص۲۰۷.
  88. الطهاره، ج۳، ص۲۵۹.
  89. الاجتهاد و التقلید، ص۷۵.
  90. انوار‌الهدایه، ج۱، ص۱۲.
  91. انوار‌الهدایه، ج۱، ص۱۱۸.
  92. مدرس طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، نظری برتطور مبانی فکرتشیع در سه قرن نخستین، ص۳۰ - ۳۱؛ ادیب، ص۴۶ - ۴۸.
  93. طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، معروف به رجال کشی، ج۱، ص۳۴۸؛ حرّعاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل‌الشیعة الی تحصیل مسائل‌الشریعه، ج۲۷، ص۱۴۴.
  94. «و (سوم) پیشتازان پیشتاز * آنانند که نزدیکان (به خداوند) اند» سوره واقعه، آیه ۱۰-۱۱.
  95. شرح چهل حدیث، ص۳۷۹.
  96. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۱۰.
  97. خامنه‌ای، سیدعلی، انسان ۲۵۰ ساله، ص۲۷۹.
  98. جعفری، حسین محمد، تشیع در مسیر تاریخ، ص۲۸۹ - ۲۹۰.
  99. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۱۲۲ - ۱۲۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۶، ص۳۰۹ - ۳۱۳.
  100. مسعودی، اثبات‌الوصیه، ص۱۸۰.
  101. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۱۸ - ۱۹.
  102. امام خمینی، سید روح الله، آداب الصلاة، ص۱۳۷.
  103. شرح چهل حدیث، ص۵۳۳ - ۵۳۴.
  104. ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج‌البلاغه، ج۸، ص۱۲۱ - ۱۲۲.
  105. ابن‌اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۲۰۹؛ غریری، ص۲۷۵ - ۲۷۸.
  106. مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۶۴ - ۱۶۵؛ امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ج۱، ص۶۵۲.
  107. امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ج۱، ص۶۵۳.
  108. همان، ج۱، ص۶۵۲.
  109. جعفری، حسین محمد، تشیع در مسیر تاریخ، ص۲۹۱.
  110. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۲۳۹ - ۲۴۰؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۶، ص۳۵۳ - ۳۵۴.
  111. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۷۵.
  112. شرح چهل حدیث، ص۵۷۱ - ۵۷۲.
  113. تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۲، ص۱۸۳ - ۱۸۴.
  114. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایه، ج۹، ص۳۱۰ - ۳۱۱؛ ابوزهره، محمد، الامام الصادق(ع) حیاته و عصره، ص۲۴.
  115. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، کتاب الفهرست، ص۵۹.
  116. عطاردی، عزیزالله، مسند الامام ابوجعفر محمد بن علی، ج۲، ص۳۹۶ و ۴۱۵ - ۴۱۶؛ ج۳، ص۳ - ۳۶۲.
  117. امام خمینی، سید روح الله، آداب الصلاة، ص۲۰۹.
  118. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۵۹۶.
  119. امام خمینی، سید روح الله، آداب الصلاة، ص۲۰۹.
  120. تنقیح الاصول، تقریر حسین تقوی اشتهاردی، ج۳، ص۱۸۴.
  121. شرح چهل حدیث، ص۵۷۵ - ۵۷۶.
  122. حرّعاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل‌الشیعة الی تحصیل مسائل‌الشریعه، ج۲۷، ص۱۲۳.
  123. تنقیح الاصول، تقریر حسین تقوی اشتهاردی، ج۴، ص۵۶۲.
  124. تنقیح الاصول، تقریر حسین تقوی اشتهاردی، ج۴، ص۴۷۵.
  125. تنقیح الاصول، تقریر حسین تقوی اشتهاردی، ج۴، ص۵۶۹ - ۵۷۰.
  126. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۷۳.
  127. شرح چهل حدیث، ص۵۷۰.
  128. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۷۴.
  129. شرح چهل حدیث، ص۵۷۰ - ۵۷۱.
  130. جعفریان، رسول، اسوه‌های بشریت، ص۵۰ - ۵۱.
  131. ابوزهره، محمد، الامام الصادق(ع) حیاته و عصره، ص۲۴.
  132. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۶، ص۴۱۸.
  133. عطاردی، عزیزالله، مسند الامام ابوجعفر محمد بن علی، ج۳، ص۴۵۲ - ۴۷۸؛ ج۴، ص۳ - ۵۶۸؛ ج۵، ص۳ - ۴۵۲؛ لالانی، ص۱۶۱ - ۱۷۰.
  134. الاجتهاد و التقلید، ص۷۵ - ۷۸.
  135. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۳، ص۳۰.
  136. «ای مؤمنان! چون برای نماز برخاستید چهره و دست‌هایتان را تا آرنج بشویید و بخشی از سرتان را مسح کنید و نیز پاهای خود را تا برآمدگی روی پا و اگر جنب بودید غسل کنید و اگر بیمار یا در سفر بودید و یا از جای قضای حاجت آمدید یا با زنان آمیزش کردید و آبی نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید، با آن بخشی از چهره و دست‌های خود را مسح نمایید، خداوند نمی‌خواهد شما را در تنگنا افکند ولی می‌خواهد شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۶.
  137. الاجتهاد و التقلید، ص۷۵ - ۷۸.
  138. تنقیح الاصول، تقریر حسین تقوی اشتهاردی، ج۱، ص۱۵۴.
  139. تنقیح الاصول، تقریر حسین تقوی اشتهاردی، ج۲، ص۲۶۱.
  140. رضوی، سید عباس، مقاله «محمد بن علی»، دانشنامه امام خمینی ج۹، ص ۱۳۸.
  141. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۶، ص۲۱۲.
  142. مظفر، محمدحسین تاریخ شیعه، ص۱۴۲.
  143. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۶، ص۲۶۴.
  144. مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۱۵۷.
  145. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۲۸.
  146. مسعودی، اثبات‌الوصیه، ص۱۸۱.
  147. ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج‌البلاغه، ج۱۱، ص۴۳ - ۴۴.
  148. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۰۵.
  149. عطاردی، عزیزالله، مسند الامام ابوجعفر محمد بن علی، ج۱، ص۱۳۲ - ۱۳۳.
  150. ابن‌اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۵، ص۶۲؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۶، ص۳۲۶ - ۳۲۷.
  151. ولایت فقیه، ص۳۴ - ۳۵.
  152. امام خمینی، سید روح الله، آداب الصلاة، ص۱۳۶ - ۱۳۷.
  153. «پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.
  154. ولایت‌فقیه، ص۱۰۰.
  155. ولایت‌فقیه، ص۱۹.
  156. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۳۵۷؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۶، ص۲۰۴.
  157. تنقیح الاصول، تقریر حسین تقوی اشتهاردی، ج۳، ص۲۹۲ - ۲۹۳.
  158. تنقیح الاصول، تقریر حسین تقوی اشتهاردی، ج۳، ص۲۹۳.
  159. مفید، الاختصاص، ص۲۵۹ - ۲۶۱؛ حرّعاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل‌الشیعة الی تحصیل مسائل‌الشریعه، ج۱۶، ص۱۳۴؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۷۲، ص۳۷۵.
  160. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۲۰۷؛ عطاردی، عزیزالله، مسند الامام ابوجعفر محمد بن علی، ج۱، ص۳۹.
  161. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، ج۴۶، ص۲۵۸.
  162. طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال، معروف به رجال کشی، ص۲۰۷ - ۲۰۸؛ عطاردی، عزیزالله، مسند الامام ابوجعفر محمد بن علی، ج۱، ص۵۰.
  163. ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج‌البلاغه، ج۱۱، ص۴۳ - ۴۴.
  164. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۲۸۸.
  165. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۱۸؛ فیض‌کاشانی، ج۴، ص۸۸.
  166. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۵۴۵.
  167. طبری امامی، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۲۳۳ - ۲۳۴.
  168. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۷۱ - ۴۷۲؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۱۸۹ - ۱۹۰.
  169. بیهقی، ابراهیم بن محمد، المحاسن و المساوی، ج۲، ص۲۳۲ - ۲۳۶؛ طبری امامی، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۲۳۳ - ۲۳۴.
  170. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۷۱؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۱۸۹ - ۱۹۰؛ فیض کاشانی، ج۳، ص۷۷۱ - ۷۷۲.
  171. مستوفی، حمدالله، تاریخ گزیده، ص۳۰۳.
  172. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۴، ص۲۱۰؛ ابن صباغ مالکی، علی بن محمد، الفصول المهمة فی معرفة الأئمه، ج۲، ص۹۰۵.
  173. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۶۹؛ مسعودی، اثبات‌الوصیه، ص۱۸۱؛ ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج۵۴، ص۲۹۸.
  174. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۶۹.
  175. مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۷۶ - ۱۷۷.
  176. صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، ج۱، ۱۸۲.
  177. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۳، ۲۱۷؛ عطاردی، عزیزالله، مسند الامام ابوجعفر محمد بن علی، ج۱، ص۱۴۶.
  178. صحیفه امام، ج۱۶، ص۳۴۵.
  179. صحیفه امام، ج۱۱، ص۹۷ – ۹۸.
  180. صحیفه امام، ج۱۶، ص۳۴۵.
  181. رضوی، سید عباس، مقاله «محمد بن علی»، دانشنامه امام خمینی ج۹، ص ۱۴۱.