برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|
خط ۲۳: |
خط ۲۳: |
| گفتم: فدایت گردم، آنچه را که مقدر شده دانستیم، آنچه مقدر نشده چیست و چگونه بازگردانده میشود؟ برای ما بازگو. | | گفتم: فدایت گردم، آنچه را که مقدر شده دانستیم، آنچه مقدر نشده چیست و چگونه بازگردانده میشود؟ برای ما بازگو. |
| [[امام]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|حَتَّى لَا يُقَدَّرَ}}؛ | | [[امام]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|حَتَّى لَا يُقَدَّرَ}}؛ |
| دعا مانع رقمخوردن آن شده، تا اینکه رقم نمیخورد<ref>بحار الانوار، ج۹۳، ص۲۹۷.</ref>. | | دعا مانع رقمخوردن آن شده، تا اینکه رقم نمیخورد<ref>بحار الانوار، ج۹۳، ص۲۹۷.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|سید منذر حکیم،سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۹ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ج۹، ص ۳۳۵.</ref> |
| | |
| ۴. [[امام کاظم]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|أَدْنَى مَا يُثَابُ بِهِ زَائِرُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} بِشَطِّ الْفُرَاتِ إِذَا عَرَفَ حَقَّهُ وَ حُرْمَتَهُ وَ وَلَايَتَهُ أَنْ يُغْفَرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ}}؛
| |
| کمترین پاداشی که به [[زائر]] [[امام حسین]]{{ع}} در کنار شط [[فرات]] (از نزدیک) درحالیکه [[حق]]، [[حرمت]] و [[ولایت]] او را بشناسد داده میشود، این است که [[گناه]] گذشته و [[آینده]] او را بیامرزد.
| |
| | |
| ۵. از «[[حسن بن الجهم]]» نقل شده است که گفت: «به [[ابو الحسن]]{{ع}} گفتم درباره [[زیارت قبر]] حسین{{ع}} چه میگویی؟
| |
| امام{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|مَا تَقُولُ أَنْتَ فِيهِ}}؛ تو درباره [[زیارت]] او چه میگویی؟
| |
| گفتم: برخی از ما آن را معادل «[[حج]]» دانسته و برخی معادل «[[عمره]]» خوانده است.
| |
| امام{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|هِيَ حَجَّةٌ مَبْرُورَةٌ مَقْبُولَةٌ}}؛ [[زیارت امام حسین]]{{ع}} حجی قبول شده است<ref>بحار الانوار، ج۹۳، ص۲۹۷.</ref>.
| |
| | |
| ۶. «[[احمد بن جعفر بلدی]]» از «[[محمد بن یزید بکری]]» از «[[منصور بن نصر مدائنی]]» از «[[عبدالرحمن بن مسلم]]» نقل میکند که گفت: «بر امام کاظم{{ع}} وارد شده، گفتم: کدام زیارت برتر است؟ زیارت [[حسین بن علی]]{{ع}}، [[امیر المؤمنین]] یا فلان و فلان؟ (یکیک [[امامان]] را نام بردم). فرمود: {{متن حدیث|يَا عَبْدَ الرَّحْمَنِ، مَنْ زَارَ أَوَّلَنَا فَقَدْ زَارَ آخِرَنَا، وَ مَنْ زَارَ آخِرَنَا فَقَدْ زَارَ أَوَّلَنَا، وَ مَنْ تَوَلَّى أَوَّلَنَا فَقَدْ تَوَلَّى آخِرَنَا، وَ مَنْ تَوَلَّى آخِرَنَا فَقَدْ تَوَلَّنَا تَوَلَّى أَوَّلَنَا وَ مَنْ قَضَى حَاجَةً لِأَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِنَا فَكَأَنَّمَا قَضَاهَا لِأَجْمَعِنَا.
| |
| يَا عَبْدَ الرَّحْمَنِ، أَحِبَّنَا وَ أَحِبَّ مَنْ يُحِبُّنَا وَ أَحِبَّ فِينَا وَ أَحْبِبْ لَنَا وَ تَوَلَّنَا وَ تَوَلَّ مَنْ يَتَوَلَّانَا وَ أَبْغِضْ مَنْ يُبْغِضُنَا. أَلَا وَ إِنَّ الرَّادَّ عَلَيْنَا كَالرَّادِّ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ جَدِّنَا وَ مَنْ رَدَّ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} فَقَدْ رَدَّ عَلَى اللَّهِ. أَلَا يَا عَبْدَ الرَّحْمَنِ وَ مَنْ أَبْغَضَنَا فَقَدْ أَبْغَضَ مُحَمَّداً وَ مَنْ أَبْغَضَ مُحَمَّداً فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ وَ مَنْ أَبْغَضَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ أَنْ يُصْلِيَهُ النَّارَ وَ مَا لَهُ مِنْ نَصِيرٍ}}<ref>کامل الزیارات، ص۳۳۵.</ref>؛
| |
| ای عبد [[الرحمن]]، هرکس نخستین ما را [[زیارت]] کند، چنان است که آخرین ما را زیارت کرده و هرکس آخرین ما را زیارت کند، چنان است که نخستین ما را زیارت کرده است. هرکس نخستین ما را [[دوست]] بدارد، چنان است که آخرین ما را دوست داشته و هرکس آخرین ما را دوست بدارد، چنان است که نخستین ما را دوست داشته است. هرکس نیاز یکی از [[دوستان]] ما را برآورده کند، گویی آن را برای همه ما برآورده است.
| |
| | |
| ای عبد الرحمن، ما را دوست بدار و هرکس ما را دوست میدارد، دوست بدار و در راه ما دوست بدار و برای ما دوست بدار. با دوستان ما دوست باش و با [[دشمنان]] ما [[دشمن]]. هرکس بر ما برگردد ([[دشمنی]] ورزد) بر جدمان [[رسول خدا]] برگشته و هرکس بر او برگردد، بر [[خدا]] برگشته است. ای عبد الرحمن، هرکس با ما [[کینه]] ورزد با رسول خدا کینه ورزیده و هرکس با محمد{{صل}} کینهساز کند، به [[یقین]] با خدا کینه ساز کرده است و هرکس با خدای- عزّ و جلّ- [[کینه]] در پیش گیرد و [[دشمنی]] کند، بر [[خدا]] [[حق]] است که او را به [[دوزخ]] افکند و [[یاوری]] نباشد تا او را [[یاری]] کرده، از گزند [[کیفر خداوند]] رهاییاش بخشد.
| |
| | |
| ۷. از «[[عمرو بن عثمان رازی]]» نقل شده که گفت: «از [[ابو الحسن]]{{ع}} شنیدم که گفت: {{متن حدیث|مَنْ لَمْ يُقَدِّرْهُ أَنْ يَزُورَنَا فَلْيَزُرْ صَالِحِي مَوَالِينَا يُكْتَبْ لَهُ ثَوَابُ زِيَارَتِنَا وَ مَنْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَى صِلَتِنَا فَلْيَصِلْ عَلَى صَالِحِي مَوَالِينَا يُكْتَبْ لَهُ ثَوَابُ صِلَتِنَا}}<ref>کامل الزیارات، ص۳۱۹.</ref>
| |
| هرکس نتواند به [[زیارت]] ما بیاید، به زیارت [[دوستان]] [[صالح]] ما برود که [[پاداش]] زیارت ما برای او نوشته میشود و هرکس نتواند به ما [[نیکی]] کند، در [[حق دوستان]] صالح ما نیکی کند که پاداش نیکی به ما برای او نوشته میشود.
| |
| | |
| ۸. از «[[اسحاق بن عمار]]» نقل شده است که گفت: «به ابو الحسن گفتم: [[مؤمن]] مرده میداند چه کسی [[قبر]] او را زیارت کرده است؟
| |
| [[امام]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|نَعَمْ وَ لَا يَزَالُ مُسْتَأْنِساً بِهِ مَا زَالَ عِنْدَهُ، فَإِذَا قَامَ وَ انْصَرَفَ مِنْ قَبْرِهِ دَخَلَهُ مِنِ انْصِرَافِهِ عَنْ قَبْرِهِ وَحْشَةٌ}}<ref>کامل الزیارات، ص۳۲۱.</ref>؛
| |
| آری. تا زمانی که [[زائر]] بر سر قبر مؤمن است او همچنان با زائر خود مأنوس است و چون برخاسته، از آنجا میرود، مرده دستخوش [[تنهایی]] و [[بیم]] میشود.
| |
| | |
| ۹. از «[[علی بن عثمان رازی]]» نقل شده که گفت: «از ابو الحسن{{ع}} اول شنیدم که فرمود: {{متن حدیث|مَنْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَى زِيَارَتِنَا فَلْيَزُرْ صَالِحَ إِخْوَانِهِ يُكْتَبْ لَهُ ثَوَابُ زِيَارَتِنَا، وَ مَنْ لَمْ يَقْدِرْ أَنْ يَصِلَنَا فَلْيَصِلْ صَالِحَ إِخْوَانِهِ يُكْتَبْ لَهُ ثَوَابُ صِلَتِنَا}}<ref>التهذیب، ج۶، ص۱۰۴.</ref>؛
| |
| هرکس نتواند به زیارت و دیدار ما بیاید، به دیدار [[برادران]] صالح خود برود که در این صورت پاداش زیارت ما برای او نوشته میشود و هرکس نتواند در حق ما نیکی کند به برادران صالح خود نیکی کند که پاداش نیکی به ما برای او نوشته میشود.<ref>[[سید منذر حکیم|سید منذر حکیم،سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۹ (کتاب)|پیشوایان هدایت]]، ج۹، ص ۳۳۵.</ref>
| |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |
۱. از امام کاظم(ع) نقل شده است که فرمود: «عَلَيْكُمْ بِالدُّعَاءِ؛ فَإِنَّ الدُّعَاءَ وَ الطَّلَبَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يَرُدُّ الْبَلَاءَ وَ قَدْ قُدِّرَ وَ قُضِيَ فَلَمْ يَبْقَ إِلَّا إِمْضَاؤُهُ، فَإِنَّهُ إِذَا دَعَا اللَّهَ وَ سَأَلَهُ صَرَفَ الْبَلَاءَ صَرْفاً»[۱]؛
بر شما باد به دعا کردن و از خدا خواستن که دعا به درگاه خداوند و درخواست از حضرتش، بلای رقمخورده و مقدری که جز امضا (اجرا) ی آن نمانده باز میگرداند و بدانید اگر کسی خدا را بخواند و دست دعا به سوی او دراز کند حضرتش بلا را شتابان از او بگرداند».
۲. امام کاظم(ع) فرمود: «لِكُلِّ دَاءٍ دَوَاءٌ»؛ هر دردی دارویی دارد.
درباره این گفته امام(ع) پرسیده شد، امام(ع) فرمود: «لِكُلِّ دَاءٍ دُعَاءٌ، فَإِذَا أُلْهِمَ الْمَرِيضُ الدُّعَاءَ فَقَدْ أَذِنَ اللَّهُ فِي شِفَائِهِ»؛
هر دردی دارویی دارد و هرگاه به دل بیمار الهام شد که دعا کند، به یقین خداوند اجازه درمان او را داده (شفای او را اراده نموده) است.
و نیز فرمود: «أَفْضَلُ الدُّعَاءِ الصَّلَاةُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ ثُمَّ الدُّعَاءُ لِلْإِخْوَانِ ثُمَّ الدُّعَاءُ لِنَفْسِكَ فِيمَا أَحْبَبْتَ، وَ أَقْرَبُ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ مِنَ اللَّهِ إِذَا سَجَدَ»؛
برترین دعاها صلوات فرستادن بر محمّد(ص) و آل اوست، سپس دعا برای برادران دینی، سپس دعا برای خودت به آنچه که دوست میداری. و بدان که چون بنده سر به سجده نهد به خداوند نزدیکتر و کم فاصلهتر است و آن هنگام، بهترین وقت برای دعاست.
و فرمود: «الدُّعَاءُ أَفْضَلُ مِنْ قِرَاءَةِ الْقُرْآنِ؛ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ: ﴿قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ﴾[۲] وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَيُؤَخِّرُ إِجَابَةَ الْمُؤْمِنِ شَوْقاً إِلَى دُعَائِهِ وَ يَقُولُ: صَوْتٌ أُحِبُّ أَنْ أَسْمَعَهُ، وَ يُعَجِّلُ إِجَابَةَ الْمُنَافِقِ وَ يَقُولُ: صَوْتٌ أَكْرَهُ سَمَاعَهُ»؛
دعا کردن از خواندن قرآن برتر است؛ زیرا خداوند فرموده است: «ای رسول ما، به امت بگو: اگر دعای شما و ناله و زاری و توبه شما نبود خدا به شما توجه و اعتنایی نمیکرد».
خداوند اجابت دعای مؤمن را به تأخیر انداخته میگوید: این، صدایی است که دوست دارم بشنوم، اما درخواست منافق را زود پاسخ داده، میفرماید: این، صدایی است که شنیدن آن را ناخوش و ناپسند میدارم[۳].
۳. «عمر بن یزید» از ابو ابراهیم(ع) نقل کرده است که فرمود: «إِنَّ الدُّعَاءَ يَرُدُّ مَا قُدِّرَ وَ مَا لَمْ يُقَدَّرْ»؛ دعا آنچه را که مقدر شده و آنچه مقدر نشده باز میگرداند.
گفتم: فدایت گردم، آنچه را که مقدر شده دانستیم، آنچه مقدر نشده چیست و چگونه بازگردانده میشود؟ برای ما بازگو.
امام(ع) فرمود: «حَتَّى لَا يُقَدَّرَ»؛
دعا مانع رقمخوردن آن شده، تا اینکه رقم نمیخورد[۴].[۵]
منابع
پانویس