دعا در معارف و سیره حسینی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

باتوجه به اهمیتی که دعا دارد، امام حسین (ع) نیز بر روی آن تاکید فراوانی کرده و از آن حضرت نیز دعاهای خاصی مانند دعای عرفه نقل شده است. ایشان فرمودند: "ناتوان‌ترین مردم کسی است که از دعا عاجز باشد".

مقدمه

میراث اهل بیت (ع) با پدیده دعا و جنبه‌های کیفی و کمّی آن باهم، از امتیاز خاص و بی‌مانندی برخوردار است. توجه به دعا در تمام حالات و شرایط زندگی، چنان‌که خدای متعال فرمود: ﴿قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ[۱] جلوه‌ای است که شیوه رفتار اهل بیت (ع) را از دیگران متمایز می‌سازد و پیروان خود را نیز به همین شیوه تربیت کرده‌اند.

این پدیده در ایام حج و دیگر مراسم عبادی میان پیروان و شیعیان اهل بیت، برای عموم مسلمانان به روشنی ملموس است. دعاهای معصومین (ع) از جنبه محتوا و اهداف و مفاهیم، بی‌مانند است و به روشنی از فاصله زیاد میان آنان و دیگران پرده برمی‌دارد، خاک کجا و افلاک کجا؟

برخی روایات رسیده از امام حسین (ع) ما را بر راز و رمز توجه فوق العاده آن بزرگواران به دعا و نیایش رهنمون می‌شود[۲]:

تشویق به یاد خدا

در کتاب الأمالی به سندش، از امام حسین (ع)، از امام علی (ع) آمده است: پیامبر (ص) فرمود: "هر کس در هر روز، صد مرتبه بگوید: «لَا إِلَهَ‏ إِلَّا الَّلهُ‏ الْمَلِكُ‏ الْحَقُ‏ الْمُبِينُ‏» ـ جز خدای فرمانروای بر حق و آشکار، خدایی نیست ـ، توانگری را به سوی خود می‌کشد و ناداری را می‌رانَد و درِ دوزخ، بر او بسته و درِ بهشت، برایش گشوده می‌شود"[۳].[۴]

یاد کردن خدا از ذاکر، پیش از یاد کردن ذاکر از خدا

در کتاب الإقبال از امام حسین (ع)، در دعای عرفه منسوب به ایشان نقل شده است: "ای آنکه به دوستان خود، شیرینیِ اُنس را چشانْد تا این که در پیشگاهش به ابراز محبّت ایستادند! و ای آنکه جامه هیبت خویش را به اولیایش پوشاند تا این که در پیشگاه او به استغفار ایستادند! تو پیش از ذاکران، آنان را یاد می‌کنی و پیش از روی آوردن پرستشگران، احسان را آغاز می‌کنی و پیش از درخواستِ درخواست‌کنندگان، به آنان عطا می‌کنی. تویی که به ما می‌بخشی و سپس، همان را به عنوان قرض از ما می‌خواهی"[۵].[۶]

ادب دعا

در کتاب تاریخ بغداد به سندش، از امام حسین (ع) نقل شده است که: "پیامبر خدا (ص)، به گاه درخواست و دعا، دستانش را بالا می‌بُرد، آن‌گونه که بینوا، غذا می‌طلبد"[۷].[۸]

ادب ستایش

در کتاب الأمالی به سندش، از امام حسین (ع) آمده است: پدرم امیر مؤمنان علی بن ابی طالب (ع) فرمود: "هر گاه چیزی خوش حالی پیامبر خدا (ص) را فراهم می‌آورد، می‌گفت: ستایش، ویژه خدایی است که کارهای شایسته، به نعمت او تحقّق می‌یابند، و چون چیزی موجب ناخوشی او می‌شد، می‌فرمود: ستایش، در همه حال، ویژه خداست"[۹].[۱۰]

دعای امام حسین (ع) در قنوت

در کتاب مهج الدعوات از امام حسین (ع)، در قنوتش نقل شده است: "خدایا! هر کس به پناهگاهی پناه آورْد و تو، پناهگاه منی. هر کس به آشیانه‌ای روی آورد و تو، آشیانه منی. خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرست و ندای مرا بشنو و دعایم را اجابت کن و بازگشت و منزلگاهم را نزد خودت قرار ده. مرا از گرفتاری فتنه آزمونم و همراهیِ شیطان، نگاه دار، به سبب بزرگی‌ات که شیفتگیِ جان فتنه‌زده‌ای با آن در نمی‌آمیزد و باریکه‌ای از بدگمانی بِدان راه نمی‌یابد و سرمستی‌ای بِدان نزدیک نمی‌گردد تا مرا به خواست خود، بگردانی، بی‌آنکه گمان بد ببرم و یا گمان بد به من برود، و نه در من تردید شود و نه تردید کنم، که تو مهربان‌ترینِ مهربانانی"[۱۱].[۱۲]

دعای امام حسین (ع) در سجده

در کتاب مقتل الحسین از خوارزمی نقل است که: در روایت‌های مُرسَل[۱۳] آمده است که شُرَیح می‌گوید: به مسجد پیامبر خدا (ص) وارد شدم که دیدم حسین بن علی (ع) به سجده افتاده و گونه‌اش را بر خاک می‌مالد و می‌گوید: "سرور و مولای من! آیا اندام مرا برای گُرزهای آهنین آفریدی؟ یا معده و روده‌ام را برای نوشیدن آب داغِ دوزخ، خلق کردی؟[۱۴] خدای من! اگر مرا به سبب گناهان، بازخواست کنی، تو را به کَرَمت بازخواست می‌کنم و اگر مرا با خطاکاران محبوس کنی، آنان را از محبّتم به تو باخبر می‌سازم. سرور من! فرمان‌بُرداری از تو، برای تو سودی ندارد و سرپیچی من، به تو زیانی نمی‌رساند. پس آنچه را به تو سودی نمی‌دهد، به من بده و آنچه را به تو زیانی نمی‌رساند، بر من ببخش، که تو مهربان‌ترینِ مهربانانی"[۱۵].[۱۶]

دعای امام حسین (ع) در اشتیاق به آخرت

از راشد بن ابی‌روح انصاری نقل شده است: از دعای حسین بن علی (ع) این بود: "خدایا! رغبت به آخرت را روزی‌ام کن تا صدق آن را با بی‌رغبتی به دنیایم بدانم. خدایا! بصیرت در کار آخرت را روزی‌ام گردان تا از سرِ شوق، در پیِ نیکی‌ها باشم و از سرِ بیم از زشتی‌ها بگریزم، ای پروردگار من!"[۱۷].[۱۸]

دعای امام حسین (ع) در بامداد و شامگاه

در کتاب مهج الدعوات از امام حسین (ع)، در دعایش، در بامداد و شامگاه آمده است: "به نام خداوند بخشنده مهربان. به نام خدا و به یاری خدا و از خدا و به سوی خدا و در راه خدا و بر آیین پیامبر خدا! بر خدا توکّل کردم، و هیچ جنبش و نیرویی جز از جانب خدای والایِ بزرگ نیست. خداوندا! خودم را تسلیم تو کردم و رویم را به سوی تو کردم و کارم را به تو سپردم. تنها از تو عافیت از هر بدی ای در دنیا و آخرت را می‌خواهم. خداوندا! تو مرا به جای هر کسی بسنده‌ای و هیچ کس، جای تو را برای من نمی‌گیرد. پس مرا از ترس و بیمی که از هر کس دارم، کفایت کن و گشایش و بیرون‌شدی در کارم قرار ده، که تو می‌دانی و من نمی‌دانم، و می‌توانی و من نمی‌توانم، و تو بر هر کاری توانایی، به رحمتت، ای مهربان‌ترینِ مهربانان!"[۱۹].[۲۰]

دعای هنگام سوار شدن

از ابو مجلز نقل است: امام حسین (ع) دید که مردی بر چارپایی سوار شد و گفت: ﴿سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ[۲۱]. پس به او فرمود: «آیا به این، فرمان یافته‌ای؟». مرد گفت: پس چه بگویم؟ فرمود: «بگو: ستایش، خدایی راست که مرا به اسلام، ره نمود و با [فرستادن] محمّد (ص) بر من، منّت نهاد و مرا در میان بهترین امّتی که برای مردم، بیرون کشیده شده است، قرار داد. این، نعمت است». سپس ادامه داد: «ابتدا این را [که گفتم] می‌گویی، چون خدای عز و جل می‌فرماید: ﴿ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَتَقُولُوا سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ[۲۲]»[۲۳].[۲۴]

دعای فَرَج

در کتاب الارشاد به نقل از ربیع آمده است: امام صادق (ع) را دیدم که به گاه ورود بر منصور عبّاسی، لب‌هایش را تکان می‌داد و هر چه [بیشتر] می‌جنبانْد، خشم منصور فرو می‌نشست. به نزدیکش که رسید، منصور از او خشنود شد. چون امام صادق (ع) از نزد منصور خارج شد، او را دنبال کردم و گفتم: این مرد (منصور) از خشمناک‌ترینِ مردم بر تو بود. چون وارد شدی، لب‌هایت را می‌جنبانْدی و هر چه بیشتر ادامه می‌دادی، خشمش [بیشتر] فرو می‌نشست. [لب] به چیز می‌جنباندی (چه ذکری می‌گفتی)؟ فرمود: «دعای جدّم حسین بن علی (ع) را می‌خواندم». گفتم: فدایت شوم! این دعا چیست؟ فرمود: "ای ساز و برگ من، به گاه گرفتاری! و ای فریادرس من، به هنگام سختی! مرا با چشمت که نمی‌خوابد، حفظ کن و زیر سایه ستونت که خم نمی‌شود، بگیر". این دعا را حفظ کردم و هیچ گرفتاری‌ای به من نرسید، جز آنکه با خواندن این دعا، گشایش یافت[۲۵].[۲۶]

دعاهای دیگر از امام حسین (ع)

  1. امام حسین (ع) فرمود: "ناتوان‌ترین مردم کسی است که از دعا عاجز باشد و بخیل‌ترین فرد کسی است که از سلام کردن به دیگران خودداری کند"[۲۷].
  2. از آن امام همام منقول است که در قنوت نماز وتر این دعا را که رسول اکرم (ص) بدو آموخته بود می‌خواند: «اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَرَى وَ لَا تُرَى، وَ أَنْتَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلَى وَ إِنَّ إِلَيْكَ الرُّجْعَى وَ إِنَّ لَكَ الْآخِرَةَ وَ الْأُولَى، اللَّهُمَّ إِنَّا نَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزَى»[۲۸].
  3. از جمله دعاهای کوتاهی که از آن حضرت نقل شده بدین دعا می‌توان اشاره کرد: «اللَّهُمَّ لَا تَسْتَدْرِجْنِي بِالْإِحْسَانِ، وَ لَا تُؤَدِّبْنِي بِالْبَلَاءِ»[۲۹]. در معنای «استدراج» فرمود: «الِاسْتِدْرَاجُ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ لِعَبْدِهِ أَنْ يُسْبِغَ عَلَيْهِ النِّعَمَ وَ يَسْلُبَهُ الشُّكْرَ»[۳۰]؛ سلب سپاس خدا از بنده‌اش این است که نعمت بسیاری به او عنایت کند ولی توفیق شکرگزاری را از او بگیرد.
  4. حضرت در قنوت نماز خود دعای دیگری را نیز زمزمه می‌کرد و عرضه می‌داشت: «اللَّهُمَّ مِنْكَ الْبَدْءُ وَ لَكَ الْمَشِيئَةُ وَ لَكَ الْحَوْلُ وَ لَكَ الْقُوَّةُ، وَ أَنْتَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ جَعَلْتَ قُلُوبَ أَوْلِيَائِكَ مَسْكَناً لِمَشِيَّتِكَ وَ مَكْمَناً لِإِرَادَتِكَ، وَ جَعَلْتَ عُقُولَهُمْ مَنَاصِبَ أَوَامِرِكَ وَ نَوَاهِيكَ فَأَنْتَ إِذَا شِئْتَ مَا تَشَاءُ حَرَّكْتَ مِنْ أَسْرَارِهِمْ كَوَامِنَ مَا أَبْطَنْتَ فِيهِمْ، وَ أَبْدَأْتَ مِنْ إِرَادَتِكَ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ مَا أَفْهَمْتَهُمْ بِهِ عَنْكَ فِي عُقُودِهِمْ بِعُقُولٍ تَدْعُوكَ وَ تَدْعُو إِلَيْكَ بِحَقَائِقِ مَا مَنَحْتَهُمْ بِهِ، وَ إِنِّي لَأَعْلَمُ مِمَّا عَلَّمْتَنِي مِمَّا أَنْتَ الْمَشْكُورُ عَلَى مَا مِنْهُ أَرَيْتَنِي وَ إِلَيْهِ آوَيْتَنِي»[۳۱].
  5. از آن حضرت دعایی نیز به نام «عشرات» منقول است.
  6. امام (ع) آن‌گاه که دست مبارک خود بر رکن یمانی می‌نهاد و با خدای خویش نیایش می‌کرد این دعا را می‌خواند: «إِلَهِي أَنْعَمْتَنِي فَلَمْ تَجِدْنِي شَاكِراً، وَ أَبْلَيْتَنِي فَلَمْ تَجِدْنِي صَابِراً، وَ لَا سَلَبْتَ النِّعْمَةَ بِتَرْكِ الشُّكْرِ، وَ لَا أَدَمْتَ الشِّدَّةَ بِتَرْكِ الصَّبْرِ، إِلَهِي مَا يَكُونُ مِنَ الْكَرِيمِ إِلَّا الْكَرَمُ»[۳۲].
  7. امام حسین (ع) هرگاه به زیارت اهل قبور می‌رفت این دعا را می‌خواند: «اللَّهُمَّ رَبَّ هَذِهِ الْأَرْوَاحِ الْفَانِيَةِ وَ الْأَجْسَادِ الْبَالِيَةِ، وَ الْعِظَامِ النَّخِرَةِ الَّتِي خَرَجَتْ مِنَ الدُّنْيَا وَ هِيَ بِكَ مُؤْمِنَةٌ، أَدْخِلْ عَلَيْهِمْ رَوْحاً مِنْكَ وَ سَلَاماً مِنِّي»[۳۳]. نیز فرمود: اگر کسی این دعا را بخواند، خداوند به تعداد آفریدگانش از زمان حضرت آدم تا قیامت، بدو پاداش خیر عنایت می‌کند[۳۴].
  8. دعای عرفه امام حسین (ع) از برجسته‌ترین دعاهایی است که به گونه‌ای مفصّل از آن بزرگوار وارد شده است دعایی که با فراهم آوردن علل و اسباب بازگشت به خدا و توبه و بلندای شناخت و معرفت، باران رحمت الهی را بر آدمی جاری می‌سازد. در مباحث گذشته به فقراتی از آن اشاره کردیم، اینک فرازهای دیگری از آن از نظرتان می‌گذرد: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً فَيَكُونَ مَوْرُوثاً، وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ فَيُضَادَّهُ فِيمَا ابْتَدَعَ، وَ لَا وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ فَيُرْفِدَهُ فِيمَا صَنَعَ، سُبْحَانَهُ سُبْحَانَهُ سُبْحَانَهُ لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا وَ تَفَطَّرَتَا، فَسُبْحَانَ اللَّهِ الْوَاحِدِ الْحَقِّ الْأَحَدِ الصَّمَدِ الَّذِي لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ، الْحَمْدُ لِلَّهِ حَمْداً يَعْدِلُ حَمْدَ مَلَائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ وَ أَنْبِيَائِهِ الْمُرْسَلِينَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى خِيَرَتِهِ مِنْ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ الْمُخْلَصِينَ، اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَخْشَاكَ كَأَنِّي أَرَاكَ، وَ أَسْعِدْنِي بِتَقْوَاكَ، وَ لَا تُشْقِنِي بِمَعْصِيَتِكَ، وَ خِرْ لِي فِي قَضَائِكَ، وَ بَارِكْ لِي فِي قَدَرِكَ حَتَّى لَا أُحِبَّ تَعْجِيلَ مَا أَخَّرْتَ وَ لَا تَأْخِيرَ مَا عَجَّلْتَ»[۳۵].[۳۶]

دعای امام حسین (ع) برای گنهکار

دعای امام حسین (ع):شیخ طوسی به سند معتبر از امام صادق (ع) روایت کرده است: زنی در مکه طواف می‌کرد که دست خود را از آستین بیرون آورده بود مردی دست خود را روی دست آن زن نامحرم گذاشت و بعد از آن دیگر مرد هر چه سعی کرد نتوانست دستش را جدا کند. خبر به والی مکه رسید، چون والی حاضر شد فقها را طلبید. تمام فقها فتوا دادند که دست آن مرد خائن باید قطع شود، برای این که خلاف اسلام رفتار کرده است. والی گفت: آیا کسی از فرزندان محمد (ص) در این جا هست؟ گفتند: بلی امام حسین (ع) امشب تشریف فرما شده‌اند. والی حضرت را طلبید و عرضه داشت: توجه فرمایید چه بلایی بر سر ایشان آمده است! حضرت این منظره را دیده رو به سوی کعبه گردانید و دست به دعا برداشت و مدتی دعا کرد. پس از دعا به سوی آنها آمد و دست آن مرد را گرفته از دست آن زن جدا کرد. پس از این جریان والی عرضه داشت؛ ای پسر رسول خدا آیا عقاب کنم او را به این کاری که کرده است؟ حضرت فرمودند: نه[۳۷].[۳۸]

منابع

پانویس

  1. «بگو: اگر دعای شما نباشد پروردگارم به شما بهایی نمی‌دهد» سوره فرقان، آیه ۷۷.
  2. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۵ ص۳۱۴.
  3. «قَالَ النَّبِيُّ (ص): مَنْ قَالَ فِي كُلِّ يَوْمٍ مِائَةَ مَرَّةٍ: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ الْمُبِينُ» اسْتَجْلَبَ بِهِ الْغِنَى، وَ اسْتَدْفَعَ‏ بِهِ‏ الْفَقْرَ، وَ سَدَّ عَنْهُ بَابَ النَّارِ، وَ اسْتَفْتَحَ بِهِ بَابَ الْجَنَّةِ»، الأمالی، طوسی، ص۲۷۹، ح۵۳۴.
  4. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۹۵۵.
  5. «يَا مَنْ أَذَاقَ أَحِبَّاءَهُ حَلَاوَةَ الْمُؤَانَسَةِ فَقَامُوا بَيْنَ‏ يَدَيْهِ‏ مُتَمَلِّقِينَ‏ وَ يَا مَنْ أَلْبَسَ أَوْلِيَاءَهُ مَلَابِسَ هَيْبَتِهِ فَقَامُوا بَيْنَ يَدَيْهِ مُسْتَغْفِرِينَ أَنْتَ الذَّاكِرُ قَبْلَ الذَّاكِرِينَ وَ أَنْتَ الْبَادِي بِالْإِحْسَانِ قَبْلَ تَوَجُّهِ الْعَابِدِينَ وَ أَنْتَ الْجَوَادُ بِالْعَطَاءِ قَبْلَ طَلَبِ الطَّالِبِينَ وَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ثُمَّ لِمَا وَهَبْتَ لَنَا مِنَ الْمُسْتَقْرِضِينَ»، الإقبال، ص۳۴۹، بحار الأنوار، ج۹۸، ص۲۲۶، ح۳.
  6. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۹۵۵.
  7. «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) يَرْفَعُ يَدَيْهِ إِذَا ابْتَهَلَ وَ دَعَا كَمَا يَسْتَطْعِمُ‏ الْمِسْكِينَ‏» (تاریخ بغداد، ج۸، ص۶۳ به نقل از محمّد و زید ابنی علی از امام زین العابدین (ع)؛ مکارم الأخلاق، ج۲، ص۸، ح۱۹۸۱.
  8. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۹۵۶.
  9. «حَدَّثَنِي أَبِي أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (ع)، قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) إِذَا أَتَاهُ أَمْرٌ يَسُرُّهُ قَالَ: «الْحَمْدُ لِلَّهِ‏ الَّذِي‏ بِنِعْمَتِهِ‏ تَتِمُ‏ الصَّالِحَاتُ‏» وَ إِذَا أَتَاهُ أَمْرٌ يَكْرَهُهُ قَالَ: «الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ»»، الأمالی، طوسی، ص۵۰، ح۶۴؛ بحار الأنوار، ج۷۱، ص۴۶، ح۵۶.
  10. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۹۵۶.
  11. «اللَّهُمَّ مَنْ أَوَى إِلَى مَأْوىً فَأَنْتَ مَأْوَايَ وَ مَنْ لَجَأَ إِلَى‏ مَلْجَإٍ فَأَنْتَ‏ مَلْجَئِي‏ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِي وَ أَجِبْ دُعَائِي وَ اجْعَلْ مَا بِي عِنْدَكَ وَ مَثْوَايَ وَ احْرُسْنِي فِي بَلْوَايَ مِنِ افْتِنَانِ الِامْتِحَانِ وَ لَمَّةِ الشَّيْطَانِ بِعَظَمَتِكَ الَّتِي لَا يَشُوبُهَا وَلَعُ نَفْسٍ بِتَفْتِينٍ وَ لَا وَارِدُ طَيْفٍ بِتَظْنِينٍ وَ لَا يَلُمُّ بِهَا فَرَحٌ حَتَّى تَقْلِبَنِي إِلَيْكَ بِإِرَادَتِكَ غَيْرَ ظَنِينٍ وَ لَا مَظْنُونٍ وَ لَا مُرَابٍ وَ لَا مُرْتَابٍ إِنَّكَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ»، مهج الدعوات، ص۶۹؛ بحار الأنوار، ج۸۵، ص۲۱۴، ح۱.
  12. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۹۵۶.
  13. مُرسَل، یعنی روایتی که در سند آن، نام یک یا چند راوی، افتاده است.
  14. اشاره است به آیات ۱۹ تا ۲۱ از سوره حج.
  15. «رُوِيَ فِي الْمَراسِيلِ أَنَّ شُرَيْحاً قَالَ: دَخَلْتُ مَسْجِدَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَإِذَا الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ (ع) فِيهِ سَاجِدٌ يُعَفِّرُ خَدَّهُ عَلَى التُّرابِ، وَ هُوَ يَقُولُ: سَيِّدي وَ مَولايَ! ألِمَقَامِعِ الْحَدِيدِ خَلَقْتَ أَعْضَائِي؟ أَمْ لِشُربِ الْحَمِيمِ خَلَقْتَ أَمْعَائي؟ إِلَهِي لَئِن طَالَبْتَنِي بِذُنُوبِي لَاُطالِبَنَّكَ بِكَرَمِكَ، وَ لَئِن حَبَسْتَنِي مَعَ الْخَاطِئينَ لَاُخْبِرَنَّهُمْ بِحُبِّي لَكَ، سَيِّدي إِنَّ طاعَتَكَ لَا تَنْفَعُكَ، وَ مَعْصِيَتي لَا تَضُرُّكَ، فَهَبْ لِي مَا لَا يَنْفَعُكَ، وَاغْفِرْ لِي مَا لَا يَضُرُّكَ، فَإِنَّكَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ»،مقتل الحسین (ع)، خوارزمی، ج۱، ص۱۵۲.
  16. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۹۵۷.
  17. «كَانَ مِنْ دُعَاءِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ (ع)‏ اللَّهُمَّ‏ ارْزُقْنِي‏ الرَّغْبَةِ فِي‏ الْآخِرَةِ حَتَّى أَعْرِفَ صِدْقَ ذَلِكَ فِي قَلْبِي بِالزَّهَادَةِ مِنِّي فِي دُنْيَايَ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي بَصَراً فِي أَمْرِ الْآخِرَةِ حَتَّى أَطْلُبَ الْحَسَنَاتِ شَوْقاً وَافِراً [وَ أَفِرَّ] مِنَ السَّيِّئَاتِ خَوْفاً يَا رَبِّ»، کشف الغمّة، ج۲، ص۲۷۵.
  18. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۹۵۸.
  19. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ مِنَ اللَّهِ وَ إِلَى اللَّهِ وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ وَ تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْلَمْتُ نَفْسِي إِلَيْكَ وَ وَجَّهْتُ وَجْهِي إِلَيْكَ وَ فَوَّضْتُ أَمْرِي إِلَيْكَ إِيَّاكَ أَسْأَلُ الْعَافِيَةَ مِنْ كُلِّ سُوءٍ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَكْفِينِي مِنْ كُلِّ أَحَدٍ وَ لَا يَكْفِينِي أَحَدٌ مِنْكَ فَاكْفِنِي‏ مِنْ‏ كُلِ‏ أَحَدٍ مَا أَخَافُ‏ وَ أَحْذَرُ وَ اجْعَلْ لِي مِنْ أَمْرِي فَرَجاً وَ مَخْرَجاً إِنَّكَ تَعْلَمُ وَ لَا أَعْلَمُ وَ تَقْدِرُ وَ لَا أَقْدِرُ وَ أَنْتَ عَلَى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ»، مهج الدعوات، ص۱۹۸؛ بحار الأنوار، ج۸۶، ص۳۱۳، ح۶۵.
  20. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۹۵۸.
  21. «پاکا آن (خداوند) که این را برای ما رام کرد و ما را توان آن نبود» سوره زخرف، آیه ۱۳.
  22. «سپس نعمت پروردگارتان را هنگامی که بر آن قرار گرفتید یاد کنید و بگویید: پاکا آن (خداوند) که این را برای ما رام کرد و ما را توان آن نبود» سوره زخرف، آیه ۱۳.
  23. «عَنْ حُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ (ع) أَنَّهُ رَأى رَجُلاً رَكِبَ دَابَّةً فَقَالَ: ﴿سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ فَقَالَ لَهُ الحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ (ع): وَ بِهَذَا اُمِرْتَ؟ قَالَ: فَكَيْفَ أَقُولُ؟ قَالَ: تَقُولُ: «الحَمْدُ للَّهِ الَّذِي هَدَاني لِلإِسْلَامِ، وَ مَنَّ عَلَيَّ بِمُحَمَّدٍ (ص)، وَجَعَلَنِي فِي خَيْرِ اُمَّةٍ اُخْرِجَت لِلنَّاسِ»، فَهَذِهِ النِّعْمَةُ. فَقَالَ تَبْدَأُ بِهَذَا لِقَوْلِهِ عزَّوَجَلَّ: ﴿ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَتَقُولُوا سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ»، الدعاء، طبرانی، ص۲۴۶، ح۷۷۵؛ المصنّف، ابن أبی شیبه، ج۷، ص۱۱۶، ح۳.
  24. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۹۵۹.
  25. «كُنْتُ رَأَيْتُ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ (ع) حِينَ دَخَلَ عَلَى الْمَنْصُورِ يُحَرِّكُ شَفَتَيْهِ فَكُلَّمَا حَرَّكَهُمَا سَكَنَ‏ غَضَبُ‏ الْمَنْصُورِ حَتَّى أَدْنَاهُ مِنْهُ وَ قَدْ رَضِيَ عَنْهُ فَلَمَّا خَرَجَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) مِنْ عِنْدِ أَبِي جَعْفَرٍ اتَّبَعْتُهُ فَقُلْتُ إِنَّ هَذَا الرَّجُلَ كَانَ مِنْ أَشَدِّ النَّاسِ غَضَباً عَلَيْكَ فَلَمَّا دَخَلْتَ عَلَيْهِ دَخَلْتَ وَ أَنْتَ تُحَرِّكُ شَفَتَيْكَ وَ كُلَّمَا حَرَّكْتَهُمَا سَكَنَ غَضَبُهُ فَبِأَيِّ شَيْ‏ءٍ كُنْتَ تُحَرِّكُهُمَا قَالَ بِدُعَاءِ جَدِّي الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ (ع) قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ مَا هَذَا الدُّعَاءُ قَالَ يَا عُدَّتِي عِنْدَ شِدَّتِي‏ وَ يَا غَوْثِي عِنْدَ كُرْبَتِي احْرُسْنِي بِعَيْنِكَ الَّتِي لَا تَنَامُ وَ اكْنُفْنِي بِرُكْنِكَ الَّذِي لَا يُرَامُ قَالَ الرَّبِيعُ فَحَفِظْتُ هَذَا الدُّعَاءَ فَمَا نَزَلَتْ بِي شِدَّةٌ قَطُّ إِلَّا دَعَوْتُ بِهِ فَفَرَّجَ عَنِّي»، الارشاد، ج۲، ص۱۸۴.
  26. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۹۶۰.
  27. بحار الانوار، ج۹۳، ص۲۹۴.
  28. "خدایا! تو همه را می‌بینی و خود دیده می‌شوی و از افقی برتر بر بندگانت مراقبت داری بازگشت همه به سوی تو و دنیا و آخرت از آن توست. خدایا! از گرفتار آمدن به ذلت و خواری، به تو پناه می‌جوییم"، کنز العمال، ج۸، ص۸۲؛ مسند احمد، ج۱، ص۲۰۱.
  29. "خدایا! با وفور نعمت‌هایت، سپاس آنها را از من سلب نفرما و با رنج و محنت، گوشمالی‌ام مده"، بحار الانوار، ج۷۸، ص۱۲۸.
  30. تحف العقول، ص۱۷۵.
  31. "خدایا! قضا و قدر، از ناحیه تو و توان و قدرتی جز قدرت تو وجود ندارد، تو خدایی که معبودی جز تو نیست. دل اولیای خود را جایگاه اراده خویش قرار دادی‌ و عقل و خردشان را محل اوامر و نواهی خود مقرر داشتی. تو هرگاه اراده کنی هرکدام از رازهای درونی آنها را که بخواهی به جوش و خروش وامی‌داری و آن‌چه را به آنان فهماندی بر زبانشان جاری می‌سازی، آن فهم و خردی که تو را می‌خواند و با حقایقی که به آنها عطا فرمودی، تو را می‌خوانند و من نیز از آن‌چه به من آموختی پی بردم در آن‌چه به من نشان دادی و جایگاهم را تعیین نمودی باید شکر و سپاست را به‌جای آورم"
  32. "خدایا! به من نعمت دادی ولی مرا سپاسگزار آن نعمت‌ها نیافتی، و در بوته آزمون و امتحانم قرار دادی و مرا اهل بردباری و شکیبایی نیافتی، با اینکه سپاسگزاریت نکردم، نعمت‌هایت را از من باز نگرفتی و با اینکه شکیبایی نکردم مرا در تنگنا قرار ندادی، خدایا! از کریم و بخشنده جز کرم و بخشش انتظار نیست"، احقاق الحق، ج۱۱، ص۵۹۵.
  33. "خدایا! تو پروردگار ارواح فانی و ناپایدار و بدن‌ها و استخوان‌های پوسیده‌ای هستی که با ایمان به یگانگی‌ات، دنیا را وداع گفتند، (پروردگارا!) سرور و شادی‌ات و سلام و درود مرا بر آنان وارد نما"
  34. مستدرک الوسائل، ج۲، ص۳۷۳، ح۲۳۲۲.
  35. "سپاس خدایی که کسی را به فرزندی نپذیرفته تا از او ارث ببرد و در قلمرو حکومتش شریکی ندارد تا بر آن‌چه پدید آورده بر ضد او عمل کند و نه از سر خواری و ذلّت حامی و پشتیبانی انتخاب کرده که در آن‌چه به وجود آورده، وی را یاری و کمک رساند. او منزّه است، منزّه، اگر در زمین و آسمان دو معبود وجود داشت، هردو به تباهی کشیده شده و فرومی‌ریختند. منزّه است خدای یگانه و یکتا و بی‌نیازی که فرزندی نداشته و فرزند کسی نبوده و برایش همتایی وجود ندارد. سپاس او را سزاست که با سپاس فرشتگان مقرّب و پیامبران مرسل برابر است و درود خدا بر بهترین بندگانش خاتم انبیاء و خاندان پاک و مخلص او باد. خدایا! به من چنان مقامی از ترس و وحشت از عظمت خودت عطا کن که گویی تو را می‌بینم و به تقوای خود سعادت ببخش و با معصیت و نافرمانی از خود، مرا شقاوتمند و بیچاره مکن و قضا و قدر خویش را برایم خیر و مبارک گردان تا در خوشی و ناخوشی مقدّراتت آن‌چه تو برایم دیرتر می‌خواهی، خود زودتر آن را دوست نداشته باشم و آن‌چه را زودتر می‌خواهی، دیرتر بدان مایل نباشم"، بحار الانوار، ج۹۸، ص۲۱۸- ۲۱۹.
  36. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۵ ص۳۱۴.
  37. شاید مراد این بود که همان رسوا شدن میان مردم کیفر رفتارش بوده است. ر. ک: تهذیب الاحکام، ج ۴، ص ۴۷۰ و مناقب ابن‌شهرآشوب، ج ۴، ص ۵۱ و بحار، ج ۴۴، ص ۱۸۳.
  38. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۳۱-۳۳.