شرایط ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
}} | }} | ||
'''شرایط ظهور امام مهدی{{ع}} چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با [[شرایط ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)#عبارتهای دیگری از این پرسش|عبارتهای متفاوتی]] مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | '''شرایط ظهور امام مهدی{{ع}} چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با [[شرایط ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش)#عبارتهای دیگری از این پرسش|عبارتهای متفاوتی]] مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | ||
== پاسخ جامع اجمالی== | == پاسخ جامع اجمالی== | ||
شرایط ظهور، آن دسته از اموری هستند که تحقّق ظهور، وابسته به وجود آنهاست و تا آنها محقّق نشوند، ظهور نیز واقع نخواهد شد،<ref>ر.ک. [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[شرایط ظهور (کتاب)|شرایط ظهور]]، شرایط ظهور، ص ۱۲؛ [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳-۲۲۶</ref> و گسترش عدالت جهانی به آنها وابستگی دارد.<ref>ر.ک. [[علی رضا رجالی تهرانی|رجالی تهرانی، علی رضا]]، [[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۶۸</ref> هر پدیدهای در جهان با فراهم آمدن شرائط و زمینههای آن به وجود میآید و بدون تحقق زمینهها، امکان وجود برای هیچ موجودی نخواهد بود، قیام و انقلاب جهانی [[امام مهدی]] {{ع}} که بزرگترین حرکت جهانی است نیز پیرو همین اصل بوده و بدون تحقق زمینهها و شرایط آن به وقوع نخواهد پیوست.<ref>ر.ک. [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵</ref> | |||
*برخی از این شرایط عبارتند از: | |||
#'''وجود طرح و برنامۀ عادلانۀ کامل''': انقلاب [[امام زمان]] {{ع}} مانند هر انقلاب دیگری نیاز به یک برنامه مشخص دارد<ref>ر.ک. [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ [[سید مجتبی السادة|السادة، سید مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵</ref> که بتوان آنرا در هر زمان و مکانی پیاده کرده و برای انسانیت سعادت و خوشی ببار آورد، و تضمین کنندۀ سعادت دنیوی و اخروی انسان باشد.<ref>ر.ک. [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص ۴۹۵-۵۰۲؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳-۲۲۶</ref> این طرح در دو زمینه باید ارائه شود:<ref>ر.ک. [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲</ref> | |||
##چگونگی مبارزه با ناهنجاریهای کنونی و ریشهکنی همۀ مظاهر شرک و کفر و غفلت به طور کامل.<ref>ر.ک. [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵</ref> | |||
##برنامهای جامع و مطلوب برای تثبیت هنجارهای مطلوب. و چنین برنامهای در مورد قیام حضرت وجود دارد، خداوند متعال چنین برنامهای را تنظیم نموده و تحت عنوان دین اسلام و کتاب قرآن نازل کرده و اکنون در اختیار [[امام زمان]] {{ع}} است.<ref>ر.ک. [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ نویسندگان [[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج ۱، ص ۱۸۷-۱۹۱؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵</ref> | |||
#'''وجود رهبر و پیشوائی شایسته''': از شرایط لازم انقلاب، وجود رهبری آگاه و توانمند و دلسوز است تا با آشنایی کامل از برنامهها و اهداف و زمینهها و موانع، با مدیریت صحیح و قاطع، حرکت اصلاحی را به سرانجام مطلوب برساند. این شرط نیز در قیام [[حضرت مهدی]] {{ع}} موجود است زیرا رهبری قیام با خود حضرت است که او امام و معصوم و متصل به سرچشمۀ وحی است و مؤید به تأییدات خاصه الهی.<ref>ر.ک. [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص ۴۹۵-۵۰۲؛ [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳-۲۲۶؛ [[سید مجتبی السادة|السادة، سید مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ نویسندگان [[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج ۱، ص ۱۸۷-۱۹۱؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵</ref> | |||
#'''یاران باوفا''': از شرایط مهم خیزش اسلامی، وجود یاران فداکاری است که با برنامهها و اهداف قیام آشنا و به آن اعتقاد داشته باشند و برای تحقق آن آماده هرگونۀ تلاش بوده باشند و رهبر خود را تنها نگذاشته و فرمان او را بر جان خود مقدّم بدارند.<ref>ر.ک. [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳-۲۲۶؛ [[سید مجتبی السادة|السادة، سید مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، [[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۱۶۹؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵</ref> در مورد تعداد یاران [[امام زمان]] {{ع}} روایات متعددی وجود دارد، [[امام جواد]]{{ع}} در ضمن حدیثی فرمودند:<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۷۸، ح ۲</ref> «اجتماع میکنند به سوی او اصحابش به تعداد اهل بدر ۳۱۳ نفر از اطراف زمین. پس هنگامی که جمع شد برای او اولین عده از اهل اخلاص، خدا امر او را ظاهر میکند، پس زمانی که کامل شد برای او عقد و آن گروه ده هزار نفری است خروج میکند به اذن خدا.»<ref>ر.ک. [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ نویسندگان کتاب [[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج ۱، ص ۱۸۷-۱۹۱</ref> ممکن است گفته شود، رهبر واحد به تنهایی با دنیا بجنگد و به مقابله برخیزد؟ اما بطلان این نظریه واضح است زیرا هیچ کس حتی اگر توانائی جسمی و روحی داشته باشد، نمی تواند به تنهائی با تمامی دشمنان بجنگد و همه را از بین ببرد. استفاده از معجزه هم مورد مناقشه است چرا که اولاً اگر دعوت الهی بر پایۀ معجزه بود از همان ابتدای خلقت عملی می شد و بر روی زمین انحرافی پدیدار نمی گشت؛ ثانیاً دعوت الهی همواره بر پایۀ تربیت اختیاری فرد و امت قرار داشته است و خداوند به انسان عقل و اختیار عطا فرموده و راه حق و باطل را به او نشان داده و مسئولیت اعمالش را بر دوش خود وی گذارده است، در چنین شرایطی امتحان الهی معنی پیدا می کند. با فرض به کار برده شدن معجزات آنچه میتواند به دست آید، ایمان قهری است که ارزش چندانی ندارد.<ref>ر.ک. [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص ۴۹۵-۵۰۲</ref> | |||
#'''آمادگی عمومی و جهانی''': از جمله شرایط دیگر، پذیرش و قبول مردم است، وجود تودههای مردمی که در سطح کافی از فرهنگ و شعور اجتماعی و روحیه فداکاری برخوردار باشند تا در نخستین مرحله پیروان حضرت را تشکیل دهنند، زیرا چنین افرادی هستند که توانایی انقلاب جهانی را دارا هستند.<ref>ر.ک. [[سید جعفر موسوینسب|موسوینسب، سید جعفر]]، [[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ [[علی رضا رجالی تهرانی|رجالی تهرانی، علی رضا]]، [[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۱۶۸؛ [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳-۲۲۶؛ [[سید مجتبی السادة|السادة، سید مجتبی]]، [[شش ماه پایانی (کتاب)|شش ماه پایانی]]، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ نویسندگان کتاب [[آفتاب مهر ج۱ (کتاب)|آفتاب مهر]]، ج ۱، ص ۱۸۷-۱۹۱</ref> در غیر این صورت حتی اگر بهترین برنامه وجود داشته باشد و منتخب خداوند با یارانی بینظیر و از جان گذشته بخواهند در جامعه پیاده کنند، ولی مردم آن را پذیرا نباشند قطعاً به انجام نخواهد رسید.<ref>ر.ک. [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، [[مهدویت پرسشها و پاسخها (کتاب)|مهدویت پرسشها و پاسخها]]، ص ۱۶۹؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵</ref> از آیات و احادیث استفاده میشود، یکی از مهمترین رازهای [[غیبت]] [[امام مهدی]] {{ع}} نبود آمادگی در جامعه انسانی است. قطع استمرار حضور ظاهری سفیران الهی و غیبت ولی غایب، به خاطر عدم آمادگی و جهالت مردم پیش آمد. در مردم آمادگی های مختلفی باید ایجاد شود تا منجر به ظهور شود، آمادگی هایی مانند آمادگی فکری و فرهنگی، آمادگی اجتماعی، آمادگی تکنولوژی و ارتباطی و ... .<ref>ر.ک. [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[پرسمان مهدویت (کتاب)|پرسمان مهدویت]]، ص ۲۲۳-۲۲۶</ref> | |||
از میان شروط، شرط اول با [[بعثت]] [[پیامبر]] {{صل}} محقق شده و شرط دوم با تولد امام زمان{{ع}} و این شرط سوم و چهارم است که باید محقق شود؛ برای تحقق این دو شرط باید در جهت تربیت نفوس خویش و دیگران کوشید.<ref>ر.ک. [[مهدی علیپور|علیپور، مهدی]]، [[ظهور (مقاله)|ظهور]]، ص ۲۳۸-۲۴۰</ref> | |||
<gallery mode="packed" widths=90px heights=90px perrow=10 caption="پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخها ودیدگاههای متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر آنان در ذیل دیده میشود"> | <gallery mode="packed" widths=90px heights=90px perrow=10 caption="پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخها ودیدگاههای متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر آنان در ذیل دیده میشود"> | ||
پرونده:1368171.jpg|''[[سید محمد صدر|صدر]]'' | پرونده:1368171.jpg|''[[سید محمد صدر|صدر]]'' | ||
خط ۳۲: | خط ۳۵: | ||
پرونده:9030760879.jpg|''[[بهروز محمدی|محمدی]]'' | پرونده:9030760879.jpg|''[[بهروز محمدی|محمدی]]'' | ||
</gallery> | </gallery> | ||
==پاسخها و دیدگاههای متفرقه== | ==پاسخها و دیدگاههای متفرقه== | ||
خط ۱۶۷: | خط ۱۶۱: | ||
#'''[[یاران]]:''' یکی دیگر از زمینهها و شرایط لازم برای تحقق [[ظهور]]، وجود یاورانی شایسته و لایق برای پشتیبانی از [[قیام]] و انجام کارهای [[حکومت جهانی]] است. بدیهی است وقتی انقلابی جهانی به وسیله رهبری آسمانی روی میدهد، یاورانی متناسب با آن میخواهد و این گونه نیست که هر کس ادّعای یاوری کند، بتواند در آن میدان، حضور یابد. در این باره به جریان زیر توجه کنید: "یکی از [[شیعیان]] [[امام صادق]]{{ع}} به نام [[سهل بن حسن خراسانی]] به آن حضرت میگوید: "چه چیز شما را بازداشته است از اینکه حق مسلّم خود [[حکومت]] را به دست بگیرید؛ در حالی که صدهزار [[شیعه]] پا در رکاب و شمشیر زن در اختیار شماست؟ [[امام]] دستور میدهند تا تنور آتشی فراهم شود و چون شعلههای آتش بالا میگیرد، به سهل میفرمایند: ای خراسانی! برخیز و در تنور بنشین سهل که گمان کرده است [[امام]] از او خشمگین شده است، شروع به عذر خواهی میکند و میگوید: آقا! مرا ببخشید و به آتش شکنجهام نکنید. [[امام]] میفرماید: از تو گذشتم. در این حال، [[هارون مکّی]] از شیعیان راستین حضرت وارد میشود و سلام میکند. [[امام صادق]]{{ع}} به او پاسخ میدهد و بدون هیچ مقدمهای به او میفرماید: در درون تنور بنشین. هارون مکّی بیدرنگ و بدون هیچ پرسشی، این کار را انجام میدهد. [[امام صادق]]{{ع}} در همان حال با مرد خراسانی گفتوگو میکند و درباره خراسان خبرهایی میدهد؛ چنانکه گویی خود شاهد آن بوده است. پس از مدّتی به سهل میفرماید: برخیز ای خراسانی! و داخل تنور را نگاه کن. سهل برخاسته و داخل تنور را نگاه میکند. هارون را میبیند که در میان شعلههای آتش، چهار زانو نشسته است. آنگاه [[امام]]{{ع}} از او میپرسد: در خراسان، چند نفر مثل هارون میشناسی؟ خراسانی میگویود: به خدا قسم! یک نفر هم این گونه سراغ ندارم. حضرت میفرماید: آگاه باش! ما در زمانی که پنج نفر یاور و پشتیبان پیدا نکنیم، قیام نمیکنیم. ما بهتر میدانیم که کدام زمان، زمان قیام است".<ref>بحار الانوار، ج ۴۷، ح ۱۷۲، ص ۱۲۳.</ref> | #'''[[یاران]]:''' یکی دیگر از زمینهها و شرایط لازم برای تحقق [[ظهور]]، وجود یاورانی شایسته و لایق برای پشتیبانی از [[قیام]] و انجام کارهای [[حکومت جهانی]] است. بدیهی است وقتی انقلابی جهانی به وسیله رهبری آسمانی روی میدهد، یاورانی متناسب با آن میخواهد و این گونه نیست که هر کس ادّعای یاوری کند، بتواند در آن میدان، حضور یابد. در این باره به جریان زیر توجه کنید: "یکی از [[شیعیان]] [[امام صادق]]{{ع}} به نام [[سهل بن حسن خراسانی]] به آن حضرت میگوید: "چه چیز شما را بازداشته است از اینکه حق مسلّم خود [[حکومت]] را به دست بگیرید؛ در حالی که صدهزار [[شیعه]] پا در رکاب و شمشیر زن در اختیار شماست؟ [[امام]] دستور میدهند تا تنور آتشی فراهم شود و چون شعلههای آتش بالا میگیرد، به سهل میفرمایند: ای خراسانی! برخیز و در تنور بنشین سهل که گمان کرده است [[امام]] از او خشمگین شده است، شروع به عذر خواهی میکند و میگوید: آقا! مرا ببخشید و به آتش شکنجهام نکنید. [[امام]] میفرماید: از تو گذشتم. در این حال، [[هارون مکّی]] از شیعیان راستین حضرت وارد میشود و سلام میکند. [[امام صادق]]{{ع}} به او پاسخ میدهد و بدون هیچ مقدمهای به او میفرماید: در درون تنور بنشین. هارون مکّی بیدرنگ و بدون هیچ پرسشی، این کار را انجام میدهد. [[امام صادق]]{{ع}} در همان حال با مرد خراسانی گفتوگو میکند و درباره خراسان خبرهایی میدهد؛ چنانکه گویی خود شاهد آن بوده است. پس از مدّتی به سهل میفرماید: برخیز ای خراسانی! و داخل تنور را نگاه کن. سهل برخاسته و داخل تنور را نگاه میکند. هارون را میبیند که در میان شعلههای آتش، چهار زانو نشسته است. آنگاه [[امام]]{{ع}} از او میپرسد: در خراسان، چند نفر مثل هارون میشناسی؟ خراسانی میگویود: به خدا قسم! یک نفر هم این گونه سراغ ندارم. حضرت میفرماید: آگاه باش! ما در زمانی که پنج نفر یاور و پشتیبان پیدا نکنیم، قیام نمیکنیم. ما بهتر میدانیم که کدام زمان، زمان قیام است".<ref>بحار الانوار، ج ۴۷، ح ۱۷۲، ص ۱۲۳.</ref> | ||
#'''[[آمادگی عمومی]]:''' در مقاطع مختلف تاریخ [[امامان]]{{عم}}، این حقیقت مشاهده میشود که مردم، آمادگی لازم برای استفاده بهتر از حضور [[امام]] را نداشتند. آنان در زمانهای گوناگون فیض محضر معصوم را قدر ندانستند و از زمزم جاری هدایتهای او آن چنان که بایسته بوده بهره نبردند. خداوند متعال آخرین حجّت حق را پنهان کرد تا هر زمان که آمادگی عمومی برای پذیرش او فراهم شد، ظاهر و همگان را از سرچشمه معارف الهی سیراب سازد. بنابراین وجود آمادگی از شرایط بسیار مهمّ برای ظهور مصلح موعود است و به وسیله آن، حرکت اصلاحی آن حضرت به نتیجه مطلوب خواهد رسید. در [[قرآن کریم]] آمده است گروهی از بنی اسرائیل که از ظلم و ستم جالوت به ستوه آمده بودند از [[پیامبر]] زمان خود خواستند که برای آنها فرماندهی را برگزیند تا تحت فرمان او به نبرد جالوت بپردازند. خواستن فرمانده برای جنگ، نوعی آمادگی را در آنها نشان میداد؛ اگر چه تعداد فراوانی در بین راه سست شدند و عدّه کمی تا پایان مبارزه ماندند.<ref>ر.ک: سوره بقره: آیه:۲۴۶ – ۲۵۱.</ref> پس امر ظهور، زمانی است که همه از عمق جان خواهان عدالت اجتماعی، امنیّت اخلاقی و روانی و رشد و شکوفایی معنوی باشند. وقتی مردم از بیعدالتیها و تبعیضها خسته شوند و ببینند که آشکارا حقوق ضعیفان به وسیله صاحبان قدرت و ثروت پایمال میگردد و امکانات مادی در انحصار عدهای معدود است، عطش عدالت خواهی به اوج میرسد. زمانی که فساد اخلاقی در انواع مختلف رواج پیدا کند و افراد در انجام کارهای ضد اخلاقی بر یکدیگر سبقت بگیرند، اشتیاق به ظهور پیشوایی ک حاکمیت او، امنیّت و سلامتی اخلاقی و روانی را به بشریت هدیه خواهد کرد، فراوان میشود. آنگاه که مردم همه لذّتهای مادی را تجربه کنند، ولی از زندگی و حیات خود راضی نباشند و در پی جهانی برخوردار از معنویت باشند، تشنه آبشارِ لطف امام {{ع}} میشوند. بدیهی است که شوق درک حضور [[امام]]، زمانی به اوج میرسد که بشریت با تجربه کردن دولتها و نظامهای مختلف بشری به این حقیقت برسد که تنها نجات دهنده عالم از فساد و تباهی، خلیفه و جانشین خدا در زمین [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} است و یگانه برنامهای که حیات پاک و طیبه را برای انسانها و ارمغان میآورد، قوانین الهی است؛ بنابراین با همه وجود نیاز به [[امام]] را درک میکنند و به دنبال این درک، برای فراهم شدن زمینههای ظهور او میکوشند و موانع را از سر راه او بر میدارند. در این زمان است که فرج و گشایش فرا میرسد. [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} در توصیف [[آخر الزمان]] و دوران پیش از ظهور فرمود: "زمانی میرسد که انسان مؤمن هیچ پناهگاهی نمییابد که از شرّ ظلم و تباهی به آن پناه برد، در آن زمان خداوند عزوجل مردی از خاندان مرا بر میانگیزد.<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۱، ح ۱۳۲، ص ۴۲۰.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۵۶ - ۱۶۵.</ref>. | #'''[[آمادگی عمومی]]:''' در مقاطع مختلف تاریخ [[امامان]]{{عم}}، این حقیقت مشاهده میشود که مردم، آمادگی لازم برای استفاده بهتر از حضور [[امام]] را نداشتند. آنان در زمانهای گوناگون فیض محضر معصوم را قدر ندانستند و از زمزم جاری هدایتهای او آن چنان که بایسته بوده بهره نبردند. خداوند متعال آخرین حجّت حق را پنهان کرد تا هر زمان که آمادگی عمومی برای پذیرش او فراهم شد، ظاهر و همگان را از سرچشمه معارف الهی سیراب سازد. بنابراین وجود آمادگی از شرایط بسیار مهمّ برای ظهور مصلح موعود است و به وسیله آن، حرکت اصلاحی آن حضرت به نتیجه مطلوب خواهد رسید. در [[قرآن کریم]] آمده است گروهی از بنی اسرائیل که از ظلم و ستم جالوت به ستوه آمده بودند از [[پیامبر]] زمان خود خواستند که برای آنها فرماندهی را برگزیند تا تحت فرمان او به نبرد جالوت بپردازند. خواستن فرمانده برای جنگ، نوعی آمادگی را در آنها نشان میداد؛ اگر چه تعداد فراوانی در بین راه سست شدند و عدّه کمی تا پایان مبارزه ماندند.<ref>ر.ک: سوره بقره: آیه:۲۴۶ – ۲۵۱.</ref> پس امر ظهور، زمانی است که همه از عمق جان خواهان عدالت اجتماعی، امنیّت اخلاقی و روانی و رشد و شکوفایی معنوی باشند. وقتی مردم از بیعدالتیها و تبعیضها خسته شوند و ببینند که آشکارا حقوق ضعیفان به وسیله صاحبان قدرت و ثروت پایمال میگردد و امکانات مادی در انحصار عدهای معدود است، عطش عدالت خواهی به اوج میرسد. زمانی که فساد اخلاقی در انواع مختلف رواج پیدا کند و افراد در انجام کارهای ضد اخلاقی بر یکدیگر سبقت بگیرند، اشتیاق به ظهور پیشوایی ک حاکمیت او، امنیّت و سلامتی اخلاقی و روانی را به بشریت هدیه خواهد کرد، فراوان میشود. آنگاه که مردم همه لذّتهای مادی را تجربه کنند، ولی از زندگی و حیات خود راضی نباشند و در پی جهانی برخوردار از معنویت باشند، تشنه آبشارِ لطف امام {{ع}} میشوند. بدیهی است که شوق درک حضور [[امام]]، زمانی به اوج میرسد که بشریت با تجربه کردن دولتها و نظامهای مختلف بشری به این حقیقت برسد که تنها نجات دهنده عالم از فساد و تباهی، خلیفه و جانشین خدا در زمین [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} است و یگانه برنامهای که حیات پاک و طیبه را برای انسانها و ارمغان میآورد، قوانین الهی است؛ بنابراین با همه وجود نیاز به [[امام]] را درک میکنند و به دنبال این درک، برای فراهم شدن زمینههای ظهور او میکوشند و موانع را از سر راه او بر میدارند. در این زمان است که فرج و گشایش فرا میرسد. [[پیامبر خاتم|پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} در توصیف [[آخر الزمان]] و دوران پیش از ظهور فرمود: "زمانی میرسد که انسان مؤمن هیچ پناهگاهی نمییابد که از شرّ ظلم و تباهی به آن پناه برد، در آن زمان خداوند عزوجل مردی از خاندان مرا بر میانگیزد.<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۱، ح ۱۳۲، ص ۴۲۰.</ref>»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]؛ [[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۱۵۶ - ۱۶۵.</ref>. | ||
==عبارتهای دیگری از این پرسش== | |||
* منظور از [[شرایط ظهور]] چیست؟ | |||
* [[زمینههای ظهور امام مهدی]] کداماند؟ | |||
* [[شرایط ظهور امام مهدی]]{{ع}} چیست؟ و چه فرقهایی با [[علایم ظهور]] دارند؟ | |||
* [[شرایط ظهور]] چیست و آیا باید همه آنها فراهم شود یا عوامل تسریع دیگری وجود دارد؟ | |||
==پرسشهای وابسته== | ==پرسشهای وابسته== |
نسخهٔ ۱۸ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۴:۳۰
شرایط ظهور امام مهدی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل اصلی | مهدویت |
شرایط ظهور امام مهدی(ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پاسخ جامع اجمالی
شرایط ظهور، آن دسته از اموری هستند که تحقّق ظهور، وابسته به وجود آنهاست و تا آنها محقّق نشوند، ظهور نیز واقع نخواهد شد،[۱] و گسترش عدالت جهانی به آنها وابستگی دارد.[۲] هر پدیدهای در جهان با فراهم آمدن شرائط و زمینههای آن به وجود میآید و بدون تحقق زمینهها، امکان وجود برای هیچ موجودی نخواهد بود، قیام و انقلاب جهانی امام مهدی (ع) که بزرگترین حرکت جهانی است نیز پیرو همین اصل بوده و بدون تحقق زمینهها و شرایط آن به وقوع نخواهد پیوست.[۳]
- برخی از این شرایط عبارتند از:
- وجود طرح و برنامۀ عادلانۀ کامل: انقلاب امام زمان (ع) مانند هر انقلاب دیگری نیاز به یک برنامه مشخص دارد[۴] که بتوان آنرا در هر زمان و مکانی پیاده کرده و برای انسانیت سعادت و خوشی ببار آورد، و تضمین کنندۀ سعادت دنیوی و اخروی انسان باشد.[۵] این طرح در دو زمینه باید ارائه شود:[۶]
- چگونگی مبارزه با ناهنجاریهای کنونی و ریشهکنی همۀ مظاهر شرک و کفر و غفلت به طور کامل.[۷]
- برنامهای جامع و مطلوب برای تثبیت هنجارهای مطلوب. و چنین برنامهای در مورد قیام حضرت وجود دارد، خداوند متعال چنین برنامهای را تنظیم نموده و تحت عنوان دین اسلام و کتاب قرآن نازل کرده و اکنون در اختیار امام زمان (ع) است.[۸]
- وجود رهبر و پیشوائی شایسته: از شرایط لازم انقلاب، وجود رهبری آگاه و توانمند و دلسوز است تا با آشنایی کامل از برنامهها و اهداف و زمینهها و موانع، با مدیریت صحیح و قاطع، حرکت اصلاحی را به سرانجام مطلوب برساند. این شرط نیز در قیام حضرت مهدی (ع) موجود است زیرا رهبری قیام با خود حضرت است که او امام و معصوم و متصل به سرچشمۀ وحی است و مؤید به تأییدات خاصه الهی.[۹]
- یاران باوفا: از شرایط مهم خیزش اسلامی، وجود یاران فداکاری است که با برنامهها و اهداف قیام آشنا و به آن اعتقاد داشته باشند و برای تحقق آن آماده هرگونۀ تلاش بوده باشند و رهبر خود را تنها نگذاشته و فرمان او را بر جان خود مقدّم بدارند.[۱۰] در مورد تعداد یاران امام زمان (ع) روایات متعددی وجود دارد، امام جواد(ع) در ضمن حدیثی فرمودند:[۱۱] «اجتماع میکنند به سوی او اصحابش به تعداد اهل بدر ۳۱۳ نفر از اطراف زمین. پس هنگامی که جمع شد برای او اولین عده از اهل اخلاص، خدا امر او را ظاهر میکند، پس زمانی که کامل شد برای او عقد و آن گروه ده هزار نفری است خروج میکند به اذن خدا.»[۱۲] ممکن است گفته شود، رهبر واحد به تنهایی با دنیا بجنگد و به مقابله برخیزد؟ اما بطلان این نظریه واضح است زیرا هیچ کس حتی اگر توانائی جسمی و روحی داشته باشد، نمی تواند به تنهائی با تمامی دشمنان بجنگد و همه را از بین ببرد. استفاده از معجزه هم مورد مناقشه است چرا که اولاً اگر دعوت الهی بر پایۀ معجزه بود از همان ابتدای خلقت عملی می شد و بر روی زمین انحرافی پدیدار نمی گشت؛ ثانیاً دعوت الهی همواره بر پایۀ تربیت اختیاری فرد و امت قرار داشته است و خداوند به انسان عقل و اختیار عطا فرموده و راه حق و باطل را به او نشان داده و مسئولیت اعمالش را بر دوش خود وی گذارده است، در چنین شرایطی امتحان الهی معنی پیدا می کند. با فرض به کار برده شدن معجزات آنچه میتواند به دست آید، ایمان قهری است که ارزش چندانی ندارد.[۱۳]
- آمادگی عمومی و جهانی: از جمله شرایط دیگر، پذیرش و قبول مردم است، وجود تودههای مردمی که در سطح کافی از فرهنگ و شعور اجتماعی و روحیه فداکاری برخوردار باشند تا در نخستین مرحله پیروان حضرت را تشکیل دهنند، زیرا چنین افرادی هستند که توانایی انقلاب جهانی را دارا هستند.[۱۴] در غیر این صورت حتی اگر بهترین برنامه وجود داشته باشد و منتخب خداوند با یارانی بینظیر و از جان گذشته بخواهند در جامعه پیاده کنند، ولی مردم آن را پذیرا نباشند قطعاً به انجام نخواهد رسید.[۱۵] از آیات و احادیث استفاده میشود، یکی از مهمترین رازهای غیبت امام مهدی (ع) نبود آمادگی در جامعه انسانی است. قطع استمرار حضور ظاهری سفیران الهی و غیبت ولی غایب، به خاطر عدم آمادگی و جهالت مردم پیش آمد. در مردم آمادگی های مختلفی باید ایجاد شود تا منجر به ظهور شود، آمادگی هایی مانند آمادگی فکری و فرهنگی، آمادگی اجتماعی، آمادگی تکنولوژی و ارتباطی و ... .[۱۶]
از میان شروط، شرط اول با بعثت پیامبر (ص) محقق شده و شرط دوم با تولد امام زمان(ع) و این شرط سوم و چهارم است که باید محقق شود؛ برای تحقق این دو شرط باید در جهت تربیت نفوس خویش و دیگران کوشید.[۱۷]
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
آیت الله شهید صدر
آیت الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ غیبت کبری» در اینباره گفته است: «میتوان تعداد شرایط را سه چیز دانست:
- شرط اول: وجود طرح و برنامه عادلانه کامل کاملی که عدالت خالص واقعی را در برداشته باشد، و بتوان آن را در هر زمان و مکانی پیاده کرده و برای انسانیت سعادت و خوشی ببار آورد، و تضمین کننده سعادت دنیوی و اخروی انسان باشد. روشن است که بدون وجود چنین برنامه و نقشه جامعی، عدالت کامل متحقق نخواهد شد، و وجود عدالت ناقص و جزئی در سعادت بشریت نقش چندانی نمیتواند داشته باشد، زیرا به همان اندازه که عدالت، ناقص است؛ سعادت و خوشبختی انسان نیز ناقص خواهد بود، علاوه بر آنکه همان جنبههای نقص ممکن است زیادتر گشته و خودنمائی کند، و نهایتا سبب گردد که همان عدالت جزئی نیز نتواند مفید فایده قرار گیرد. چنانکه نمیتوان گفت که هدف خداوند وجود عدالت ناقص است و برای آن برنامهریزی کرده است، زیرا برنامهریزی الهی عبارت است از پرستش و عبادت کاملی که جز با تحقق عدالت کامل موجود نخواهد شد. بویژه بعد از آنکه دانستیم که از آغاز پیدایش انسان در روی زمین مسیر حرکت او رسیدن به این هدف بوده، و در آن صورت نمیتوان گفت که خداوند هدف این حرکت کلی را یک عدالت ناقص تعیین کرده است. و اگر چنین باشد ستمی ناروا است که بر بشریت وارد میشود، و خداوند بالاتر از آن است که نسبت ظلم و ستم به او بدهیم.
بنابراین از این شرط سه مطلب به دست میآید:
- در حقیقت هدف نهائی، پیاده شدن نقشه کامل عدل جهانی است که در آن هیچ ظلم و ستمی وجود ندارد.
- این نقشه فقط به هنگام ظهور حضرت عملی میشود. و اگر بخواهد در آن روز هم قابل پیاده شدن نباشد دیگر در هیچ زمانی پیاده نخواهد شد، و گسترش عدالت در روز موعود محال و ممتنع میشود.
- پیش از آنکه بخواهند این نقشه را عملی کنند، اصول و کلیات آن باید برای مردم روشن باشد و از آن اطلاع داشته باشند. زیرا قبلا گفتیم که تطبیق و پیاده کردن نقشه خدائی وابسته به آن است که انسانها در طول زمان تجربیاتی به دست آورند و آزمایشاتی بدهند، تا در پذیرش عدالت واقعی قبلا تمرین کرده و بر ایشان بیسابقه نباشد، و از آن وحشت نکنند، و عمل بدان بر ایشان دشوار و سخت نباشد و موفقیت و پیروزی آن ناممکن نشود.
- شرط دوم: وجود رهبر و پیشوائی شایسته و بزرگ که شایستگی رهبری همه جانبه آن روز را داشته باشد. در این باره در ضمن دو نکته به بحث میپردازیم:
- نکته اول: این شرط به هنگام تحلیل به دو شرط زیر تقسیم میشود:
- اول: وجود رهبر برای این نهضت جهانی که بدون او چنین نهضتی راه نمیافتد.
- دوم این رهبر باید شایستگی رهبری در سطح جهانی را داشته باشد.
یک جامعه را در یکی از سه حالت ذیل میتوانیم در نظر گیریم:
- هر فردی به تنهائی شایسته رهبری باشد، تا چه رسد به صورت جمعی.
- فرد به تنهائی نتواند وظائف رهبری را انجام دهد، بلکه رأی و نظریه متفق علیه عموم را اتخاذ کند.
- هم فرد و هم جامعه ناقص بوده و شایستگی رهبری نداشته باشند.
صورت اول از درجه اعتبار ساقط است. زیرا هیچگاه و در هیچ زمانی نه در گذشته و نه در آینده این وضعیت قابل تحقق نیست و هیچ قانونگذار و فیلسوف و جامعهشناسی مدعی آن نمیتواند بشود که چنین وضعی پیش آید که تمام افراد، شایسته رهبری باشند و هر کس به تنهائی رهبر باشد. و اگر بخواهد روز موعود متوقف بر چنین حالتی باشد، هیچگاه فرا نخواهد رسید و این انتظار بیهوده خواهد بود و هیچیک از ادیان آسمانی که نوید چنان روزی را دادهاند، چنین مطلبی را نگفتهاند. علاوه بر آن چنین تلازمی بین این دو مسأله نیست که اگر فردی در صورت انفرادی شایستگی رهبری را داشته باشد، در صورت اجتماعی هم شایستگی خواهد داشت. زیرا در صورت انفرادی برخورد تضاد آراء و اندیشهها چندان نیست و لذا رهبری آسانتر انجام میگیرد، ولی در صورت رهبری جمعی به جهت برخورد و تضاد اندیشهها، رهبری دشوار میگردد. بنابراین هرگونه شایستگی رهبری فردی همراه شایستگی رهبری جمعی نخواهد بود، و اگر گفته شود که بر طبق موازین دموکراسی جدید، برخی از اشخاص و یا گروه اقلیت نظریه خود را پس گرفته و یا به نظر آنها اعتنا نشده و ملاک رأی اکثریت است، در این صورت زیان جبرانناپذیر و ظلمی ناروا انجام گرفته است. و اما صورت سوم؛ بدیهی است که این حالت نیز بیاعتبار است. زیرا اجتماع ناقصها هیچگاه کمال آفرین نخواهد بود. اگر اندیشه جمعشده آنها ناقص باشد، خواه ناخواه رهبری آنان نیز ناقص بوده و از پیاده کردن نقشه عدالت جهانی ناتوان خواهند بود.
- شرط سوم: وجود یاران همکار و همفکر و پایدار در کنار آن رهبر واحد. دلیل و برهان بر لزوم این مطلب را بعد از ابطال دو فرض میتوان اقامه کرد:
- اینکه بگوئیم آن رهبر واحد به تنهائی با دنیا بجنگد و به مقابله برخیزد. بطلان این نظریه واضح است، زیرا آن شخص هر چند توانائی جسمی و روحی داشته باشد، باز به تنهائی نخواهد توانست با تمامی دشمنان بستیزد و همه را از بین ببرد؛ البته با ابطال نظریه دوم که اظهار معجزه باشد، و الا به صورت اعجاز امکان آن پیروزی وجود دارد. اگر کسی بگوید که این رهبر واحد ابتدا به تنهائی کارش را شروع میکند و به تدریج یاران و همکارانی تربیت کرده و کارش را پیش میبرد، چنانکه رسول خدا این چنین عمل کرد؛ میگوئیم: معنای این مطلب آن است که این شخص به تمام عالم نمیپردازد مگر بعد از آنکه به تعداد کافی یار و یاور داشته باشد، نه اینکه خود به تنهائی با تمامی نیروهای دنیا بجنگد.
- این رهبر از طریق معجزه با جهانیان بجنگد.در این مطلب مناقشه است و حاصل آن در دو جواب خلاصه میشود:
*پاسخ اول: اگر دعوت الهی در طول تاریخ بر اساس ایجاد معجزات برای یاری و پیروزی آن، پایهگذاری شده بود، از آغاز آفرینش بر روی کره زمین هیچگونه انحراف و ضلالتی پدیدار نمیگشت و دیگر نیازی به پیکار و جهاد انبیاء و یارانشان نبود، و بدین ترتیب روز موعود نیز نیازمند برنامهریزی برای تحقق آن نبوده به تأخیر نمیافتاد. زیرا از همان آغاز تولد بشریت تا پایان عمر بشر میتوانست موجود باشد.
- پاسخ دوم: دعوت الهی همواره بر پایه تربیت اختیاری فرد و امت قرار داشته است. چرا که خدای متعال به انسان عقل و اختیار عطا فرموده و راه حق و باطل را به او نشان داده و مسئولیت اعمالش را بر دوش خود وی گذارده است. و در چنین شرایطی است که تمحیص و امتحان الهی آغاز گشته و معنی مییابد. و روشن است ایمان آزموده شده، و لو در شکل بسیط و ابتدائی، گرانبهاتر و ریشهدارتر از ایمان قهری و اضطراری است. و با فرض به کار برده شدن معجزات مورد بحث، آنچه میتواند به دست آید، همین ایمان قهری است[۱۸].
حجت الاسلام و المسلمین دکتر یوسفیان
حجت الاسلام و المسلمین دکتر مهدی یوسفیان، در کتاب «شرایط ظهور» در اینباره گفته است: «مراد از شرایط ظهور، آن دسته از اموری هستند که تحقّق ظهور، وابسته به وجود آنهاست و تا آنها محقّق نشوند، ظهور نیز واقع نخواهد شد»[۱۹].
حجت الاسلام و المسلمین موسوینسبد
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوینسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است: «ظهور حضرت ولی عصر (ع) منوط به شرایطی است که اگر آن شرایط محقق نگردد ظهور به تأخیر میافتد تا شرایط فراهم گردد. پس ظهور مشروط به مقدماتی است که باید آن شرایط و مقدمات فراهم باشد. که ذیلاً به برخی شروط اشاره میگردد.
- طرح و برنامه: انقلاب حضرت مهدی (ع) مانند هر انقلابی دیگر نیاز به یک برنامه مشخص دارد که این طرح در دو زمینه باید ارائه شود.
- چگونگی مبارزه با ناهنجاریهای کنونی و انهدام کامل سنگرهای ضلالت و گمراهی و ریشهکنی همه مظاهر شرک و کفر و غفلت بطور کامل.
- برنامهای جامع و مطلوب برای تثبیت هنجارهای مطلوب و چنین برنامهای در مورد قیام حضرت وجود دارد، خداوند متعال با توجه به فضل و علم بیکران خود و با آشنایی کامل از حالات و واقعیات و نیازهای بشری در بعد جسم و روح برنامهای جامع تنظیم نموده و تحت عنوان دین اسلام و کتاب قرآن نازل کرده است که اکنون در اختیار امام زمان (ع) میباشد.
- رهبری توانا: از شرایط لازم انقلاب، وجود رهبری آگاه و توانمند و دلسوز است تا با آشنایی کامل از برنامهها و اهداف و زمینهها و موانع با مدیریت صحیح و قاطع حرکت اصلاحی را به سرانجام مطلوب برساند "به عنوان مثال"[۲۰] این شرط نیز در قیام و ظهور حضرت مهدی (ع) موجود است، زیرا رهبری این انقلاب به عهده بقیة اللّه الاعظم (ع) است که او امام است و معصوم و متصل به سرچشمه وحی و عارف به قرآن و معارف دین و مؤید به تأییدات خاصه الهی.
- یاران با وفا: یکی از شرایط مهم یک خیزش اسلامی، وجود یاران فداکاری است که با برنامهها و اهداف قیام آشنا و به آن اعتقاد داشته باشند و برای تحقق آن آماده هرگونه تلاش بوده باشند و رهبر خود را تنها نگذاشته و فرمان او را بر جان خود مقدّم بدارند.
- آمادگی عمومی و جهانی: از جمله شرایط مهم یک جنبش اصلاحی و تحقق آن. پذیرش و قبول مردم است، وجود تودههای مردمی که در سطح کافی از فرهنگ و شعور اجتماعی و روحیه فداکاری برخوردار باشند تا در نخستین مرحله پیروان حضرت را تشکیل دهنند، زیرا آن افراد هستند که توانایی انقلاب جهانی را دارا میباشند»[۲۱].
حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «پرسمان مهدویت» در اینباره گفته است: «"شرایط ظهور"؛ در اصطلاح مهدویت عبارتند از: زمینههایی که تحقق ظهور و قیام حضرت مهدی (ع) را قطعیت بخشیده، آن را امری منطقی و لازم مینمایانند.
- اگرچه شرایط ظهور امام عصر(ع) به طور کامل برای ما روشن نیست.
- امّا با به رهگیری از سخنان معصومین(ع) استفاده میشود که بخشی از بنیادیترین آنها عبارت است از:
- برنامه و طرحی فاخر که بتواند با ساختاری متعالی، عدل راستین را در تمام گیتی برپا کرده، ثبات و ایستایی بخشد. و زمینه سعادت و کمال همگان را فراهم نماید. این شرط، با بعثت پیامبر خاتم(ص) محقق شد. آنگاه که به مدّت ۲۳ سال فرشته وحی قانونی جامع و مدوّن را برای همیشه بشریت، به ارمغان آورد.
- رهبر و هدایتگری بزرگ، شایسته و معصوم که از سوی خداوند منصوب شده است. و این شرط نیز در پگاه نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری، با فرود آمدن نور آخرین ذخیره الهی در بیت شریف امام عسکری(ع) تحقق یافت.
- گروهی از انسانهای فداکار که در اوج تقوا، برای دفاع همهجانبه از برنامه امام(ع) آمادگی داشته باشند.
- آمادگی همگانی جامعه بشری برای پذیرش آن رهبر و هدایتگر.
- از آیات و احادیث و نیز سخنان دانشوران مسلمان، استفاده میشود، یکی از مهمترین رازهای غیبت امام مهدی(ع) نبود آمادگی در جامعه انسانی است. بنابراین قطع استمرار حضور ظاهری سفیران الهی و غیبت ولی غایب، به خاطر عدم آمادگی و جهالت مردم پیش آمد. مردم پیامبران را کشتند، امامان را کشتند، از پیش تازان حقّ طلب و مقید و مکتبی و حامل ارزشها، شهیدان قسط و عدل حمایتهای کارساز ننمودند. شاید اگر صد و بیست و چهار هزار پیغمبر و امام دیگر فرستاده میشد، اهالی زر و زور و تزویر آنها را میکشتند. به طور قطع چنین کاری عبث و بیهوده بود و خداوند از عمل بیهوده مبرّا است. در گذشته پیامبران از کوه پایین آمده، و به سراغ مردم میرفتند، سنگ و خاکستر و زخم شمشیر را به جان میخریدند، تا مردم را هدایت کنند. امّا در عصر غیبت، مردم باید احساس نیاز کرده و با علم و معرفت سراغ امام زمان(ع) بروند؛ که آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت. [۲۲]
- آنچه در پیشوایان دینی و به ویژه درباره حضرت مهدی (ع) مطرح است، پذیرش قلبی و همگانی رهبری آن حضرت و حمایت از آن است. و اگرچه این امر در زمان ظهور آن حضرت، به شکل کامل تحقق خواهد یافت و مردم با ملاحظه روش و رفتار والای آن حضرت با رضایت و خشنودی تمام، ولایت و حاکمیت او را خواهند پذیرفت و از او اطاعت خواهند کرد؛ اما زمینه آن به طور قطع میبایست پیش از ظهور رقم خورد.
- یکی از دانشمندان معاصر، این آمادگی جهانی را در سه بعد، مورد ارزیابی قرار داده است:
- آمادگی فکری و فرهنگی؛ یعنی سطح افکار مردم جهان آنچنان بالا رود که بدانند مثلا مسئله نژاد یا مناطق مختلف جغرافیایی مسئله قابل توجهی در زندگی بشر نیست. تفاوت رنگها و زبانها و سرزمینها نمیتوانند نوع بشر را از هم جدا سازد، تعصبهای قبیلهای و گروهی باید برای همیشه بمیرد؛ ... بلکه همانگونه که نور آفتاب و نسیمهای روحبخش، و ابرهای باران زا؛ و سایر مواهب و نیروهای جهان طبیعت به این مرزها ابدا توجهی ندارد و همه روی کره زمین را دور میزنند و دنیا را عملا یک کشور میدانند؛ ما انسانها نیز به همین مرحله از رشد فکری برسیم.
- آمادگی اجتماعی؛ مردم جهان باید از ظلم و ستم و نظامات موجود خسته شوند، و تلخی این زندگی مادّی و یک بعدی را احساس کنند، و حتی از اینکه ادامه این را یک بعدی ممکن است در آینده مشکلات کنونی را حل کند مأیوس گردند ...
- آمادگیهای تکنولوژی و ارتباطی؛ برخلاف آنچه بعضی میپندارند که رسیدن به مرحله تکامل اجتماعی و رسیدن به جهانی آکنده از صلح و عدالت، حتما همراه با نابودی تکنولوژی جدید امکانپذیر است، وجود این صنایع پیشرفته نه تنها مزاحم یک حکومت عادلانه جهانی نخواهد بود، بلکه شاید بدون آن وصول به چنین هدفی محال است[۲۳]
- بنابراین آنچه تاکنون به وقوع نپیوسته، شرط سوم و چهارم است. برای تحقق این دو شرط باید تلاش کرد و در جهت تربیت نفوس خویش و دیگران کوشید. علاوه بر آنچه یاد شد، گمان میرود پارهای شرایط دیگر نیز تحقق خواهد یافت. اگرچه بر ما پوشیده است. بیتردید باید همه آنچه به عنوان شرایط مورد نظر است، واقع شود. تا زمینه ظهور به طور کامل فراهم آید. برای تسریع در تحقق این شرایط و رخ نمودن روزگار آرمانی ظهور، افزون بر دعا و تضرّع در درگاه احدیت، تلاش و کوشش در راه اصلاح خویش و جامعه، بسیار سودمند است. معصومان(ع) مؤمنان را به کوشش و آنگاه دعا و نیایش، در این باره فرمان دادهاند. ذکر آن لازم است که برخی افراد، اموری همچون فراگیری جهان از ستم را نیز در شمار شرایط ظهور دانستهاند، از اینرو میپندارند که باید در جهت تحقّق این شرط نیز کوشید و به ترویج فساد دست یازید؛ تا شرایط فراهم شده، پردههای غیبت کنار رود و ظهور حضرتش نزدیک شود! به طور قطع این پندار باطل و نادرست است؛ زیرا:
- اینچنین نیست که پر شدن زمین از ستم و بیداد از شرایط ظهور باشد؛ بلکه از روایات و سخنان بزرگان برمیآید: به عنوان نشانه ظهور آمده است و روشن است که هرگز کسی مأمور به وجود آوردن نشانه نیست.
- بر فرض که فراگیری ستم از شرایط ظهور به شمار آید، به طور قطع در شمار شرایط مصطلح نیست؛ چرا که جهان به رغم تلاش مؤمنان دلسوز، به سمت ستم فراگیر پیش میرود.
- بنابراین بایسته و شایسته است، مؤمنان راستین، وظیفه خویش را انجام دهند و تکلیف الهی اهل ایمان را- بیآنکه در نتیجه بیندیشند- به جای آورند؛ زیرا نتیجه ندادن و توفیق نیافتن، سبب برداشته شدن تکلیف نمیشود»[۲۴].
حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا رجالی تهرانی، در کتاب «یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است: «مقصود از شرایط ظهور، همان شرایطی است که تحقّق روز موعود متوقّف بر آنها است، و گسترش عدالت جهانی به آنها وابستگی دارد. و میتوان تعداد شرایط را سه چیز دانست:
- شرط اوّل: وجود طرح و برنامه عادلانه کاملی، که عدالت خالص واقعی را در برداشته باشد، و بتوان آن را در هر زمان و مکانی پیاده کرده و برای انسانیت سعادت و خوشی به بار آورد، و تضمین کننده سعادت دنیوی و اخروی انسان باشد. روشن است که بدون وجود چنین برنامه و نقشه جامعی، عدالت کامل متحقق نخواهد شد.
- شرط دوّم: وجود رهبر و پیشوایی شایسته و بزرگ که شایستگی رهبری همهجانبه آن روز را داشته باشد، که وجود دارد.
- شرط سوّم: وجود یاران همکار و همفکر و پایدار، در رکاب آن رهبر واحد. برای پیاده کردن جهانی نیاز به یار و پشتیبان میباشد تا با همکاری آنان بتوان به صورتی طبیعی و عادی به گسترش عدل و داد پرداخت. ویژگیهایی را که این افراد میبایست واجد باشند، در همین شرط نهفته است. زیرا این افراد باید دارای خصوصیات معینی باشند تا بتوانند آن کار مهمّ را انجام دهند، وگرنه هرگونه پشتیبانی کفایت نمیکند.
- شرط چهارم: وجود تودههای مردمی که در سطحی کافی از فرهنگ و شعور اجتماعی و روحیه فداکاری باشند، تا در نخستین مرحله موعود گروههای اوّلیه پیروان امام مهدی (ع) را تشکیل دهند. زیرا آن افراد با اخلاص درجه یک که شرط سوّم باوجود آنها محقّق میشد، گروه پیشرو جبهه جنگ جهانی هستند؛ ولی چنانچه بخواهند آن نقشه عدالت جهانی را پیاده کنند، میبایست جمعیت بیشتری داشته باشند تا در آغاز، زمینهای برای پذیرش آن برنامه باشند و از جامعه آنان شروع شود.
لازم به ذکر است که شرایط چهارگانه فوق، مربوط به پیاده کردن عدالت خالص در روز موعود است، ولی چنانچه نسبت به شرایط ظهور بسنجیم، یکی از آنها که وجود رهبر باشد کم میشود و سه شرط دیگر باقی میماند، زیرا معنی ظهور آن است که فرد آماده قیام در آنروز، وجود دارد که میخواهد ظاهر شود و با گفتن این کلمه شرط دوّم را ضمنی پذیرفتهایم و خواهناخواه سه شرط بیشتر باقی نمیماند. و امّا اینکه، شرایط ظهور چه تفاوتهایی با علایم ظهور دارند؟ باید گفت که:
- اوّلین تفاوت در این است که وابستگی ظهور به شرایط، یک نوع وابستگی واقعی است، ولی وابستگی به نشانهها و علایم وابستگی از جهت کشف و اعلام است، نه به عنوان یک امر واقعی و ارتباط حقیقی.
- تفاوت دوّم این است که علایم ظهور، عبارت از چندین رویداد و حادثه است که گاهی نیز به ظهور پراکنده پدید آمده و تنها ارتباط واقعی در بین آنها و ظهور، تحقّق همه آنها پیش از ظهور میباشد. امّا شرایط ظهور به اعتبار برنامهریزی طولانی الهی، با ظهور رابطه واقعی داشته و سبب پیدایش آن میباشند.
- تفاوت سوّم اینکه، نشانهها لزومی ندارد حتما در یک زمان به یکدیگر واقع شوند بلکه یک نشانه در یک زمان پدید میآید و پایان میپذیرد. البته گاهی هم به طور تصادفی در یک زمان چندین نشانه باهم پدید میآیند. امّا شرایط باید با یکدیگر مرتبط باشند و در آخر کار موجب ظهور شوند، و به تدریج ایجاد شده و آنچه که وجود مییابد استمرار داشته و از بین نرود.
- تفاوت چهارم اینکه، تمامی علامات، پیش از ظهور پدید آمده و از بین میرود؛ لیکن شرایط به طور کامل به وجود نمیآیند مگر نزدیک ظهور و یا به هنگام وقوع آن و ممکن نیست که از بین بروند.
- تفاوت پنجم اینکه، علایم ظهور را میتوان شناسایی کرد، و میتوانیم بفهمیم که کدام یک از آنها تاکنون موجود شده، و کدامیک هنوز موجود نگشته است. امّا به شرایط نمیتوان کاملا و در یک زمان پیش از ظهور، دست یافت، و یا آنها را حاصل کرد. زیرا برخی از آن شرایط، وجود تعداد کافی از افراد آزموده و بااخلاص، در سطح جهان بوده، و بررسی درست و شناسایی آنها برای اشخاص عادی امکانپذیر نیست[۲۵]»[۲۶].
حجت الاسلام و المسلمین علیپور
حجت الاسلام و المسلمین مهدی علیپور، در مقاله «ظهور» در اینباره گفته است: «شرایط ظهور امام عصر(ع) به طور کامل برای ما روشن نیست. بخشی از بنیادیترین آنها عبارتند از:
- وجود برنامه و طرحی متعالی که بتواند با ساختار درست، عدل واقعی را در جهان برپا سازد و سعادت و کمال آدمیان را به ارمغان آورد؛
- وجود رهبر و هدایتگری بزرگ، شایسته و معصوم که از سوی خداوند منصوب شده است؛
- وجود گروهی از انسانهای پاکدل و فداکار که در اوج تقوا به سر میبرند و برای دفاع همه جانبه از برنامه الهی و امام معصوم آمادگی دارد.[۲۷]
- بی تردید، برای پدید آمدن ظهور باید این شرایط محقق شوند. وحی و روایات متواتر و قطعی، بر تحقق یافتن شرطهای اول و دوم گواهی میدهند. شرط نخست با بعثت پیامبر خاتم(ص) محقق شد. شرط دوم نیز با تولد فرزند امام حسن عسکری(ع) در سال ۲۵۵هجری قمری تحقق یافت. آنچه اکنون رخ نداده، شرط سوم است. برای تحقق این شرط باید در جهت تربیت نفوس خویش و دیگران کوشید. البته افزون بر شرطهای یاد شده، احتمال وجود پارهای شرایط نامشخص دیگر نیز قوی مینماید. بیتردید، باید همه آن شرایط واقع شود تا زمینه ظهور به طور کامل فراهم آید. برای تصریح در تحقق این شرایط و رخ نمودن روزگار آرمانی ظهور، دعا و تضرع در درگاه احدیت بسیار سودمند مینماید. معصومان(ع) و مؤمنان را به دعا در این باره فرمان دادهاند.
- گاه اموری چون وضعیت اسفبار و آکنده از ستم جهان نیز از شرایط ظهور شمرده میشود. ممکن است گروهی چنان پندارند که باید در جهت تحقق این شرط کوشید و به ترویج فساد دست یازید، تا پردههای غیبت سریعتر کنار رود و ظهور امام عصر(ع) واقع شود. در نادرستی این پندار تردید نیست، زیرا بسیاری از این پدیده هایی که ممکن است از شرایط تلقی شوند، در شمار نشانه های ظهور جای دارند و ظهور بر آنها متوقف نیست؛ به عبارت دیگر، شرط بودن ستم فراگیر برای ظهور قابل تأمل مینماید و میتوان این پدیده را از نشانههای ظهور به شمار آورد. حتی اگر آن از شرایط ظهور باشد، میتوان ادعا کرد که در شمار شرایط به معنای مصطلح نمیگنجد، زیرا ارتباط آن با ظهور از نوع ارتباط سبب و مسبب نیست. افزون بر این، حتی اگر ستم فراگیر شرط اصطلاحی ظهور به شمار آید، در هم گونی آن با دیگر شرطها و لزوم تلاش برای تحقق آن تردید. هست، زیرا به نظر میرسد شرط قهری و تکوینی است؛ یعنی جهان به رغم تلاش مؤمنان دلسوز به سمت ستم فراگیر پیش میرود. مؤمنان باید وظیفه خویش را انجام دهند و تکلیف الهی اهل ایمان را بیآنکه در نتیجه بیندیشند به جای آورند، زیرا نتیجه ندادن و توفيق نیافتن، سبب سقوط تکلیف نمیشود»[۲۸].
آقای السادة (پژوهشگر معارف مهدویت)
آقای سید مجتبی السادة، در کتاب «شش ماه پایانی» در اینباره گفته است:
- «ایدئولوژی فکری کاملی که قابل اجرا در تمامی مکانها و زمانها و تضمینکننده رفاه برای همه بشریت باشد.
- رهبری مقتدر و توانمند که بتواند فرمانروایی جهان را بر عهده گرفته و عدالت را در آن گسترش دهد.
- یاوران جان برکف و مجریان توانا به تعداد کافی.
- بالا رفتن سطح رشد و فهم عمومی و فراهم بودن شرایط جهانی»[۲۹].
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در اینباره گفتهاند: «برای انقلاب جهانی و بزرگ امام مهدی(ع) مانند هر انقلاب دیگر، چهار شرط متصور و لازم است:
- ۱. قانون جامع: یک انقلاب، برای در هم شکستن وضع موجود و برقراری وضع مطلوب، به دو نوع برنامه نیاز دارد:
- برنامه برای نابودی وضع موجود "دوران انقلاب"؛
- قانون مناسب برای حرکت جامعه به طرف وضعیت مطلوب و رسیدن به حالت آرمانی "دوران تثبیت".
- قیام جهانی حضرت مهدی(ع) نیز این دو نوع برنامه را لازم دارد. برنامه آن حضرت در قسمت اول، بر اساس روایات، پس از دعوت به راستی، حرکت مسلحانه تا نابودی کامل شرک و کفر و فساد است. به عبارت دقیقتر، حضرت مهدی(ع) هنگام ظهور، ابتدا مردم را دعوت به دین حق و امامت خویش میکند و اگر کسی مخالفت کرد و خواست به راه شرک و کفر و تباهی ادامه دهد، حضرت با وی مقابله میکند. این روش بر گرفته از قرآن است.﴿﴿ وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انتَهَوْا فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِينَ﴾﴾[۳۰].
- برنامه حضرت در بخش دوم نیز بر اساس عمل به کتاب خدا و سنت پیامبر است. قانونی که از طرف خالق و پروردگار انسان فرستاده شده و تضمین کننده سعادت دنیایی و آخرتی او است. پیامبر اکرم(ص) در بیانی فرمود: سیره و سنت او، سنت من است. مردم را بر دین و آیین من به پا خواهد داشت و آنان را به کتاب پروردگارم دعوت میکند.[۳۱]
- ۲. رهبری: شرط دیگر برای پیدایش یک انقلاب، وجود رهبر و پیشوایی آگاه، توانمند، شجاع، قاطع، دلسوز و فداکار است، تا با آشنایی کامل از اهداف و برنامهها، امکانات و زمینهها، موانع و مشکلات، با مدیریتی صحیح و هوشمندانه، حرکت انقلاب را رهبری کند و تا آخرین نفس ادامه دهد.
- انقلاب عظیم امام مهدی(ع) نیز دارای این شرط است. رهبر این انقلاب، بزرگ مردی از دودمان پیامبر(ص) و سلسله نورانی امامت است که در دامان ولایت پرورش یافته و وارث علوم انبیا و آگاه به قرآن و معارف دین است. پیامبر اعظم(ص) در بیانی فرمود: مهدی این امت از ما است، کسی که زمین را از قسط و عدل پر میکند همان گونه که از جور و ظلم پر شده است.[۳۲]
- ۳. یاران: شرط دیگر یک انقلاب، وجود یارانی فداکار است که با آشنایی با رهبر و برنامهها و اهداف او و اعتقاد راسخ به آنها، تا آخرین لحظه، از رهبر و انقلاب دست برندارند و آماده هر گونه فداکاری باشند. قیام جهانی امام مهدی(ع) نیز به یارانی نیاز دارد که ضمن آشنایی و اعتقاد به امام و دین، تا آخرین لحظه فداکاری کنند. از امام جواد(ع) ضمن حدیثی نقل شده است: اصحاب حضرت مهدی(ع) به سوی او اجتماع میکنند که ۳۱۳ نفرند، به تعداد اهل بدر، از نقاط مختلف زمین... وقتی این عده جمع شدند، خدا امر او را ظاهر میکند و چون عقد کامل شد _ که ده هزار نفرند _ به اذن خدا خروج میکند[۳۳].
- ۴. آمادگی و پذیرش عمومی یکی دیگر از شرایط یک انقلاب و تحقق آن، پذیرش مردمی است. باید مردم خواستار تغییر حاکمیت و وضع موجود بوده و رهبر انقلاب و برنامههای او را واقعاً پذیرا باشند. در غیر این صورت، حرکت انقلاب به سرانجام مطلوب نخواهد رسید. انقلاب امام مهدی(ع) نیز این شرط را لازم دارد. مردم باید به حدی از رشد و آگاهی رسیده باشند که پذیرای حرکت اصلاحی و قیام بزرگ منجی عالم بشریت باشند، تا هنگام قیام، او را پذیرفته و برای تحقق اهداف و برنامههای او همکاری کنند.[۳۴]
شرایط یک پدیده، به اموری گفته میشود که آن پدیده، به آنها وابستگی وجودی دارد و تا آنها نباشند، آن شیء به وجود نمیآید. طبق این تعریف، شرایط ظهور به اموری اطلاق میشود که امر ظهور امام زمان(ع) به وجود آنها وابسته بوده و تا آنها محقق نشوند، ظهور رخ نخواهد داد. اما علایم ظهور، به اموری گفته میشود که بیانگر نزدیکی امر ظهور میباشند و تحقق هر یک از آنها، نشانه نزدیکتر شدن فرج و ظهور امام عصر(ع) است.
- با توجه به تعریفی که از شرایط و علایم ظهور ارائه شد، تفاوتهایی که بین این دو موضوع وجود دارد نیز روشن میشود. تفاوت اصلی و اساسی این است که وابستگی ظهور به شرایط، یک ارتباط و وابستگی وجودیِ تامّ و حقیقی است؛ ولی علایم برای ظهور، فقط حالت کاشفیّت دارند. البته کنار این اختلاف، میتوان به تفاوتهای دیگر نیز اشاره کرد؛ از جمله:
- نشانههای ظهور، به صورت پراکنده و جدا از هم میتواند رخ دهند و در نهایت، ظهور امام زمان(ع) حادث شود؛ ولی شرایط باید با هم و کنار یک دیگر، تحقق یافته و موجود باشند، تا امام زمان(ع) ظهور کند.
- به علت عدم ارتباط وجودی بین علایم با ظهور، امکان دارد یک علامت یا برخی از علایم اتفاق نیفتند یا در یک زمان حادث شوند و پایان پذیرند و بعد از آن ظهور واقع شود؛ ولی برای تحقق ظهور، باید همه شرایط "با هم" موجود باشند؛ لذا در صورت نبودن حتی یک شرط، ظهور امام مهدی(ع) محقق نمیشود. این، به علت رابطه وجودی بین شرط و مشروط "ظهور" است.
- علایم، چون حالت نشانه بودن را دارند، لذا ممکن است یک علامت، بعد از ظهور "مثلاً روز بعد" اتفاق بیفتد؛ ولی شرایط، باید پیش از ظهور موجود باشند. البته تفاوتهای دیگری نیز وجود دارد»[۳۵].
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسشها و پاسخها» در اینباره گفتهاند: «شرایط متعددی برای ظهور باید فراهم شود، زیرا ظهور نیز مانند هر پدیده دیگر، به زمینه مساعد برای بروز و نتیجه دادن احتیاج دارد و بدون آن شرایط، ظهور اتفاق نمیافتد. بنابراین، عامل دیگری غیر از فراهم شدن شرایط و زمینههای ظهور نمیتواند موجب ظهور یا تسریع آن شود. البته عواملی هست که با وجود آن، این شرایط سریعتر به وجود میآید و درنتیجه ظهور زودتر اتفاق میافتد، اما بههرحال باید این شرایط فراهم شود. به دو شرط از شرایط مهم ظهور اشاره میکنیم که شرایط دیگر نیز در درون آن خواهد بود:
- وجود یاران کارآمد: چنانکه روشن است وجود رهبر، هرچند بسیار آگاه و کارآمد باشد، به تنهایی کافی نیست، زیرا باید کسانی باشند که دستورها و اهداف آن رهبر را اجرا کنند و به عرصه عمل آورند بنابراین، برای اینکه قیام ثمربخش باشد، باید افرادی باشند که اوامر امام زمان (ع) را دقیقاً و همانگونه که امام میخواهد انجام دهند یعنی افرادی عالم و آگاه و درعینحال اهل تقوا و اخلاص باشند تا از موقعیت خود سوءاستفاده ننمایند؛ فداکار و جاننثار، اهل مبارزه و مقاومت باشند و از هیچ چیزشان در راه اطاعت از امام دریغ نکنند و با تمام وجود، در خدمت امام باشند و خود را وقف او نمایند؛
- آمادگی مردمی: اگر رهبر و افراد فرمانبر باشند، اما توده مردم آنها را نپذیرند و حاکمیت آنها را قبول نکنند، باز قیام و حرکت اثری نخواهد داشت. بنابراین، شرط دیگر ظهور این است که مردم واقعاً طالب حکومت مهدوی باشند و تن به عدالت دهند و برای اجرای عدالت و اسلام و دین از چیزی دریغ نکنند؛ عدالت را فقط زمانی که به نفع آنهاست نخواهند. بلکه ارزش عدالت و دین را بفهمند و برای برقراری عدالت و معنویت سرمایهگذاری نمایند. این وقتی اتفاق میافتد که مردم اولاً بفهمند تنها راه نجاتشان برقراری معنویت و عدالت است و ثانیاً به این علم و فهم خود عمل کنند؛ یعنی عملاً برای آن اقدام نمایند. البته عواملی وجود دارد که این علم را تسریع میکند مثل وجود وسائل ارتباط جمعی و رسانههای جهانی که میتواند پرده از چهره مدعیان دروغین حقوق بشر، مبارزه با تروریسم، مبارزه برای امنیت و غیره بردارد و مردم زودتر بفهمند که اینان توان به سعادت رساندن انسان را ندارند و بلکه بیشتر آنها را گمراه میکنند و باید سراغ راه دیگری بروند. و از طرفی دیگر به این نتیجه برسند که با سیاستکاری و باندبازی و فامیلگرایی و رشوه و صد عامل دیگر نمیتوان کشور و جامعهای سالم داشت و به سعادت رسید؛ بلکه تنها راه، اجرای عدالت است.
آنگاه برای معنویت و عدالت بپا خواهند خاست و هر نوع فساد و بیعدالت ی را محکوم و برای عدالت فداکاری خواهند کرد. در این زمان میتوان گفت زمینه برای ظهور فراهم شده است و مردم حاضرند حکومت مهدوی را بپذیرند. البته نباید گمان کرد که چنین چیزی به این زودیها اتفاق نمیافتد، زیرا نشانههایی وجود دارد که مردم هر روز بیشتر و بیشتر تشنه عدالت میشوند و به دنبال افراد عادل میگردند»[۳۶].
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش»
نویسندگان کتاب «نگین آفرینش» در این باره گفتهاند: «ظهور امام مهدی(ع) شرایط و نشانههایی دارد که از آنها به عنوان زمینههای ظهور و علائم آن یاد میشود. تفاوت این دو آن است که زمینهها در تحقق ظهور تأثیر واقعی دارند، به گونهای که با فراهم شدن آنها ظهور امام اتفاق میافتد و بدون آنها ظهور نخواهد بود؛ ولی علائم در وقوع ظهور نقشی ندارند، بلکه تنها نشانههایی هستند که به وسیله آنها میتوان به اصل ظهور یا نزدیک شدن آن پی برد. هر پدیدهای در جهان با فراهم آمدن شرائط و زمینههای آن به وجود میآید و بدون تحقق زمینهها، امکان وجود برای هیچ موجودی نخواهد بود. هر زمینی قابلیت پرورش دانه را ندارد و هر آب و هوایی مناسب رشد هر گیاه و نباتی نیست. کشاورز، وقتی میتواند انتظار برداشت خوب از زمین داشته باشد که شرایط لازم را برای به دست آوردن محصول فراهم کرده باشد. بر این اساس، هر انقلاب و رویداد اجتماعی نیز به زمینهها و شرایط آن بستگی دارد. همانگونه که انقلاب اسلامی ایران نیز با فراهم آمدن مقدمات آن به پیروزی رسید، قیام و انقلاب جهانی امام مهدی(ع) که بزرگترین حرکت جهانی است نیز پیرو همین اصل است و بدون تحقق زمینهه و شرایط آن به وقوع نخواهد پیوست. مقصود از این سخن، آن است که تصور نشود امر قیام و حکومت امام مهدی(ع) از روابط حاکم بر جهان آفرینش مستثنا است و حرکت اصلاحی آن بزرگوار از راه معجزه و بدون اسباب و عوامل عادی به سرانجام میرسد؛ بلکه براساس تعالیم قرآن و پیشوایان معصوم، سنّت الهی بر این قرار گرفته که امور عالم از مجرای طبیعی و علل و سباب عادی انجام گیرد. امام صادق(ع) فرمود: "خداوند، امتناع دارد از اینکه امور را جز از راه اسباب آن فراهم آورد.[۳۷] و در روایتی نقل شده است که شخصی به امام باقر(ع) عرض کرد: "میگویند زمانی که امام مهدی(ع) قیام کند، همه امور بر وفق مراد او خواهد بود. حضرت فرمود: هرگز چنین نیست. قسم به آن کس که جانم در دست اوست! اگر بنا بود برای کسی کارها خود به خود درست شود، همانا برای رسول خدا(ص) چنین میشد.[۳۸] البته سخن فوق بدین معنا نیست که در قیام بزرگ مهدوی، امدادهای غیبی و آسمانی وجود نخواهد داشت؛ بلکه مقصود، آن است که در کنار امدادهای الهی، زمینهها و عوامل و شرایط عادی نیز باید فراهم شود.
- مهمترین زمینههای قیام و انقلاب جهانی امام مهدی(ع) چهار چیز است که هر یک را جداگانه بررسی میکنیم:
- طرح و برنامه: روشن است که هر قیام و حرکت اصلاحی به دو برنامه نیاز دارد:
- برنامهای جامع برای مبارزه با ناهنجاریهای موجود از طریق سازماندهی نیروها؛
- قانونی کامل و متناسب با همه نیازهای جامعه که ضامن تمام حقوق فردی و اجتماعی در یک نظام عادلانه حکومتی باشد و حرکت رو به رشد اجتماعی را برای رسیدن به وضعیت آرمانی، ترسیم کند. تعالیم قرآن کریم و سنّت معصومان(ع) که همان اسلام ناب است، به عنوان بهترین قانون و برنامه در اختیار امام عصر(ع) است و آن حضرت بر اساس این منشور جاوید الهی عمل خواهد کرد.[۳۹] آیات قرآن، توسط خداوند بزرگ که آگاه به تمام زوایای حیات آدمی و نیازهای مادی و معنوی اوست نازل شده است؛ بنابراین انقلاب جهانی او از نظر برنامه و قانون حکومتی، دارای پیشتوانهای بینظیر است و با هیچ حرکت و جنبش اصلاحی دیگری قابل مقایسه نیست. شاهد این ادّعا آن است که جهان امروز پس از تجربه قوانین بشری، به ضعف و سستی آنها اقرار و اعتراف کرده و به تدریج، آماده پذیرش قوانین آسمانی شده است. "آلوین تافلر" مشاور سیاستمداران آمریکا برای حل این بحران و اصلاح جامعه جهانی، نظریه "موج سوم"[۴۰] را ارائه کرده است؛ ولی در عین حال، اعترافات شگفتآوری در اینباره مطرح میکند: "فهرست مشکلاتی که جامعه ما (غرب) با آن مواجه است، تمامی ندارد. با دیدن فروپاشی پیاپی نهادهای تمدن صنعتی در حال نزاع به درون غرقاب بیکفایتی و فساد، بوی انحطاط اخلاقی آن نیز مشام را میآزارد. در نتیجه، موج ناخشنودی و فشار برای تغییرات، فضا را انباشته است. در پاسخ به این فشارها، هزاران طرح ارائه میشود که همگی ادعا دارند اساسی و بنیادی یا حتی انقلابیاند؛ اما بارها و بارها، مقررات و قوانین، طرحها و دستور العملهای جدید –که همگی به منظور حل مشکلات ما تهیه و تدوین شدهاند- کمانه میکنند و بر وخامت مشکلات ما میافزایند و این احساس عجز و یأس را دامن میزنند که هیچ فایدهای ندارد و مؤثّر نیست. این احساس برای هر نظام دموکراسی خطرناک است و نیاز شدید به وجود مرد سوار بر اسب سفیدِ ضرب المثلها را هر چه بیشتر دامن میزند"[۴۱].
- رهبری: در همه قیامها، نیاز به رهبر از ابتدایی ضرورتهای قیام شمرده میشود. هر چند قیام، وسیعتر و دارای اهداف بلندتری باشد، نیاز به رهبری توانا و متناسب با آن اهداف بیشتر احساس میشود. در مسیر مبارزه جهانی با ظلم و ستم و حاکمیت عدالت و مساوات در کره زمین وجود رهبری آگاه و توانا و دلسوز که از مدیریتی صحیح و قاطع برخوردار باشد، رکن اصلی و اساسی انقلاب است. حضرت مهدی(ع) که عصاره انبیا و اولیا است به عنوان رهبر قیام بزرگ زنده و حاضر است، او تنها رهبری است که به دلیل ارتباط با عالم غیب، به همه هستی و روابط موجود در آن آگاهی کامل دارد و داناترین انسانهای زمان خویش است. پیامبر اکرم(ص) فرمود: "آگاه باشید که مهدی(ع) وارث تمام علوم است و بر تمام دانشها احاطه دارد.[۴۲] او یگانه رهبری است که از همه قید و بندها آزاد بوده و تنها دل در گرو رضایت آفریدگار عالم دارد؛ بنابراین قیام و حکومت جهانی از نظر رهبر و پیشوا نیز در بهترین شرایط قرار دارد.
- یاران: یکی دیگر از زمینهها و شرایط لازم برای تحقق ظهور، وجود یاورانی شایسته و لایق برای پشتیبانی از قیام و انجام کارهای حکومت جهانی است. بدیهی است وقتی انقلابی جهانی به وسیله رهبری آسمانی روی میدهد، یاورانی متناسب با آن میخواهد و این گونه نیست که هر کس ادّعای یاوری کند، بتواند در آن میدان، حضور یابد. در این باره به جریان زیر توجه کنید: "یکی از شیعیان امام صادق(ع) به نام سهل بن حسن خراسانی به آن حضرت میگوید: "چه چیز شما را بازداشته است از اینکه حق مسلّم خود حکومت را به دست بگیرید؛ در حالی که صدهزار شیعه پا در رکاب و شمشیر زن در اختیار شماست؟ امام دستور میدهند تا تنور آتشی فراهم شود و چون شعلههای آتش بالا میگیرد، به سهل میفرمایند: ای خراسانی! برخیز و در تنور بنشین سهل که گمان کرده است امام از او خشمگین شده است، شروع به عذر خواهی میکند و میگوید: آقا! مرا ببخشید و به آتش شکنجهام نکنید. امام میفرماید: از تو گذشتم. در این حال، هارون مکّی از شیعیان راستین حضرت وارد میشود و سلام میکند. امام صادق(ع) به او پاسخ میدهد و بدون هیچ مقدمهای به او میفرماید: در درون تنور بنشین. هارون مکّی بیدرنگ و بدون هیچ پرسشی، این کار را انجام میدهد. امام صادق(ع) در همان حال با مرد خراسانی گفتوگو میکند و درباره خراسان خبرهایی میدهد؛ چنانکه گویی خود شاهد آن بوده است. پس از مدّتی به سهل میفرماید: برخیز ای خراسانی! و داخل تنور را نگاه کن. سهل برخاسته و داخل تنور را نگاه میکند. هارون را میبیند که در میان شعلههای آتش، چهار زانو نشسته است. آنگاه امام(ع) از او میپرسد: در خراسان، چند نفر مثل هارون میشناسی؟ خراسانی میگویود: به خدا قسم! یک نفر هم این گونه سراغ ندارم. حضرت میفرماید: آگاه باش! ما در زمانی که پنج نفر یاور و پشتیبان پیدا نکنیم، قیام نمیکنیم. ما بهتر میدانیم که کدام زمان، زمان قیام است".[۴۳]
- آمادگی عمومی: در مقاطع مختلف تاریخ امامان(ع)، این حقیقت مشاهده میشود که مردم، آمادگی لازم برای استفاده بهتر از حضور امام را نداشتند. آنان در زمانهای گوناگون فیض محضر معصوم را قدر ندانستند و از زمزم جاری هدایتهای او آن چنان که بایسته بوده بهره نبردند. خداوند متعال آخرین حجّت حق را پنهان کرد تا هر زمان که آمادگی عمومی برای پذیرش او فراهم شد، ظاهر و همگان را از سرچشمه معارف الهی سیراب سازد. بنابراین وجود آمادگی از شرایط بسیار مهمّ برای ظهور مصلح موعود است و به وسیله آن، حرکت اصلاحی آن حضرت به نتیجه مطلوب خواهد رسید. در قرآن کریم آمده است گروهی از بنی اسرائیل که از ظلم و ستم جالوت به ستوه آمده بودند از پیامبر زمان خود خواستند که برای آنها فرماندهی را برگزیند تا تحت فرمان او به نبرد جالوت بپردازند. خواستن فرمانده برای جنگ، نوعی آمادگی را در آنها نشان میداد؛ اگر چه تعداد فراوانی در بین راه سست شدند و عدّه کمی تا پایان مبارزه ماندند.[۴۴] پس امر ظهور، زمانی است که همه از عمق جان خواهان عدالت اجتماعی، امنیّت اخلاقی و روانی و رشد و شکوفایی معنوی باشند. وقتی مردم از بیعدالتیها و تبعیضها خسته شوند و ببینند که آشکارا حقوق ضعیفان به وسیله صاحبان قدرت و ثروت پایمال میگردد و امکانات مادی در انحصار عدهای معدود است، عطش عدالت خواهی به اوج میرسد. زمانی که فساد اخلاقی در انواع مختلف رواج پیدا کند و افراد در انجام کارهای ضد اخلاقی بر یکدیگر سبقت بگیرند، اشتیاق به ظهور پیشوایی ک حاکمیت او، امنیّت و سلامتی اخلاقی و روانی را به بشریت هدیه خواهد کرد، فراوان میشود. آنگاه که مردم همه لذّتهای مادی را تجربه کنند، ولی از زندگی و حیات خود راضی نباشند و در پی جهانی برخوردار از معنویت باشند، تشنه آبشارِ لطف امام (ع) میشوند. بدیهی است که شوق درک حضور امام، زمانی به اوج میرسد که بشریت با تجربه کردن دولتها و نظامهای مختلف بشری به این حقیقت برسد که تنها نجات دهنده عالم از فساد و تباهی، خلیفه و جانشین خدا در زمین حضرت مهدی(ع) است و یگانه برنامهای که حیات پاک و طیبه را برای انسانها و ارمغان میآورد، قوانین الهی است؛ بنابراین با همه وجود نیاز به امام را درک میکنند و به دنبال این درک، برای فراهم شدن زمینههای ظهور او میکوشند و موانع را از سر راه او بر میدارند. در این زمان است که فرج و گشایش فرا میرسد. پیامبر گرامی اسلام(ص) در توصیف آخر الزمان و دوران پیش از ظهور فرمود: "زمانی میرسد که انسان مؤمن هیچ پناهگاهی نمییابد که از شرّ ظلم و تباهی به آن پناه برد، در آن زمان خداوند عزوجل مردی از خاندان مرا بر میانگیزد.[۴۵]»[۴۶].
عبارتهای دیگری از این پرسش
- منظور از شرایط ظهور چیست؟
- زمینههای ظهور امام مهدی کداماند؟
- شرایط ظهور امام مهدی(ع) چیست؟ و چه فرقهایی با علایم ظهور دارند؟
- شرایط ظهور چیست و آیا باید همه آنها فراهم شود یا عوامل تسریع دیگری وجود دارد؟
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ ر.ک. یوسفیان، مهدی، شرایط ظهور، شرایط ظهور، ص ۱۲؛ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۳-۲۲۶
- ↑ ر.ک. رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۶۸
- ↑ ر.ک. یوسفیان، مهدی؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی، نگین آفرینش، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵
- ↑ ر.ک. موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ یوسفیان، مهدی؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی، نگین آفرینش، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص ۴۹۵-۵۰۲؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۳-۲۲۶
- ↑ ر.ک. موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲
- ↑ ر.ک. موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ یوسفیان، مهدی؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی، نگین آفرینش، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵
- ↑ ر.ک. موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ نویسندگان آفتاب مهر، ج ۱، ص ۱۸۷-۱۹۱؛ یوسفیان، مهدی؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی، نگین آفرینش، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص ۴۹۵-۵۰۲؛ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۳-۲۲۶؛ السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ نویسندگان آفتاب مهر، ج ۱، ص ۱۸۷-۱۹۱؛ یوسفیان، مهدی؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی، نگین آفرینش، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵
- ↑ ر.ک. موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۳-۲۲۶؛ السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۶۹؛ یوسفیان، مهدی؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی، نگین آفرینش، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۳۷۸، ح ۲
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ نویسندگان کتاب آفتاب مهر، ج ۱، ص ۱۸۷-۱۹۱
- ↑ ر.ک. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص ۴۹۵-۵۰۲
- ↑ ر.ک. موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج ۲، ص ۳۱ و ۳۲؛ رجالی تهرانی، علی رضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۶۸؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۳-۲۲۶؛ السادة، سید مجتبی، شش ماه پایانی، ص ۲۰۹-۲۱۰؛ نویسندگان کتاب آفتاب مهر، ج ۱، ص ۱۸۷-۱۹۱
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید، ج ۲، ۲۵۳-۲۵۵؛ پژوهشگران مؤسسۀ آیندۀ روشن، مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۶۹؛ یوسفیان، مهدی؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی، نگین آفرینش، ج ۱، ص ۱۵۶-۱۶۵
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۲۳-۲۲۶
- ↑ ر.ک. علیپور، مهدی، ظهور، ص ۲۳۸-۲۴۰
- ↑ صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۴۹۵-۵۰۲.
- ↑ یوسفیان، مهدی؛ شرایط ظهور، ص ۱۲.
- ↑ بقره، آیه ۲۴۶.
- ↑ دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ج۲، ص۳۱، ۳۲.
- ↑ شعبان علی لامعی، قدّیس، ص ۸۸،( با تصرّف).
- ↑ ناصر مکارم شیرازی، مهدی انقلابی بزرگ، ص ۸۲.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص: ۲۲۳- ۲۲۶.
- ↑ برای آگاهی بیشتر به کتاب تاریخ غیبت کبری تألیف سید محمد صدر، ص ۴۸۹ به بعد مراجعه شود.
- ↑ یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۱۶۸.
- ↑ سید محمد صدر، تاریخ الغیبة الکبری، ص ۴۰۰ به بعد.
- ↑ علیپور، مهدی، ظهور، ص: ۲۳۸-۲۴۰.
- ↑ الساده، مجتبی، شش ماه پایانی، ص: ۲۰۹ - ۲۱۰.
- ↑ و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها دین خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد؛ سوره بقره، آیه: ۱۹۳.
- ↑ کمال الدین، ج ۲، ب۳۹، ح۶.
- ↑ " مِنَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ مَهْدِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً "؛ کمال الدین، ج۱، باب۲۴، ح۱۰.
- ↑ کمال الدین، ج۲، ب۳۷، ح۲.
- ↑ تاریخ، نمونههای متعددی را از آمادگی و عدم آمادگی مردم در سینه خود انباشته است؛ برای نمونه اعلام آمادگی مردم مدینه در هجرت پیامبر(ص) به آن شهر و استقرار حکومت اسلامی نقش اساسی داشت. نیز خواست عمومی مردم مدینه و شهرهای دیگر که در مدینه اجتماع کرده بودند، حکومت عدل گستر امام علی(ع) را در پیداشت. همچنین عدم همراهی عموم مردم با امام حسن و امام حسین(ع) و شهادت آن دو امام بزرگوار، توسط دشمنان اسلام.
- ↑ آفتاب مهر، ج۱، ص ۱۸۷-۱۹۱.
- ↑ مهدویت پرسشها و پاسخها، ص ۱۶۹.
- ↑ کافی، ج ۱، باب معرفه الامام و الرد الیه، ح ۷، ص ۱۸۲.
- ↑ غیبت نعمانی، باب ۱۵، ح ۲، ص ۳۹۹.
- ↑ امام باقر(ع) در توصیف امام مهدی(ع) فرمود: «يعمل بكتاب الله، لايرى منكرا الا أنكره؛ او بر اساس کتاب خدا عمل خواهد کرد و هیچ بدی را نمیبیند، مگر اینکه آن را انکار میکند»؛ (کافی، ج ۸، ش ۵۹۷، ص ۳۹۶).
- ↑ وی معتقد است تا به حال دو انقلاب کشاورزی و صنعتی تحول عظیمی در جهان ایجاد کرده و موج سوم که انقلاب الکترونیکی و فراصنعتی است، در راه است.
- ↑ به سوی تمدن جدید، ص ۹۶ و ۹۷.
- ↑ به سوی تمدن جدید، ص ۹۶ و ۹۷.
- ↑ بحار الانوار، ج ۴۷، ح ۱۷۲، ص ۱۲۳.
- ↑ ر.ک: سوره بقره: آیه:۲۴۶ – ۲۵۱.
- ↑ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۱، ح ۱۳۲، ص ۴۲۰.
- ↑ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی؛ یوسفیان، مهدی؛ بالادستان، محمد امین؛ حائریپور، محمد مهدی، نگین آفرینش، ج۱، ص ۱۵۶ - ۱۶۵.