شهادت‌: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '{{عربی|اندازه=155%|' به '{{عربی|')
جز (جایگزینی متن - '، ص:' به '، ص')
خط ۱۰: خط ۱۰:


==شهادت در [[زیارتنامه‌ها]]==  
==شهادت در [[زیارتنامه‌ها]]==  
*از عناصر بارز و مهمّی که در [[زیارتنامه‌ها]] به چشم می‌خورد، عنصر جهاد و شهادت به عنوان دو نمونه از ارزش‌های قرآنی است. و این دو نیز، جز در سایه بیعت، فراهم نمی آید. بیعت هم پذیرش عملی [[ولایت]] و رهبری آنان است. محورهای این مسأله متعدد است و در زیارت‌ها، روی همه آنها تکیه و تأکید به چشم می‌خورد؛ هم طرح اصل مسأله جهاد و شهادت در راه خدا، هم اینکه [[ائمه]]{{عم}} و اولیای دین، از صفات برجسته و فضایل درخشان و والایشان، جهاد در راه خدا و کشته شدن در این مسیر مقدس است و این افتخاری برای این دودمان است. و نیز، این نکته که یک [[زائر]]، زیارتش را به عنوان یک میثاق و عهد و وفای به پیمان بشناسد و مطرح کند. پیمان و میثاق [[زائر]] با [[امام]]، و اینکه زیارت، وفای به آن عهد و میثاق است، نکته ارزنده، سازنده و حساسی است. [[زائر]] تنها به ابراز علاقه و [[محبت]] و اظهار [[ولایت]] نسبت به [[ائمه]]{{عم}} و برائت از دشمنان بسنده نمی‌کند، بلکه در میدان عمل هم، پایدار و استوار و اهل جهاد است و آرزوی جهاد و شهادت در راهشان و پیش رویشان، از خواسته‌های بلندِ یک شیعه [[زائر]] و مؤمن است. طرح این شعار و آرزو و امید، انسان را در همین خط قرار می‌دهد و این فرهنگ را در دل و جان [[زائر]] رسوخ می‌دهد. دری را که خداوند به روی اولیای ویژه خویش گشوده است، {{عربی|«بابٌ فتحه الله لخاصه اولیائه»}}<ref> نهج البلاغه، خطبه ۲۷.</ref>، به روی [[ائمه]]{{عم}}، بیش از دیگران باز کرده است، و آنان خود، گشاینده این راه به روی مسلمانانند، در هر فضیلتی پیشتاز و اسوه اند، از جمله جهاد. و جهاد، تنها به امر آنان و در خطّ رهبری آنان، قداست و مشروعیت و ارزش می‌یابد. از این رو، [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}}، پیشتازان این راهند و اسوه مسلمانان در این فریضه عزت بخش و عظمت آفرین<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص:۳۰۹-۳۱۲.</ref>.
*از عناصر بارز و مهمّی که در [[زیارتنامه‌ها]] به چشم می‌خورد، عنصر جهاد و شهادت به عنوان دو نمونه از ارزش‌های قرآنی است. و این دو نیز، جز در سایه بیعت، فراهم نمی آید. بیعت هم پذیرش عملی [[ولایت]] و رهبری آنان است. محورهای این مسأله متعدد است و در زیارت‌ها، روی همه آنها تکیه و تأکید به چشم می‌خورد؛ هم طرح اصل مسأله جهاد و شهادت در راه خدا، هم اینکه [[ائمه]]{{عم}} و اولیای دین، از صفات برجسته و فضایل درخشان و والایشان، جهاد در راه خدا و کشته شدن در این مسیر مقدس است و این افتخاری برای این دودمان است. و نیز، این نکته که یک [[زائر]]، زیارتش را به عنوان یک میثاق و عهد و وفای به پیمان بشناسد و مطرح کند. پیمان و میثاق [[زائر]] با [[امام]]، و اینکه زیارت، وفای به آن عهد و میثاق است، نکته ارزنده، سازنده و حساسی است. [[زائر]] تنها به ابراز علاقه و [[محبت]] و اظهار [[ولایت]] نسبت به [[ائمه]]{{عم}} و برائت از دشمنان بسنده نمی‌کند، بلکه در میدان عمل هم، پایدار و استوار و اهل جهاد است و آرزوی جهاد و شهادت در راهشان و پیش رویشان، از خواسته‌های بلندِ یک شیعه [[زائر]] و مؤمن است. طرح این شعار و آرزو و امید، انسان را در همین خط قرار می‌دهد و این فرهنگ را در دل و جان [[زائر]] رسوخ می‌دهد. دری را که خداوند به روی اولیای ویژه خویش گشوده است، {{عربی|«بابٌ فتحه الله لخاصه اولیائه»}}<ref> نهج البلاغه، خطبه ۲۷.</ref>، به روی [[ائمه]]{{عم}}، بیش از دیگران باز کرده است، و آنان خود، گشاینده این راه به روی مسلمانانند، در هر فضیلتی پیشتاز و اسوه اند، از جمله جهاد. و جهاد، تنها به امر آنان و در خطّ رهبری آنان، قداست و مشروعیت و ارزش می‌یابد. از این رو، [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}}، پیشتازان این راهند و اسوه مسلمانان در این فریضه عزت بخش و عظمت آفرین<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۳۰۹-۳۱۲.</ref>.
*در [[زیارتنامه‌ها]]، هم درباره [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} و هم [[ائمه]]{{عم}}:، موضوع "جهاد فی سبیل الله" یکی از کارهای برجسته و فضایل درخشان آنان به حساب آمده است، آن هم به صورت یک شهادت و گواهی. [[زائر]]، باور و اعتقاد و شناخت خویش را اینگونه بیان می‌کند که: گواهی می‌دهم که تو، یا شما [[ائمه]]{{عم}}، در راه خدا و با انگیزه الهی جهاد کردید، از اسلام و حق دفاع نمودید، پاسدار [[دین]] خدا بودید، با برخورداری از ایمان و یقین، در راه خدا کشته شدید، و ... از این‌گونه تعبیرات که همه در متن زیارت آمده است. در مورد [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]]{{صل}}، و [[امام علی]]{{ع}} و حمزه سیدالشهدا، و [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} و شهدای احد، و شهدای [[کربلا]] و ... تعبیر جهاد به کار رفته است. خطاب‌هایی همچون: {{عربی|«جاهدتَ فی سبیل الله، جاهدتَ فی سبیل ربّک، جاهدتَ فی اللهِ حقَّ جهاده. جاهدتَ الملحدین»}}(درباره سیدالشهدا{{ع}}). درباره شهدای احد، در زیارتشان می‌خوانیم: {{عربی|«جاهَدْتُم فِی اللهِ حَقّ جِهادِه وَذَبَبْتُمْ عَن دِینِ اللهَ وَعَنْ نَبِیّهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّکُمْ قُتِلْتُم علی مِنهاجِ رَسُول الله »}}<ref>من لایحضره الفقیه، صدوق، ج ۲، ص ۵۹۷؛ مفاتیح الجنان، زیارت شهدای احد.</ref>. شما در راه خدا، جهادی شایسته و بایسته کردید و از [[دین]] خدا و پیامبرش دفاع کردید و شهادت می‌دهم که شما بر راه و سنت [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} کشته شدید. درباره [[حضرت عباس|عباس بن علی]]{{ع}} می‌گوییم: گواهی می‌دهم که تو بر آن راهی رفتی که مجاهدان راه خدا در بدر رفتند و با دشمنان خدا جنگیدند و از دوستان خدا حمایت و یاری و دفاع کردند ...<ref>{{عربی|«انک مضیت علی ما مضی به البدریّون والمجاهدون فی سبیل الله»}} مفاتیح الجنان، زیارت حضرت عباس ع؛ بحار الأنوار، ج ۹۸، ص ۲۷۸.</ref> پیوستگی جهاد عاشوراییان با بدریون به خوبی نشان داده شده است. و این خط، امتداد و استمرار دارد، تا قیام [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} و جهاد در رکاب او و به امر او<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص:۳۰۹-۳۱۲.</ref>.
*در [[زیارتنامه‌ها]]، هم درباره [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} و هم [[ائمه]]{{عم}}:، موضوع "جهاد فی سبیل الله" یکی از کارهای برجسته و فضایل درخشان آنان به حساب آمده است، آن هم به صورت یک شهادت و گواهی. [[زائر]]، باور و اعتقاد و شناخت خویش را اینگونه بیان می‌کند که: گواهی می‌دهم که تو، یا شما [[ائمه]]{{عم}}، در راه خدا و با انگیزه الهی جهاد کردید، از اسلام و حق دفاع نمودید، پاسدار [[دین]] خدا بودید، با برخورداری از ایمان و یقین، در راه خدا کشته شدید، و ... از این‌گونه تعبیرات که همه در متن زیارت آمده است. در مورد [[پیامبر خاتم|حضرت رسول]]{{صل}}، و [[امام علی]]{{ع}} و حمزه سیدالشهدا، و [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} و شهدای احد، و شهدای [[کربلا]] و ... تعبیر جهاد به کار رفته است. خطاب‌هایی همچون: {{عربی|«جاهدتَ فی سبیل الله، جاهدتَ فی سبیل ربّک، جاهدتَ فی اللهِ حقَّ جهاده. جاهدتَ الملحدین»}}(درباره سیدالشهدا{{ع}}). درباره شهدای احد، در زیارتشان می‌خوانیم: {{عربی|«جاهَدْتُم فِی اللهِ حَقّ جِهادِه وَذَبَبْتُمْ عَن دِینِ اللهَ وَعَنْ نَبِیّهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّکُمْ قُتِلْتُم علی مِنهاجِ رَسُول الله »}}<ref>من لایحضره الفقیه، صدوق، ج ۲، ص ۵۹۷؛ مفاتیح الجنان، زیارت شهدای احد.</ref>. شما در راه خدا، جهادی شایسته و بایسته کردید و از [[دین]] خدا و پیامبرش دفاع کردید و شهادت می‌دهم که شما بر راه و سنت [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} کشته شدید. درباره [[حضرت عباس|عباس بن علی]]{{ع}} می‌گوییم: گواهی می‌دهم که تو بر آن راهی رفتی که مجاهدان راه خدا در بدر رفتند و با دشمنان خدا جنگیدند و از دوستان خدا حمایت و یاری و دفاع کردند ...<ref>{{عربی|«انک مضیت علی ما مضی به البدریّون والمجاهدون فی سبیل الله»}} مفاتیح الجنان، زیارت حضرت عباس ع؛ بحار الأنوار، ج ۹۸، ص ۲۷۸.</ref> پیوستگی جهاد عاشوراییان با بدریون به خوبی نشان داده شده است. و این خط، امتداد و استمرار دارد، تا قیام [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} و جهاد در رکاب او و به امر او<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۳۰۹-۳۱۲.</ref>.
*همانگونه که جهاد، ارزشی اسلامی است و اولیای [[دین]]، پیشگامان این راه، شهادت هم لباس کرامتی جاودان و رتبه ای والا در مکتب ماست، و [[ائمه]]{{ع}} و اصحابشان، پیشاهنگان این خط خون، از این رو، عنصر شهادت هم در [[زیارتنامه‌ها]] فراوان به چشم می‌خورد. چه با تعبیرِ قتل و کشته شدن در راه خدا، و چه با صفت شهید و شهداء. درباره شهدای احد، می‌خوانیم: «السَّلامُ عَلَیْکُمْ ایّها الشُّهَدَاء المُؤْمِنُونَ»<ref>مفاتیح الجنان</ref> درباره [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} در زیارتی منقول از [[امام هادی]]{{ع}} می‌گوییم: «لَقیتَ اللهَ وأَنْتَ شَهید»<ref>مفاتیح الجنان</ref> تو درحالی خدا را ملاقات کردی که شهید گشتی. درباره شهدای کربلا تعبیراتی از این قبیل وجود دارد: {{عربی|«یا أَنْصارَ دینِ الله، یا أَنْصارَ رَسُولِ الله، یا انْصارَ الله، أَشْهَدُ أَنّکُمُ الشُّهَداء السُعَداء»}}، درباره [[امام حسن|امام حسن مجتبی]]{{ع}}: {{عربی|«أَیُّها الشَّهید»}}. درباره [[امام حسین]]{{ع}}: {{عربی|«أَیُّها الشَّهید و ابْنُ الشهید»}}. گرچه گفتن این تعبیر، امروز برای ما عادی است، اما آن زمان، نوعی مقابله با تبلیغات مسموم دشمن و نوعی مبارزه به حساب می‌آمد. در مورد [[امام حسین]]{{ع}} که حماسه کربلایش و خروش خدایی عاشورایش را به خروج از بیعتِ خلیفه و شورشی کور و اخلال گری منتسب کردند و در نتیجه، کشته شدنش را هم، تاوان آن روبرتافتن از خلیفه، با چنین جوّی تأکید روی شهید شدن آنان، خنثی کردن آن القاءاتِ مسموم است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص:۳۰۹-۳۱۲.</ref>.
*همانگونه که جهاد، ارزشی اسلامی است و اولیای [[دین]]، پیشگامان این راه، شهادت هم لباس کرامتی جاودان و رتبه ای والا در مکتب ماست، و [[ائمه]]{{ع}} و اصحابشان، پیشاهنگان این خط خون، از این رو، عنصر شهادت هم در [[زیارتنامه‌ها]] فراوان به چشم می‌خورد. چه با تعبیرِ قتل و کشته شدن در راه خدا، و چه با صفت شهید و شهداء. درباره شهدای احد، می‌خوانیم: «السَّلامُ عَلَیْکُمْ ایّها الشُّهَدَاء المُؤْمِنُونَ»<ref>مفاتیح الجنان</ref> درباره [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} در زیارتی منقول از [[امام هادی]]{{ع}} می‌گوییم: «لَقیتَ اللهَ وأَنْتَ شَهید»<ref>مفاتیح الجنان</ref> تو درحالی خدا را ملاقات کردی که شهید گشتی. درباره شهدای کربلا تعبیراتی از این قبیل وجود دارد: {{عربی|«یا أَنْصارَ دینِ الله، یا أَنْصارَ رَسُولِ الله، یا انْصارَ الله، أَشْهَدُ أَنّکُمُ الشُّهَداء السُعَداء»}}، درباره [[امام حسن|امام حسن مجتبی]]{{ع}}: {{عربی|«أَیُّها الشَّهید»}}. درباره [[امام حسین]]{{ع}}: {{عربی|«أَیُّها الشَّهید و ابْنُ الشهید»}}. گرچه گفتن این تعبیر، امروز برای ما عادی است، اما آن زمان، نوعی مقابله با تبلیغات مسموم دشمن و نوعی مبارزه به حساب می‌آمد. در مورد [[امام حسین]]{{ع}} که حماسه کربلایش و خروش خدایی عاشورایش را به خروج از بیعتِ خلیفه و شورشی کور و اخلال گری منتسب کردند و در نتیجه، کشته شدنش را هم، تاوان آن روبرتافتن از خلیفه، با چنین جوّی تأکید روی شهید شدن آنان، خنثی کردن آن القاءاتِ مسموم است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۳۰۹-۳۱۲.</ref>.
*در زیارتی که [[امام هادی]]{{ع}} آموزش داده است، این تعبیر وجود دارد: {{عربی|«أَشْهَدُ أَنَّکَ وَمَن قُتِلَ مَعَک شُهَداءٌ احیاءٌ»}}<ref>مفاتیح الجنان</ref>  گواهی می‌دهم که تو و کسانی که با تو کشته شدند، شهیدان زنده اید. وقتی جهاد و شهادت در [[زیارتنامه‌ها]]، از فضایلی ارزشمند محسوب می‌شود که [[زائر]]، [[امام]] را به آن صفات یاد می‌کند و بر تجلی این ارزش‌ها در حیات و حرکت [[ائمه]]{{عم}} پای می‌فشارد، روشن است که راه جهاد و شهادت را به [[زائر]] می‌آموزد و خط جهاد را ترسیم می‌کند و مکتب خون و شهادت را و رنگ خدایی و صبغه الهی دادن به قیام و شهادت را<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص:۳۰۹-۳۱۲.</ref>.
*در زیارتی که [[امام هادی]]{{ع}} آموزش داده است، این تعبیر وجود دارد: {{عربی|«أَشْهَدُ أَنَّکَ وَمَن قُتِلَ مَعَک شُهَداءٌ احیاءٌ»}}<ref>مفاتیح الجنان</ref>  گواهی می‌دهم که تو و کسانی که با تو کشته شدند، شهیدان زنده اید. وقتی جهاد و شهادت در [[زیارتنامه‌ها]]، از فضایلی ارزشمند محسوب می‌شود که [[زائر]]، [[امام]] را به آن صفات یاد می‌کند و بر تجلی این ارزش‌ها در حیات و حرکت [[ائمه]]{{عم}} پای می‌فشارد، روشن است که راه جهاد و شهادت را به [[زائر]] می‌آموزد و خط جهاد را ترسیم می‌کند و مکتب خون و شهادت را و رنگ خدایی و صبغه الهی دادن به قیام و شهادت را<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۳۰۹-۳۱۲.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۰۹

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل شهادت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

شهادت در زیارتنامه‌ها

  • از عناصر بارز و مهمّی که در زیارتنامه‌ها به چشم می‌خورد، عنصر جهاد و شهادت به عنوان دو نمونه از ارزش‌های قرآنی است. و این دو نیز، جز در سایه بیعت، فراهم نمی آید. بیعت هم پذیرش عملی ولایت و رهبری آنان است. محورهای این مسأله متعدد است و در زیارت‌ها، روی همه آنها تکیه و تأکید به چشم می‌خورد؛ هم طرح اصل مسأله جهاد و شهادت در راه خدا، هم اینکه ائمه(ع) و اولیای دین، از صفات برجسته و فضایل درخشان و والایشان، جهاد در راه خدا و کشته شدن در این مسیر مقدس است و این افتخاری برای این دودمان است. و نیز، این نکته که یک زائر، زیارتش را به عنوان یک میثاق و عهد و وفای به پیمان بشناسد و مطرح کند. پیمان و میثاق زائر با امام، و اینکه زیارت، وفای به آن عهد و میثاق است، نکته ارزنده، سازنده و حساسی است. زائر تنها به ابراز علاقه و محبت و اظهار ولایت نسبت به ائمه(ع) و برائت از دشمنان بسنده نمی‌کند، بلکه در میدان عمل هم، پایدار و استوار و اهل جهاد است و آرزوی جهاد و شهادت در راهشان و پیش رویشان، از خواسته‌های بلندِ یک شیعه زائر و مؤمن است. طرح این شعار و آرزو و امید، انسان را در همین خط قرار می‌دهد و این فرهنگ را در دل و جان زائر رسوخ می‌دهد. دری را که خداوند به روی اولیای ویژه خویش گشوده است، «بابٌ فتحه الله لخاصه اولیائه»[۱]، به روی ائمه(ع)، بیش از دیگران باز کرده است، و آنان خود، گشاینده این راه به روی مسلمانانند، در هر فضیلتی پیشتاز و اسوه اند، از جمله جهاد. و جهاد، تنها به امر آنان و در خطّ رهبری آنان، قداست و مشروعیت و ارزش می‌یابد. از این رو، پیامبر(ص) و ائمه(ع)، پیشتازان این راهند و اسوه مسلمانان در این فریضه عزت بخش و عظمت آفرین[۲].
  • در زیارتنامه‌ها، هم درباره رسول خدا(ص) و هم ائمه(ع):، موضوع "جهاد فی سبیل الله" یکی از کارهای برجسته و فضایل درخشان آنان به حساب آمده است، آن هم به صورت یک شهادت و گواهی. زائر، باور و اعتقاد و شناخت خویش را اینگونه بیان می‌کند که: گواهی می‌دهم که تو، یا شما ائمه(ع)، در راه خدا و با انگیزه الهی جهاد کردید، از اسلام و حق دفاع نمودید، پاسدار دین خدا بودید، با برخورداری از ایمان و یقین، در راه خدا کشته شدید، و ... از این‌گونه تعبیرات که همه در متن زیارت آمده است. در مورد حضرت رسول(ص)، و امام علی(ع) و حمزه سیدالشهدا، و امام حسن و امام حسین(ع) و شهدای احد، و شهدای کربلا و ... تعبیر جهاد به کار رفته است. خطاب‌هایی همچون: «جاهدتَ فی سبیل الله، جاهدتَ فی سبیل ربّک، جاهدتَ فی اللهِ حقَّ جهاده. جاهدتَ الملحدین»(درباره سیدالشهدا(ع)). درباره شهدای احد، در زیارتشان می‌خوانیم: «جاهَدْتُم فِی اللهِ حَقّ جِهادِه وَذَبَبْتُمْ عَن دِینِ اللهَ وَعَنْ نَبِیّهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّکُمْ قُتِلْتُم علی مِنهاجِ رَسُول الله »[۳]. شما در راه خدا، جهادی شایسته و بایسته کردید و از دین خدا و پیامبرش دفاع کردید و شهادت می‌دهم که شما بر راه و سنت پیامبر(ص) کشته شدید. درباره عباس بن علی(ع) می‌گوییم: گواهی می‌دهم که تو بر آن راهی رفتی که مجاهدان راه خدا در بدر رفتند و با دشمنان خدا جنگیدند و از دوستان خدا حمایت و یاری و دفاع کردند ...[۴] پیوستگی جهاد عاشوراییان با بدریون به خوبی نشان داده شده است. و این خط، امتداد و استمرار دارد، تا قیام حضرت مهدی(ع) و جهاد در رکاب او و به امر او[۵].
  • همانگونه که جهاد، ارزشی اسلامی است و اولیای دین، پیشگامان این راه، شهادت هم لباس کرامتی جاودان و رتبه ای والا در مکتب ماست، و ائمه(ع) و اصحابشان، پیشاهنگان این خط خون، از این رو، عنصر شهادت هم در زیارتنامه‌ها فراوان به چشم می‌خورد. چه با تعبیرِ قتل و کشته شدن در راه خدا، و چه با صفت شهید و شهداء. درباره شهدای احد، می‌خوانیم: «السَّلامُ عَلَیْکُمْ ایّها الشُّهَدَاء المُؤْمِنُونَ»[۶] درباره امیرالمؤمنین(ع) در زیارتی منقول از امام هادی(ع) می‌گوییم: «لَقیتَ اللهَ وأَنْتَ شَهید»[۷] تو درحالی خدا را ملاقات کردی که شهید گشتی. درباره شهدای کربلا تعبیراتی از این قبیل وجود دارد: «یا أَنْصارَ دینِ الله، یا أَنْصارَ رَسُولِ الله، یا انْصارَ الله، أَشْهَدُ أَنّکُمُ الشُّهَداء السُعَداء»، درباره امام حسن مجتبی(ع): «أَیُّها الشَّهید». درباره امام حسین(ع): «أَیُّها الشَّهید و ابْنُ الشهید». گرچه گفتن این تعبیر، امروز برای ما عادی است، اما آن زمان، نوعی مقابله با تبلیغات مسموم دشمن و نوعی مبارزه به حساب می‌آمد. در مورد امام حسین(ع) که حماسه کربلایش و خروش خدایی عاشورایش را به خروج از بیعتِ خلیفه و شورشی کور و اخلال گری منتسب کردند و در نتیجه، کشته شدنش را هم، تاوان آن روبرتافتن از خلیفه، با چنین جوّی تأکید روی شهید شدن آنان، خنثی کردن آن القاءاتِ مسموم است[۸].
  • در زیارتی که امام هادی(ع) آموزش داده است، این تعبیر وجود دارد: «أَشْهَدُ أَنَّکَ وَمَن قُتِلَ مَعَک شُهَداءٌ احیاءٌ»[۹] گواهی می‌دهم که تو و کسانی که با تو کشته شدند، شهیدان زنده اید. وقتی جهاد و شهادت در زیارتنامه‌ها، از فضایلی ارزشمند محسوب می‌شود که زائر، امام را به آن صفات یاد می‌کند و بر تجلی این ارزش‌ها در حیات و حرکت ائمه(ع) پای می‌فشارد، روشن است که راه جهاد و شهادت را به زائر می‌آموزد و خط جهاد را ترسیم می‌کند و مکتب خون و شهادت را و رنگ خدایی و صبغه الهی دادن به قیام و شهادت را[۱۰].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. نهج البلاغه، خطبه ۲۷.
  2. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۳۰۹-۳۱۲.
  3. من لایحضره الفقیه، صدوق، ج ۲، ص ۵۹۷؛ مفاتیح الجنان، زیارت شهدای احد.
  4. «انک مضیت علی ما مضی به البدریّون والمجاهدون فی سبیل الله» مفاتیح الجنان، زیارت حضرت عباس ع؛ بحار الأنوار، ج ۹۸، ص ۲۷۸.
  5. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۳۰۹-۳۱۲.
  6. مفاتیح الجنان
  7. مفاتیح الجنان
  8. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۳۰۹-۳۱۲.
  9. مفاتیح الجنان
  10. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۳۰۹-۳۱۲.