جاهلیت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱</ref>' به '<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱</ref>')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
*جاهلیت، که در حوزه [[ادب]] و [[فرهنگ]] [[عربی]] از آن سخن به میان می‌آید، در [[حقیقت]] به دوران قبل از [[اسلام]] اطلاق می‌شود. علت نام‌گذاری این دوره به این عنوان، [[نص]] صریح [[قرآن کریم]] است که می‌فرماید: آیا خواستار [[حکم]] جاهلیت‌اند؟ و برای مردمی که [[یقین]] دارند، [[داوری]] چه کسی از [[خدا]] بهتر است؟<ref>{{متن قرآن|أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ}}؛ سوره مائده، آیه ۵۰</ref>. همچنین می‌فرماید: و در خانه‌هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینت‌های خود را [[آشکار]] مکنید<ref>{{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا }}؛ سوره احزاب، آیه ۳۳</ref>. و درباره [[خدا]]، گمان‌های ناروا، همچون گمان‌های [دوران] جاهلیت می‌بردند<ref>{{متن قرآن|ثُمَّ أَنزَلَ عَلَيْكُم مِّن بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُّعَاسًا يَغْشَى طَائِفَةً مِّنكُمْ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَل لَّنَا مِنَ الأَمْرِ مِن شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنفُسِهِم مَّا لاَ يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الأَمْرِ شَيْءٌ مَّا قُتِلْنَا هَاهُنَا قُل لَّوْ كُنتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللَّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}}؛سوره آل عمران، آیه ۱۵۴</ref>. آن‌گاه که [[کافران]] در دل‌های خود، [[تعصّب]] [آن‌هم] [[تعصّب]] جاهلیّت ورزیدند<ref>{{متن قرآن| إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا }}؛ سوره فتح، آیه ۲۶</ref>. مصداق اصلی [[دوران جاهلیت]] زمان پیش از [[اسلام]] است که نادانان در آن دوران بسیار بودند.
*جاهلیت، که در حوزه [[ادب]] و [[فرهنگ]] [[عربی]] از آن سخن به میان می‌آید، در [[حقیقت]] به دوران قبل از [[اسلام]] اطلاق می‌شود. علت نام‌گذاری این دوره به این عنوان، [[نص]] صریح [[قرآن کریم]] است که می‌فرماید: آیا خواستار [[حکم]] جاهلیت‌اند؟ و برای مردمی که [[یقین]] دارند، [[داوری]] چه کسی از [[خدا]] بهتر است؟<ref>{{متن قرآن|أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ}}؛ سوره مائده، آیه ۵۰</ref>. همچنین می‌فرماید: و در خانه‌هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینت‌های خود را [[آشکار]] مکنید<ref>{{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا }}؛ سوره احزاب، آیه ۳۳</ref>. و درباره [[خدا]]، گمان‌های ناروا، همچون گمان‌های [دوران] جاهلیت می‌بردند<ref>{{متن قرآن|ثُمَّ أَنزَلَ عَلَيْكُم مِّن بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُّعَاسًا يَغْشَى طَائِفَةً مِّنكُمْ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَل لَّنَا مِنَ الأَمْرِ مِن شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنفُسِهِم مَّا لاَ يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الأَمْرِ شَيْءٌ مَّا قُتِلْنَا هَاهُنَا قُل لَّوْ كُنتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللَّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ}}؛سوره آل عمران، آیه ۱۵۴</ref>. آن‌گاه که [[کافران]] در دل‌های خود، [[تعصّب]] [آن‌هم] [[تعصّب]] جاهلیّت ورزیدند<ref>{{متن قرآن| إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا }}؛ سوره فتح، آیه ۲۶</ref>. مصداق اصلی [[دوران جاهلیت]] زمان پیش از [[اسلام]] است که نادانان در آن دوران بسیار بودند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 238.</ref>.
*جاهلیت در مفهومی دیگر، زمان [[فترت]]، یعنی عصر بین دو [[پیامبر]] است. گاهی نیز دوران [[کفر]] را جاهلیت گویند به زمان پیش از [[فتح]] و عصر بین ولادت و [[بعثت]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} نیز اطلاق می‌شود. ابن خالویه گوید: این کلمه از واژگانی است که در دوره اسلامی وضع شده و به زمان قبل از [[اسلام]] گفته می‌شود. تفصیل [[کلام]] آن‌که کلمه "جاهلیت" گاهی به حالت [[نادانی]] اطلاق می‌شود که در [[قرآن]] و [[اخبار]] بیشتر به این معناست و گاهی به [[صاحب]] حالت "[[نادانی]]" یعنی فرد [[جاهل]] و [[نادان]] گفته می‌شود.
*جاهلیت در مفهومی دیگر، زمان [[فترت]]، یعنی عصر بین دو [[پیامبر]] است. گاهی نیز دوران [[کفر]] را جاهلیت گویند به زمان پیش از [[فتح]] و عصر بین ولادت و [[بعثت]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} نیز اطلاق می‌شود. ابن خالویه گوید: این کلمه از واژگانی است که در دوره اسلامی وضع شده و به زمان قبل از [[اسلام]] گفته می‌شود. تفصیل [[کلام]] آن‌که کلمه "جاهلیت" گاهی به حالت [[نادانی]] اطلاق می‌شود که در [[قرآن]] و [[اخبار]] بیشتر به این معناست و گاهی به [[صاحب]] حالت "[[نادانی]]" یعنی فرد [[جاهل]] و [[نادان]] گفته می‌شود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 238.</ref>.
*در دایرة المعارف الاسلامیة در ماده "جاهلیة" آمده است که "جاهلیت" که بر عصر پیش از [[اسلام]] اطلاق شده، مشتقق از "[[جهل]]" نقیض [[علم]] نیست، بلکه از ریشه "[[جهل]]" به معنای خیره‌سری و پرخاشگری و شرارت است و در مقابل "[[اسلام]]" به معنای [[تسلیم]] و [[طاعت]] خدای عزّ و جلّ و [[رفتار]] و کردار بزرگوارانه "دینی" قرار می‌گیرد. کلمه [[جهل]] و جاهلیت در [[زبان قرآن]] و [[حدیث نبوی]] و [[شعر]] جاهلی نیز همین معنای [[تعصب]] و بی‌پروایی و کم‌خردی است. [[قرآن کریم]] می‌فرماید: گفتند: آیا ما را به ریشخند می‌گیری؟ گفت: [[پناه]] به [[خدا]] که [مبدا] از جاهلان باشم<ref>{{متن قرآن| وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُواْ بَقَرَةً قَالُواْ أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ}}؛ سوره بقره، آیه ۶۷</ref>. در [[سوره اعراف]] نیز آمده است: گذشت پیشه کن، به [کار] [[پسندیده]] [[فرمان]] ده و از نادانان رخ برتاب<ref>{{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ }}؛
*در دایرة المعارف الاسلامیة در ماده "جاهلیة" آمده است که "جاهلیت" که بر عصر پیش از [[اسلام]] اطلاق شده، مشتقق از "[[جهل]]" نقیض [[علم]] نیست، بلکه از ریشه "[[جهل]]" به معنای خیره‌سری و پرخاشگری و شرارت است و در مقابل "[[اسلام]]" به معنای [[تسلیم]] و [[طاعت]] خدای عزّ و جلّ و [[رفتار]] و کردار بزرگوارانه "دینی" قرار می‌گیرد. کلمه [[جهل]] و جاهلیت در [[زبان قرآن]] و [[حدیث نبوی]] و [[شعر]] جاهلی نیز همین معنای [[تعصب]] و بی‌پروایی و کم‌خردی است. [[قرآن کریم]] می‌فرماید: گفتند: آیا ما را به ریشخند می‌گیری؟ گفت: [[پناه]] به [[خدا]] که [مبدا] از جاهلان باشم<ref>{{متن قرآن| وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُواْ بَقَرَةً قَالُواْ أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ}}؛ سوره بقره، آیه ۶۷</ref>. در [[سوره اعراف]] نیز آمده است: گذشت پیشه کن، به [کار] [[پسندیده]] [[فرمان]] ده و از نادانان رخ برتاب<ref>{{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ }}؛
  سوره اعراف، آیه ۱۹۹</ref>. در فرازی دیگر آمده است: و [[بندگان]] [[خدای رحمان]] کسانی هستند که روی [[زمین]] به نرمی گام برمی‌دارند و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند به ملایمت پاسخ می‌دهند<ref>{{متن قرآن|وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلامًا }}؛ سوره فرقان، ۶۳</ref>.
  سوره اعراف، آیه ۱۹۹</ref>. در فرازی دیگر آمده است: و [[بندگان]] [[خدای رحمان]] کسانی هستند که روی [[زمین]] به نرمی گام برمی‌دارند و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند به ملایمت پاسخ می‌دهند<ref>{{متن قرآن|وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلامًا }}؛ سوره فرقان، ۶۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 238- 239.</ref>.
*در [[روایت]] است که [[ابوذر]]، کسی را به زشتی یاد کرد، [[پیامبر]] {{صل}} به او فرمود: تو مردی هستی که ریشه‌های جاهلیت در تو باقی است. در همه این شواهد، ریشه "[[جهل]]" به‌معنای خیره‌سری و تندی و بی‌خردی است و [[عصر جاهلیت]] با همه جنبه‌های شرک‌آمیز و [[اخلاق]] مبتنی بر عصبیت و انتقام‌جویی و خون‌خواری و تبه‌کاری‌اش به دوره پیش از [[اسلام]] گفته می‌شود.
*در [[روایت]] است که [[ابوذر]]، کسی را به زشتی یاد کرد، [[پیامبر]] {{صل}} به او فرمود: تو مردی هستی که ریشه‌های جاهلیت در تو باقی است. در همه این شواهد، ریشه "[[جهل]]" به‌معنای خیره‌سری و تندی و بی‌خردی است و [[عصر جاهلیت]] با همه جنبه‌های شرک‌آمیز و [[اخلاق]] مبتنی بر عصبیت و انتقام‌جویی و خون‌خواری و تبه‌کاری‌اش به دوره پیش از [[اسلام]] گفته می‌شود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 239.</ref>.
*اما در [[قرآن کریم]] اصطلاح دیگری با عنوان "الجاهلیة الاولی" برای این دوره به‌کار برده می‌شود. در سوره احزاب می‌فرماید: و در خانه‌هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینت‌های خود را [[آشکار]] مکنید<ref>{{متن قرآن| وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا }}؛ سوره احزاب، آیه ۳۳</ref>. واژه "الجاهلیة الأولی" در [[آیه]] بالا یک ترکیب وصفی و به معنای [[نادانی]] نخستین است. میان [[مفسران]] در مقصود از جاهلیت اولی [[اختلاف]] است، برخی از [[مفسران]] آن دوران‌های گذشته دانسته‌اند که زنان با لباسی نامناسب در میان مردان به گردش می‌پرداختند و خود را بر آنان عرضه می‌کردند. در هر حال می‌توان از [[آیه شریفه]] فهمید که حضور تحریک کننده زنان در بین مردان که باعث [[گسترش فساد]] می‌شود، امری بسیار ناپسند است. آنچه عصر جاهلی را، گذشته از سنت‌ها و عادت‌ها غلط، به عنوان یک موضوع قابل تأمل در نزد پژوهشگران و محققان مطرح ساخته و تاکنون کتاب‌ها و تحقیقات متعددی درباره آن انجام شده، [[فنون]] و آثار ادبی فاخر و شکوهمند به‌ویژه در حوزه [[شعر]] و گفتار هنری است. از بارزترین این آثار، مجموعه‌های شعری [[اصحاب]] متعلقات سبع<ref>در دوره پیش از اسلام رسم بر این بود که بهترین اشعار را بر پرده کعبه می‌آویختند. از این مجموعه در تاریخ به عنوان "معلّقات سبع" نام برده شده است.</ref> است. [[قوم]] [[عرب]] در جاهلیت به دو گروه حَضَری (شهرنشین، متمدن) و بدوی (صحرا نشین) تقسیم می‌شدند.
*اما در [[قرآن کریم]] اصطلاح دیگری با عنوان "الجاهلیة الاولی" برای این دوره به‌کار برده می‌شود. در سوره احزاب می‌فرماید: و در خانه‌هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینت‌های خود را [[آشکار]] مکنید<ref>{{متن قرآن| وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا }}؛ سوره احزاب، آیه ۳۳</ref>. واژه "الجاهلیة الأولی" در [[آیه]] بالا یک ترکیب وصفی و به معنای [[نادانی]] نخستین است. میان [[مفسران]] در مقصود از جاهلیت اولی [[اختلاف]] است، برخی از [[مفسران]] آن دوران‌های گذشته دانسته‌اند که زنان با لباسی نامناسب در میان مردان به گردش می‌پرداختند و خود را بر آنان عرضه می‌کردند. در هر حال می‌توان از [[آیه شریفه]] فهمید که حضور تحریک کننده زنان در بین مردان که باعث [[گسترش فساد]] می‌شود، امری بسیار ناپسند است. آنچه عصر جاهلی را، گذشته از سنت‌ها و عادت‌ها غلط، به عنوان یک موضوع قابل تأمل در نزد پژوهشگران و محققان مطرح ساخته و تاکنون کتاب‌ها و تحقیقات متعددی درباره آن انجام شده، [[فنون]] و آثار ادبی فاخر و شکوهمند به‌ویژه در حوزه [[شعر]] و گفتار هنری است. از بارزترین این آثار، مجموعه‌های شعری [[اصحاب]] متعلقات سبع<ref>در دوره پیش از اسلام رسم بر این بود که بهترین اشعار را بر پرده کعبه می‌آویختند. از این مجموعه در تاریخ به عنوان "معلّقات سبع" نام برده شده است.</ref> است. [[قوم]] [[عرب]] در جاهلیت به دو گروه حَضَری (شهرنشین، متمدن) و بدوی (صحرا نشین) تقسیم می‌شدند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 239.</ref>.
*بدویان جاهلی به هیچ [[نظام حکومتی]] جز [[نظام]] قبیلگی گردن ننهاده بودند و حکومتی جز [[خانواده]] و [[عشیره]] نمی‌شناختند. هر [[قبیله]] رئیسی داشت که [[شیخ]] یا بزرگ [[قبیله]] به‌شمار می‌رفت و رشته [[وحدت]] بین افراد و داور دادرسی‌ها بود. افراد [[قبیله]] موظف بودند از برادر خود، چه [[ظالم]] و چه [[مظلوم]]، [[حمایت]] کنند. این احساس [[حمایت]] "عصبیت" یا "[[فرهنگ]] جاهلی" نامیده می‌شد.
*بدویان جاهلی به هیچ [[نظام حکومتی]] جز [[نظام]] قبیلگی گردن ننهاده بودند و حکومتی جز [[خانواده]] و [[عشیره]] نمی‌شناختند. هر [[قبیله]] رئیسی داشت که [[شیخ]] یا بزرگ [[قبیله]] به‌شمار می‌رفت و رشته [[وحدت]] بین افراد و داور دادرسی‌ها بود. افراد [[قبیله]] موظف بودند از برادر خود، چه [[ظالم]] و چه [[مظلوم]]، [[حمایت]] کنند. این احساس [[حمایت]] "عصبیت" یا "[[فرهنگ]] جاهلی" نامیده می‌شد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 240.</ref>.


==جاهلیت در [[خطبه‌های نهج البلاغه]]==
==جاهلیت در [[خطبه‌های نهج البلاغه]]==
*مفهوم جاهلیت در [[خطبه‌های نهج البلاغه]] در قالب موضوع‌های زیر بررسی شده است:
*مفهوم جاهلیت در [[خطبه‌های نهج البلاغه]] در قالب موضوع‌های زیر بررسی شده است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 240.</ref>:
#بازگشت به جاهلیت در گذشته<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۵</ref>؛
#بازگشت به جاهلیت در گذشته<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۵</ref>؛
#بررسی جاهلیت قبل از [[اسلام]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۶</ref>؛
#بررسی جاهلیت قبل از [[اسلام]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۶</ref>؛
خط ۴۳: خط ۴۳:
#[[نکوهش]] ارزش‌های زشت جاهلی<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۸</ref>؛
#[[نکوهش]] ارزش‌های زشت جاهلی<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۸</ref>؛
#آتش عصبیت‌های جاهلی<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲</ref>.
#آتش عصبیت‌های جاهلی<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲</ref>.
*با نگاهی گذرا به [[سخنان امام]] [[علی]] {{ع}} درباره جاهلیت، به این نتیجه می‌رسیم که آن [[حضرت]] [[مردم]] را از بازگشت به [[کبر]] و نخوت‌های جاهلی و کینه‌هایی که از ویژگی‌های آن دوران به‌شمار می‌رود بر حذر داشته است. این امر در [[خطبه قاصعه]] به بهترین‌ وجه بیان شده است. [[حضرت]] در قسمتی از این [[خطبه]] می‌فرماید: پس [[آتش]] عصبیّت و کینه‌ها جاهلی را که در دل‌هایتان نهفته است خاموش کنید، که بی‌تردید این ننگ و عار برای [[مسلمانان]] از خطرهای [[شیطان]] و خودستایی‌ها و [[تباهی‌ها]] و وسوسه‌های اوست»<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 238- 241.</ref>.
*با نگاهی گذرا به [[سخنان امام]] [[علی]] {{ع}} درباره جاهلیت، به این نتیجه می‌رسیم که آن [[حضرت]] [[مردم]] را از بازگشت به [[کبر]] و نخوت‌های جاهلی و کینه‌هایی که از ویژگی‌های آن دوران به‌شمار می‌رود بر حذر داشته است. این امر در [[خطبه قاصعه]] به بهترین‌ وجه بیان شده است. [[حضرت]] در قسمتی از این [[خطبه]] می‌فرماید: پس [[آتش]] عصبیّت و کینه‌ها جاهلی را که در دل‌هایتان نهفته است خاموش کنید، که بی‌تردید این ننگ و عار برای [[مسلمانان]] از خطرهای [[شیطان]] و خودستایی‌ها و [[تباهی‌ها]] و وسوسه‌های اوست»<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 240- 241.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==

نسخهٔ ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۴۸

مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل جاهلیت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • جاهلیت، که در حوزه ادب و فرهنگ عربی از آن سخن به میان می‌آید، در حقیقت به دوران قبل از اسلام اطلاق می‌شود. علت نام‌گذاری این دوره به این عنوان، نص صریح قرآن کریم است که می‌فرماید: آیا خواستار حکم جاهلیت‌اند؟ و برای مردمی که یقین دارند، داوری چه کسی از خدا بهتر است؟[۱]. همچنین می‌فرماید: و در خانه‌هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینت‌های خود را آشکار مکنید[۲]. و درباره خدا، گمان‌های ناروا، همچون گمان‌های [دوران] جاهلیت می‌بردند[۳]. آن‌گاه که کافران در دل‌های خود، تعصّب [آن‌هم] تعصّب جاهلیّت ورزیدند[۴]. مصداق اصلی دوران جاهلیت زمان پیش از اسلام است که نادانان در آن دوران بسیار بودند[۵].
  • جاهلیت در مفهومی دیگر، زمان فترت، یعنی عصر بین دو پیامبر است. گاهی نیز دوران کفر را جاهلیت گویند به زمان پیش از فتح و عصر بین ولادت و بعثت پیامبر اسلام (ص) نیز اطلاق می‌شود. ابن خالویه گوید: این کلمه از واژگانی است که در دوره اسلامی وضع شده و به زمان قبل از اسلام گفته می‌شود. تفصیل کلام آن‌که کلمه "جاهلیت" گاهی به حالت نادانی اطلاق می‌شود که در قرآن و اخبار بیشتر به این معناست و گاهی به صاحب حالت "نادانی" یعنی فرد جاهل و نادان گفته می‌شود[۶].
  • در دایرة المعارف الاسلامیة در ماده "جاهلیة" آمده است که "جاهلیت" که بر عصر پیش از اسلام اطلاق شده، مشتقق از "جهل" نقیض علم نیست، بلکه از ریشه "جهل" به معنای خیره‌سری و پرخاشگری و شرارت است و در مقابل "اسلام" به معنای تسلیم و طاعت خدای عزّ و جلّ و رفتار و کردار بزرگوارانه "دینی" قرار می‌گیرد. کلمه جهل و جاهلیت در زبان قرآن و حدیث نبوی و شعر جاهلی نیز همین معنای تعصب و بی‌پروایی و کم‌خردی است. قرآن کریم می‌فرماید: گفتند: آیا ما را به ریشخند می‌گیری؟ گفت: پناه به خدا که [مبدا] از جاهلان باشم[۷]. در سوره اعراف نیز آمده است: گذشت پیشه کن، به [کار] پسندیده فرمان ده و از نادانان رخ برتاب[۸]. در فرازی دیگر آمده است: و بندگان خدای رحمان کسانی هستند که روی زمین به نرمی گام برمی‌دارند و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند به ملایمت پاسخ می‌دهند[۹][۱۰].
  • در روایت است که ابوذر، کسی را به زشتی یاد کرد، پیامبر (ص) به او فرمود: تو مردی هستی که ریشه‌های جاهلیت در تو باقی است. در همه این شواهد، ریشه "جهل" به‌معنای خیره‌سری و تندی و بی‌خردی است و عصر جاهلیت با همه جنبه‌های شرک‌آمیز و اخلاق مبتنی بر عصبیت و انتقام‌جویی و خون‌خواری و تبه‌کاری‌اش به دوره پیش از اسلام گفته می‌شود[۱۱].
  • اما در قرآن کریم اصطلاح دیگری با عنوان "الجاهلیة الاولی" برای این دوره به‌کار برده می‌شود. در سوره احزاب می‌فرماید: و در خانه‌هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینت‌های خود را آشکار مکنید[۱۲]. واژه "الجاهلیة الأولی" در آیه بالا یک ترکیب وصفی و به معنای نادانی نخستین است. میان مفسران در مقصود از جاهلیت اولی اختلاف است، برخی از مفسران آن دوران‌های گذشته دانسته‌اند که زنان با لباسی نامناسب در میان مردان به گردش می‌پرداختند و خود را بر آنان عرضه می‌کردند. در هر حال می‌توان از آیه شریفه فهمید که حضور تحریک کننده زنان در بین مردان که باعث گسترش فساد می‌شود، امری بسیار ناپسند است. آنچه عصر جاهلی را، گذشته از سنت‌ها و عادت‌ها غلط، به عنوان یک موضوع قابل تأمل در نزد پژوهشگران و محققان مطرح ساخته و تاکنون کتاب‌ها و تحقیقات متعددی درباره آن انجام شده، فنون و آثار ادبی فاخر و شکوهمند به‌ویژه در حوزه شعر و گفتار هنری است. از بارزترین این آثار، مجموعه‌های شعری اصحاب متعلقات سبع[۱۳] است. قوم عرب در جاهلیت به دو گروه حَضَری (شهرنشین، متمدن) و بدوی (صحرا نشین) تقسیم می‌شدند[۱۴].
  • بدویان جاهلی به هیچ نظام حکومتی جز نظام قبیلگی گردن ننهاده بودند و حکومتی جز خانواده و عشیره نمی‌شناختند. هر قبیله رئیسی داشت که شیخ یا بزرگ قبیله به‌شمار می‌رفت و رشته وحدت بین افراد و داور دادرسی‌ها بود. افراد قبیله موظف بودند از برادر خود، چه ظالم و چه مظلوم، حمایت کنند. این احساس حمایت "عصبیت" یا "فرهنگ جاهلی" نامیده می‌شد[۱۵].

جاهلیت در خطبه‌های نهج البلاغه

  1. بازگشت به جاهلیت در گذشته[۱۷]؛
  2. بررسی جاهلیت قبل از اسلام[۱۸]؛
  3. بدبختی جاهلیت عرب[۱۹]؛
  4. بعثت پیامبر (ص) و سختی‌های جاهلیت[۲۰]؛
  5. تاریخ جاهلیت[۲۱]؛
  6. تاریخ جاهلیت عرب[۲۲]؛
  7. تاریخ سیاسی جاهلیت پس از رسول خدا (ص)[۲۳]؛
  8. تاریخ سیاسی جاهلیت عرب[۲۴]؛
  9. جاهلیت عرب در زمان بعثت[۲۵]؛
  10. جاهلیت قبل از اسلام[۲۶]؛
  11. جاهلیت و حق‌ناشناسی مردم[۲۷]؛
  12. خطر جاهلیت[۲۸]؛
  13. دانشمندان و عصر جاهلیت[۲۹]؛
  14. دوران جاهلیت انسان‌ها[۳۰]؛
  15. دوران جاهلیت و نعمت بعثت[۳۱]؛
  16. سیر ارتجاعی امت و جاهلیت دوباره[۳۲]؛
  17. شناخت جاهلیت عرب[۳۳]؛
  18. شناخت عصر جاهلیت[۳۴]؛
  19. شناخت فرهنگ جاهلیت[۳۵]؛
  20. عبرت‌آموزی از روزگار جاهلیت[۳۶]؛
  21. عصر جاهلیت[۳۷]؛
  22. نکوهش ارزش‌های زشت جاهلی[۳۸]؛
  23. آتش عصبیت‌های جاهلی[۳۹].
  • با نگاهی گذرا به سخنان امام علی (ع) درباره جاهلیت، به این نتیجه می‌رسیم که آن حضرت مردم را از بازگشت به کبر و نخوت‌های جاهلی و کینه‌هایی که از ویژگی‌های آن دوران به‌شمار می‌رود بر حذر داشته است. این امر در خطبه قاصعه به بهترین‌ وجه بیان شده است. حضرت در قسمتی از این خطبه می‌فرماید: پس آتش عصبیّت و کینه‌ها جاهلی را که در دل‌هایتان نهفته است خاموش کنید، که بی‌تردید این ننگ و عار برای مسلمانان از خطرهای شیطان و خودستایی‌ها و تباهی‌ها و وسوسه‌های اوست»[۴۰].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ﴿أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ؛ سوره مائده، آیه ۵۰
  2. ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ؛ سوره احزاب، آیه ۳۳
  3. ﴿ثُمَّ أَنزَلَ عَلَيْكُم مِّن بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُّعَاسًا يَغْشَى طَائِفَةً مِّنكُمْ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَل لَّنَا مِنَ الأَمْرِ مِن شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنفُسِهِم مَّا لاَ يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الأَمْرِ شَيْءٌ مَّا قُتِلْنَا هَاهُنَا قُل لَّوْ كُنتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللَّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ؛سوره آل عمران، آیه ۱۵۴
  4. ﴿ إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ؛ سوره فتح، آیه ۲۶
  5. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 238.
  6. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 238.
  7. ﴿ وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُواْ بَقَرَةً قَالُواْ أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ؛ سوره بقره، آیه ۶۷
  8. ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ ؛ سوره اعراف، آیه ۱۹۹
  9. ﴿وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلامًا ؛ سوره فرقان، ۶۳
  10. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 238- 239.
  11. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 239.
  12. ﴿ وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ؛ سوره احزاب، آیه ۳۳
  13. در دوره پیش از اسلام رسم بر این بود که بهترین اشعار را بر پرده کعبه می‌آویختند. از این مجموعه در تاریخ به عنوان "معلّقات سبع" نام برده شده است.
  14. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 239.
  15. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 240.
  16. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 240.
  17. نهج البلاغه، خطبه ۱۰۵
  18. نهج البلاغه، خطبه ۲۶
  19. خطبه‌های ۳ و ۸۹
  20. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۸
  21. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۶
  22. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۸
  23. خطبه‌های ۲، ۶، ۲۶ و ۵۶
  24. نهج البلاغه، خطبه ۲
  25. نهج البلاغه، خطبه ۲۶
  26. خطبه‌های ۱ و ۳۳
  27. نهج البلاغه، خطبه ۱
  28. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲
  29. نهج البلاغه، خطبه ۲
  30. نهج البلاغه، خطبه ۱
  31. نهج البلاغه، خطبه ۹۵
  32. نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰
  33. خطبه‌های ۱، ۱۴، ۹۵، ۱۰۴ و ۱۵۱
  34. خطبه‌های ۱، ۹۴ و ۹۵
  35. نهج البلاغه، خطبه ۲۶
  36. نهج البلاغه، خطبه ۸۹
  37. خطبه‌های ۱، ۲، ۴۹ و ۹۴
  38. نهج البلاغه، خطبه ۱۰۸
  39. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲
  40. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 240- 241.