تعقل در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{خرد}} {{نبوت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font...» ایجاد کرد)
 
خط ۱۱: خط ۱۱:
==مقدمه==
==مقدمه==
*در مفهوم کلی، هر گونه دانستن را "[[خردورزی]]" یا "[[تعقل]]" گویند. دانستنی گاه از راه [[تدبر]] و تأمل به دست می‌آید و گاه از گذر تتبع و تحصل. از این رو، معنای مقابل آن، [[جهل]] و [[نادانی]] است. [[اسلام]]، [[خرد]] را نیرویی [[نورانی]] می‌داند که [[انسان]] را به [[تکامل]] مادی و [[معنوی]] راه می‌نماید<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 234.</ref>.
*در مفهوم کلی، هر گونه دانستن را "[[خردورزی]]" یا "[[تعقل]]" گویند. دانستنی گاه از راه [[تدبر]] و تأمل به دست می‌آید و گاه از گذر تتبع و تحصل. از این رو، معنای مقابل آن، [[جهل]] و [[نادانی]] است. [[اسلام]]، [[خرد]] را نیرویی [[نورانی]] می‌داند که [[انسان]] را به [[تکامل]] مادی و [[معنوی]] راه می‌نماید<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 234.</ref>.
*ارج و [[قدر]] [[تعقل]] و [[تدبر]] در [[اسلام]] چنان است که [[عقل]] را "[[پیامبر باطنی]]" خوانده و کنار [[پیامبران]] ظاهری جای داده است. در نظرگاه [[اسلام]] اگر [[خردورزی]] پیش‌زمینه [[رفتار]] و [[کردار]] [[انسان]] شود، او را در مسیر رشد و تعالی قرار می‌دهد<ref>اصول کافی‌، ۱/ ۴۸.</ref>. بدین سان، [[آموزه‌های اسلامی]]- برخلاف آموزه‌های [[ادیان]] دیگر- راه [[شکوفایی]] و بالندگی [[پیروان]] خویش را در [[پیروی]] از [[عقل]] می‌داند. [[قرآن]] می‌فرماید: "[[بشارت]] بر بندگانی که گفته‌های گوناگون را می‌شنوند و نیکوترینشان را برمی‌گزینند. آنان همان کسانی‌اند که [[خداوند]] راهشان نموده است؛ [زیرا] آنان صاحبان خردند"<ref>زمر، ۱۷ و ۱۸.</ref>. این پای فشاری بر خردگرایی چنین بر زبان [[پیامبر]] {{صل}} آمده است: "من از [[نداری]] و [[تنگدستی]] بر [[امت]] خویش نمی‌ترسم. از این می‌ترسم که کژاندیشی و بی‌تدبیری کنند"<ref>عوالی اللئالی‌، ۴/ ۳۹.</ref>. از میان [[مذاهب اسلامی]]، [[تشیع]] بیشتر بر [[خردورزی]] اهتمام دارد. در روایتی از [[امام علی]] {{ع}} درباره [[خردورزی]] آمده است: "[[خداوند]] در [[سرشت]] [[فرشتگان]]، [[خرد]] برنهاد بی‌شهوت، و در [[سرشت]] حیوانات، [[شهوت]] نهاد [[بی‌خرد]]، و در [[سرشت]] [[آدمیان]] هم [[شهوت]] نهاد و هم [[خرد]]. پس هر کس [[خرد]] بر شهوتش غالب آید، از [[فرشتگان]] [[برتر]] است، و هر کس [[شهوت]] بر خردش پیروز شود، از حیوانات فروتر است"<ref>علل الشرائع‌، ۴.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 234.</ref>.
*ارج و [[قدر]] [[تعقل]] و [[تدبر]] در [[اسلام]] چنان است که [[عقل]] را "[[پیامبر باطنی]]" خوانده و کنار [[پیامبران]] ظاهری جای داده است. در نظرگاه [[اسلام]] اگر [[خردورزی]] پیش‌زمینه [[رفتار]] و [[کردار]] [[انسان]] شود، او را در مسیر رشد و تعالی قرار می‌دهد<ref>اصول کافی‌، ۱/ ۴۸.</ref>. بدین سان، [[آموزه‌های اسلامی]]- برخلاف آموزه‌های [[ادیان]] دیگر- راه [[شکوفایی]] و بالندگی [[پیروان]] خویش را در [[پیروی]] از [[عقل]] می‌داند. [[قرآن]] می‌فرماید: "[[بشارت]] بر بندگانی که گفته‌های گوناگون را می‌شنوند و نیکوترینشان را برمی‌گزینند. آنان همان کسانی‌اند که [[خداوند]] راهشان نموده است؛ زیرا آنان صاحبان خردند"<ref>زمر، ۱۷ و ۱۸.</ref>. این پای فشاری بر خردگرایی چنین بر زبان [[پیامبر]] {{صل}} آمده است: "من از [[نداری]] و [[تنگدستی]] بر [[امت]] خویش نمی‌ترسم. از این می‌ترسم که کژاندیشی و بی‌تدبیری کنند"<ref>عوالی اللئالی‌، ۴/ ۳۹.</ref>. از میان [[مذاهب اسلامی]]، [[تشیع]] بیشتر بر [[خردورزی]] اهتمام دارد. در روایتی از [[امام علی]] {{ع}} درباره [[خردورزی]] آمده است: "[[خداوند]] در [[سرشت]] [[فرشتگان]]، [[خرد]] برنهاد بی‌شهوت، و در [[سرشت]] حیوانات، [[شهوت]] نهاد [[بی‌خرد]]، و در [[سرشت]] [[آدمیان]] هم [[شهوت]] نهاد و هم [[خرد]]. پس هر کس [[خرد]] بر شهوتش غالب آید، از [[فرشتگان]] [[برتر]] است، و هر کس [[شهوت]] بر خردش پیروز شود، از حیوانات فروتر است"<ref>علل الشرائع‌، ۴.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 234.</ref>.
 
==[[دلایل]] [[خردورزی]] [[تشیع]]==
==[[دلایل]] [[خردورزی]] [[تشیع]]==
#[[دانشمندان شیعه]] برآن‌اند که پذیرفتن [[اصول دین]] از راه [[تقلید]] درست نیست. هر مسلمانی باید از گذر [[تعقل]] و [[تدبر]] به‌ [[توحید]] و [[نبوت]] و [[معاد]] و دیگر اصول [[ایمان]] آوَرَد<ref>اصل الشیعة و اصولها، ۱۱۶.</ref>.
#[[دانشمندان شیعه]] برآن‌اند که پذیرفتن [[اصول دین]] از راه [[تقلید]] درست نیست. هر مسلمانی باید از گذر [[تعقل]] و [[تدبر]] به‌ [[توحید]] و [[نبوت]] و [[معاد]] و دیگر اصول [[ایمان]] آوَرَد<ref>اصل الشیعة و اصولها، ۱۱۶.</ref>.

نسخهٔ ‏۱۵ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۴

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث تعقل است. "تعقل" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل تعقل (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

دلایل خردورزی تشیع

  1. دانشمندان شیعه برآن‌اند که پذیرفتن اصول دین از راه تقلید درست نیست. هر مسلمانی باید از گذر تعقل و تدبر به‌ توحید و نبوت و معاد و دیگر اصول ایمان آوَرَد[۷].
  2. عقل در کنار قرآن، سنت و اجماع، یکی از منابع استنباط احکام دینی است[۸].
  3. عقل در منابع روایی شیعه جایگاهی بس والا دارد؛ چنان که این امر مزیتی برای روایات شیعی در برابر روایات غیر شیعی محسوب شده است.

موانع خردورزی

عوامل رشد خردورزی

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. فرهنگ شیعه، ص 234.
  2. اصول کافی‌، ۱/ ۴۸.
  3. زمر، ۱۷ و ۱۸.
  4. عوالی اللئالی‌، ۴/ ۳۹.
  5. علل الشرائع‌، ۴.
  6. فرهنگ شیعه، ص 234.
  7. اصل الشیعة و اصولها، ۱۱۶.
  8. اصل الشیعة و اصولها، ۱۱۴.
  9. تعلیم و تربیت در اسلام، ۲۷۵.
  10. فرهنگ شیعه، ص 234-235.
  11. غرر الحکم‌، ۴/ ۳۲.
  12. ﴿وَمَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُواْ كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِمَا لاَ يَسْمَعُ إِلاَّ دُعَاء وَنِدَاء صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ؛ سوره بقره، آیه ۱۷۱.
  13. تحف العقول‌، ۸۸ و ۹۰.
  14. عیون الحکم و المواعظ، ۴۷۲.
  15. مستدرک الوسائل، ۱۱/ ۲۰۷.
  16. فرهنگ شیعه، ص 235.
  17. نهج البلاغه‌، خطبه ۱.
  18. غرر الحکم‌/ ۲/ ۳۲.
  19. غرر الحکم‌/ ۵/ ۳۳۶ و ۶/ ۱۵۱.
  20. ﴿إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِّأُولِي الأَلْبَابِ الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ؛ سوره آل عمران، ۱۹۰ و ۱۹۱؛ ﴿أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لا تَعْمَى الأَبْصَارُ وَلَكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ؛ سوره حج، آیه ۴۶؛ ﴿ وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَث ذَّلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ؛ سوره اعراف، آیه ۱۷۶.
  21. بحارالأنوار، ۷۱/ ۳۴۲- ۳۳۸.
  22. فرهنگ شیعه، ص 235.