←مقدمه
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{ولایت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد) |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
*"[[حیله]]" را آن دانستهاند که فرد [[حیله]]گر، دیگری را مخفیانه از انجام آنچه در سر دارد باز دارد؛ بدین ترتیب، [[انسان]] [[حیله]] خورده بدون آنکه خود بداند، از انجام کاری که مطلوبش بوده بازمانده است. بازداشتن دیگران از آنچه در پی آن بودهاند، میتواند [[حیله]] گری [[پسندیده]] و مکّاری [[نیکو]] باشد؛ چه ممکن است فرد [[حیله]] خورده - دانسته یا ندانسته- در پی امری [[ناپسند]] برآمده باشد؛ در اینصورت بازداشتن او از این کار، اگر به صورتی انجام گیرد که او خود متوجّه آن نشود، [[حیله]] گریِ [[پسندیده]] نامیده میشود. در [[قرآن کریم]] در این زمینه میخوانیم: {{متن قرآن|وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ}}<ref>«و (بنی اسرائیل) نیرنگ ورزیدند و خداوند تدبیر کرد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است» سوره آل عمران، آیه ۵۴.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ}}<ref>«بیگمان منافقان، با خداوند نیرنگ میبازند و او نیز با آنان تدبیر میکند و (اینان) چون به نماز ایستند با گرانجانی میایستند، برابر مردم ریا میورزند و خداوند را جز اندکی یاد نمیکنند» سوره نساء، آیه ۱۴۲.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْدًا وَأَكِيدُ كَيْدًا}}<ref>«آنان نیرنگی میبازند من نیز تدبیری میکنم» سوره طارق، آیه ۱۵-۱۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۳۹۲.</ref>. | *"[[حیله]]" را آن دانستهاند که فرد [[حیله]]گر، دیگری را مخفیانه از انجام آنچه در سر دارد باز دارد؛ بدین ترتیب، [[انسان]] [[حیله]] خورده بدون آنکه خود بداند، از انجام کاری که مطلوبش بوده بازمانده است. بازداشتن دیگران از آنچه در پی آن بودهاند، میتواند [[حیله]] گری [[پسندیده]] و مکّاری [[نیکو]] باشد؛ چه ممکن است فرد [[حیله]] خورده - دانسته یا ندانسته- در پی امری [[ناپسند]] برآمده باشد؛ در اینصورت بازداشتن او از این کار، اگر به صورتی انجام گیرد که او خود متوجّه آن نشود، [[حیله]] گریِ [[پسندیده]] نامیده میشود. در [[قرآن کریم]] در این زمینه میخوانیم: {{متن قرآن|وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ}}<ref>«و (بنی اسرائیل) نیرنگ ورزیدند و خداوند تدبیر کرد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است» سوره آل عمران، آیه ۵۴.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ}}<ref>«بیگمان منافقان، با خداوند نیرنگ میبازند و او نیز با آنان تدبیر میکند و (اینان) چون به نماز ایستند با گرانجانی میایستند، برابر مردم ریا میورزند و خداوند را جز اندکی یاد نمیکنند» سوره نساء، آیه ۱۴۲.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْدًا وَأَكِيدُ كَيْدًا}}<ref>«آنان نیرنگی میبازند من نیز تدبیری میکنم» سوره طارق، آیه ۱۵-۱۶.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۳۹۲.</ref>. | ||
*سخن ما در اینجا امّا، بر سر [[حیله]] گری معمول یعنی [[حیله]] گری [[ناپسند]] است؛ از اینرو بدون تردید [[حیله]] گری را در شمار بدترین مهالک دانسته، اجتناب از آن را در شمار [[واجبات]] میدانیم. | *سخن ما در اینجا امّا، بر سر [[حیله]] گری معمول یعنی [[حیله]] گری [[ناپسند]] است؛ از اینرو بدون تردید [[حیله]] گری را در شمار بدترین مهالک دانسته، اجتناب از آن را در شمار [[واجبات]] میدانیم. | ||
[[محقق نراقی]] چه [[نیکو]] در این زمینه فرموده است: {{عربی| ثم المکر من المهلکات العظیمة، لأنه أظهر صفات الشیطان، و المتصف به أعظم جنوده. و معصیته أشد من معصیة إصابة المکروه إلی الغیر فی العلانیة؛ إذ المطلع بإرادة الغیر ایذائه یحتاط و یحافظ نفسه عنه، فربما دفع اذیته؛ و أما الغافل فلیس فی [[مقام]] الاحتیاط، لظنه ان هذا المکار المحیل [[محب]] و ناصح له، فیصل الیه ضره و کیده فی [[لباس]] الصداقه و المحبة}}<ref>جامع السَّعادات، ج ۱، ص ۳۲۸.</ref>؛ ایشان در این عبارات، نخست به اینکه حقّهبازی در شمار بدترین مهالک قرار دارد، اشاره؛ و علّت آن را در این جستجو میکند که [[حیله]] گری، نخستین و بارزترین صفت [[شیطان]] است؛ از اینرو هرکس به این صفت آلوده شود، در شمار [[برترین]] [[یاران]] او قرار میگیرد؛ آنگاه اشاره میکند که [[گناه]] خدعه، بالاتر از [[گناه]] ضرر رساندن به دیگران بصورت [[آشکار]] است؛ چه به هنگام خدعهورزی چه بسا فردْ بدون آنکه از [[نیّت]] سوء [[حیله]] گران [[آگاه]] باشد، به آنان [[اعتماد]] نموده [[فریب]] خواهد خورد. در دیگر ضرررسانیها امّا، نه چنان است؛ چه هوشیاریِ افراد دستخوش بازی نشده ممکن است آنان را از چنین دامهائی رهائی بخشد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۳۹۳.</ref>. | *[[محقق نراقی]] چه [[نیکو]] در این زمینه فرموده است: {{عربی| ثم المکر من المهلکات العظیمة، لأنه أظهر صفات الشیطان، و المتصف به أعظم جنوده. و معصیته أشد من معصیة إصابة المکروه إلی الغیر فی العلانیة؛ إذ المطلع بإرادة الغیر ایذائه یحتاط و یحافظ نفسه عنه، فربما دفع اذیته؛ و أما الغافل فلیس فی [[مقام]] الاحتیاط، لظنه ان هذا المکار المحیل [[محب]] و ناصح له، فیصل الیه ضره و کیده فی [[لباس]] الصداقه و المحبة}}<ref>جامع السَّعادات، ج ۱، ص ۳۲۸.</ref>؛ ایشان در این عبارات، نخست به اینکه حقّهبازی در شمار بدترین مهالک قرار دارد، اشاره؛ و علّت آن را در این جستجو میکند که [[حیله]] گری، نخستین و بارزترین صفت [[شیطان]] است؛ از اینرو هرکس به این صفت آلوده شود، در شمار [[برترین]] [[یاران]] او قرار میگیرد؛ آنگاه اشاره میکند که [[گناه]] خدعه، بالاتر از [[گناه]] ضرر رساندن به دیگران بصورت [[آشکار]] است؛ چه به هنگام خدعهورزی چه بسا فردْ بدون آنکه از [[نیّت]] سوء [[حیله]] گران [[آگاه]] باشد، به آنان [[اعتماد]] نموده [[فریب]] خواهد خورد. در دیگر ضرررسانیها امّا، نه چنان است؛ چه هوشیاریِ افراد دستخوش بازی نشده ممکن است آنان را از چنین دامهائی رهائی بخشد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۳۹۳.</ref>. | ||
*[[حضرت]] [[حق]] در این زمنیه میفرماید: {{متن قرآن|يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ}}<ref>«با خداوند و با کسانی که ایمان دارند فریب میورزند در حالی که جز خود را نمیفریبند و در نمییابند به دل بیمارییی دارند و خداوند بر بیماریشان افزود؛ و برای دروغی که میگفتند عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۹-۱۰ .</ref>. | *[[حضرت]] [[حق]] در این زمنیه میفرماید: {{متن قرآن|يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ}}<ref>«با خداوند و با کسانی که ایمان دارند فریب میورزند در حالی که جز خود را نمیفریبند و در نمییابند به دل بیمارییی دارند و خداوند بر بیماریشان افزود؛ و برای دروغی که میگفتند عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۹-۱۰ .</ref>. | ||
*خدعهورزی در شمار [[افعال]] منافقانه نیز قرار میگیرد؛ از اینرو [[گناه]] آن بزرگتر از عملی است که بدون [[حیله]] گری بصورت [[آشکار]] انجام میشود. از اینرو اگر بی گناهی را آشکارا به خوردن سَم وادار نمایند، [[گناه]] [[قتل]] [[نفس]] متحقّق شده است؛ امّا اگر کسی را بدون آنکه خود بداند، [[فریب]] داده به خوردن ظرفی از سَم وادار نمایند، هم [[قتل]] [[نفس]] انجام شده و هم [[نفاق]] صورت پذیرفته است!. آنچه خلفای ناشایست بنیعبّاس در [[حق]] ائمّه هدی{{عم}} و برخی از [[اولیاء]] [[حضرت]] [[حق]] انجام میدادند، در همین شمار بود؛ اینان [[قاتلان]] [[منافق]] صفت بودند، و [[نفاق]] در پستترین مراتب [[آتش]] قرار دارد!. از اینرو میتوان گفت که: مکرورزی و خدعهبازی در شمار پستترین [[رذائل اخلاقی]] قرار دارد؛ و آنکس که خود را به این صفات آلوده باشد در صف [[منافقان]] نشسته است. در ابتدای سوره [[مبارکه]] بقره به این موضوع اینگونه اشاره شده است: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا }}<ref>«و برخی از مردم میگویند: به خداوند و روز واپسین ایمان آوردهایم با آنکه آنان مؤمن نیستند با خداوند و با کسانی که ایمان دارند فریب میورزند در حالی که جز خود را نمیفریبند و در نمییابند» سوره بقره، آیه ۸-۹.</ref> و در سوره [[منافقین]] نیز به وضوح امر شده تا از آنان دوری گزیده اجتناب شود: {{متن قرآن|فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ}}<ref>«از آنها دوری گزین! خدایشان لعنت کناد! چگونه (از حق) بازگر» سوره منافقون، آیه ۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۳۹۴.</ref>. | *خدعهورزی در شمار [[افعال]] منافقانه نیز قرار میگیرد؛ از اینرو [[گناه]] آن بزرگتر از عملی است که بدون [[حیله]] گری بصورت [[آشکار]] انجام میشود. از اینرو اگر بی گناهی را آشکارا به خوردن سَم وادار نمایند، [[گناه]] [[قتل]] [[نفس]] متحقّق شده است؛ امّا اگر کسی را بدون آنکه خود بداند، [[فریب]] داده به خوردن ظرفی از سَم وادار نمایند، هم [[قتل]] [[نفس]] انجام شده و هم [[نفاق]] صورت پذیرفته است!. آنچه خلفای ناشایست بنیعبّاس در [[حق]] ائمّه هدی{{عم}} و برخی از [[اولیاء]] [[حضرت]] [[حق]] انجام میدادند، در همین شمار بود؛ اینان [[قاتلان]] [[منافق]] صفت بودند، و [[نفاق]] در پستترین مراتب [[آتش]] قرار دارد!. از اینرو میتوان گفت که: مکرورزی و خدعهبازی در شمار پستترین [[رذائل اخلاقی]] قرار دارد؛ و آنکس که خود را به این صفات آلوده باشد در صف [[منافقان]] نشسته است. در ابتدای سوره [[مبارکه]] بقره به این موضوع اینگونه اشاره شده است: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا }}<ref>«و برخی از مردم میگویند: به خداوند و روز واپسین ایمان آوردهایم با آنکه آنان مؤمن نیستند با خداوند و با کسانی که ایمان دارند فریب میورزند در حالی که جز خود را نمیفریبند و در نمییابند» سوره بقره، آیه ۸-۹.</ref> و در سوره [[منافقین]] نیز به وضوح امر شده تا از آنان دوری گزیده اجتناب شود: {{متن قرآن|فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ}}<ref>«از آنها دوری گزین! خدایشان لعنت کناد! چگونه (از حق) بازگر» سوره منافقون، آیه ۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۱، ص ۳۹۴.</ref>. |