ختم نبوت: تفاوت میان نسخهها
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
*[[خاتم النبیین]] به معنای [[خاتم رسولان]] نیز هست، زیرا [[نبوت]]، شرط مقدم بر [[رسالت]] است و با ختم نبوت، [[رسالت]] نیز پایان می باید<ref>ر.ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۲۸۳ - ۲۹۲. </ref>. این مطلب به این معنی نیست که [[عمل به دستورات پیامبر]]{{صل}} که مبتنی بر [[شرع اسلام]] است به پایان رسیده، بلکه منظور این است که [[شریعت]] [[پیامبر]] همانطوری که بر [[پیامبر]]{{صل}} نازل شد، بدون هیچ کم و [[کاستی]] تا [[قیامت]] ادمه دارد و قابلیت اضافه شدن [[حکم]] [[جدید]] [[شرعی]] را ندارد<ref>مجمعالبیان، ج ۴، ص۴۳۶ - ۴۳۷؛ ج ۸، ص ۵۶۷؛ المیزان، ج ۱۶، ص ۳۲۵.</ref>. | *[[خاتم النبیین]] به معنای [[خاتم رسولان]] نیز هست، زیرا [[نبوت]]، شرط مقدم بر [[رسالت]] است و با ختم نبوت، [[رسالت]] نیز پایان می باید<ref>ر.ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۲۸۳ - ۲۹۲. </ref>. این مطلب به این معنی نیست که [[عمل به دستورات پیامبر]]{{صل}} که مبتنی بر [[شرع اسلام]] است به پایان رسیده، بلکه منظور این است که [[شریعت]] [[پیامبر]] همانطوری که بر [[پیامبر]]{{صل}} نازل شد، بدون هیچ کم و [[کاستی]] تا [[قیامت]] ادمه دارد و قابلیت اضافه شدن [[حکم]] [[جدید]] [[شرعی]] را ندارد<ref>مجمعالبیان، ج ۴، ص۴۳۶ - ۴۳۷؛ ج ۸، ص ۵۶۷؛ المیزان، ج ۱۶، ص ۳۲۵.</ref>. | ||
==[[شناخت]] و ویژگیهای [[خاتمیت]] [[پیامبر]]{{صل}}== | |||
*خاتمالنبیین بودن [[پیامبر]]{{صل}} علاوه بر اینکه در معانی [[خاتمیت نبوت]] در میان [[انبیاء]] و [[رسولان الهی]]؛ [[خاتمیت]] [[قرآن]] در میان [[کتابهای آسمانی]] و [[خاتمیت]] [[شریعت اسلام]] در میان [[شرایع آسمانی]]، خلاصه میشود؛ در بردارندۀ معنای عمیق دیگری نیز هست به طوری که برخی از بزرگان، [[خاتمیت]] را مقامی اعطایی از جانب [[حضرت حق]] و بالاترین مرتبۀ وجودی [[انسان]] پس از گذراندن مراحل [[ایمان]]، [[عبادت]]، [[زهد]]، [[معرفت]]، [[ولایت]]، [[رسالت]] و [[اولوالعزم]] بودن دانسته اند<ref>نک: انسان کامل، ص ۹۳. </ref>.<ref>ر.ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، </ref> چنانکه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: «[[نبوت]]، مثل آخرین خشت یک عمارت است که با آمدن آن، کار عمارت به پایان میرسد». این مطلب نشان دهندۀ [[عظمت]] ختم نبوت [[پیامبر]]{{صل}} است، چراکه منظور این است که ختم نبوت در بردارندۀ تمام [[احکام]] [[انسانی]] و [[اسلامی]] است<ref>ر.ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۲۹ ـ ۵۳۸. </ref>. | |||
*همین امر سبب شد عده ای در بیان ویژگیهای [[خاتمیت]] قائل شدند [[برترین]] علمها در [[اختیار]] خاتم است و در دایره ممکنات، [[دانش]] هیچ موجودی به [[علم]] وی نمیرسد، زیرا تنها اوست که به همه [[مقامات]] و مراتب و به تمام [[کمالات]] رسیده است و چون ختم نبوت و [[قرآن شریف]] از سوی [[خداوند]] است، به همین [[دلیل]] کاملتر و شریفتر از آن قابل [[تصور]] نیست<ref>ر.ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۲۹ ـ ۵۳۸. </ref>. | |||
*ویژگی دیگری که برای [[خاتم النبیین]] لحاظ شده، وسعت این صفت است، چنانکه این وسعت را میتوان در مقایسه با کلمۀ "أب" با واژۀ [[خاتم النبیین]] به وضوح [[مشاهده]] کرد؛ در [[روایت]]: {{متن حدیث|أَنَا وَ عَلِیٌ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ}}<ref>کمال الدین، ج۱، ص۲۶۱. </ref> کلمه "أب" کنایه از احاطۀ وجودی آن دو [[معصوم]] بر [[امت]] خویش است، اما صفت خاتم نه تنها بر [[امت]] خویش، بلکه بر همۀ [[انسانها]] حتی بر تمام [[انبیای الهی]] نیز احاطه دارد، چنانکه در روایتی فرمودند «من، نبی بودم در حالی که [[آدم]] هنوز در میان [[آب]] و گل بود»<ref>{{متن حدیث|کُنْتُ نَبِیّاً وَ آدَمُ بَیْنَ الْمَاءِ وَ الطِّینِ أَوْ بَیْنَ الرُّوحِ وَ الْجَسَد}}؛ بحارالانوار، ج ۱۸، ص ۲۷۸. </ref>.<ref>ر.ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]].</ref> | |||
==[[فلسفۀ ختم نبوت]]== | ==[[فلسفۀ ختم نبوت]]== | ||
نسخهٔ ۶ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۰۲
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ختم نبوت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
ختم نبوت یا خاتمیت به معنای پایانبخشی سلسله انبیا و شریعت تا روز قیامت است به طوری که انکار ختم نبوت به معنای نفی ضروری دین شمرده میشود و پیامبر اسلام(ص) را خاتمالنبیین می گویند. خاتمیت نبوت به معنای خاتمیت شریعت اسلام در میان شرایع آسمانی و خاتمیت قرآن در میان کتابهای آسمانی نیز هست. فلسفه ختم نبوت را باید در جامعیت، جهانی بودن و جاودانگی اسلام و بلوغ مخاطبین آن و راهکارهایی که اسلام برای آینده قرار داده است جستجو کرد.
چیستی ختم نبوت
- ختم در لغت به معانی پایان است و آنچه که پایان دهندۀ چیزی باشد را خاتم میگویند[۱]. در اصطلاح دینی، ختم نبوت یا خاتمیت به این معناست که پس از اسلام، نبوت پیامبران تمام میشود و پیامبر اسلام پایاندهندۀ سلسله پیامبران آسمانی است[۲].
- ختم نبوت به معنای ختم شریعت هم هست، زیرا نبوت عبارت است از وحی اصول و فروع دین بر شخص نبی و این یعنی شریعت اسلام نیز بر پیامبر خاتم وحی شده است، بنابراین معنا ندارد نبوت ختم شده باشد، اما شریعت ختم نشده باشد[۳].
- خاتم النبیین به معنای خاتم رسولان نیز هست، زیرا نبوت، شرط مقدم بر رسالت است و با ختم نبوت، رسالت نیز پایان می باید[۴]. این مطلب به این معنی نیست که عمل به دستورات پیامبر(ص) که مبتنی بر شرع اسلام است به پایان رسیده، بلکه منظور این است که شریعت پیامبر همانطوری که بر پیامبر(ص) نازل شد، بدون هیچ کم و کاستی تا قیامت ادمه دارد و قابلیت اضافه شدن حکم جدید شرعی را ندارد[۵].
شناخت و ویژگیهای خاتمیت پیامبر(ص)
- خاتمالنبیین بودن پیامبر(ص) علاوه بر اینکه در معانی خاتمیت نبوت در میان انبیاء و رسولان الهی؛ خاتمیت قرآن در میان کتابهای آسمانی و خاتمیت شریعت اسلام در میان شرایع آسمانی، خلاصه میشود؛ در بردارندۀ معنای عمیق دیگری نیز هست به طوری که برخی از بزرگان، خاتمیت را مقامی اعطایی از جانب حضرت حق و بالاترین مرتبۀ وجودی انسان پس از گذراندن مراحل ایمان، عبادت، زهد، معرفت، ولایت، رسالت و اولوالعزم بودن دانسته اند[۶].[۷] چنانکه پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «نبوت، مثل آخرین خشت یک عمارت است که با آمدن آن، کار عمارت به پایان میرسد». این مطلب نشان دهندۀ عظمت ختم نبوت پیامبر(ص) است، چراکه منظور این است که ختم نبوت در بردارندۀ تمام احکام انسانی و اسلامی است[۸].
- همین امر سبب شد عده ای در بیان ویژگیهای خاتمیت قائل شدند برترین علمها در اختیار خاتم است و در دایره ممکنات، دانش هیچ موجودی به علم وی نمیرسد، زیرا تنها اوست که به همه مقامات و مراتب و به تمام کمالات رسیده است و چون ختم نبوت و قرآن شریف از سوی خداوند است، به همین دلیل کاملتر و شریفتر از آن قابل تصور نیست[۹].
- ویژگی دیگری که برای خاتم النبیین لحاظ شده، وسعت این صفت است، چنانکه این وسعت را میتوان در مقایسه با کلمۀ "أب" با واژۀ خاتم النبیین به وضوح مشاهده کرد؛ در روایت: «أَنَا وَ عَلِیٌ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ»[۱۰] کلمه "أب" کنایه از احاطۀ وجودی آن دو معصوم بر امت خویش است، اما صفت خاتم نه تنها بر امت خویش، بلکه بر همۀ انسانها حتی بر تمام انبیای الهی نیز احاطه دارد، چنانکه در روایتی فرمودند «من، نبی بودم در حالی که آدم هنوز در میان آب و گل بود»[۱۱].[۱۲]
فلسفۀ ختم نبوت
راز ختم نبوت، جهانی و جاودانه بودن اسلام
- دلیل اینکه رسالت پیامبر بدون هیچگونه تغییر و تبدلی تا قیامت جاری است این است که این دین، جهانی و جاودانه است؛ جهانی است به این دلیل که مخاطب قرآن یک مخاطب جهانی است: ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ﴾[۱۳]، ﴿يَا بَنِي آدَمَ﴾[۱۴]. جهانی بودن شریعت اسلام، به معنای تحت پوشش قرار دادن تمام موجودات عالم است، چنانکه آیۀ ﴿تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا﴾[۱۵] صراحت در این معنا دارد، در این آیه کلمۀ ﴿لِلْعَالَمِينَ﴾ دلالت برای بر تمام عالم اعم از انسانها و غیر انسانها میکند[۱۶]. همچنین اسلام جاودانه است زیرا احکامش تا قیامت پا برجاست به نحوی که هیچگونه باطلی نمیتواند در آن رسوخ کرده و او را از مسیر حق و حقیقت منحرف کند، چنانکه آیۀ ﴿وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ﴾[۱۷] بیانگر همین مطلب است[۱۸].
دلایل ختم نبوت
پرسشهای وابسته
- آیا امامت با اصل خاتمیت ناسازگار است؟ (پرسش)
- آیا مبنای عقلی ضرورت امامت با خاتمیت ناسازگار است؟ (پرسش)
- آیا عصمت امام با خاتمیت ناسازگار است؟ (پرسش)
- آیا واجبالاطاعة انگاری امام با خاتمیت ناسازگار است؟ (پرسش)
- آیا حجت الهیانگاری امامان با خاتمیت ناسازگار است؟ (پرسش)
- آیا الهام و ولایت باطنی امام با خاتمیت ناسازگار است؟ (پرسش)
- آیا ولایت تشریعی امام با کمال و خاتمیت دین ناسازگار است؟ (پرسش)
- آیا علم لدنی امام با خاتمیت ناسازگار است؟ (پرسش)
- آیا تفویض شئون نبوت به امام ناقض خاتمیت است؟ (پرسش)
منابع
- ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی
- سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید ۱
- خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی
- قدردان قراملکی، محمد حسن، دین و نبوت
- الهی راد، صفدر، انسانشناسی
- خسروپناه، عبدالحسین، دائرةالمعارف قرآن کریم
- سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی
- فرهنگ شیعه
- محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام
جستارهای وابسته
- پیامبر (نبی)
- نبوت در قرآن
- نبوت در حدیث
- نبوت در کلام اسلامی
- نبوت در حکمت اسلامی
- نبوت در عرفان اسلامی
- نبوت در فلسفه دین
- نبوت از دیدگاه بروندینی
- نبوت مطلق
- نبوت مقید
- نبوت خاصه
- نبوت عامه
- نبوت تشريعى
- نبوت تبلیغی
- شؤون نبوت
- کارکردهای نبوت
- تکثر نبوت
- اهداف نبوت
- اثبات نبوت
- مقام نبوت
- درجه نبوت
- فلسفه بعثت
- وجوب بعثت
- نبوت زن
- نبوت مشترکه
- اتصال نبوت ها
- اجتبای نبوت
- ادعای نبوت
- انقطاع نبوت
- آیات نبوت
- احادیث نبوت
- بقای نبوت
- تجدید نبوت
- تعلیم غیبی به غیر نبی
- احکام نبوت
- خصایص نبوت
- ضروریات نبوت
- ضرورت نبوت
- قدم نبوت
- کمال نبوت
- ختم نبوت
- مدعی نبوت
- فعل پیامبر
- ويژگی پیامبر
- مقامهای پیامبر
- نبوت برادران یوسف پیامبر
- معجزه
- وحی
- ولایت
- نبوغ عقلی
منبعشناسی جامع ختم نبوت
پانویس
- ↑ ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۲۷۷ - ۲۷۸.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۲۳۲.
- ↑ ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی، ص ۱۰۶-۱۰۸.
- ↑ ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۲۸۳ - ۲۹۲.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۴، ص۴۳۶ - ۴۳۷؛ ج ۸، ص ۵۶۷؛ المیزان، ج ۱۶، ص ۳۲۵.
- ↑ نک: انسان کامل، ص ۹۳.
- ↑ ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، دائرةالمعارف قرآن کریم،
- ↑ ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۵۲۹ ـ ۵۳۸.
- ↑ ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۵۲۹ ـ ۵۳۸.
- ↑ کمال الدین، ج۱، ص۲۶۱.
- ↑ «کُنْتُ نَبِیّاً وَ آدَمُ بَیْنَ الْمَاءِ وَ الطِّینِ أَوْ بَیْنَ الرُّوحِ وَ الْجَسَد»؛ بحارالانوار، ج ۱۸، ص ۲۷۸.
- ↑ ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، دائرةالمعارف قرآن کریم.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۱.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۲۶.
- ↑ «بزرگوار است آن (خداوند) که فرقان را بر بنده خویش فرو فرستاد تا جهانیان را بیمدهنده باشد» سوره فرقان، آیه ۱.
- ↑ ر.ک: سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید ۱، ص۲۵۵ - ۲۶۴.
- ↑ «و به راستی آن کتابی است ارجمند در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستودهای است» سوره فصلت، آیه ۴۱ ت ۴۲
- ↑ ر.ک: سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید ۵، ج۱، ص۲۵۵ - ۲۶۴.