اثبات ختم نبوت
اسلام بهعنوان آخرین دین الهی و پیامبر اسلام(ص) بهعنوان آخرین پیامبر معرفی شده است. دلایل مختلفی اعم از عقلی و نقلی در زمینه اثبات ختم نبوت بیان شده است مانند: کمال و جامعیت اسلام؛ جهانی و جاودانه بودن اسلام؛ آیه خاتم النبیین؛ حدیث منزلت و آیات و روایات دیگر.
مقدمه
دین اسلام آخرین دین و پیامبر اسلام(ص) آخرین پیامبر است و پس از او باب نبوت به طور مطلق مسدود میشود و پیامبر دیگری ظهور نخواهد کرد؛ نه پیامبر تشریعی که دارای کتاب و شریعت جدید باشد و نه پیامبر تبلیغی که مبلغ و مروج دین اسلام باشد.
بنابراین، مسئله «خاتمیت» از ضروریات دین اسلام است که مسلمانان آن را امری واقع شده، تلقی میکنند؛ زیرا این مسئله لازم لاینفک اعتقاد به اسلام است و اسلام آوردن با پذیرش پیامبر دیگری پس از پیامبر اسلام(ص) سازگار نیست[۱].[۲]
ادله ختم نبوت
برای اثبات خاتمیت پیامبر (ص) از ادله عقلی و نقلی استفاده شده است:
ادله عقلی
- کمال و جامعیت اسلام: اسلام کاملترین و جامعترین دین آسمانی است به گونهای که برای هدایت انسانها تا روز قیامت برنامه دارد و انسانها تا آن روز به شریعت تازه ای نیاز ندارند. لازمۀ جامعیت ختم نبوت است.
- جهانی و جاودانه بودن اسلام: دلیل اینکه رسالت پیامبر بدون هیچگونه تغییر و تبدلی تا قیامت جاری است این است که این دین، جهانی و جاودانه است؛ جهانی است به این دلیل که مخاطب قرآن یک مخاطب جهانی است: ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ﴾[۳]، ﴿يَا بَنِي آدَمَ﴾[۴]. جهانی بودن شریعت اسلام، به معنای تحت پوشش قرار دادن تمام موجودات عالم است، چنانکه آیۀ ﴿تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا﴾[۵] صراحت در این معنا دارد، در این آیه کلمۀ ﴿لِلْعَالَمِينَ﴾ دلالت برای بر تمام عالم اعم از انسانها و غیر انسانها میکند. همچنین اسلام جاودانه است زیرا احکامش تا قیامت پا برجاست به نحوی که هیچگونه باطلی نمیتواند در آن رسوخ کرده و او را از مسیر حق و حقیقت منحرف کند، چنانکه آیۀ ﴿وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ﴾[۶] بیانگر همین مطلب است.
- بلوغ عقلی: انسان ها در روزگار پیامبر اسلام (ص) به مرحلهای از بلوغ عقلی و فکری رسیده بودند که با کمک عقل و تعالیم اسلام میتوانستند پذیرای قانون جامعی همچون اسلام باشند. رسالت پیامبر اسلام از نوع قانون است نه برنامه؛ طرحی است کلی، جامع، همه جانبه، معتدل و متعادل[۷].
ادله نقلی
دلیل قرآنی
برخی آیات قرآن کریم را میتوان بر خاتمیّت دین اسلام شاهد آورد؛ هر چند، بعضی از این آیات بر پایان یافتن نبوت تبلیغی و تشریعی ـ هر دو ـ دلالت دارند و برخی، فقط بر ختم نبوت تشریعی. همچنین، بعضی از آیات به صراحت و به دلالت مطابقی بر خاتمیّت دین اسلام دلالت دارند، در حالی که بعضی دیگر به دلالت التزامی و از طریق اثبات ویژگیها و اوصاف خاص دین خاتم، مدعا را اثبات مینمایند[۸].
- آیه خاتم النبیین: مشهورترین آیۀ قرآن کریم درباره خاتمیت پیامبر اسلام که به طور صریحی بر خاتمیت دلالت دارد آیۀ: ﴿مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ﴾[۹] است. عده ای در دلالت آیه به ختم نبوت اشکال کردهاند که واژۀ "خاتم" به معنای انگشتر نیز آمده است، و شاید در این آیه هم منظور همین باشد که در این صورت خاتم النبیین به معنای زینتبخش پیامبران است و نه پایانبخش آن[۱۰]. لکن در پاسخ گفته شده است: اگرچه خاتم، به انگشتر تزیینی نیز اطلاق میشود، اما اطلاق کلمۀ خاتم به انگشتر به دلیل این بود که در گذشته به وسیلۀ انگشتر، پایان هر نامهای را مهر میکردند، یعنی انگشتر به منزلۀ مهر پایانی نامه بود، لذا اگر به انگشتر هم خاتم گفته میشود به این دلیل است که صفت ختم دهندگی در آن وجود دارد، بنابراین هر چه که به خاتم وصف میشود از جمله پیامبر اسلام، باید این صفت یعنی ختم دهندگی در آن وجود داشته باشد[۱۱]. آیه علاوه بر اینکه خاتم بود پیامبر اسلام را به صراحت بیان میکند، اثبات کنندۀ این مطلب است که خاتمیت جزء ضروریات و قطعیات اعتقادی اسلام است، به شکلی که انکارش نفی ضروری دین شمرده میشود[۱۲].
- آیاتی که به صورت التزامی دلالت بر خاتمیت پیامبر (ص) میکنند:
- ﴿وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴾[۱۳]. لازمۀ این آیه خاتمیت پیامبر (ص) و شریعت آن است چراکه آیه کمال و جامعیت شریعت اسلام را متذکر میشود و لازمۀ پایان شریعت، ختم نبوت نیز هست[۱۴].
- ﴿وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ﴾[۱۵] ظاهر ﴿مَنْ بَلَغَ﴾ مطلق و بدون محدودیت زمانی است که به معنای عدم ظهور پیامبر (ص) و شریعت دیگر نیز هست[۱۶].
- ﴿وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾[۱۷]، آیه صراحت در این نکته دارد که با نزول قرآن، وحی الهی به اتمام رسیده و دیگر کلمات آسمانی تکرار نخواهد شد؛ لازمۀ این بیان، ختم شریعت و ختم نبوت پیامبر اسلام است[۱۸].
دلیل روایی
علاوه بر قرآن کریم که با صراحت و بیان آشکار، خاتمیت پیامبر گرامی اسلام(ص) را یادآور شده است؛ پیشوایان بزرگ اسلام نیز به ویژه خود پیامبر(ص) به مناسبتهای مختلف درباره این موضوع سخن گفته و مفاد صریح قرآن را تأیید کردهاند. مجموع گفتار آنان از لحاظ سند به گونهای است که به حد تواتر میرسد و از نظر دلالت، بیانگر این است که پیامبر اسلام(ص) آخرین پیامبر است و پس از وی پیامبر جدیدی برانگیخته نخواهد شد. بنابراین اگر در تواتر لفظی آنها تردید گردد، در تواتر معنوی آنها جای هیچگونه تردیدی نیست[۱۹].
- یکی از احادیث مورد اتفاق بین همه مسلمانان، اعم از شیعه و سنّی، حدیث منزلت است. هنگامی که پیامبر(ص) برای غزوه تبوک سپاه تجهیز میکردند، حضرت علی(ع) از ایشان اجازه حضور در جنگ را خواستار شدند، پیامبر با درخواست آن حضرت موافقت نکردند و وقتی گریه و اندوه ایشان را مشاهده کردند، خطاب به ایشان فرمودند: «أَ مَا تَرْضَى أَنْ تَكُونَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي»؛ آیا راضی و خرسند نمیشوی از این که نسبت به من همچون هارون نسبت به موسی باشی، جز اینکه پیامبری پس از من نیست[۲۰].[۲۱]
- حضرت علی(ع) نیز بارها به ختم نبوت تصریح کرده است، از جمله: «إِلَى أَنْ بَعَثَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللَّهِ(ص) لِإِنْجَازِ عِدَتِهِ وَ إِتْمَامِ نُبُوَّتِهِ مَأْخُوذاً عَلَى النَّبِيِّينَ مِيثَاقُهُ مَشْهُورَةً سِمَاتُهُ كَرِيماً مِيلَادُهُ»؛ تا این که خداوند محمد(ص) را برانگیخت برای وفا کردن به وعده خود و پایان رساندن نبوت خویش، در حالی که بر همه پیامبران پیمان او گرفته شده بود، نشانههایش (میان امتها) شناخته شده بود و تولدش مبارک بود[۲۲].
- «أَرْسَلَهُ عَلَى حِينِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ تَنَازُعٍ مِنَ الْأَلْسُنِ فَقَفَّى بِهِ الرُّسُلَ وَ خَتَمَ بِهِ الْوَحْيَ»؛ او را هنگامی فرستاد که پیامبران نبودند و مردم در کار دین گونهگون راه میپیمودند. پس او را در پی پیامبران فرستاد و بدو مهر ختم بر صحیفه وحی نهاد[۲۳].[۲۴]
- امام صادق (ع) در روایتی فرمودند «خداوند با پیامبر (ص) شما به پیامبری پایان بخشید، پس بعد از او هرگز پیامبری نخواهد آمد. و با کتاب شما، نزول آسمانی را ختم کرد، پس تا ابد کتاب دیگری جایگزین قرآن نخواهد شد»[۲۵].[۲۶]
این روایات صریحاً نشان میدهند که دین اسلام آخرین دین و پیامبر اسلام(ص) آخرین پیامبر است و پس از او باب نبوت به طور مطلق مسدود میشود و پیامبر دیگری ظهور نخواهد کرد؛ نه پیامبر تشریعی که دارای کتاب و شریعت جدید باشد و نه پیامبر تبلیغی که مبلغ و مروج دین اسلام باشد. بنابراین، روایات یادشده «خاتمیت» را به کاملترین وجه و با صراحت به اثبات میرساند[۲۷].
منابع
محمد تقی سبحانی؛ رضا برنجکار، معارف و عقاید ۱
خسروپناه، عبدالحسین، خاتمیت، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱
خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی
قدردان قراملکی، محمد حسن، دین و نبوت
سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی
عارفی، محمد اسحاق، خاتمیت و پرسشهای نو ج۱
نبوی، سعیده سادات، خاتمیت در محضر علما
فرهنگ شیعه
پانویس
- ↑ ر.ک: سید عبدالله شبر، حق الیقین فی معرفة اصول الدین، ج۱، ص۱۳۳؛ محمدجواد مغنیه، التفسیر الکاشف، ج۶، ص۲۲۵؛ مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۳، ص۱۵۳؛ جعفر سبحانی، منشور جاوید، ج۷، ص۳۱۷.
- ↑ عارفی، محمد اسحاق، خاتمیت و پرسشهای نو ج۱، ص ۵۴.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۱.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۲۶.
- ↑ «بزرگوار است آن (خداوند) که فرقان را بر بنده خویش فرو فرستاد تا جهانیان را بیمدهنده باشد» سوره فرقان، آیه ۱.
- ↑ «و به راستی آن کتابی است ارجمند در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستودهای است» سوره فصلت، آیه ۴۱ ـ ۴۲.
- ↑ محمد تقی سبحانی؛ رضا برنجکار، معارف و عقاید ۱، ص۲۵۵ - ۲۶۴؛ فرهنگ شیعه، ص ۲۳۳-۲۳۴؛ نبوی، سعیده سادات، خاتمیت در محضر علما ص ۹۹ ـ ۱۰۱.
- ↑ نبوی، سعیده سادات، خاتمیت در محضر علما ص ۳۴.
- ↑ «محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست اما فرستاده خداوند و واپسین پیامبران است» سوره احزاب، آیه ۴۰.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۲۳۳-۲۳۴.
- ↑ ر.ک: محمد تقی سبحانی؛ رضا برنجکار، معارف و عقاید ۱، ص۲۵۵ - ۲۶۴.
- ↑ ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، خاتمیت، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱، ص۵۲۹ - ۵۳۸؛ نبوی، سعیده سادات، خاتمیت در محضر علما ص ۳۴.
- ↑ «و هر کس جز اسلام دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمیشود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره آل عمران، آیه ۸۵.
- ↑ ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص۲۷۹.
- ↑ «بگو: چه چیزی در گواهی بزرگتر است؟ بگو: خداوند که میان من و شما گواه است و به من این قرآن وحی شده است تا با آن به شما و به هر کس که (این قرآن به او) برسد، هشدار دهم» سوره انعام، آیه ۱۹.
- ↑ ر.ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، دین و نبوت، ص ۲۲۴-۲۲۶.
- ↑ «و کسانی که به آنان کتاب دادهایم میدانند که آن (قرآن) فرو فرستادهای راستین از سوی پروردگار توست پس به هیچ روی از تردیدکنندگان مباش! و سخن پروردگارت به راستی و دادگری کامل شد؛ هیچ دگرگون کنندهای برای سخنان وی نیست و او شنوای داناست» سوره انعام، آیه ۱۱۴ ـ ۱۱۵
- ↑ ر.ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، دین و نبوت، ص ۲۲۴-۲۲۶.
- ↑ عارفی، محمد اسحاق، خاتمیت و پرسشهای نو ج۱، ص ۵۴.
- ↑ الالهیات، ج۲، ص۴٧۶ - ۴٧٧؛ مفاهیم القرآن، ج۳، ص١۴٠؛ اضواء علی عقائد الشیعة الامامیة و تاریخهم، ص۵۴۵؛ ولایت فقیه، ص۶۵؛ اصول عقاید (۲)، ص۳۷۲ - ۳۷۳؛ معارف قرآن، ج۵، ص۱۸۸.
- ↑ نبوی، سعیده سادات، خاتمیت در محضر علما ص ۴۲؛ خسروپناه، عبدالحسین، خاتمیت، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱، ص۵۲۹ ـ ۵۳۸.
- ↑ مفاهیم القرآن، ج۳، ص١۴٨؛ اضواء علی عقائد الشیعة الامامیة وتاریخهم، ص۵۴٧؛ خاتمیت، ص۲۳؛ شش مقاله، ص۸۹ (مقاله ختم نبوت).
- ↑ مفاهیم القرآن، ج۳، ص١۴٩.
- ↑ نبوی، سعیده سادات، خاتمیت در محضر علما ص ۴۲.
- ↑ «إِنَ اللَّهَ عَزَّ ذِکْرُهُ خَتَمَ بِنَبِیِّکُمُ النَّبِیِّینَ فَلَا نَبِیَّ بَعْدَهُ أَبَداً وَ خَتَمَ بِکِتَابِکُمُ الْکُتُبَ فَلَا کِتَابَ بَعْدَهُ أَبَداً»؛ کافی، ج۲، ص۱۰.
- ↑ ر.ک: محمد تقی سبحانی؛ رضا برنجکار، معارف و عقاید ۱، ص۲۵۵ ـ ۲۶۴.
- ↑ عارفی، محمد اسحاق، خاتمیت و پرسشهای نو ج۱ ص ۵۴.