مبشر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{نبوت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233);...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
==مقدمه==
==مقدمه==
بشارت و انذار یکی از روش‌های تبلیغی پیامبر است. در برخی از این آیات، تنها کار پیامبر و یا بشارت در کنار انذار معرفی شده است. این معنا در برابر این تصور است که پیامبر کاری اجرایی و مدیریتی دارد، یا در عمل می‌تواند از روش‌های غیر بشارتی و تبلیغی مثل اجبار و سیطره‌جویی استفاده کند و یا با قدرت قاهره مانع از بی‌دینی مردم شود و یا عذاب‌های الهی نازل کند تا مردم بترسند و گمراه نشوند؛ بدین جهت این آیات محدودکننده قلمرو مسئولیت انبیا است. از سوی دیگر این سؤال مطرح است که در مقایسه میان بشارت و انذار، کدام وصف مقدم است، آیا از این آیات می‌توان تقدم بشارت را بر انذار استفاده کرد و آیا توجه پیامبر به امیددهی بیشتر از ایجاد خوف بوده و آیا اساس تبلیغ بر تشویق می‌گردد و تنبیه و ترس امر ثانوی است، یا هرکدام جایگاه خود دارد و توازن شرط موفقیت است. این مسئله به تعلیم و تربیت هم بر می‌گردد که آیا از نبوت به تبلیغ دین هم قابل سرایت است و آیا این آیات چه نکاتی را بیان می‌کند؟
[[بشارت]] و [[انذار]] یکی از روش‌های [[تبلیغی]] [[پیامبر]] است. در برخی از این [[آیات]]، تنها کار [[پیامبر]] و یا [[بشارت]] در کنار [[انذار]] معرفی شده است. این معنا در برابر این [[تصور]] است که [[پیامبر]] کاری اجرایی و [[مدیریتی]] دارد، یا در عمل می‌تواند از روش‌های غیر بشارتی و [[تبلیغی]] مثل [[اجبار]] و سیطره‌جویی استفاده کند و یا با [[قدرت]] قاهره [[مانع]] از [[بی‌دینی]] [[مردم]] شود و یا عذاب‌های [[الهی]] نازل کند تا [[مردم]] بترسند و [[گمراه]] نشوند؛ بدین جهت این [[آیات]] محدودکننده قلمرو [[مسئولیت]] [[انبیا]] است. از سوی دیگر این سؤال مطرح است که در مقایسه میان [[بشارت]] و [[انذار]]، کدام [[وصف]] مقدم است، آیا از این [[آیات]] می‌توان تقدم [[بشارت]] را بر [[انذار]] استفاده کرد و آیا توجه [[پیامبر]] به امیددهی بیشتر از ایجاد [[خوف]] بوده و آیا اساس [[تبلیغ]] بر [[تشویق]] می‌گردد و [[تنبیه]] و [[ترس]] امر ثانوی است، یا هرکدام [[جایگاه]] خود دارد و [[توازن]] شرط موفقیت است. این مسئله به [[تعلیم و تربیت]] هم بر می‌گردد که آیا از [[نبوت]] به [[تبلیغ دین]] هم قابل سرایت است و آیا این [[آیات]] چه نکاتی را بیان می‌کند؟


قرآن در ۸۱ آیه در ۴۷ سوره مسئله بشارت را به شکل‌های مختلف مطرح کرده است. هر چند که گاه این بشارت‌ها برای عذاب و جهنم آمده و در جهت تعریض و توبیخ است. (آل عمران: ۲۱، نساء: ۱۳۸، توبه: ۱۳۴، لقمان: ۷، جاثیه: ۸، انشقاق: ۲۴) و یا بشارت‌ها از سنخ تبلیغ نیست، اما با تعبیرهای مختلف عمل و جایگاه انبیا را در جهت ایجاد شوق به خوبی و روشی برای دعوت به خوبی‌ها نشان می‌دهد. در حالی که انذار و نذیر بودن پیامبر در ۵۴ آیه آمده است. آیا از این دو نکته (تقدم بشارت و تعداد افزون‌تر آیات) نمی‌توان روش بشارتی را در نظر قرآن مطلوب‌تر دانست، شاید این چنین باشد. شواهدی از این ترجیح در احادیث پیامبر و اهل‌بیت{{عم}} مشاهده می‌شود، به عنوان نمونه پیامبر به یکی از اصحابش (معاذ) که برای تبلیغ اسلام به یمن فرستاد، دستور داد: {{متن حدیث|يسر و لا تعسر، و بشر و لا تنفر}} آسان بگیر و سخت نگیر، نوید بده (میل‌ها را تحریک کن) و مردم را متنفر نساز<ref>احمدی میانجی، مکاتیب الرسول، ج۲، ص۵۸۹.</ref>.
[[قرآن]] در ۸۱ [[آیه]] در ۴۷ [[سوره]] مسئله [[بشارت]] را به شکل‌های مختلف مطرح کرده است. هر چند که گاه این [[بشارت‌ها]] برای [[عذاب]] و [[جهنم]] آمده و در جهت [[تعریض]] و [[توبیخ]] است. ([[آل عمران]]: ۲۱، [[نساء]]: ۱۳۸، [[توبه]]: ۱۳۴، [[لقمان]]: ۷، جاثیه: ۸، انشقاق: ۲۴) و یا [[بشارت‌ها]] از سنخ [[تبلیغ]] نیست، اما با تعبیرهای مختلف عمل و [[جایگاه]] [[انبیا]] را در جهت ایجاد [[شوق]] به خوبی و روشی برای [[دعوت]] به [[خوبی‌ها]] نشان می‌دهد. در حالی که [[انذار]] و نذیر بودن [[پیامبر]] در ۵۴ [[آیه]] آمده است. آیا از این دو نکته (تقدم [[بشارت]] و تعداد افزون‌تر [[آیات]]) نمی‌توان روش بشارتی را در نظر [[قرآن]] مطلوب‌تر دانست، شاید این چنین باشد. شواهدی از این ترجیح در [[احادیث]] [[پیامبر]] و [[اهل‌بیت]]{{عم}} [[مشاهده]] می‌شود، به عنوان نمونه [[پیامبر]] به یکی از اصحابش (معاذ) که برای [[تبلیغ]] [[اسلام]] به [[یمن]] فرستاد، [[دستور]] داد: {{متن حدیث|يسر و لا تعسر، و بشر و لا تنفر}} آسان بگیر و سخت نگیر، نوید بده (میل‌ها را تحریک کن) و [[مردم]] را متنفر نساز<ref>احمدی میانجی، مکاتیب الرسول، ج۲، ص۵۸۹.</ref>.
#{{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا...}}<ref>«و تو را جز نویدبخش و بیم‌دهنده نفرستاده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۱۰۵.</ref>.
#{{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا...}}<ref>«و تو را جز نویدبخش و بیم‌دهنده نفرستاده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۱۰۵.</ref>.
#{{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا...}}<ref>«و تو را جز نویدبخش و بیم‌دهنده نفرستاده‌ایم» سوره فرقان، آیه ۵۶.</ref>.
#{{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا...}}<ref>«و تو را جز نویدبخش و بیم‌دهنده نفرستاده‌ایم» سوره فرقان، آیه ۵۶.</ref>.
خط ۱۷: خط ۱۷:
#{{متن قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا}}<ref>«ای پیامبر! ما تو را گواه و نویدبخش و بیم‌دهنده فرستاده‌ایم» سوره فتح، آیه ۸.</ref>.
#{{متن قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا}}<ref>«ای پیامبر! ما تو را گواه و نویدبخش و بیم‌دهنده فرستاده‌ایم» سوره فتح، آیه ۸.</ref>.


'''نکته''': به تعبیر محمد جواد مغنیه، این آیات تحدید وظیفه پیامبر و بیان اهتمام او را تعریف و توصیف می‌کند، و این نکته را یادآور می‌شود که شأن پیامبر معلمی است، نه مسیطر، و او مبین حق است، و نه اکراه کننده، و به تعبیر دیگر این آیه همانند آیات دیگری است که می‌گوید: {{متن قرآن|وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ}}<ref>«و بگو که این (قرآن) راستین و از سوی پروردگار شماست، هر که خواهد ایمان آورد و هر که خواهد کفر پیشه کند» سوره کهف، آیه ۲۹.</ref><ref>تفسیر الکاشف، ج۱، ص۱۹۱.</ref>. و همچنین در سیاق آیات دیگر مثل: {{متن قرآن|وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ}}<ref>«و بر (عهده) پیامبر جز پیام‌رسانی آشکار نیست» سوره نور، آیه ۵۴.</ref> است<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۶۲۷.</ref>.
'''نکته''': به تعبیر [[محمد جواد مغنیه]]، این [[آیات]] تحدید [[وظیفه پیامبر]] و بیان اهتمام او را تعریف و توصیف می‌کند، و این نکته را یادآور می‌شود که [[شأن پیامبر]] معلمی است، نه مسیطر، و او مبین [[حق]] است، و نه [[اکراه]] کننده، و به تعبیر دیگر این [[آیه]] همانند [[آیات]] دیگری است که می‌گوید: {{متن قرآن|وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ}}<ref>«و بگو که این (قرآن) راستین و از سوی پروردگار شماست، هر که خواهد ایمان آورد و هر که خواهد کفر پیشه کند» سوره کهف، آیه ۲۹.</ref><ref>تفسیر الکاشف، ج۱، ص۱۹۱.</ref>. و همچنین در [[سیاق آیات]] دیگر مثل: {{متن قرآن|وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ}}<ref>«و بر (عهده) پیامبر جز پیام‌رسانی آشکار نیست» سوره نور، آیه ۵۴.</ref> است<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۶۲۷.</ref>.
 


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۰۰

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل مبشر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

بشارت و انذار یکی از روش‌های تبلیغی پیامبر است. در برخی از این آیات، تنها کار پیامبر و یا بشارت در کنار انذار معرفی شده است. این معنا در برابر این تصور است که پیامبر کاری اجرایی و مدیریتی دارد، یا در عمل می‌تواند از روش‌های غیر بشارتی و تبلیغی مثل اجبار و سیطره‌جویی استفاده کند و یا با قدرت قاهره مانع از بی‌دینی مردم شود و یا عذاب‌های الهی نازل کند تا مردم بترسند و گمراه نشوند؛ بدین جهت این آیات محدودکننده قلمرو مسئولیت انبیا است. از سوی دیگر این سؤال مطرح است که در مقایسه میان بشارت و انذار، کدام وصف مقدم است، آیا از این آیات می‌توان تقدم بشارت را بر انذار استفاده کرد و آیا توجه پیامبر به امیددهی بیشتر از ایجاد خوف بوده و آیا اساس تبلیغ بر تشویق می‌گردد و تنبیه و ترس امر ثانوی است، یا هرکدام جایگاه خود دارد و توازن شرط موفقیت است. این مسئله به تعلیم و تربیت هم بر می‌گردد که آیا از نبوت به تبلیغ دین هم قابل سرایت است و آیا این آیات چه نکاتی را بیان می‌کند؟

قرآن در ۸۱ آیه در ۴۷ سوره مسئله بشارت را به شکل‌های مختلف مطرح کرده است. هر چند که گاه این بشارت‌ها برای عذاب و جهنم آمده و در جهت تعریض و توبیخ است. (آل عمران: ۲۱، نساء: ۱۳۸، توبه: ۱۳۴، لقمان: ۷، جاثیه: ۸، انشقاق: ۲۴) و یا بشارت‌ها از سنخ تبلیغ نیست، اما با تعبیرهای مختلف عمل و جایگاه انبیا را در جهت ایجاد شوق به خوبی و روشی برای دعوت به خوبی‌ها نشان می‌دهد. در حالی که انذار و نذیر بودن پیامبر در ۵۴ آیه آمده است. آیا از این دو نکته (تقدم بشارت و تعداد افزون‌تر آیات) نمی‌توان روش بشارتی را در نظر قرآن مطلوب‌تر دانست، شاید این چنین باشد. شواهدی از این ترجیح در احادیث پیامبر و اهل‌بیت(ع) مشاهده می‌شود، به عنوان نمونه پیامبر به یکی از اصحابش (معاذ) که برای تبلیغ اسلام به یمن فرستاد، دستور داد: «يسر و لا تعسر، و بشر و لا تنفر» آسان بگیر و سخت نگیر، نوید بده (میل‌ها را تحریک کن) و مردم را متنفر نساز[۱].

  1. ﴿وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا...[۲].
  2. ﴿وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا...[۳].
  3. ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا[۴].
  4. ﴿إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا[۵].

نکته: به تعبیر محمد جواد مغنیه، این آیات تحدید وظیفه پیامبر و بیان اهتمام او را تعریف و توصیف می‌کند، و این نکته را یادآور می‌شود که شأن پیامبر معلمی است، نه مسیطر، و او مبین حق است، و نه اکراه کننده، و به تعبیر دیگر این آیه همانند آیات دیگری است که می‌گوید: ﴿وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ[۶][۷]. و همچنین در سیاق آیات دیگر مثل: ﴿وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ[۸] است[۹].


جستارهای وابسته

منابع

  1. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. احمدی میانجی، مکاتیب الرسول، ج۲، ص۵۸۹.
  2. «و تو را جز نویدبخش و بیم‌دهنده نفرستاده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۱۰۵.
  3. «و تو را جز نویدبخش و بیم‌دهنده نفرستاده‌ایم» سوره فرقان، آیه ۵۶.
  4. «ای پیامبر! ما تو را گواه و نویدبخش و بیم‌دهنده فرستاده‌ایم» سوره احزاب، آیه ۴۵.
  5. «ای پیامبر! ما تو را گواه و نویدبخش و بیم‌دهنده فرستاده‌ایم» سوره فتح، آیه ۸.
  6. «و بگو که این (قرآن) راستین و از سوی پروردگار شماست، هر که خواهد ایمان آورد و هر که خواهد کفر پیشه کند» سوره کهف، آیه ۲۹.
  7. تفسیر الکاشف، ج۱، ص۱۹۱.
  8. «و بر (عهده) پیامبر جز پیام‌رسانی آشکار نیست» سوره نور، آیه ۵۴.
  9. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۶۲۷.