ظلمستیزی در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
جدا از پیامبران و اولیای الهی که سردمدار [[مبارزه با ظلم]] و ستمهای فردی و [[اجتماعی]] و در حدّ کلان، [[حاکمان ظالم]] بودند، این [[وظیفه]] از سوی آنان به [[مردم]] نیز [[القا]] شده بلکه پیامبران، جز با کمک و [[همراهی]] مردم [[قادر]] به مبارزه با ظلم نخواهند بود. مبارزه با ظلم و [[فساد]] علاوه بر فرهیختگان [[جامعه]]، وظیفه مردم نیز بوده و این امر به عنوان تکلیفی بر آنان واجب است: "مسأله اساسی، [[عصیان]] و [[قیام]] همه مردم بر ضد ستمگرانی است که بدانها [[ستم]] میکنند"<ref>صحیفه امام، ج۳، ص۳۷۲.</ref>.<ref>[[سید سجاد ایزدهی|ایزدهی، سید سجاد]]، [[فقه سیاسی امام خمینی (کتاب)|فقه سیاسی امام خمینی]]، ص ۱۳۲.</ref> | جدا از پیامبران و اولیای الهی که سردمدار [[مبارزه با ظلم]] و ستمهای فردی و [[اجتماعی]] و در حدّ کلان، [[حاکمان ظالم]] بودند، این [[وظیفه]] از سوی آنان به [[مردم]] نیز [[القا]] شده بلکه پیامبران، جز با کمک و [[همراهی]] مردم [[قادر]] به مبارزه با ظلم نخواهند بود. مبارزه با ظلم و [[فساد]] علاوه بر فرهیختگان [[جامعه]]، وظیفه مردم نیز بوده و این امر به عنوان تکلیفی بر آنان واجب است: "مسأله اساسی، [[عصیان]] و [[قیام]] همه مردم بر ضد ستمگرانی است که بدانها [[ستم]] میکنند"<ref>صحیفه امام، ج۳، ص۳۷۲.</ref>.<ref>[[سید سجاد ایزدهی|ایزدهی، سید سجاد]]، [[فقه سیاسی امام خمینی (کتاب)|فقه سیاسی امام خمینی]]، ص ۱۳۲.</ref> | ||
==[[دلایل]] [[مبارزه | ==[[دلایل]] [[مبارزه با ظالم]]== | ||
براساس [[فقه شیعه]]، به چند [[دلیل]] باید با [[منطق]] [[سلطه]] [[مبارزه]] کرد: | براساس [[فقه شیعه]]، به چند [[دلیل]] باید با [[منطق]] [[سلطه]] [[مبارزه]] کرد: | ||
#نخست بحث [[نفی سبیل]] است که بر اساس [[آیات قرآن]] [[خداوند]] هیچ [[برتری]] برای [[نظام]] [[کفر]] و [[سلطه]] قرار نداده <ref>{{متن قرآن|لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا}}«هرگز خداوند برای کافران به زیان مؤمنان راهی نمیگشاید» سوره نساء، آیه ۱۴۱.</ref> و [[مسلمانان]] باید [[مبارزه]] کنند و [[تسلیم]] نشوند؛ زیرا در [[روایت]] است که [[اسلام]]، متعالی است و نظامی بالاتر از آن نباید وجود داشته باشد<ref>{{متن حدیث|الإسلام يعلو و لا يعلى عليه}}؛ من لا يحضره الفقيه، ج4، ص: 334.</ref>. قاعده مفصلی در [[فقه شیعه]] برای این مهم وجود دارد؛ به عنوان مثال در حوزه رفتارهای فردی گفته میشود در [[بلاد اسلامی]] ساختمان غیرمسلمانان نباید بلندتر از ساختمان [[مسلمانان]] باشد، یا [[زن]] [[مسلمان]] مجاز به [[ازدواج]] با مرد [[کافر]] نیست. در عرصههای [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] مهمترین مصداق، آن است که آنها نباید [[تصمیم]] گیرنده و [[حاکم]] [[کشورهای اسلامی]] باشند یا قراردادی میان بلاد [[کفر]] و بلاد [[اسلام]] بسته شود که موجب [[سلطه]] غیرمسلمانان شود. یا اگر کشورهای [[کفر]] به [[کشورهای اسلامی]] حمله کردند باید [[مقاومت]] شود و این [[منطق]] [[مسلم]] [[فقه شیعه]] است و همه [[فقها]] پای آن ایستادهاند. از طرف دیگر چون [[عدالت]] [[منطق]] [[فقه شیعه]] است و هر چه با آن منافات داشته باشد، قابل [[پذیرش]] نیست؛ بنابراین، [[دین اسلام]] به ویژه [[فقه شیعه]] قواعدی دارد که بر [[ظلم ستیزی]] تاکید میکند و در این دایره حتی به غیرمسلمانان هم نظر دارد، یعنی نه [[انسان]] باید [[ظلم]] کند نه مورد [[ظلم]] قرار بگیرد. | #نخست بحث [[نفی سبیل]] است که بر اساس [[آیات قرآن]] [[خداوند]] هیچ [[برتری]] برای [[نظام]] [[کفر]] و [[سلطه]] قرار نداده <ref>{{متن قرآن|لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا}}«هرگز خداوند برای کافران به زیان مؤمنان راهی نمیگشاید» سوره نساء، آیه ۱۴۱.</ref> و [[مسلمانان]] باید [[مبارزه]] کنند و [[تسلیم]] نشوند؛ زیرا در [[روایت]] است که [[اسلام]]، متعالی است و نظامی بالاتر از آن نباید وجود داشته باشد<ref>{{متن حدیث|الإسلام يعلو و لا يعلى عليه}}؛ من لا يحضره الفقيه، ج4، ص: 334.</ref>. قاعده مفصلی در [[فقه شیعه]] برای این مهم وجود دارد؛ به عنوان مثال در حوزه رفتارهای فردی گفته میشود در [[بلاد اسلامی]] ساختمان غیرمسلمانان نباید بلندتر از ساختمان [[مسلمانان]] باشد، یا [[زن]] [[مسلمان]] مجاز به [[ازدواج]] با مرد [[کافر]] نیست. در عرصههای [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] مهمترین مصداق، آن است که آنها نباید [[تصمیم]] گیرنده و [[حاکم]] [[کشورهای اسلامی]] باشند یا قراردادی میان بلاد [[کفر]] و بلاد [[اسلام]] بسته شود که موجب [[سلطه]] غیرمسلمانان شود. یا اگر کشورهای [[کفر]] به [[کشورهای اسلامی]] حمله کردند باید [[مقاومت]] شود و این [[منطق]] [[مسلم]] [[فقه شیعه]] است و همه [[فقها]] پای آن ایستادهاند. از طرف دیگر چون [[عدالت]] [[منطق]] [[فقه شیعه]] است و هر چه با آن منافات داشته باشد، قابل [[پذیرش]] نیست؛ بنابراین، [[دین اسلام]] به ویژه [[فقه شیعه]] قواعدی دارد که بر [[ظلم ستیزی]] تاکید میکند و در این دایره حتی به غیرمسلمانان هم نظر دارد، یعنی نه [[انسان]] باید [[ظلم]] کند نه مورد [[ظلم]] قرار بگیرد. |
نسخهٔ ۱۴ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۲۶
- مدخلهای وابسته به این بحث:
- ظلمستیزی در قرآن | ظلمستیزی در حدیث | ظلمستیزی در نهجالبلاغه | ظلمستیزی در سیره پیامبران | ظلمستیزی در سیره پیامبر خاتم | ظلمستیزی در معارف دعا و زیارات | ظلمستیزی در فقه سیاسی | ظلمستیزی در اخلاق اسلامی | ظلمستیزی در معارف مهدویت | ظلمستیزی در معارف انقلاب اسلامی | ظلمستیزی از دیدگاه اهل سنت
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ظلمستیزی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
ظلمستیزی در نظام سیاسی شیعه
نظام سیاسی شیعه، به گونهای است که علاوه بر ظلم نکردن و مظلوم واقع نشدن، ستیز با ظالم را نیز در برنامههای خود جهت تأمین عدالت قرار داده، بلکه علاوه بر اینکه ظلم به خود را بر نمیتابد، ظلم به برادران مسلمان را نیز مانند ظلم بر خود دانسته و ستیز با ظالمان را نیز خواستار شده است.
در همین زمینه امام خمینی از یک سو، خود را مخالف با کشورهایی که ظلم را پیشه خود کردهاند دانسته: "ما با هر کشوری که بخواهد ظلم کند مخالفیم. حال این کشور چه در غرب باشد و چه در شرق"[۱] و در سوی دیگر دولت اسلامی را دشمن دولتهای ظالم (اعم از اینکه به دولت اسلامی ظلم کرده و یا اینکه سایر مسلمانان را مورد ظلم و ستم قرار داده باشند)، معرفی کرده است: "ما با کشورها مخالفتی نداریم، ما با دولتهایی که ظالم هستند، چه به ما ظلم کرده باشند و چه به برادران مسلمان ما ظلم کرده باشند و بکنند، با آنها دشمن هستیم"[۲].[۳]
ظلمستیزی از اهداف بعثت انبیا
مبارزه با ظلم و ستم که از محوریترین اصول در حوزه فقه سیاسی محسوب میشود، به دین اسلام و فقه شیعه اختصاص نداشته، بلکه هدف از بعثت انبیا بوده و از این رو سیره انبیا و اولیای الهی بوده و منطق تمام کسانی است که سر در گرو وحی الهی نهاده و توحید و سعادت را سرلوحه کار خود قرار داده بودند، بوده و لذا بنا به شهادت تاریخ، بسیاری از پیامبران و اولیای الهی در سایه این کار به شهادت رسیده و یا درد و رنجهای بسیار را تحمل کردهاند: "پیغمبر هم شهید داد، انبیا هم همین طور. سیره انبیا بر این معنا بوده است، سیره بزرگان بر این معنا بوده است که معارضه میکردند با طاغوت ولو اینکه زمین بخورند، ولو اینکه کشته بشوند ولو کشته بدهند، ارزش دارد که انسان در مقابل ظلم بایستد، در مقابل ظالم بایستد و مشتش را گره کند و توی دهنش بزند و نگذارد این قدر ظلم زیاد بشود"[۴].[۵]
ظلمستیزی وظیفه تمام مردم
جدا از پیامبران و اولیای الهی که سردمدار مبارزه با ظلم و ستمهای فردی و اجتماعی و در حدّ کلان، حاکمان ظالم بودند، این وظیفه از سوی آنان به مردم نیز القا شده بلکه پیامبران، جز با کمک و همراهی مردم قادر به مبارزه با ظلم نخواهند بود. مبارزه با ظلم و فساد علاوه بر فرهیختگان جامعه، وظیفه مردم نیز بوده و این امر به عنوان تکلیفی بر آنان واجب است: "مسأله اساسی، عصیان و قیام همه مردم بر ضد ستمگرانی است که بدانها ستم میکنند"[۶].[۷]
دلایل مبارزه با ظالم
براساس فقه شیعه، به چند دلیل باید با منطق سلطه مبارزه کرد:
- نخست بحث نفی سبیل است که بر اساس آیات قرآن خداوند هیچ برتری برای نظام کفر و سلطه قرار نداده [۸] و مسلمانان باید مبارزه کنند و تسلیم نشوند؛ زیرا در روایت است که اسلام، متعالی است و نظامی بالاتر از آن نباید وجود داشته باشد[۹]. قاعده مفصلی در فقه شیعه برای این مهم وجود دارد؛ به عنوان مثال در حوزه رفتارهای فردی گفته میشود در بلاد اسلامی ساختمان غیرمسلمانان نباید بلندتر از ساختمان مسلمانان باشد، یا زن مسلمان مجاز به ازدواج با مرد کافر نیست. در عرصههای سیاسی و اجتماعی مهمترین مصداق، آن است که آنها نباید تصمیم گیرنده و حاکم کشورهای اسلامی باشند یا قراردادی میان بلاد کفر و بلاد اسلام بسته شود که موجب سلطه غیرمسلمانان شود. یا اگر کشورهای کفر به کشورهای اسلامی حمله کردند باید مقاومت شود و این منطق مسلم فقه شیعه است و همه فقها پای آن ایستادهاند. از طرف دیگر چون عدالت منطق فقه شیعه است و هر چه با آن منافات داشته باشد، قابل پذیرش نیست؛ بنابراین، دین اسلام به ویژه فقه شیعه قواعدی دارد که بر ظلم ستیزی تاکید میکند و در این دایره حتی به غیرمسلمانان هم نظر دارد، یعنی نه انسان باید ظلم کند نه مورد ظلم قرار بگیرد.
- حرمت پذیرش ظلم: در منطق فقه شیعه همان طور که انجام ظلم و ستم، حرام بوده و مورد نکوهش قرار میگیرد، پذیرش ظلم نیز به همان نسبت امری نکوهیده بوده و حرام محسوب میشود. این امر برآمده از وحی الهی و آیات شریفه قرآن است که میفرماید: ﴿لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ﴾[۱۰].[۱۱].
دفاع از مظلوم در فقه اسلامی
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ صحیفه امام، ج۵، ص۲۹۵.
- ↑ صحیفه امام، ج۵، ص۳۴۶.
- ↑ ایزدهی، سید سجاد، فقه سیاسی امام خمینی، ص ۱۳۲.
- ↑ صحیفه امام، ج۱۸، ص۲۶۹.
- ↑ ایزدهی، سید سجاد، فقه سیاسی امام خمینی، ص ۱۳۲.
- ↑ صحیفه امام، ج۳، ص۳۷۲.
- ↑ ایزدهی، سید سجاد، فقه سیاسی امام خمینی، ص ۱۳۲.
- ↑ ﴿لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا﴾«هرگز خداوند برای کافران به زیان مؤمنان راهی نمیگشاید» سوره نساء، آیه ۱۴۱.
- ↑ «الإسلام يعلو و لا يعلى عليه»؛ من لا يحضره الفقيه، ج4، ص: 334.
- ↑ «نه ستم میورزید و نه بر شما ستم میرود» سوره بقره، آیه 279.
- ↑ سید سجاد ایزدهی، [۱].