اقسام و انواع غیب کدام‌اند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
::::::ولی در مواردی دیگر قرآن کریم کلمه [[غیب]] را به حقایقی اطلاق می‌کند که "نادیدنی" است . فرق است میان واقعیتی که قابل حس و لمس باشد ولی به‌ علت دوری یا مانع دیده نشودو میان واقعیتهایی که به علت نامحدودی و غیر مادی‌ بودن، قابل احساس به حواس ظاهره نیست و به این اعتبار نهان است.
::::::ولی در مواردی دیگر قرآن کریم کلمه [[غیب]] را به حقایقی اطلاق می‌کند که "نادیدنی" است . فرق است میان واقعیتی که قابل حس و لمس باشد ولی به‌ علت دوری یا مانع دیده نشودو میان واقعیتهایی که به علت نامحدودی و غیر مادی‌ بودن، قابل احساس به حواس ظاهره نیست و به این اعتبار نهان است.


::::::بدیهی است آنجا که قرآن مؤمنان را توصیف می‌کند که به [[غیب]] ایمان‌ دارند ، مقصود [[غیب]] نسبی نیست، به [[غیب]] نسبی همه مردم - اعم از کافر و مؤمن - ایمان و اعتراف دارند. همچنین آنجا که می‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت می‌شود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ]]}}﴾}}<ref>و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمی‌داند؛ سوره انعام، آیه ۵۹.</ref> که اطلاع بر [[غیب]] را منحصر به ذات حق می‌کند ، مقصود [[غیب]] مطلق است و با [[غیب]] نسبی سازگار نیست. آنجا که [[غیب]] و [[شهادت]] با یکدیگر ذکر می‌شوند ، مثلاً می‌فرماید:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ}}﴾}}<ref>داننده پنهان و آشکار است، او بخشنده بخشاینده است؛ سوره حشر؛ آیه ۲۲.</ref>  یعنی دانای محسوس و نامحسوس است ، باز ناظر به‌ غیب نادیدنی است نه غیب نسبی <ref>http://lib.eshia.ir/50069/1/87 جهان بینی توحیدی، ص ۸۷.</ref>.
::::::بدیهی است آنجا که قرآن مؤمنان را توصیف می‌کند که به [[غیب]] ایمان‌ دارند ، مقصود [[غیب]] نسبی نیست، به [[غیب]] نسبی همه مردم - اعم از کافر و مؤمن - ایمان و اعتراف دارند. همچنین آنجا که می‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت می‌شود؟ (پرسش)|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ]]}}﴾}}<ref>و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمی‌داند؛ سوره انعام، آیه ۵۹.</ref> که اطلاع بر [[غیب]] را منحصر به ذات حق می‌کند ، مقصود [[غیب]] مطلق است و با [[غیب]] نسبی سازگار نیست. آنجا که [[غیب]] و [[شهادت]] با یکدیگر ذکر می‌شوند ، مثلاً می‌فرماید:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ}}﴾}}<ref>داننده پنهان و آشکار است، او بخشنده بخشاینده است؛ سوره حشر؛ آیه ۲۲.</ref>  یعنی دانای محسوس و نامحسوس است ، باز ناظر به‌ غیب نادیدنی است نه غیب نسبی»<ref>http://lib.eshia.ir/50069/1/87 جهان بینی توحیدی، ص ۸۷.</ref>.


== پاسخ سوم==
== پاسخ سوم==

نسخهٔ ‏۹ فوریهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۵۰

اقسام و انواع غیب کدام‌اند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

  • امور غیبی چه انواعی دارند؟
  • امور غیبی چه اقسامی دارند؟

پاسخ نخست

علامه طباطبایی
علامه طباطبایی در کتاب «المیزان» در این باره گفته است:
«خزینه‌‏های‌ غیب خدا مشتمل بر دو نوع از غیب است:
  1. یکی‌ غیب‏‌هایی‌ که پا به عرصه شهود هم گذاشته‌‏اند؛
  2. و دیگری‌ غیب‌‏هایی‌ که از مرحله شهادت خارج اند و ما آنها را "غیب مطلق" می‌‏نامیم.
البته آن غیب‌هایی‌ هم که پا به عرصه وجود و شهود و عالم حد و قدر نهاده‏‌اند، در حقیقت و صرف نظر از حد و اندازه‌ای‌ که به خود گرفته‌‏اند، باز به غیب مطلق برمی‌‏گردند، و باز همان غیب مطلق هستند، و اگر به آنها شهود می‌‏گوییم با حفظ حد و قدری‌ است که دارند، و می‌‏توانند متعلق علم ما قرار گیرند، پس این موجودات هم وقتی‌ شهودند که متعلق علم ما قرار گیرند، و گر نه غیب خواهند بود. البته جا دارد که موجودات عالم را در موقعی‌ که متعلق علم ما قرار نگرفته‏‌اند "غیب نسبی‌" بنامیم، برای‌ اینکه چنین غیبی‌، وصفی‌ است نسبی‌، که بر حسب اختلاف نسبت‌ها، مختلف می‌‏شود؛ مثلاً: موجودی‌ که در خانه و محسوس برای‌ ما است، نسبت به کسی‌ که بیرون خانه است، غیب است، و لیکن برای‌ ما غیب نیست، و همچنین نور و رنگ‏‌ها برای‌ حس بینایی‌، شهود و برای‌ حس شنوایی‌، غیب است و شنیدنی‌‏ها برای‌ حس شنوایی‌ شهود و برای‌ حس بینایی‌، غیب است و محسوسات این دو حس نسبت به انسانی‌ که دارای‌ آن حس است شهود و نسبت به انسان کر و کور غیب است»[۱].

پاسخ دوم

مرتضی مطهری
آیت الله مطهری در کتاب «جهان بینی توحیدی» در این باره گفته است:
«غیب یعنی نهان. غیب یا نهان دو گونه است: نسبی و مطلق غیب. نسبی‌ یعنی چیزی که از حواس یک نفر به علت دور بودن او از آن یا علتی نظیر این نهان است، مثلاً برای کسی که در تهران است، تهران شهادت است و اصفهان غیب است، اما برای کسی که در اصفهان است، اصفهان شهادت است‌ و تهران غیب است .
در قرآن کریم در مواردی کلمه غیب به همین مفهوم نسبی آمده است ، مثل‌ آنجا که می‌فرماید : ﴿﴿تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلاَ قَوْمُكَ مِن قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ[۲].
اینها از جمله خبرهای غیب است که بر تو وحی می‌کنیم.
بدیهی است که قصص گذشتگان برای مردم این زمان غیب است ، اما برای‌ خود آنها شهادت است.
ولی در مواردی دیگر قرآن کریم کلمه غیب را به حقایقی اطلاق می‌کند که "نادیدنی" است . فرق است میان واقعیتی که قابل حس و لمس باشد ولی به‌ علت دوری یا مانع دیده نشودو میان واقعیتهایی که به علت نامحدودی و غیر مادی‌ بودن، قابل احساس به حواس ظاهره نیست و به این اعتبار نهان است.
بدیهی است آنجا که قرآن مؤمنان را توصیف می‌کند که به غیب ایمان‌ دارند ، مقصود غیب نسبی نیست، به غیب نسبی همه مردم - اعم از کافر و مؤمن - ایمان و اعتراف دارند. همچنین آنجا که می‌فرماید: ﴿﴿وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ[۳] که اطلاع بر غیب را منحصر به ذات حق می‌کند ، مقصود غیب مطلق است و با غیب نسبی سازگار نیست. آنجا که غیب و شهادت با یکدیگر ذکر می‌شوند ، مثلاً می‌فرماید:﴿﴿عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ[۴] یعنی دانای محسوس و نامحسوس است ، باز ناظر به‌ غیب نادیدنی است نه غیب نسبی»[۵].

پاسخ سوم

محسن غرویان
حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی در کتاب «بحثی مبسوط در آموزش عقاید» در این‌باره گفته‌اند:
«دو قسم امور غیبی در رابطه با انسان وجود دارد:
  1. بعضی امور غیبی هستند که به طور مطلق از قلمرو حس و عقل و حتی یافت حضوری انسان خارج‌اند. مانند ذات خداوند که در هیچ انسانی امکان راهیابی علمی به آن وجود ندارد[۶].(...)
  2. اموری است که برای بعضی از انسان‌ها امور غیبی و برای بعضی دیگر غیر غیبی و آشکار به حساب می‌آیند که مناسب است این نوع غیب را "غیب اضافی" نام کنیم»[۷].




پاسخ چهارم

محمد رضا ایزدپور
حجت الاسلام و المسلمین ایزدپور در مقاله «چشمه‌سار علوم اهل بیت» در این‌باره گفته است:
«می‌توان در یک تقسیم بندی، غیب را به: "غیب مطلق" و "غیب نسبی" تقسیم کرد. "غیب مطلق" یعنی: آگاهی بر مسائلی که هیچ کس جز خداوند از آن اطلاعی ندارد، اما غیب نسبی، آگاهی بر مسائلی است که برخی انسان‌ها که به درجاتی از عرفان و عبودیّت رسیده‌اند، به آن دست یافته‌اند و چنین انسان‌هایی فقط به اذن خداوند متعال می‌توانند بر بخشی از امور پنهان هستی، آگاه گردند؛ چنانکه امام باقر (ع) می‌فرماید: "گاهی دریچه علم برای ما گشوده می‌شود و ما از آن آگاه می‌گردیم و گاهی نیز بسته می‌شود و ما نیز آگاه نمی‌شویم"»[۸].




جستارهای وابسته

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس

  1. ترجمه تفسیر المیزان، ج‏۷، ص۱۷۹.
  2. این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره هود، آیه ۴۹
  3. و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمی‌داند؛ سوره انعام، آیه ۵۹.
  4. داننده پنهان و آشکار است، او بخشنده بخشاینده است؛ سوره حشر؛ آیه ۲۲.
  5. http://lib.eshia.ir/50069/1/87 جهان بینی توحیدی، ص ۸۷.
  6. چرا که علت از آن حیث که علت است با تمام ذات، معلوم معلول نمی‌گردد
  7. بحثی مبسوط در آموزش عقاید، ج٢، ص٢٤.
  8. چشمه‌سار علوم اهل بیت.