ابوسعید بن زید: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'بدهی' به 'بدهی') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
اطلاعات منابع در مورد نام و [[نسب]]، تبار و [[لقب]] وی همین مقدار است. او را به استناد گزارشی که در آن به دیدن و [[ادراک]] [[رسول خدا]]{{صل}} تصریح شده است، [[صحابی]] دانستهاند. [[ابن حجر]] و [[ابن اثیر]] این را [[نادرست]] میدانند که تفصیل آن خواهد آمد. گزارش یاد شده چنین است: [[ابوسعید]] میگوید: در [[تشییع]] جنازهای همراه [[پیامبر]] بودیم. هنگامی که جنازه را بر [[زمین]] گذاشتند، [[حضرت]] فرمود: "آیا این شخص میت به کسی | اطلاعات منابع در مورد نام و [[نسب]]، تبار و [[لقب]] وی همین مقدار است. او را به استناد گزارشی که در آن به دیدن و [[ادراک]] [[رسول خدا]]{{صل}} تصریح شده است، [[صحابی]] دانستهاند. [[ابن حجر]] و [[ابن اثیر]] این را [[نادرست]] میدانند که تفصیل آن خواهد آمد. گزارش یاد شده چنین است: [[ابوسعید]] میگوید: در [[تشییع]] جنازهای همراه [[پیامبر]] بودیم. هنگامی که جنازه را بر [[زمین]] گذاشتند، [[حضرت]] فرمود: "آیا این شخص میت به کسی بدهی دارد؟" گفتند: آری، او دو [[درهم]] بدهکار است. حضرت فرمود: "خودتان بر او [[نماز]] بخوانید". [[امام علی]]{{ع}} عرض کرد: "ای رسول خدا{{صل}}! من آن دو درهم را به عهده میگیرم و آن را ضمانت میکنم". پیامبر{{صل}} بر وی نماز خواند و سپس رو به [[علی]]{{ع}} کرد و فرمود: "[[خداوند]] بدهی و دینت را ادا کند، چنانکه [[دین]] برادرت را ادا کردی"<ref>علامه حلی، ج۲، ص۸۵.</ref>. ابوسعید در گزارش دیگری میگوید: هرگاه جنازهای را از مقابل رسول خدا{{صل}} تشییع میکردند، حضرت میایستاد<ref>احمد بن حنبل، ج۴، ص۱۶۴ و ج۴، ص۳۴۶؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۹۱۱؛ نسائی، ج۴، ص۴۵؛ هیثمی، ج۳، ص۲۷؛ ابن حجر، فتح، ج۳، ص۱۴۳ و همو، تسجیل المنفعه، ص۴۸۹؛ دارقطنی، ج۴، ص۴۲.</ref>. همچنین میگوید: هرگز ندیدیم رسول خدا تشییع جنازهای را ببیند و تا آن را بر زمین نگذاشتهاند، بنشیند <ref>شامی، ۳۶۱ / ۸.</ref>. این گزارشها را با اندکی [[اختلاف]] در تعابیر، افزون بر ابوسعید بن زید، از امام علی{{ع}}، [[عثمان]]، [[جابر]]، [[سهل بن حنیف]]، [[قیس بن سعد]]، [[انس]] و [[ابوسعید خدری]] [[روایت]] کردهاند <ref>شامی، ج۸، ص۳۶۰-۳۶۱.</ref>. در برخی از این گزارشها آمده است که به رسول خدا{{صل}} گفتند: این جنازه زنی [[یهودی]] است. از حضرت دو سه جواب نقل شده است، فرمودند: "ما برای ملانکه [[قیام]] میکنیم؛ مگر این [[انسان]] نیست؛ و [[مرگ]]، فزعی هولناک است، پس هرگاه جنازهای دیدید بایستید"<ref>شامی، ج۸، ص۳۶۰ و ۳۶۱.</ref>. نیز از او روایتی درباره نعمتهایی که [[خداوند]] به [[حضرت موسی]]{{ع}} [[عطا]] فرمود نقل شده است<ref>شوکانی، ج۱، ص۸۷.</ref>. | ||
[[روایت]] [[احترام]] به میت هنگام [[تشییع]] آن، در [[فقه]] مورد توجه [[فقها]] قرار گرفته است و بسیاری، به [[استحباب]] [[قیام]] هنگام [[تشییع جنازه]] قائل هستند و از نظر [[اجر]] و [[پاداش]]، [[ثواب]] ایستادن را، همچون ثواب حمل کردن جنازه دانستهاند. برخی نشستن را [[مکروه]] دانسته و عدهای ایستادن را [[واجب]] میدانند و میگویند: تا زمانی که میت را حمل میکنند و بر [[زمین]] نگذاشتهاند، نباید نشست. آنها به روایتی از [[ابوسعید]] و [[ابوهریره]] استناد کردهاند که گذشت<ref>ابن حجر، فتح، ج۳، ص۱۴۳.</ref>. | [[روایت]] [[احترام]] به میت هنگام [[تشییع]] آن، در [[فقه]] مورد توجه [[فقها]] قرار گرفته است و بسیاری، به [[استحباب]] [[قیام]] هنگام [[تشییع جنازه]] قائل هستند و از نظر [[اجر]] و [[پاداش]]، [[ثواب]] ایستادن را، همچون ثواب حمل کردن جنازه دانستهاند. برخی نشستن را [[مکروه]] دانسته و عدهای ایستادن را [[واجب]] میدانند و میگویند: تا زمانی که میت را حمل میکنند و بر [[زمین]] نگذاشتهاند، نباید نشست. آنها به روایتی از [[ابوسعید]] و [[ابوهریره]] استناد کردهاند که گذشت<ref>ابن حجر، فتح، ج۳، ص۱۴۳.</ref>. |
نسخهٔ ۲۰ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۵۴
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مقدمه
اطلاعات منابع در مورد نام و نسب، تبار و لقب وی همین مقدار است. او را به استناد گزارشی که در آن به دیدن و ادراک رسول خدا(ص) تصریح شده است، صحابی دانستهاند. ابن حجر و ابن اثیر این را نادرست میدانند که تفصیل آن خواهد آمد. گزارش یاد شده چنین است: ابوسعید میگوید: در تشییع جنازهای همراه پیامبر بودیم. هنگامی که جنازه را بر زمین گذاشتند، حضرت فرمود: "آیا این شخص میت به کسی بدهی دارد؟" گفتند: آری، او دو درهم بدهکار است. حضرت فرمود: "خودتان بر او نماز بخوانید". امام علی(ع) عرض کرد: "ای رسول خدا(ص)! من آن دو درهم را به عهده میگیرم و آن را ضمانت میکنم". پیامبر(ص) بر وی نماز خواند و سپس رو به علی(ع) کرد و فرمود: "خداوند بدهی و دینت را ادا کند، چنانکه دین برادرت را ادا کردی"[۱]. ابوسعید در گزارش دیگری میگوید: هرگاه جنازهای را از مقابل رسول خدا(ص) تشییع میکردند، حضرت میایستاد[۲]. همچنین میگوید: هرگز ندیدیم رسول خدا تشییع جنازهای را ببیند و تا آن را بر زمین نگذاشتهاند، بنشیند [۳]. این گزارشها را با اندکی اختلاف در تعابیر، افزون بر ابوسعید بن زید، از امام علی(ع)، عثمان، جابر، سهل بن حنیف، قیس بن سعد، انس و ابوسعید خدری روایت کردهاند [۴]. در برخی از این گزارشها آمده است که به رسول خدا(ص) گفتند: این جنازه زنی یهودی است. از حضرت دو سه جواب نقل شده است، فرمودند: "ما برای ملانکه قیام میکنیم؛ مگر این انسان نیست؛ و مرگ، فزعی هولناک است، پس هرگاه جنازهای دیدید بایستید"[۵]. نیز از او روایتی درباره نعمتهایی که خداوند به حضرت موسی(ع) عطا فرمود نقل شده است[۶].
روایت احترام به میت هنگام تشییع آن، در فقه مورد توجه فقها قرار گرفته است و بسیاری، به استحباب قیام هنگام تشییع جنازه قائل هستند و از نظر اجر و پاداش، ثواب ایستادن را، همچون ثواب حمل کردن جنازه دانستهاند. برخی نشستن را مکروه دانسته و عدهای ایستادن را واجب میدانند و میگویند: تا زمانی که میت را حمل میکنند و بر زمین نگذاشتهاند، نباید نشست. آنها به روایتی از ابوسعید و ابوهریره استناد کردهاند که گذشت[۷].
ابن اثیر[۸] با استناد به گزارش عبدالله پسر احمد بن حنبل در مسند الشامیین و مسند الکوفیین میگوید: نام ابوسعید بن زید به عنوان راوی نخست آمده و روایت یاد شده را نقل کرده است و ابونعیم نیز این را تأیید میکند، اما طبرانی با همان سند، به نقل از عبدالله بن احمد بن حنبل میگوید: این روایت از ابوسعید خدری است و ابوموسی مدینی نیز مؤید آن است، و ابن اثیر این را صحیح میداند. ذهبی نیز همین گزارش را بدون اظهار نظر نقل میکند[۹]. ابن حجر[۱۰] نظر ابن اثیر که وی را ابوسعید خدری میداند، خطا دانسته، میگوید: بغوی، همان گزارش ابوسعید بن زید را نقل کرده است و من نیز همان روایت را در مسند از طریق سعید بن زید در مسند از طریق سعید بن زید در مسند بزار پیدا کردم. آنچه موجب توهم و خطا شده، افزودن کلمه ابی به نام سعید بن زید است و البته این اسم است نه کنیه. گفتنی است در معجم الصحابه بغوی[۱۱] از ابوسعید بن زید نشانی یافت نشد و در مسند سعید بن زید نیز این روایت نیامده است. در هر صورت، ابن حجر و ابن اثیر وجود ابوسعید بن زید را در میان صحابه نادرست میشمارند. این شخص مورد نظر ما، یا بنا بر قول ابن اثیر[۱۲]، ابوسعید خدری، و یا بر اساس نظر ابن حجر[۱۳]، سعید بن زید بن عمرو بن نفیل است. احتمالاً سخن ابن حجر صحیحتر است که همان سعید بن زید باشد.[۱۴]
منابع
پانویس
- ↑ علامه حلی، ج۲، ص۸۵.
- ↑ احمد بن حنبل، ج۴، ص۱۶۴ و ج۴، ص۳۴۶؛ ابونعیم، ج۵، ص۲۹۱۱؛ نسائی، ج۴، ص۴۵؛ هیثمی، ج۳، ص۲۷؛ ابن حجر، فتح، ج۳، ص۱۴۳ و همو، تسجیل المنفعه، ص۴۸۹؛ دارقطنی، ج۴، ص۴۲.
- ↑ شامی، ۳۶۱ / ۸.
- ↑ شامی، ج۸، ص۳۶۰-۳۶۱.
- ↑ شامی، ج۸، ص۳۶۰ و ۳۶۱.
- ↑ شوکانی، ج۱، ص۸۷.
- ↑ ابن حجر، فتح، ج۳، ص۱۴۳.
- ↑ ابن اثیر، ج۵، ص۲۱۱.
- ↑ ذهبی، ج۲، ص۱۷۳.
- ↑ الاصابه، ج۷، ص۱۵۱.
- ↑ بغوی، ج۳، ص۶۵-۶۲.
- ↑ ابن اثیر، ج۵، ص۲۱۱.
- ↑ ج۷، ص۱۵۱.
- ↑ حیدری آقایی، محمود، مقاله «ابوسعید بن زید»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۳۳۷-۳۳۸.