منصور عباسی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «==مقدمه== منصور به عنوان دومین خلیفه عباسی چنان بنا بر پایه ظ...» ایجاد کرد) |
(←مقدمه) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
[[عبداللّه ابوجعفر]]، ملقب به [[منصور دوانیقی]]، فرزند [[محمد بن علی بن عبداللّه بن عباس بن عبدالمطلب]]، دومین خلیفه عباسی در [[سال ۱۳۶ هجری]] قمری به [[خلافت]] رسید و در [[سال ۱۵۸ هجری]] قمری، پس از ۲۲ سال [[حکومت]] ننگین از [[دنیا]] رفت. دوران منصور یکی از بدترین ادوار [[تاریخ اسلام]] بود. [[بیهقی]] درباره وی میگوید: [[مردم]] را به پا میآویخت تا علیه خود چیزی را [[اقرار]] کنند<ref>المحاسن المساوی، ص۳۳۹.</ref>. این [[خلیفه]] [[ملعون]]، [[امام صادق]]{{ع}} را به [[شهادت]] رساند. | |||
[[منصور عباسی|منصور]] به عنوان دومین [[خلیفه عباسی]] چنان بنا بر پایه [[ظلم]] گذاشت که خود در این باره میگوید: «ما، در میان مردمی به سر میبریم که دیروزمان را دیدهاند. ما دیروز [[رعیت]] بودیم، ولی حالا به [[خلافت]] رسیدهایم. بنابراین جز با فراموش کردن [[عفو]] و بکار بردن مجازاتها، نمیتوانیم [[هیبت]] خود را بر آنان چیره سازیم»<ref>البدایة و النهایة، ج۳، ص۶۴.</ref>. این [[خلیفه]] [[ظالم]]، در [[زمان]] [[امامت]] [[امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}} خلافت میکرد و او مدام به امام{{ع}} و میگفت: «حتماً تو را میکشم و [[اهل]] خانوادهات را نابود میکنم تا از شما کسی نماند که بتواند کوچکترین عرض اندامی کند»<ref>کشف الغمه، ج۲، ص۴۴۸؛ مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۳۵۸؛ بحارالانوار، ج۴۷، ص۱۸۵.</ref>. | [[منصور عباسی|منصور]] به عنوان دومین [[خلیفه عباسی]] چنان بنا بر پایه [[ظلم]] گذاشت که خود در این باره میگوید: «ما، در میان مردمی به سر میبریم که دیروزمان را دیدهاند. ما دیروز [[رعیت]] بودیم، ولی حالا به [[خلافت]] رسیدهایم. بنابراین جز با فراموش کردن [[عفو]] و بکار بردن مجازاتها، نمیتوانیم [[هیبت]] خود را بر آنان چیره سازیم»<ref>البدایة و النهایة، ج۳، ص۶۴.</ref>. این [[خلیفه]] [[ظالم]]، در [[زمان]] [[امامت]] [[امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}} خلافت میکرد و او مدام به امام{{ع}} و میگفت: «حتماً تو را میکشم و [[اهل]] خانوادهات را نابود میکنم تا از شما کسی نماند که بتواند کوچکترین عرض اندامی کند»<ref>کشف الغمه، ج۲، ص۴۴۸؛ مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۳۵۸؛ بحارالانوار، ج۴۷، ص۱۸۵.</ref>. | ||
به همین منوال، [[خلفای بنی عباس]]، یکی پس از دیگری، بر روی کار آمدند و به نوعی بر [[خاندان]] [[اهل بیت]]{{ع}} [[ظلم]] نمودند و ایشان را [[مسموم]] و به [[شهادت]] رساندند. میتوان گفت که [[حکومت بنی عباس]]، از ابتدا تا به آخر، همگی بر پایه [[شرارت]] و [[ظلم و ستم]] به [[علویان]] و [[شیعیان]] [[استوار]] بود و هر یک از [[خلفای عباسی]]، در راه بقا خلافت خویش، از هیچ عمل قبیحی فروگذار نبودند<ref>ابومسلم خراسانی که برای به قدرت رسیدن عباسیان و بقا حکومت آنها تلاشهای فراوانی کرده بود، به تفکر منصور که مبادا او صاحب قدرتی گردد، به قتل رسید. موسی بن مهدی، مادرش را به قتل رساند، مأمون نیز برای رسیدن به قدرت، از کشتن برادرش امین ابایی نداشت. او حتی برای بقای حکومت کثیفش، به وزیرش ترحّم ننمود و او را به قتل رساند. منتصر به قتل پدر و معتضد به مسموم نمودن عمویش اقدام کردند. به نقل از مقاتل الطالبیین، ص۱۳۰-۱۴۰.</ref>. | به همین منوال، [[خلفای بنی عباس]]، یکی پس از دیگری، بر روی کار آمدند و به نوعی بر [[خاندان]] [[اهل بیت]]{{ع}} [[ظلم]] نمودند و ایشان را [[مسموم]] و به [[شهادت]] رساندند. میتوان گفت که [[حکومت بنی عباس]]، از ابتدا تا به آخر، همگی بر پایه [[شرارت]] و [[ظلم و ستم]] به [[علویان]] و [[شیعیان]] [[استوار]] بود و هر یک از [[خلفای عباسی]]، در راه بقا خلافت خویش، از هیچ عمل قبیحی فروگذار نبودند<ref>ابومسلم خراسانی که برای به قدرت رسیدن عباسیان و بقا حکومت آنها تلاشهای فراوانی کرده بود، به تفکر منصور که مبادا او صاحب قدرتی گردد، به قتل رسید. موسی بن مهدی، مادرش را به قتل رساند، مأمون نیز برای رسیدن به قدرت، از کشتن برادرش امین ابایی نداشت. او حتی برای بقای حکومت کثیفش، به وزیرش ترحّم ننمود و او را به قتل رساند. منتصر به قتل پدر و معتضد به مسموم نمودن عمویش اقدام کردند. به نقل از مقاتل الطالبیین، ص۱۳۰-۱۴۰.</ref>. |
نسخهٔ ۲۵ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۲۵
مقدمه
عبداللّه ابوجعفر، ملقب به منصور دوانیقی، فرزند محمد بن علی بن عبداللّه بن عباس بن عبدالمطلب، دومین خلیفه عباسی در سال ۱۳۶ هجری قمری به خلافت رسید و در سال ۱۵۸ هجری قمری، پس از ۲۲ سال حکومت ننگین از دنیا رفت. دوران منصور یکی از بدترین ادوار تاریخ اسلام بود. بیهقی درباره وی میگوید: مردم را به پا میآویخت تا علیه خود چیزی را اقرار کنند[۱]. این خلیفه ملعون، امام صادق(ع) را به شهادت رساند.
منصور به عنوان دومین خلیفه عباسی چنان بنا بر پایه ظلم گذاشت که خود در این باره میگوید: «ما، در میان مردمی به سر میبریم که دیروزمان را دیدهاند. ما دیروز رعیت بودیم، ولی حالا به خلافت رسیدهایم. بنابراین جز با فراموش کردن عفو و بکار بردن مجازاتها، نمیتوانیم هیبت خود را بر آنان چیره سازیم»[۲]. این خلیفه ظالم، در زمان امامت امام جعفر صادق(ع) خلافت میکرد و او مدام به امام(ع) و میگفت: «حتماً تو را میکشم و اهل خانوادهات را نابود میکنم تا از شما کسی نماند که بتواند کوچکترین عرض اندامی کند»[۳].
به همین منوال، خلفای بنی عباس، یکی پس از دیگری، بر روی کار آمدند و به نوعی بر خاندان اهل بیت(ع) ظلم نمودند و ایشان را مسموم و به شهادت رساندند. میتوان گفت که حکومت بنی عباس، از ابتدا تا به آخر، همگی بر پایه شرارت و ظلم و ستم به علویان و شیعیان استوار بود و هر یک از خلفای عباسی، در راه بقا خلافت خویش، از هیچ عمل قبیحی فروگذار نبودند[۴].
- ↑ المحاسن المساوی، ص۳۳۹.
- ↑ البدایة و النهایة، ج۳، ص۶۴.
- ↑ کشف الغمه، ج۲، ص۴۴۸؛ مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۳۵۸؛ بحارالانوار، ج۴۷، ص۱۸۵.
- ↑ ابومسلم خراسانی که برای به قدرت رسیدن عباسیان و بقا حکومت آنها تلاشهای فراوانی کرده بود، به تفکر منصور که مبادا او صاحب قدرتی گردد، به قتل رسید. موسی بن مهدی، مادرش را به قتل رساند، مأمون نیز برای رسیدن به قدرت، از کشتن برادرش امین ابایی نداشت. او حتی برای بقای حکومت کثیفش، به وزیرش ترحّم ننمود و او را به قتل رساند. منتصر به قتل پدر و معتضد به مسموم نمودن عمویش اقدام کردند. به نقل از مقاتل الطالبیین، ص۱۳۰-۱۴۰.