اسمر بن مضرس طائی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل...» ایجاد کرد)
 
خط ۱۴: خط ۱۴:
==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1100558.jpg|22px]] [[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|'''مقاله «اسمر بن مضرس طائی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲''']]
# [[پرونده:2.jpg|22px]] [[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|'''مقاله «اسمر بن مضرس طائی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ ‏۲۰ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۱۹

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

اسمر یکی از بیابان‌نشینان[۱] قبیله طی بود که احتمالاً سال نهم هجری[۲] همراه با قبیله‌اش اسلام آورد. وی به حضور رسول خدا(ص) رسید و با ایشان بیعت کرد[۳].

اسمر پس از رحلت رسول خدا(ص) در بصره ساکن شد؛ از این رو، وی را از بیابان‌نشینان بصره[۴] یا صحابه ساکن بصره[۵] دانسته‌اند. تنها روایتی که از اسمر نقل شده، حدیثی است که وی در ماجرای بیعت خود از رسول خدا(ص) شنیده است. براساس این روایت که دخترش عقیله از اسمر نقل کرده، پیامبر فرمود: هر کس در تصرف اراضی (موات) بر مسلمان دیگری پیشی بگیرد، درباره آن حق دارد. به گزارش اسمر، پس از این سخنان، مسلمانان در سنگچین کردن اراضی شتاب گرفتند[۶]. این روایت از معدود مبانی قاعده فقهی «سبقت» در تصرف اراضی موات درآمده است[۷].

برخی، اسمر را برادر یکی از صحابه شناخته شده قبیله طی عروة بن مضرس طائی دانسته‌اند که البته دلایل کافی برای این انتساب وجود ندارد[۸]. این قول را برخی صحابه‌نگاران بعدی نیز نقل کرده‌اند[۹]. برخی نیز به اشتباه پدرش را ابیض بن مضرس دانسته‌اند[۱۰].[۱۱]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابونعیم، ج۱، ص۳۴۷.
  2. ابن هشام، ج۴، ص۹۹۹؛ ابن کثیر، ج۴، ص۱۲۱.
  3. بخاری، ج۲، ص۶۱؛ بیهقی، ج۶، ص۱۴۲.
  4. ابن حجر، ج۱، ص۲۹۵.
  5. ابن سعد، ج۷، ص۵۷؛ ابن اثیر، ج۱، ص۸۱.
  6. ابو داود، ج۲، ص۵۰.
  7. نووی، ج۱۵، ص۲۰۷؛ خوانساری، ج۵، ص۲۳۴؛ خویی، ج۱، ص۱۴۵.
  8. ر.ک: ابن عبد البر، ج۱، ص۲۲۸.
  9. ابن اثیر، ج۱، ص۸۰.
  10. ابن اثیر، ج۱، ص۸۰.
  11. اسماعیلی، مهران، مقاله «اسمر بن مضرس طائی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۶۲.