اجمد بن عجیان همدانی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی « {{امامت}} <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل...» ایجاد کرد) |
(←منابع) |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده: | # [[پرونده:2.jpg|22px]] [[محمد رضا هدایتپناه|هدایتپناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|'''مقاله «اجمد بن عجیان همدانی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ ۲۰ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۲۵
مقدمه
وی از قبیله همدان و تنها صحابی است که نامش اجمد است[۱]، اما بردیجی [۲] در طبقات الأسماء المفرد، نام او را نیاورده است. ذهبی[۳] و قاضی ابن العربی به اشتباه، او را احمد پنداشتهاند[۴]، نام پدرش را برخی بر وزن لیان نوشتهاند[۵]. اما ابن صلاح[۶] با حجت دانستن نظر ابن فرات [۷] در این گونه موارد گوید: ضبط آن را به خط او، عُجیان بر وزن سُفیان یا عثمان دیدهام.سیوطی[۸] نیز ضبط این نام را بر وزن عثمان دانسته است.
به تاریخ دقیق تشرف اجمد به اسلام اشارهای نشده، ولی به نظر میرسد او در سال نهم هجری اسلام آورده است؛ زیرا وی از قبیله همدان بوده و در وفدی به خدمت رسول خدا(ص) آمده است[۹]. تنها وفد همدان، در سال نهم در زمان بازگشت رسول خدا(ص) از تبوک نزد آن حضرت آمده است[۱۰].
اجمد بن عجیان در فتح مصر به سال بیست شرکت داشت و در جیزه (در غرب مصر) ساکن شد؛ جایی که قبیله همدان و قبیله حمیر و برخی دیگر از قبایل یمن آن ناحیه را مسکن خود ساختند[۱۱]. ابن یونس[۱۲] گوید: از او هیچ روایتی نرسیده است.[۱۳]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ابن یونس، ج۱، ص۳۴؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۳۰؛ فیروزآبادی، ج۱، ص۳۸۴؛ زبیدی، ج۲، ص۳۲۵.
- ↑ ابوبکر احمد بن هارون، م ۳۰۱.
- ↑ ذهبی، ج۱، ص۴.
- ↑ ابن حجر، ج۱، ص۱۸۵.
- ↑ ابن یونس، ج۱، ص۳۴؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۳۰.
- ↑ ابن صلاح، ص۱۹۱؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۸۵.
- ↑ ابومسعود احمد م ۲۵۸)
- ↑ سیوطی، ج۱، ص۱۳۴.
- ↑ ابن یونس، ج۱، ص۳۴؛ ابن اثیر، ج۱، ص۵۲؛ ابن ماکولا، ج۱، ص۱۸؛ سیوطی، ج۱، ص۱۳۴؛ زبیدی، ج۲، ص۳۲۵.
- ↑ ر.ک: ابن هشام، ج۴، ص۱۰۱۶.
- ↑ ابن یونس، ج۱، ص۳۴؛ ابن اثیر، ج۱، ص۵۲؛ ابن حجر، ج۱، ص۱۸۵؛ سیوطی، ج۱، ص۱۰۸ و ۱۳۴.
- ↑ ابن یونس، ج۱، ص۳۴.
- ↑ هدایتپناه، محمد رضا، مقاله «اجمد بن عجیان همدانی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۱۱.