دلیل عقلی نصب امام چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-== جستارهای وابسته == {{پرسشهای وابسته}} {{پایان پرسشهای وابسته}} +== پرسشهای وابسته == {{پرسشهای وابسته}} {{پایان پرسشهای وابسته}})) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پاسخ نخست== +== پاسخ نخست ==)) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
==عبارتهای دیگری از این پرسش== | ==عبارتهای دیگری از این پرسش== | ||
==پاسخ نخست== | == پاسخ نخست == | ||
[[پرونده:136873.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مهدی مقامی]]]] | [[پرونده:136873.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مهدی مقامی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[مهدی مقامی]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[مهدی مقامی]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه امامشناسی (کتاب)|درسنامه امامشناسی]]»'' در اینباره گفته است: |
نسخهٔ ۱۹ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۱۱
دلیل عقلی نصب امام چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | دلیل عقلی نصب امام چیست؟ |
مدخل بالاتر | امامت در قرآن / تعیین امام |
مدخل اصلی | دلیل عقلی نصب امام |
دلیل عقلی نصب امام چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث امامت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- حجت الاسلام و المسلمین مهدی مقامی، در کتاب «درسنامه امامشناسی» در اینباره گفته است:
- «پیامبر اسلام(ص) در پرتو مجاهدتها و کوششهای بیستوسه ساله خود دو نهال نوپایی را به نام آیین مقدس اسلام و حکومت دینی به وجود آورده بود که نفس نوپای بودن آن دو به حفاظت و صیانت از انواع آسیبها و آفتها نیازمند بود که عمر کوتاه حضرت به آن کفاف نداد. این در حالی بود که خطر دشمن خارجی روم و ایران باستان، خطر داخلی "منافقان"، اسلام را تهدید میکرد. حال این سؤال مطرح است که پیامبر اسلام(ص) آیا درباره چگونگی ادامه حیات دو نهال مزبور "اصل اسلام و حکومت آن" چارهای اندیشیده بود، یا آن را به حال خود واگذار نمود؟ سه گزینه و راهکار ذیل ابتداً قابل تصور است [۱]
- ۱. موضع سلبی و سکوت: حضرت، نفیاً و اثباتاً درباره حاکم و خلیفه بعدی خود هیچ موضعی اتخاذ نکرده است. شخص و شورایی را تعیین ننموده است. سستی این نظریه در ادله و شواهد لزوم نصب در صفحات بعد روشن میشود.
- ۲. سپردن امور به مردم در قالب شورا: فرض دوم این است که پیامبر(ص) دارای موضع ایجابی بوده است و برای دین و حاکمیت دینی فکر و راهکاری اندیشیده است و آن تعیین شورا یا نخبگانی یا بیعت برای اداره کشور است. این نظریه هر چند اشکالات نظریه پیشین را ندارد، امّا خود آن دارای اشکالاتی است که اشاره میشود:
- چهبسا تعیین فرد در شورایی به دلیل اغراض و امیال اعضای شورا چالش زا باشد و خود آتش اختلاف را شعلهور کند.
- به دلیل عدم عصمت اعضای شورا ممکن است بهجای ضوابط و ملاکهای حقیقی روابط حاکم گردد، چنانکه محصول شورای ششنفره منصوب خلیفه دوم چنین شد و با وجود علی(ع) شخص دیگری یعنی «عثمان» انتخاب شد.
- نکته سوم اینکه هیچ مدرک معتبر و غیر معتبری از وجود شورایی جهت تعیین امام و خلیفه توسط پیامبر خبر نمیدهد. پس فرض سوم هیچ طرفداری از اهل سنت هم ندارد
پرسشهای وابسته
پانویس
- ↑ ر.ک: شهید صدر، بحث حول الولایه، ص ۱۳ به بعد.
- ↑ مهدی مقامی، درسنامه امامشناسی