ام حبیبه دختر خلیفة بن عبدالله جعفیه: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان مدخلهای وابسته}} +{{پایان مدخل وابسته}})) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{مدخلهای وابسته}} +{{مدخل وابسته}})) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{ | {{مدخل وابسته}} | ||
*[[خلیفة بن عبدالله جعفیه]] (پدر) | *[[خلیفة بن عبدالله جعفیه]] (پدر) | ||
{{پایان مدخل وابسته}} | {{پایان مدخل وابسته}} |
نسخهٔ ۳۰ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۲۸
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
مقدمه
اسارت خانواده مسلمان تا زمان رویداد کربلا سابقه نداشت. وقتی که امام علی(ع) بر اصحاب جمل از جمله عایشه پیروز شد، هر چه یاران حضرت اصرار کردند که زنان و مردان را اسیر بگیرند، نپذیرفت و عایشه را با زنانی که لباس مردانه پوشیده بودند، به مدینه فرستاد، به گونهای که عایشه در پایان سفر از زن بودن همراهان خود آگاه شد. از این رو، کسانی که اسیران را نمیشناختند، گمان نمیکردند که کاروان اسیران مسلمان باشند. بالاتر از این تصور نمیکردند کسی که مدعی خلافت و جانشینی رسول خدا باشد، جمعی از خاندان او را به اسارت در آورد؛ لذا وقتی که از هویت این اسیران آگاه میشدند، فریادشان به گریه بلند میشد و در حد توان به یاری آنان میشتافتند. برای نمونه، دختر خلیفة بن عبدالله جعفیه که نامش عایشه و کنیهاش ام حبیبه بود، هنگام ورود کاروان اسیران به کوفه همانند بسیاری از زنان و مردم کوفه به تماشای اسیران آمده بود. وقتی آنها به نزدیک او رسیدند از بالای بام فریاد زد: شما از کدامین اسیرانید؟
گفتند: اسیران آل محمد(ص).
او از بام فرود آمد و برایشان پوشاک فراهم کرد، تا خاندان رسول خدا از نگاه نامحرمان محفوظ بمانند[۱].
در برخی نقلها آمده است: وقتی پاسخ شنید که ما اسیران آل محمدیم، فریادش به گریه بلند شد و زنانی که با او بودند، صدا به گریه بلند کردند. سر و صدا و گریه آنان در کوفه پیچید. آن زن آنچه در خانه از روسری و چادر داشت، جمع کرد و به آنان عرضه داشت، تا اهل بیت خود را از نامحرمان بپوشاند[۲].[۳]
جستارهای وابسته
- خلیفة بن عبدالله جعفیه (پدر)
منابع
پانویس
- ↑ ملهوف، ص۱۹۰؛ مثیر الاحزان، ص۸۵؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۰۸.
- ↑ قرشی، ج۳، ص۳۳۴.
- ↑ مزینانی، محمد صادق، نقش زنان در حماسه عاشورا، ص:۲۸۱.