الگو:صفحهٔ اصلی/مدخل برگزیده: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱: خط ۱:
<div class="boxTitle">'''[[حمزة بن عبدالمطلب| حمزة بن عبدالمطلب]]'''</div>
<div class="boxTitle">'''[[عبدالعظیم حسنی|عبدالعظیم حسنی]]'''</div>
[[حمزة بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف]] فرزند [[عبدالمطلب]] و عموی [[پیامبر]]{{صل}} و [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} است و مادر او "هاله" دختر "وهیب بن عبدمناف" و دختر عموی [[آمنه بنت وهب]] مادر [[رسول خدا]]{{صل}} است. حمزه در [[جوانی]] همراه با [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[پیمان]] حلف‌الفضول شرکت داشت. همچنین از او در [[همراهی]] با [[ابوطالب]] و [[پیامبر]] در خواستگاری از [[خدیجه]] نام برده‌اند. حمزه، زمانی که روزگار بر [[ابوطالب]] تنگ آمده بود، [[سرپرستی]] جعفر را برعهده گرفت. حمزه در سال سوم بعثت به [[دین اسلام]] مشرف شد.
[[پرونده: 13790017.jpg|بی‌قاب|150px|left|link= عبدالعظیم حسنی]]
عبدالعظیم حسنی فرزند "عبداللّه بن علی بن الحسن بن زید بن الحسن بن علی بن ابی طالب"{{ع}}، از نوادگان [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} است و نسبش با چهار واسطه به آن حضرت می‌رسد. نام [[مبارک]] مادر ایشان "فاطمه بنت عقبه بن قیس" بود. ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم{{ع}}، در سال ۱۷۳ هجری قمری، در [[شهر مدینه]] واقع شده است و مدت ۷۹ سال [[عمر]] با [[برکت]] او با دوران [[امامت]] چهار [[امام]] [[معصوم]] یعنی امام [[موسی کاظم]]{{ع}}، [[امام رضا]]{{ع}}، امام محمد [[تقی]]{{ع}} و [[امام هادی]]{{ع}} مقارن بوده و نزد این بزرگواران شاگردی نموده و [[احادیث]] بسیاری را از ایشان [[روایت]] کرده است. وی دارای کتبی چون "خطب [[امیرالمؤمنین]]" و "یوم و لیلة" است.


در [[سال اول هجری]] در حالی که بیش از هفت ماه از [[هجرت]] رسول خدا{{صل}} نگذشته بود، آن حضرت، حمزه عموی خود را همراه با سی نفر سواره از [[مهاجرین]] با پرچمی سفید [[مأمور]] حمله به کاروان [[اقتصادی]] قریش که از [[شام]] به مکه می‌رفت کرد و حمزه با [[ابوجهل]] و سیصد نفر از همراهانش مواجه شد ولی براثر میانجیگری "مجدی بن عمرو جهنی" [[جنگی]] در نگرفت. در جنگ بدر هم پس از شروع [[جنگ]] [[فرزندان عبدالمطلب]] که حمزه از آنان بود پیشقدم شدند.
حضرت عبدالعظیم حسنی از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث [[ائمه معصومین]]{{عم}} و از چهره‌های بارز و محبوب و مورد اعتماد، نزد [[اهل بیت]] [[عصمت]]{{عم}} و [[پیروان]] آنان بود و در مسایل [[دین]] [[آگاه]] و به معارف مذهبی و [[احکام]] [[قرآن]]، [[شناخت]] و [[معرفتی]] وافر داشت.


[[مسلمانان]] مخصوصاً حمزه و [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} در [[روز]] جنگ اُحد چنان مردانه جنگیدند که مشرکان [[مکه]] مجبور به فرار شده و چنان فراری شدند که سران لشکر [[قریش]] به هیچ قیمتی نمی‌توانستند آنها را برگردانند. [[کفار]] بیش از همه از [[امیرمؤمنان]] و [[حمزه]] ناراحت بودند، زیرا با آنکه حمزه در [[روز]] [[اُحد]] [[روزه‌دار]] بود، [[متجاوز]] از سی نفر را کشت. از این رو هند به وحشی که از بردگان "جبیر بن مطعم" بود پیشنهاد کرد اگر [[محمد]] یا [[علی]] و یا حمزه را بکشی هر چه بخواهی انجام می‌شود و حاجتت را برآورده می‌کنم و وحشی ایشان را به شهادت رساند.
زمینه‌های [[مهاجرت]] حضرت عبدالعظیم{{ع}} از [[مدینه]] به [[ری]] و سکونت در غربت را باید در اوضاع [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] آن عصر جستجو کرد؛ [[خلفای عباسی]] نسبت به [[خاندان]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[شیعیان]] [[ائمه]]{{عم}} بسیار سخت‌گیری می‌کردند که حضرت عبدالعظیم{{ع}} نیز از [[کینه]] و [[دشمنی]] [[خلفا]] در [[امان]] نبود و بارها تصمیم به [[قتل]] ایشان گرفتند. گزارش‌های [[دروغ]] سخن‌چینان را بهانه این سخت‌گیری‌ها قرار می‌دادند، تا اینکه وی برای مصون ماندن از خطر، خود را از چشم مأموران پنهان می‌کرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس رفت و آمد می‌نمود. ایشان از مدینه وارد [[ایران]] شدند و [[شهر]] به شهر می‌گشتند تا به ری رسیدند. وی به صورت یک مسافر ناشناس، وارد ری شد و در محله «ساربانان»، در کوی «سکّة الموالی» به [[منزل]] یکی از شیعیان رفت و در زیر [[زمین]] آن [[خانه]] به سر برد. ایشان کمتر از آن خانه خارج می‌شد و روزها را [[روزه]] می‌گرفت و شب‌ها به [[عبادت]] و [[تهجد]] می‌پرداخت. تعداد کمی از [[شیعیان]] او را می‌شناختند و از حضورش در [[ری]] خبر داشتند و مخفیانه به زیارتش می‌شتافتند، اما می‌کوشیدند این خبر فاش نشود و خطری [[جان]] ایشان را [[تهدید]] نکند. عبدالعظیم حسنی{{ع}} در میان شیعیان [[شهر]] ری بسیار ارجمند بود و پاسخگویی به مسائل [[شرعی]] و حل [[مشکلات]] مذهبی آنان را بر عهده داشت. همچنین ایشان از طرف [[امام هادی]]{{ع}} [[وکالت]] داشتند و [[مردم]] سخن او را سخن امام{{ع}} می‌دانستند.


پس از آنکه [[مسلمانان]] از [[جنگ]] خلاص شدند و بنا شد بر [[شهدا]] نماز بخوانند و دفن کنند، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} هفتاد بار بر حمزه نماز خواند، به این ترتیب که اول بر حمزه نماز خواند و سپس هر یک از کشته‌ها را می‌آوردند و در جلو بدن حمزه می‌گذاشتند و پیامبر{{صل}} بر هر دو نماز می‌خواند، سپس آن جنازه را برمی‌داشتند و جنازه حمزه باقی بود تا دیگری را آورده و در کنارش بگذارند و نماز بخوانند، به این ترتیب هفتاد بار بر حمزه نماز خوانده شد.
روزهای پایانی [[عمر]] پر [[برکت]] حضرت عبدالعظیم{{ع}} با [[بیماری]] ایشان همراه بود تا اینکه دار فانی را وداع گفتند و بنا بر خوابی که یکی از شیعیان ری دیده بود، پیکر مطهر ایشان بعد از [[غسل]] و کفن و قرائت [[نماز]]، به سوی باغ فردی به نام «عبدالجبّار» [[تشییع]] گردید و پیکر مطهرش را در کنار همان درخت سیبی که [[رسول خدا]]{{صل}} در عالم [[خواب]] به آن اشاره کرده بود، [[دفن]] کردند. امروزه آرامگاه ایشان در شهر ری، مأمن عاشقان اهل بیت{{عم}} است.


<div class="readmoreButton">[[حمزة بن عبدالمطلب|'''ادامه''']]</div>
در [[روایات]] متعددی برای [[زیارت]] حضرت عبد العظیم{{ع}}، ثوابی همچون [[ثواب]] زیارت حضرت [[سید الشهدا]]{{ع}}، بیان شده است: {{متن حدیث|السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَنْ بِزِيَارَتِهِ ثَوابُ زِيَارَةِ سَيِّدِ الشُّهَدَاءِ يُرْتَجى}}.
 
<div class="readmoreButton">[[عبدالعظیم حسنی|ادامه]]</div>

نسخهٔ ‏۱۵ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۳۱

عبدالعظیم حسنی فرزند "عبداللّه بن علی بن الحسن بن زید بن الحسن بن علی بن ابی طالب"(ع)، از نوادگان امام حسن مجتبی(ع) است و نسبش با چهار واسطه به آن حضرت می‌رسد. نام مبارک مادر ایشان "فاطمه بنت عقبه بن قیس" بود. ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم(ع)، در سال ۱۷۳ هجری قمری، در شهر مدینه واقع شده است و مدت ۷۹ سال عمر با برکت او با دوران امامت چهار امام معصوم یعنی امام موسی کاظم(ع)، امام رضا(ع)، امام محمد تقی(ع) و امام هادی(ع) مقارن بوده و نزد این بزرگواران شاگردی نموده و احادیث بسیاری را از ایشان روایت کرده است. وی دارای کتبی چون "خطب امیرالمؤمنین" و "یوم و لیلة" است.

حضرت عبدالعظیم حسنی از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمه معصومین(ع) و از چهره‌های بارز و محبوب و مورد اعتماد، نزد اهل بیت عصمت(ع) و پیروان آنان بود و در مسایل دین آگاه و به معارف مذهبی و احکام قرآن، شناخت و معرفتی وافر داشت.

زمینه‌های مهاجرت حضرت عبدالعظیم(ع) از مدینه به ری و سکونت در غربت را باید در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن عصر جستجو کرد؛ خلفای عباسی نسبت به خاندان پیامبر(ص) و شیعیان ائمه(ع) بسیار سخت‌گیری می‌کردند که حضرت عبدالعظیم(ع) نیز از کینه و دشمنی خلفا در امان نبود و بارها تصمیم به قتل ایشان گرفتند. گزارش‌های دروغ سخن‌چینان را بهانه این سخت‌گیری‌ها قرار می‌دادند، تا اینکه وی برای مصون ماندن از خطر، خود را از چشم مأموران پنهان می‌کرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس رفت و آمد می‌نمود. ایشان از مدینه وارد ایران شدند و شهر به شهر می‌گشتند تا به ری رسیدند. وی به صورت یک مسافر ناشناس، وارد ری شد و در محله «ساربانان»، در کوی «سکّة الموالی» به منزل یکی از شیعیان رفت و در زیر زمین آن خانه به سر برد. ایشان کمتر از آن خانه خارج می‌شد و روزها را روزه می‌گرفت و شب‌ها به عبادت و تهجد می‌پرداخت. تعداد کمی از شیعیان او را می‌شناختند و از حضورش در ری خبر داشتند و مخفیانه به زیارتش می‌شتافتند، اما می‌کوشیدند این خبر فاش نشود و خطری جان ایشان را تهدید نکند. عبدالعظیم حسنی(ع) در میان شیعیان شهر ری بسیار ارجمند بود و پاسخگویی به مسائل شرعی و حل مشکلات مذهبی آنان را بر عهده داشت. همچنین ایشان از طرف امام هادی(ع) وکالت داشتند و مردم سخن او را سخن امام(ع) می‌دانستند.

روزهای پایانی عمر پر برکت حضرت عبدالعظیم(ع) با بیماری ایشان همراه بود تا اینکه دار فانی را وداع گفتند و بنا بر خوابی که یکی از شیعیان ری دیده بود، پیکر مطهر ایشان بعد از غسل و کفن و قرائت نماز، به سوی باغ فردی به نام «عبدالجبّار» تشییع گردید و پیکر مطهرش را در کنار همان درخت سیبی که رسول خدا(ص) در عالم خواب به آن اشاره کرده بود، دفن کردند. امروزه آرامگاه ایشان در شهر ری، مأمن عاشقان اهل بیت(ع) است.

در روایات متعددی برای زیارت حضرت عبد العظیم(ع)، ثوابی همچون ثواب زیارت حضرت سید الشهدا(ع)، بیان شده است: «السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَنْ بِزِيَارَتِهِ ثَوابُ زِيَارَةِ سَيِّدِ الشُّهَدَاءِ يُرْتَجى».