علم معصوم به قوانین طبیعی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{منبع‌شناسی جامع}} +{{منبع‌ جامع}}))
جز (جایگزینی متن - '{{علم معصوم افقی}}' به '')
خط ۳۳: خط ۳۳:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


{{علم معصوم افقی}}
 
[[رده:مدخل]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:علم معصوم به قوانین طبیعی]]
[[رده:علم معصوم به قوانین طبیعی]]
[[رده:علم معصوم]]
[[رده:علم معصوم]]

نسخهٔ ‏۳۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۲۷

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث علم معصوم است. "علم معصوم به قوانین طبیعی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

در قرآن کریم به قوانین طبیعی مهمی اشاره شده است که برخی از آنها برخلاف نظریه علمی رایج آن زمان بوده است؛ مانند حرکت زمین و برخی دیگر نیز به کلی از درک و دانش بشر آن روزگار فراتر بوده و پس از گذشت قرن‌ها در عصر جدید بشر به آنها پی برده است؛ مانند جو نگهبان زمین و توسعه فضا و برخی دیگر نیز در سطحی فراتر و گسترده‌تر از آنچه در آن زمان برای بشر شناخته شده بود، مطرح شده است؛ مانند نقش کوه‌ها در حفظ زمین و نقش باد در تلقیح گیاهان. مفسران و متکلمان اسلامی این‌گونه معارف قرآنی را معجزات علمی قرآن دانسته و در بحث از اعجاز قرآن از آن به‌عنوان یکی از ابعاد اعجاز قرآن نام برده‌اند. بنابراین، خواه علم پیامبر درباره حوادث و قوانینی طبیعی را گسترده و همه‌جانبه بدانیم یا ندانیم، در اینکه علم و دانش او دراین‌باره فراتر و گسترده‌تر از علم و دانش مردم عصر خود بوده است، جای تردید نیست.

مفسران اسلامی نمونه‌های بسیاری از معجزات یا پیشگویی‌های علمی قرآن را بازگو کرده‌اند که نمونه‌هایی را یادآور می‌شویم:

  1. آب ماده اصلی و قوام خلقت هر موجود زنده‌ای است: وَ جَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ[۱] مقصود این است که آب در زندگی هر موجود زنده نقش اصلی دارد. این مطلبی است که بشر در پرتو دانش جدید تا حدود زیادی به راز آن پی برده است. از نظر علم جدید زندگی در زمین نخست در دریاها و از آب پدید آمد، آن‌گاه انواع مختلف موجودات زنده پدیدار گشت[۲].
  2. آسمان دارای صفت رَجْع و زمین دارای صفت صَدْع است: وَ السَّمَاءِ ذَاتِ الرَّجْعِ * وَ الأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ[۳]، رجع یعنی بازگرداندن و صدع یعنی شکافتن. ویژگی آسمان این است که شکافته می‌شود و چیزهایی را از درون خود بیرون می‌دهد. ساده‌ترین معنای این دو پدیده که با حواس ظاهری و برای افراد معمولی هم قابل درک است، این است بخارهایی که به سوی آسمان می‌رود، به‌صورت باران به سوی زمین بازمی‌گردد و گیاهان از درون زمین سر بر می‌آورند؛ اما رجع آسمان و صدع زمین گونه‌های بسیار دیگری نیز دارد که برخی از آنها با علم و تجربه برای بشر معلوم گردیده و برخی دیگر نیز در آینده معلوم خواهد شد. امروزه معلوم شده امواج رادیویی که در فضا پراکنده می‌شود، پس از رسیدن به نقطه‌ای خاص بار دیگر به زمین بازمی‌گردد و ما آنها را می‌شنویم و احساس می‌کنیم و اگر چنین نبود، آن امواج از دسترس احساس ما بیرون می‌رفت و ما هیچ‌گونه ادراکی از آنها نمی‌داشتیم. امروزه برای بشر معلوم شده است که از زمین علاوه بر گیاهان، گاز، نفت، آب‌های طبی و... خارج می‌شود[۴].
  3. قرآن کریم از توسعه آسمان توسط خداوند گزارش داده است: وَالسَّمَاء بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ[۵]. توسعه فضا حقیقتی است که بشر در پرتو علم و دانش جدید به آن دست یافته است[۶].
  4. قرآن کریم از برافراشتگی آسمان‌ها بدون ستونی دیده شدنی توسط خداوند خبر داده است: رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا[۷] در روایتی از امام رضا(ع) نقل شده که فرمود: آنجا ستونی هست، ولی شما آن را نمی‌بینید: «ثمَّ عَمَد ولکن لا ترونها»[۸]. علم جدید قانون جاذبه عمومی را کشف کرده است که نظام سیارات بر اساس آن استوار گردیده است[۹].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

منابع

پانویس

  1. «و هر چیز زنده‌ای را از آب پدید آوردیم»؛ سوره انبیاء، آیه۳۰.
  2. علامه طباطبایی، المیزان، ج۱۴، ص۳۰۵؛ سید قطب، فی ظلال القرآن، ج۵، ص۵۳۱؛ محمد هادی معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج۶، ص۳۰-۴۳.
  3. «و سوگند به آسمان باران‌زا * و به زمین برشکافته (از گیاه)»؛ طارق: ۱۱ و ۱۲.
  4. محمد هادی معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج۶، ص۱۰۷-۱۰۸.
  5. «آسمان را با قدرت آفریدیم و توسعه‌دهنده آن هستیم»؛ ذاریات: ۴۷.
  6. پی‌یر روسو، تاریخ علوم، ص۸۶۲-۸۶۸؛ محمدهادی معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج۶، ص۱۱۱-۱۱۲.
  7. «آسمان‌ها را بدون ستونی که آن را ببینید، برافراشته است». رعد: ۲.
  8. علی‌بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج۲، ص۳۲۸.
  9. ربانی گلپایگانی، علی ربانی، وحی نبوی؛ ص۲۱۲ و ۲۱۴.