نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط HeydariBot(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۱۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
پیامبر و امامِ هر زمانی باید اعلم مردم آن زمان باشد هم در دین و هم در علوم دیگر و هیچ گونه جهلی نباید داشته باشد، زیرا ایشان برای هدایت مردم و بیان مصالح دنیوی و اخروی مردم هستند، لذاست که در برخی از روایات [۱] اشاره به افزایش پذیری علم امامان (ع) شده است به گونه ایی که حتی فرمودهاند اگر این افزایش علم نباشد، علم ما تمام میشود[۲].
با توجه به آیۀ ﴿رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا﴾[۳]. [۴] و روایات متعددی که در باب افزایش علممعصوم وجود دارد، استفاده میشود، علم پیامبر اکرم (ص) و امامان به منبعی اتصال دارد که پیوسته در حال ازدیاد است،[۵] علوم الهی به تدریج در طول زندگیشان به آنان عطا میشده است،[۶] و حتی این ازدیاد در عالم آخرت هم برای آنها محفوظ است،[۷] بنابراین علوم آنان که شامل علوم غیبی نیز میشود را میتوان افزایشپذیر دانست، زیرا اگر علوم آنان تام و بینقص میبود، فراگیری دانش به شیوههای مختلف مثل الهام، شهود و ... معنایی نداشت و تکرار علوم پیشین میبود؛ درحالی که این موارد شیوههای انتقال علوم الهی به آنان است.[۸] هر علمی که به امامان (ع) افاضه شود ابتدا به پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین (ع) اعطا میشود، سپس به هر یک از امامان بعدی.[۹] این افزایش پذیری به اندازهای مهم است که امامان (ع) به اصحابشان فرمودهاند، اگر این افزایش نباشد علم ایشان پایان مییابد.[۱۰] حال این افزایش علم گاهی در شبهای جمعه است،[۱۱] گاهی در شب قدر و یا در طول ایام سال.[۱۲] البته باید دانست علوم آنان دفعی است، گرچه معلوم تدریجی باشد یعنی علم به معلومِ تدریجی دارند، نه اینکه خود علم هم تدریجی باشد.[۱۳] علامۀ مجلسی در کتاب مرآة العقول دربارۀ افزایش علم امامان (ع) مینویسد:[۱۴] "آنچه از اخبار زیاد به دست میآید این است که ائمه (ع) در همه عوالم و نشأت، یعنی قبل از حلول ارواح در بدنهای مقدسشان و بعد از حلول در آن و بعد از مفارفت از آن و عروج به عالم قدس و طهارت، دارای پیشرفت و صعود در معارف الهیه و درجات کمال هستند و پیوسته در حال عروج به قرب و وصال بودهاند و در دریای انوار معرفت غوص مینمودهاند. زیرا در مدارج شناخت و معرفت خداوندی و حب و قرب او غایت و نهایتی وجود ندارد و بین درجه عبودیت و ربوبیت منازل زیاد و بیشماری است، بنابراین آنچه امام در اوائل امامت خود از امام سابق گرفته تنها اکتفا به آن نمیکند و در آن مرتبه نمیماند، بلکه پیوسته اسباب قرب و پیشرفت برای او حاصل میشود. چگونه به این صورت نباشد در حالی که این گونه تحصیل مدارج برای دیگران هست. و آن بزرگواران با آن استعداد، قابلیت بیشتری دارند".[۱۵]
رابطۀ افزایش پذیری علم امام با شأنی بودن آن
باید دانست افزایش پذیر دانستن علم امام با اعتقاد به شأنی بودن آن تلازم دارد، زیرا معنای افزایشپذیری این است که امام، برخی از علوم را به طور کامل نداشته و در زمانهای مختلف بر علوم او افزوده میشود. این معنا در شأنی بودن علم امام نیز لحاظ شده است؛ یعنی امام، بالفعل برخی از علوم را ندارد؛ اما توان آن را دارد که در مواقع خاص آن را دریافت کند. بنابراین، کسی که علم امام را افزایشپذیر میداند، به شأنی بودن و عدم فعلیت بخشی از علم امام نیز اعتراف کرده است.[۱۶]
بر طبق روایات، امام (ع) «عَالِمٌ بِمَا كَانَ وَ مَا يَكُون»[۱۷] است، یعنی امام به آنچه که بوده و خواهد آمد، علم دارد و اصل این مطلب یقینی است که پیامبر و امام باید علم کامل داشته باشند،[۱۸] اما در روایات دیگری نیز آمده که بر علم امام افزوده میشود، در روایاتی[۱۹] اشاره شده در هر شب جمعه بر علم امام افزوده میشود[۲۰] و یا اینکه گفته شده فرشتگان در شب قدر مقدرات عالم را به امام ارائه میکنند، آیا این روایات با همدیگر تناقض ندارند؟ و به عبارتی دیگر اگر امام (ع) علم غیب به همه چیز دارد، افزوده شدن علم ایشان به چه معناست؟[۲۱]
در این رابطه چندین نکته گفته شده است که به برخی از آنها اشاره میشود:
منظور از علم تام امام، علم نسبت به مخلوقات است و منظور از افزایش علم در شبهای جمعه یا قدر یا در طول سال، مربوط به علم ایشان به خداوند است؛ زیرا ذات خدا نامحدود است و معرفت به او پایان ندارد، لذا در هر شب جمعه روح امامان (ع) به طواف عرش الهی میرود و در آنجا علمشان به ذات خدا افزوده میگردد.[۲۲]
علم تام امام بدان معنا نیست که علمشان مانند علم خداوند قابل زیاد شدن نیست یعنی علم غیبشان استقلالی نیست و اگر به علمشان اضافه نشود، تمام میشود، آنها باید علم خودشان را به همۀ مردم یا به خواص مردم برسانند، در این صورت مانند سایرین میشوند، از این رو لازم است که هر لحظه علم آنها بیشتر بشود تا مقام بالاترِ آنها محفوظ بماند؛ و در برابر مشکلات جدید و سؤالهای تازه درمانده نگردند.[۲۳]
خداوند دارای علمهای مخصوصی است که دیگران حتی امامان (ع) را به آن راهی نیست؛ منتها ایشان به خزینه علم الهی راه دارند: "خُزَّانُ عِلْمِ اللَّه"[۲۴] ـ مَعَادِنُ وَحْيِ اللَّه"[۲۵] لذا هرگاه اراده کنند و خداوند بخواهد از علم الهی بهرهمند میگردند و عالم میشوند.[۲۶]
دیدگاه دیگر مبتنی بر تام نبودن علم معصوم
البته در این میان برخی نظر دیگری دارند مبنی بر اینکه برخی از آیات قرآن، مانند داستان فریب خوردن حضرت آدم در برابر وسوسه شیطان که نتیجه ندانستن دروغ بودن قسم و سخنان شیطان بوده است[۲۷] و یا داستان حضرت زکریا که هرگاه به محل عبارت حضرت مریم وارد میشد غذایی نزد او میدید، یک بار از او پرسید: ای مریم! این را از کجا آوردهای؟! مریم پاسخ داد: این از جانب خداوند است. "خداوند به هرکس بخواهد، بیحساب روزی میدهد،[۲۸] پرسش حضرت زکریا نشانه این است که آن حضرت راز وجود آن غذاها را نمیدانست؛ به خوبی نشان میدهند علوم پیامبران الهی و حتی پیامبر اکرم (ص) تام و کامل نبود و به مرور بر دانش ایشان افزوده میشد. این تکامل و افزایشپذیری علمی در طول دوران پیامبری آنان ادامه داشته است. بنابراین نمیتوان گفت علوم آنان از ابتدای تولد یا آغاز نبوتشان کامل و تام بوده است؛ بلکه ایشان در طول دوران نبوت خود، معارف بسیاری را فراگرفتهاند. حتی دلیلی نیست علوم آنان در پایان دوران نبوت ایشان کامل شده باشد؛ بلکه ممکن است از برتری برخی پیامبران بر برخی دیگر، تفاوت در مراتب علمی آنان، حتی در پایان دوران نبوت شان، برداشت شود.[۲۹]
در این صورت افزایش پذیر دانستن علم امام با اعتقاد به شأنی بودن آن تلازم دارد، زیرا معنای افزایشپذیری این است که امام، برخی از علوم را به طور کامل نداشته و در زمانهای مختلف بر علوم او افزوده میشود. این معنا در شأنی بودن علم امام نیز لحاظ شده است؛ یعنی امام، بالفعل برخی از علوم را ندارد؛ اما توان آن را دارد که در مواقع خاص آن را دریافت کند. بنابراین، کسی که علم امام را افزایشپذیر میداند، به شأنی بودن و عدم فعلیت بخشی از علم امام نیز اعتراف کرده است.[۳۰]
اما در مورد روایاتی که اشاره به افزایش پذیری علم امام دارند باید گفت: در کتاب کافی بابی تحت عنوان: «لولا أنّ الائمه یزدادون لفقد ما عندهم» وجود داردکه روایات آن اشاره به افزایش علم امامان دارد،[۳۱] برخی از این روایات عبارتند از:
زراره میگوید از امام باقر (ع) شنیدم میفرمودند:[۳۲] «اگر بر علوم ما اضافه نمیشد تمام میگشت.» زراره گفت: "بر علوم شما چیزی اضافه میشود که رسول خدا (ص) آن را نمیدانسته؟" فرمودند: «اگر بخواهد چیز تازهای بر علوم ما اضافه شود، اولاً بر رسول خدا (ص) عرضه میشود، سپس بر امامان (ع) یکی پس از دیگری، تا به ما منتهی شود.»[۳۳]
امام صادق (ع) میفرماید:[۳۴] «هیچ شب جمعهای نیست مگر اینکه برای اولیاء الهی در آن سروری است، راوی گوید: عرض کردم: فدایت شوم، آن سرور چگونه است؟ حضرت فرمود: هنگامی که شب جمعه میشود رسول خدا (ص) و ائمه (ع) عرش را درک میکنند و من هم با ایشان همراه هستم، پس جز با علمِ استفاده شده برنمیگردم و اگر اینطور نبود حتماً آنچه نزد من بود تمام میشد.[۳۵]
امام صادق (ع) به ابی یحیی صنعانی فرمود:[۳۶] «ای ابایحیی برای ما در شبهای جمعه شأنی است از شئون؛ در این شبها ارواح انبیای گذشته و ارواح اوصیای گذشته و روح امامی که زنده است را به آسمان برند تا به دور عرش خداوند هفت دور طواف کنند و نزد هر کدام از ستونهای عرش دو رکعت نماز بخوانند و سپس آنها را به بدنهای خود برگردانند، آن گاه انبیا و اوصیا لبالب از شادی شوند و امامی که در میان شما است، انبوه فراوانی در دانش او افزوده شود.»[۳۷] و روایات دیگر[۳۸]
نتیجه گیری
در مجموع آنچه از برخی روایات در باب افزایش علوم امامان (ع) بر میآید، باید گفت:
علوم امامان (ع) و حتی خود پیامبر اکرم (ص)، ذاتی و مطلق نیست؛ بلکه به اذن الهی و از خزاین غیب به آنها افاضه میگردد و علم ذاتی مطلق، اختصاص به خداوند دارد.
افزایش علوم انسان کامل، نه تنها دلیل بر نقص و کاستی او نیست، بلکه نشانۀ تکامل روزافزون او است؛ زیرا بر اساس مبانی عرفانی، انسان تنها موجودی است که به اصطلاح توقف ندارد و ظرفیت وجودی او به گونهای است که تا بتواند، رشد و تکامل و علم او افزایش مییابد و انسان کامل در این معنا سزاوارتر از همه است. از این رو، پیوسته علم و کمالات او روزافزون است.
از آن جا که علم و معرفت الهی و حقایق توحیدی پایانناپذیر و بینهایت است، انسان کامل هر اندازه کامل باشد، باز هم نسبت به وجود و کمالات وجودی بینهایت خداوند، کامل نیست، از این رو، میتواند پیوسته در حال تکامل و درک بیشتر از حقایق الهی باشد.
لذا افزایش علم ائمه و از جمله علم غیب آنها نه تنها کاستی محسوب نمیشود، بلکه دلیل بر گستردگی کمالات وجودی آنان است.[۳۹]