خطبه ۱۸۲ نهج البلاغه
این مدخل وابسته به نهج البلاغه و تحت نگارش، توسعه یا بازبینی قرار دارد. |
== مقدمه ==
- خطبه ۱۸۲ شامل مفاهیمی چند از معارف الهی است. امام (ع) در فرازی از این خطبه با اشاره به ثبت و ضبط کردار مردمان نزد خداوند و احاطه کامل پروردگار بر عمل بندگان، مردمان را بهسوی مرگآگاهی هدایت میکند تا پیش از فرارسیدن مرگ، فرصت توبه را از دست ندهند. امام مردمان را مانند کسی به تصویر میکشد که بار سفر بسته و در آستانه ترک مسافرخانهای است که البته خانه او نیست. او باید برای سفر خویش زاد و توشهای فراهم آورد و خود را برای کوچیدن آماده سازد. امام بر آرزوهای دراز و دامنگیر انسانها اشاره دارد که موجب تأخیر در استفاده از فرصت توبه میشود و ممکن است در این حین مرگ گریبان انسان را بگیرد و تمام فرصتهای انسان تمام شود.
منابع خطبه
- پیش از رضی، متن خطبه در نسخهای یافت نشده است، اما مفاهیم والای خطبه و همبستگی سبک عبارات خطبه با کلام امام و نیز موثق بودن شریف رضی در نقل روایت، جای شبههای در انتساب این خطبه به امام باقی نمیگذارد.
مطالب مهم خطبه
- ستایش و توصیف خداوند؛
- بیان توحید؛
- توصیف قرآن؛
- سفارش به رعایت حدود الهی و تقواپیشگی؛
- تأکید بر مرگآگاهی و آماده شدن برای سفر آخرت؛
- تأکید بر عملگرایی و آزمایش الهی؛
- انذار مردمان از عذاب الهی.
فرازی از خطبه
- و بدانید که با این پوست نازک، شکیبایی بر آتش نیست، پس بر خویشتن رحمت آورید. همانا که نفوس خویش را در مصیبتهای دنیا آزمودهاید. آیا بیتابی یکی از خودتان را دیدهاید، وقتی خاری بر او میخلد و از لغزیدنی که بدنش را خونآلود سازد و ریگی داغ که او را بسوزاند. پس حال چگونه است وقتی کسی میان دو تاوه آتش باشد و همخوابه سنگ سوزان و همنشین دیو سرکش. آیا میآنید مالک دوزخ که موکل بر آتش است وقتی از آتش خشم گیرد، از خشم او قسمتی از آتش قسمت دیگر را فرو میکوبد و هنگامیکه آتش را زجر دهد شراره آن بین درهای دوزخ به نالش درآید و برجهد.
- ای پیر کهنسال که پیری و سستی در دامنت آویخته است، چونی، وقتی که طوقههای آتش به استخوانهای گردنت پیوست و غل و زنجیر که دو دست را به گردن میپیوندد در گوشت بدنت فرو رفت چندان که گوشت بازوها را بخورد. پس ای گروه بندگان، خدا [و باز هم] خدا [را در نظر داشته باشید] حالی که سلامتید در تندرستی پیش از رنجوری و در فراخی پیش از تنگی. بکوشید تا پیش از آنکه گروگانها بسته شوند، گردنهای خود را آزاد کنید. خواب را از چشم برانید، شکمها را لاغر سازید، قدمهای خود را به کار گیرید، مال خود را انفاق کنید و از آسایش کالبدهای خود برای آخرت مایه بگذارید تا با آن به نفس خود بخشندگی داشته باشید و با این بخشندگی از آن بخل مورزید. همانا که خدای سبحان در کلام بزرگوار خود فرماید: "اگر خدا را یاری دهید، شما را یاری دهد و قدمهای شما را استوار گرداند." نیز فرماید: "کیست که خدا را قرض نیکو دهد، پس ثواب آن را برای او زیاده گرداند و مر او را مزدی با کرامت باشد." پس حضرت باری از روی خواری از شما یاری نخواست، چه، لشکرهای آسمانها و زمین او را راست و از سر کمی و دشواری از شما قرض نطلبید. از شما یاری خواست، حالیکه سپاهیان آسمانها و زمین مر اوراست و اوست چیره و توانا و کاراستوار. از شما قرض طلبید، حالیکه گنجینههای آسمانها و زمین مر اوراست و اوست بینیاز و ستوده. همانا اراده فرمود تا آزمایش کند که کردار کدامیک از شما نیکوتر است. پس به عملهای شایسته خود شتاب کنید تا در سرای خدا با همسایگان خدا باشید[۱].
منابع
پانویس
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 356-357.