طور در قرآن
جغرافیای طور، در سُور مبارکه قرآن مجید
- ﴿وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ...﴾[۱].
- ﴿وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا...﴾[۲].
- ﴿وَرَفَعْنَا فَوْقَهُمُ الطُّورَ...﴾[۳].
- ﴿وَنَادَيْنَاهُ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ...﴾[۴].
- ﴿...وَوَاعَدْنَاكُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَيْمَنَ...﴾[۵].
- ﴿وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْنَاءَ...﴾[۶].
- ﴿...آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ...﴾[۷].
- ﴿وَمَا كُنْتَ بِجَانِبِ الطُّورِ﴾[۸].
- ﴿وَالطُّورِ...﴾[۹].
- ﴿وَطُورِ سِينِينَ...﴾[۱۰].
همان گونه که در متن آیات فوق ملاحظه میشود؛ واژه طور ده بار ذکر شده، که هشت بار آن به صورت معرفه و دو بار دیگر، به صورت مضاف، به کلمه سینا و سینین بیان گردیده است و در تمام موارد یاد شده؛ غرض طور سینای موسی عمران(ع) است. این کوه معروف در تاریخ انبیا؛ به ویژه در نبوت حضرت موسی کلیم الله بسیار خاطره انگیز است و مکانی است که بنا به روایات دینی؛ خداوند در آن مکان مقدس، با موسی(ع) سخن گفت. ما ابتدا در این مقوله، به منظور آشنایی خوانندگان گرامی؛ به بعضی از حوادثی، که در آن کوه رخ داده اشاره مینماییم و سپس به بحث اصلی خود که جغرافیای اماکن است بر میگردیم.[۱۱]
حادثه اول
با توجه به ترجمه آیات ۶۳ و ۹۳ سوره مبارکه بقره، این گونه درک میشوم؛ که کوه طور، بر فراز سر قوم یهود قرار گرفت و این حادثه، زمانی اتفاق افتاده که از آنان قول و میثاقی گرفته شده بود، که در آیات فوق، باران اشاره رفته است، اما آن عهد و پیمان، در آیات مسکوت است؛ لذا با استفاده از نظر مفسران، میتوان به این حادثه عجیب پی برد. درباره چگونگی این رخداد شگفتانگیز؛ در تفسیر نمونه به نقل از مرحوم طبرسی و او از قول ابن زید چنین آورده است: «هنگامی که موسی(ع) از کوه بازگشت و تورات را با خود آورد؛ به قوم خویش اعلام کرد، کتاب آسمانی آوردهام که حاوی دستورات دینی و حلال و حرام است، دستوراتی که خداوند برنامه کار شما قرار داده، آن را بگیرید و به احکام آن عمل کنید. یهود، به بهانه این که تکالیف مشکلی برای آنان آورده، بنای نافرمانی و سرکشی گذاشتند، خدا هم فرشتگان را مأمور کرد: تا قطعه عظیمی از کوه را [به عنوان یک معجزه و دلیل] بالای سر آنها قرار دهند»[۱۲].[۱۳]
حادثه دوم، در کوه طور
دومین حادثهای، که در طور اتفاق افتاد، زمانی بود که حضرت موسی(ع) با همسر باردارش، از والدین زنش ۔ حضرت شعیب(ع) - خداحافظی نمود و از سرزمین مدین، به طرف مصر حرکت کرد، در این موقع: «به همسرش درد وضع حمل دست داد و گرفتار سرمای شدیدی شد و به دنبال شعله آتشی، در حرکت بود ناگهان برقی از دور درخشید و ندایی برخاست و به موسی(ع) فرمان رسالت داده شد و این بزرگترین افتخار و شیرینترین لحظه عمر او بود»[۱۴].[۱۵]
حادثه سوم، در طور
سومین حادثهای که در کوه طور اتفاق افتاد، موضوع آرامیدن قوم یهود، پس از نجات از چنگال فرعونیان است و مدلول آیه ۸۰ سوره طه، اشاره به جریان رفتن حضرت موسی(ع) به اتفاق جمعی از بنی اسرائیل، به میعادگاه طور است؛ در همین میعادگاه بود که خداوند الواح تورات را بر موسی(ع) نازل کرد و با او سخن گفت و جلوه خاص پروردگار را همگان مشاهده کردند»[۱۶].[۱۷]
چهارم، طبیعت زیبای طور
در سوره مبارکه مؤمنان در آیه ۲۰ اشاره به طور سینا شده است؛ یعنی کوهی که در شبه جزیره سینا واقع است و دارای منظره بسیار زیبای طبیعی است که پوشیده از انواع درختان سرسبز به ویژه درخت پربرکت زیتون است، که میوه و روغن آن، سرشار از مواد غذایی مفید برای تغذیه نوع بشر است و آن درختی است، که خداوند بدان قسم یاد کرده است: ﴿وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ﴾[۱۸]. با توجه به آنچه گذشت، به اهمیت کوه طور در تاریخ طبیعت پی میبریم و از آنجا که این مکان جغرافیایی، یادآور مسئله مهم نبوت یکی از پیامبران اولوالعزم الهی است، شایسته است که قاری قرآن با جغرافیای آن بیشتر آشنا گردد.[۱۹]
جغرافیای طور
لفظ طور، به معنی کوه است و طود بر وزن گود کوه بزرگ... [را گویند][۲۰]. مرحوم زین العابدین رهنما، در جلد چهارم ترجمه قرآن مجید[۲۱]، مینویسد: «طور سینین، کوهی است که موسی(ع)، بر آن با خدا گفتوگو کرد و معنای سینین، سینا بوده است.»... به هر حال طور سینا سلسله جبالی است، به طول دو میل و به عرض ثلث میل، که در میان شبه جزیره سینا واقع است و در مجاورت این کوه وادی مقدس یا وادی طوی قرار دارد. کوه سینا، کوهی است که خداوند، بر فراز آن بر موسی(ع) تجلی کرد... در تعیین محل کوه سینا، که راهبان آن را حوریب مینامند؛ میان علما اختلاف است: بعضی پنداشتهاند حوریب نام سلسله جبال و سینا نام قلهای از آن سلسله است: به عقیده بعضی کوه موسی(ع) در میان سلسله جبال سینا واقع و در کمر آن قله سینا یا حوریب که عرب آن را رأس الصفصافه مینامند، قرار دارد و این قله از شمال مشرف به سهل الراحه است و بنی اسرائیل در سهل الراحه اردو میزدهاند.
بعضی دیگر کوه سینا را بر قلهای جنوبی تطبیق میکنند و در مجاورت این قله، نیز جلگه وسیعی، که بتواند اردوگاه اسرائیلیان باشد وجود دارد. «لیسبوس»، کوه سینا را بر کوه سریال که از جبال منفرد شبه جزیره سینا است؛ تطبیق کرده است... لکن از قدیم سلسله جبالی که از جنوب شرقی به شمال غربی شبه جزیره کشیده شده مورد توجه واقع شده. معابدی از قدیم در دامنه، یا پای این کوه بنا کرده بودند. بعد از میلاد هم این کوه مورد نظر بوده چنان که «ژوستینین» صومعهای به نام سن کاترین در دامنه آن بنا کرده و این صومعه تا دوره مغول هم باقی بوده و اسقفهای آن صومعه؛ نامهای منسوب به حضرت محمد(ص) در دست داشتند که به موجب آن ذمی شمرده میشدند و جان و مال ایشان محفوظ بود. در سال ۵۰۰ هجری ابوعلی منصور نوشیکین به امر خلیفه عباسی، در این حدود مسجدی، به نام مسجد دارالعلا ساخته و مسجد الیاس، نیز در پای همین سلسله بنا شده است»[۲۲].[۲۳]
وادی الایمن
﴿فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِيَ مِنْ شَاطِئِ الْوَادِ الْأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ يَا مُوسَى إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ﴾[۲۴]. این گفته برخی نویسندگان را که زیر عنوان آتش وادی ایمن در کتاب تاریخ انبیاء آمده است را مختصراً بخوانید: «در حین عزیمت موسی از مدین به مصر با صفورا شب جمعهای بود به وادی ایمن رسیدند. آنجا از قضا آن شب هم هوا سرد بود و بادهای زنندهای میآمد و باران به شدت میبارید. از سردی هوا سخت به ستوه آمدند ناگاه موسی به طرف کوه سینا نظر کرد دید آنجا آتش افروخته شد. به مدت کوتاهی رسید. دید آتش از شاخههای درخت افروخته شد و آن آتش هیچ دود و دم ندارد. تعجب کرده مات ایستاد ناگهان خطاب رسید به موسی، موسی گفت: لبیک. چه کسی هستی که مرا میخوانی و تو را نمیبینم. خطاب از مصدر جلال شد ﴿إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى﴾[۲۵][۲۶].
با این گفته کوتاه مشخص شد که حضرت موسی از مدین به مصر میرفته که به وادی ایمن میرسد. وادی ایمن همان جای است که وادی مقدس و طوی هم نامیده شده است. این نامگذاری علاوه بر قرآن در کتاب مقدس نیز به چشم میخورد. اما قصد ما در این مبحث تنها بیان گفتاری است در خصوص وادی ایمن. در سفر خروج[۲۷] آمده است: چون موسی شبانی میکرد گله را بدان طرف صحرا راند و به حوریب که جبل الله باشد آمد و فرشته خداوند در شعله آتش از میان بوته بر وی ظاهر شد و چون نگریست دید آن بوته به آتش مشتعل است اما سوخته نمیشد». چون خداوند دید که برای دیدن آن منظر بدان سو مایل میشود از میان بوته به وی ندا در داد و گفت: «ای موسی؟ ای موسی؟» گفت: لبیک. گفت بدینجا میا، نعلین از پای بیرون کن؛ زیرا مکانی که در آن ایستادهای زمین مقدسی است و گفت: من هستم، خدای پدرانت میبینید که روایت تورات بسیار شبیه روایت قرآن است. اما کوه حوریب کجاست که موسی در آن شعله آتش را دید؟[۲۸]
کوه حوریب
کوهی است که در شبه جزیره سینا که آن را «کوه سینا» نیز گویند. به روایت کتاب مقدس یهوه پروردگار، در آنجا بر موسی تجلی کرد و «الیا» نیز از آنجا وحی دریافت کرد[۲۹]. تلفظ یونانی این واژه «سینا» است[۳۰]. واژه عبری که اغلب برای اشاره به سینا به کار میرود، «حوریب» (Horeb) است[۳۱] و[۳۲].[۳۳]
مدین
گفته تفسیر نمونه: مدین از شهرهای شام بود و مردمی تجارت پیشه و مرفه داشت که در میان آنها بت پرستی نیز تقلب و کم فروشی در معامله رایج بود... مدین در اصل نام یکی از فرزندان ابراهیم خلیل بود و چون فرزندان و نوادههای او در جایی بر سر راه شام سکونت اختیار کردند این سرزمین مدین نام گرفت[۳۴].
گفته برخی نویسندگان: مدین مدیان، همان شهر «سدوم» است[۳۵]. به گفته برخی نویسندگان: مردم مدین، در کار کیل و وزن کم فروش بودند. مدین تجارتگاه غریبان بود و عربان در آنجا سکههای قلب میساختند و به بهای ارزان میفروختند. بر اهل مدین، گرمای سوزان و تب چیره شد و در روزگار شعیب، سنگباران شدند[۳۶]. شعیب پیامبر، از مردم مدین بود[۳۷].[۳۸]
محل جغرافیایی وادی ایمن
در متن زیر نویسنده تاریخ جامع ادیان؛ ضمن آوردن روایات گوناگون در محل واقعی محل وادی ایمن و طور سینا تردید کرده است: «بزرگترین عملی که موسی در کار رسالت و هنگام پیشوایی قوم خود به جا آورد در مصر نبود، بلکه در دامنه کوهی بود که در بعضی روایات غالباً نام طور سینا نام برده شده و در بعضی دیگر به نام جبل حوریب مذکور است و محل واقعی آن جبل هنوز مورد تردید میباشد. بر حسب بعضی روایات، این کوه در شبه جزیره سینا واقع بوده، لیکن بسیاری از محققان اخیر محل آن را نزدیک دهنه خلیج عقبه میدانند. بعضی دیگر آن را در ناحیه قادش، بارنی به مسافت قلیلی در جنوب بحر المیت تشخیص دادهاند»[۳۹]. «وجه تسمیه ایمن = راست نامیدن این وادی این است که چون از مدین به طرف مصر آیند، این دره در طرف راست کوه سینا واقع است»[۴۰]. در یک جمعبندی از مجموع سطور بالا به این نتیجه میرسیم که وادی ایمن که نام دیگرش «حوریب» است در طرف راست کوه سینا هنگام عزیمت از مدین به مصر واقع است.[۴۱]
منابع
پانویس
- ↑ «و (یاد کنید) آنگاه را که از شما پیمان گرفتیم و (کوه) طور را بر فراز (سر) تان برافراختیم. (و گفتیم) آنچه به شما دادیم با توانمندی بگیرید و از آنچه در آن است یاد کنید، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۶۳.
- ↑ «و (یاد کنید) آنگاه را که از شما پیمان گرفتیم و (کوه) طور را بر فراز (سر) تان برافراختیم. (و گفتیم) آنچه به شما دادیم با توانمندی بگیرید و از آنچه در آن است یاد کنید، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۶۳.
- ↑ «و «طور» را بر فراز سرشان برای (گرفتن) پیمانشان برافراشتیم و به آنان گفتیم که از این در، با فروتنی در آیید و به آنها گفتیم در روز (های) شنبه (از حکم تحریم صید ماهی) تجاوز نکنید و از آنان پیمانی استوار گرفتیم» سوره نساء، آیه ۱۵۴.
- ↑ «و او را از سوی راست (کوه) طور ندا دادیم و او را رازگویان (به خویش) نزدیک کردیم» سوره مریم، آیه ۵۲.
- ↑ «ای بنی اسرائیل! ما شما را از دشمنتان رهایی بخشیدیم و با شما در سوی راست (کوه) طور وعده نهادیم و برای شما ترنجبین و بلدرچین فرو فرستادیم» سوره طه، آیه ۸۰.
- ↑ «و نیز درختی را که از طور سینا بیرون میآید که (دانه) روغنی و نانخورشی برای خورندگان میرویاند» سوره مؤمنون، آیه ۲۰.
- ↑ «پس چون موسی زمان (قرارداد) را به سر آورد و خانوادهاش را (با خود) برد از سوی طور آتشی دید، به خانوادهاش گفت: (اینجا) بمانید! من آتش دیدم شاید از آن برایتان خبری یا فروزهای از آتش بیاورم باشد که گرم شوید» سوره قصص، آیه ۲۹.
- ↑ «و آنگاه که ندا سر دادیم تو در سوی (غربی) طور نبودی ولی (این وحی) بخشایشی از پروردگار توست تا به گروهی که پیش از تو بیمدهندهای برای آنان نیامده است بیم دهی، باشد که پند گیرند» سوره قصص، آیه ۴۶.
- ↑ «سوگند به طور،» سوره طور، آیه ۱.
- ↑ «و به کوه سینا،» سوره تین، آیه ۲.
- ↑ عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۳۴۷.
- ↑ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱، ص۲۹۳.
- ↑ عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۳۴۹.
- ↑ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱، ص۲۹۳.
- ↑ عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۳۴۹.
- ↑ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۲۶۰.
- ↑ عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۳۴۹.
- ↑ «سوگند به انجیر و زیتون،» سوره تین، آیه ۱.
- ↑ عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۳۵۰.
- ↑ محمد تقی، شریعتی تفسیر نوین، ص۲۴۰.
- ↑ ترجمه قرآن مجید، ص۵۷۱.
- ↑ محمد خزائلی اعلام قرآن، ص۴۰۲.
- ↑ عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۳۵۰.
- ↑ «چون به آن (آتش) رسید از کناره راست آن درّه در آن پاره زمین خجسته، از آن درخت بانگ برآمد که: ای موسی! منم، خداوند پروردگار جهانیان» سوره قصص، آیه ۳۰.
- ↑ «بیگمان این منم پروردگار تو، پایپوشهای خویش را درآور که تو در سرزمین مقدس «طوی» یی» سوره طه، آیه ۱۲.
- ↑ ر.ک: تاریخ انبیاء، عماد زاده، ص۵۳۳.
- ↑ سفر خروج: ۳. ۲-۱۲.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۸۰۲.
- ↑ تاریخ انبیاء، عزیزالله کاسب، ص۶۱۱.
- ↑ المال ۷: ۳۰ و ۳۸.
- ↑ خروج ۱:۳.
- ↑ دایرة المعارف کتاب مقدس، ص۷۹۹.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۸۰۴.
- ↑ برگزیده تفسیر نمونه، ج۲، ص۱۴.
- ↑ عزیزالله کاسب، قرآن کریم، ۱۵: ۷۹.
- ↑ مقدسی، آفرینش و تاریخ، ج۳، ص۶۲ تا ۶۴.
- ↑ قرآن کریم، ۷: ۸۵.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۸۰۴.
- ↑ تاریخ جامع ادیان، ص۴۹۴.
- ↑ دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ص۲۲۹۳؛ اعلام قرآن، محمد رسول کیانی، ص۷۶؛ و ر.ک: المیزان ج۱۶، ص۴۶؛ اطلاعات قرآنی، ص۵۶۰.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۸۰۵.