اسباط

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۴ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۱۹ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

اسباط جمع سبط به معنای نوادگان و نسل یک شخص است. برخی اسباط را انبیای بنی اسراییل، برخی فرزندان حضرت یعقوب و برخی هم نسل و ذریه برخی از انبیاء می‌دانند.

مقدمه

اسباط، جمع سبط، به معنای نوادگان و نسل یک شخص است[۱]. یکی از استعمال‌های شایع سبط، استعمال آن به معنای قبیله است که البته برای قبایل خاصی (قبایل بنی اسرائیل و برای متمایز شدن آنها از قبایل عرب) به کار می‌‌رفته است[۲]. برخی اصل این واژه را عبری و با تلفظ شبط دانسته‌اند[۳] که معنای آن عصا یا جماعتی است که شخصی با عصا آنها را رهبری می‌‌کند[۴].

واژه اسباط در ۵ آیه قرآن و به دو گونه وارد شده است: به صورت نکره برای تقسیم‌بندی دوازده گانه بنی‌اسرائیل پس از خروج از مصر[۵] و با ال تعریف در ردیف اسامی تعدادی از پیامبران[۶].

اطلاعاتی که می‌‌توان از ظاهر آیات قرآن راجع به اسباط کسب کرد به قرار زیر است:

  1. به آنها وحی می‌‌شده و پیامبران و رسولان الهی بوده‌اند[۷].
  2. احکام یا تعالیمی بر آنها نازل شده که پیامبر اسلام(ص) و مسلمانان[۸] و یهود و نصارا[۹] موظّف بودند به آن ایمان آورند تا مایه هدایتشان گردد.
  3. در ردیف پیامبران بزرگی چون ابراهیم، اسماعیل، اسحاق و یعقوب(ع) یاد شده‌اند[۱۰].
  4. یهود و نصارا سعی در منتسب نمودن اسباط به کیش خود داشته‌اند[۱۱]، با اینکه از عدم صحت این ادعا آگاه بودند[۱۲].
  5. یهودی و نصرانی نبوده‌اند[۱۳].
  6. همواره نامشان به دنبال اسم یعقوب(ع) آمده است[۱۴].
  7. ذکر آنها به صورت خاص، با وجود تعبیر عام النبیّون و النبیّین مذکور در آیات، نشانه اهمیت آنهاست[۱۵].

در روایات، این واژه برای گروه‌های متعلق به دوره‌های زمانی مختلف اطلاق شده است مانند: اسباط موسی(ع)[۱۶]، اسباط یعقوب[۱۷] و اسباط عرب[۱۸].

در روایات فراوانی، امام حسن و امام حسین(ع) سبطین و سیّد الأسباط و امام علی(ع) ابوالسبطین و فرزندان حضرت فاطمه (ع) سادة الأسباط و یازده امام از نسل علی(ع) یازده سبط خوانده شده‌اند[۱۹].

مفاد روایات در مورد اسباط پیش از شریعت حضرت موسی(ع) که ظاهراً اهمیت ویژه ای داشته‌اند و به همین جهت مورد توجه قرآن نیز قرار گرفته‌اند چنین است:

  1. از نسل یعقوب(ع) بوده‌اند[۲۰].
  2. در فاصله زمانی بعد از یوسف(ع) و قبل از موسی(ع) مبعوث شده‌اند[۲۱].
  3. تعداد آنها دوازده نفر بوده است[۲۲].
  4. جایگاه امامان(ع) در نسل پیامبر اسلام(ص) با جایگاه اسباط در نسل یعقوب(ع) مقایسه شده است[۲۳].
  5. در زمره پیامبران پرآوازه قرار گرفته‌اند[۲۴].
  6. برای عالمان یهود شناخته شده بوده‌اند و آنها را تا حدّی بزرگ می‌‌دانسته‌اند که موجب افتخار حضرت یعقوب دانسته‌اند[۲۵].
  7. شایسته صلوات و درود الهی هستند[۲۶].[۲۷]

اسباط، انبیای بنی اسرائیل

علامه طباطبائی[۲۸]، اسباط را انبیای مبعوث از ذرّیه یعقوب یا قبایل بنی اسرائیل می‌‌داند[۲۹]. امّا در تفسیر آیه ۱۳۶ بقره، علی‌رغم پذیرش وحدت سیاق آن با دو آیه پیش[۳۰]، پیامبری اسباط را فقط در حدّ یک احتمال یادآور شده است[۳۱].

نزدیک به این قول، دیدگاهی است که اسباط را انبیاء و اوصیای برگزیده از میان اولاد و احفاد یعقوب در بنی اسرائیل و تا زمان حضرت موسی(ع) دانسته است[۳۲].

کسانی نیز اسباط را انبیای صغار یهود می‌‌دانند[۳۳]، بنابراین که اسباط را از انبیای الهی بدانیم درباره آنچه بر آنها نازل شده برخی گفته‌اند کتاب‌هایی بوده که اکنون محو و یا تحریف گشته و مشتمل بر دعوت به خدا، موعظه، اخلاقیات و معارف بوده است[۳۴]. علامه طباطبائی نزول کتاب آسمانی را جز در مورد پیامبرانی چون موسی و داود(ع) انکار می‌‌کند[۳۵]. برخی نیز مقصود از آن را صحفی دانسته‌اند که بر ابراهیم(ع) نازل شده است و در توجیه نسبت انزال به اسباط در قرآن، آن را همانند نسبت انزال قرآن به مسلمانان در آیه ۱۳۶سوره بقره می‌‌دانند[۳۶].[۳۷]

اسباط، دوازده پسر یعقوب(ع)

مفسّرانی که مراد قرآن از اسباط را فرزندان حضرت یعقوب دانسته‌اند بر دو دسته اند: دسته اول پیامبری آنها را نپذیرفته‌اند[۳۸] و گفته‌اند آیات اسباط هیچ ظهوری در نبوت آنها ندارد. این قول با ظاهر قرآن و روایاتی که اسباط را از زمره پیامبران می‌‌دانست ناسازگار است.

دسته دوم، فرزندان یعقوب را همگی پیامبر دانسته‌اند[۳۹] و این در حالی است که رفتار آنان با یوسف نشانه عدم عصمت و عدم استحقاق نبوت است[۴۰]؛ بلکه ادّعا شده از بین فرزندان یعقوب(ع) فقط یوسف به پیامبری رسیده است[۴۱].[۴۲]

اسباط، نسل و ذریّه بعضی از انبیاء، یا قبایل بنی اسرائیل

تعدادی از مفسران، مراد از اسباط را نسل‌های خاصی دانسته اند: برخی مطلق نسل و ذرّیه ابراهیم، اسماعیل، اسحاق و به خصوص یعقوب(ع) را مصداق اسباط دانسته‌اند[۴۳]. برخی نیز نسل یعقوب[۴۴] یا ذرّیه دوازده پسر وی[۴۵] را به عنوان اسباط تعیین کرده‌اند.

تعدادی دیگر از مفسران، اسباط را قبایل بنی اسرائیل دانسته‌اند[۴۶].[۴۷]

منابع

پانویس

  1. المفردات، ص۲۲۲، مجمع البیان، ج۴، ص۷۵۲.
  2. المعجم الوسیط، ص۴۱۴.
  3. المتوکلی، سیوطی، جلال الدین، عبدالکریم زبیدی، ص۱۲۵ـ ۱۲۷.
  4. قاموس الکتاب المقدس، ص۴۵۵.
  5. سوره اعراف، آیه ۱۶۰.
  6. سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره بقره، آیه ۱۴۰؛ سوره آل عمران، آیه ۸۴؛ سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  7. سوره نساء، آیه ۱۶۳-۱۶۵.
  8. سوره آل عمران، آیه ۸۴؛ سوره بقره، آیه ۱۳۶.
  9. سوره بقره، آیه ۱۳۷.
  10. سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره بقره، آیه ۱۴۰؛ سوره آل عمران، آیه ۸۴؛ سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  11. سوره بقره، آیه ۱۴۰.
  12. سوره بقره، آیه ۱۴۰.
  13. سوره بقره، آیه ۱۴۰.
  14. سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره بقره، آیه ۱۴۰؛ سوره آل عمران، آیه ۸۴؛ سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  15. سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره آل عمران، آیه ۸۴؛ سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  16. کفایة الأثر، ص۱۶ـ ۱۸، بحارالانوار، ج۳۶، ص۲۸۶.
  17. بحارالانوار، ج۳۶، ص۲۹۰.
  18. بحارالانوار، ج۱۵، ص۲۴۱ـ ۲۴۷.
  19. دلائل الامامة، ج۸، ص۲۵۶، روضة الواعظین، ص۱۴۳، الخرائج والجرائح، ج۲، ص۵۲۴.
  20. بحارالانوار، ج۱۰، ص۳۳، ج۱۶، ص۴۰۵، ج ۱۷، ص۲۵۱و ۲۷۸، ج۳۶، ص۳۱۲ـ ۳۱۴ و ۳۲۳ و ۳۸۸، احتجاج، ج۱، ص۲۱۴، الخرائج والجرائح، ج۲، ص۹۰۷ و کفایة الاثر، ص ۱۱۳.
  21. بحارالانوار، ج۱۱، ص۵۰ و کمال الدین، ج۱، ص۲۱۹.
  22. کفایة الاثر، ۷۹، بحارالانوار، ج۱۱، ص۵۰، ج۳۶، ص۲۸۳ و ۲۹۰ و ۳۱۲، کمال الدین، ج۱، ص۲۱۹.
  23. بحارالانوار، ج۱۰، ص۳۳، ج۱۷، ص۲۵۲و ۲۷۹، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۹۰۷ و احتجاج، ج۱، ص۲۱۴.
  24. اقبال الاعمال، ص۶۳۸ و ۶۶۰، مصباح کفعمی، ص۲۲۶.
  25. احتجاج، ج۱، ص۲۱۴.
  26. بحارالانوار، ج۹۲، ص۳۷۳، ج۱۱، ص۵۹ به نقل از دعای امّ داود، البلد الامین، ص۴۳۶.
  27. فتح‌الله‌زاده و سلیمانی بهبهانی، مقاله «اسباط»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۲۲۶-۲۳۰.
  28. ذیل آیات سوره آل عمران، آیه ۸۴ و سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  29. المیزان،ج۳، ص۳۷۰ و ج۵، ص۱۴۷.
  30. سوره آل عمران، آیه ۸۴ و سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  31. المیزان، ج۱، ص۳۱۵.
  32. اطیب البیان، ج۲، ص۲۱۴.
  33. واژه‌های دخیل، ص ۱۱۵.
  34. التحقیق، ج۵، ص۳۹.
  35. المیزان، ج۱، ص۳۱۵.
  36. روض الجنان، ج۲، ص۱۸۵، منهج الصادقین، ج۱، ص۳۲۷، تسنیم، ج۷، ص۲۲۵.
  37. فتح‌الله‌زاده و سلیمانی بهبهانی، مقاله «اسباط»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۲۲۶-۲۳۰.
  38. منهج الصادقین، ج۱، ص۳۲۷، التبیان، ج۱، ص۴۸۱، مجمع البیان، ج۱، ص۲۱۷، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۶۲، کشف الحقایق، ج۱، ص۹۲.
  39. التبیان،ج۱، ص۲۸۲، مجمع البیان، ج۱، ص۲۱۷.
  40. منهج الصادقین،ج۱، ص۳۲۷، روض الجنان و روح الجنان، ج۱، ص۳۴۴).
  41. تسنیم، ج۷، ص۲۲۵.
  42. فتح‌الله‌زاده و سلیمانی بهبهانی، مقاله «اسباط»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۲۲۶-۲۳۰.
  43. التحقیق، ج۵، ص۳۹.
  44. الصافی، ج۱، ص۱۷۵.
  45. کنزالدقایق، ج۲، ص۱۶۶.
  46. المیزان در یکی از دو قولش، ج ۱، ص۳۴۴، تسنیم، ج۷، ص۲۱۵، الکاشف، ج۱، ص۲۱۰ و مفردات، ص۳۹۴.
  47. فتح‌الله‌زاده و سلیمانی بهبهانی، مقاله «اسباط»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۲۲۶-۲۳۰.