اخلاق اجتماعی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۰۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

اخلاق اجتماعی حوزه ارزش‌ها و ضد ارزش‌های حاکم بر رابطه فرد با افراد دیگر و جامعه است. ارزش‌هایی مانند احسان، صلح و آشتی، امانتداری، انفاق، ایثار، حسن خلق، رفق و مدارا، و بسیاری دیگر از جمله مصادیق اخلاق اجتماعی به شمار می‌آیند. ارزش‌های اخلاقی در حوزه اخلاق اجتماعی عبارت‌اند از: اخوت و برادری. اسلام بر اخوت میان مسلمانان و دوستی و رفع اختلاف تأکید دارد[۱]. اتحاد و برادری موجب بهبود و استحکام روابط اجتماعی و رمز موفقیت و پیروزی جامعه در رسیدن به اهداف و غلبه بر مشکلات و سختی‌هاست. نداشتن اتحاد موجب از دست رفتن دستاوردهای ملت می‌گردد[۲].[۳]

معناشناسی

در تعاریف اجتماع گفته‌اند: "اجتماع عبارت است از گروهی از مردم که در یک منطقه خاص جغرافیایی اسکان دارند، دارای فرهنگ و شیوه زندگی مشترکی‌اند، به وحدت خاص میان خود آگاهند و به طور جمعی یک هدف را دنبال می‌کنند. نمونه‌هایی از اجتماعات عبارت‌اند از: حوزه‌های شهری، شهرها، شهرستان‌ها، محله‌ها و روستاها[۴]

مراد از اخلاق آن دسته از بایدها و نبایدهای غیر الزامی که اعم از صفات نفسانی و افعال هستند، می‌باشد. به چنین اخلاقی اگر مربوط به روابط گروهی و جمعی باشد، اخلاق اجتماعی گفته می‌شود[۵].

اخلاق اجتماعی، صفات و ملکاتی هستند که در رابطه بشر و اجتماع مطرح می‌گردد، و در صورت فرضی اگر جامعه و اجتماع در کار نباشد، آن صفات مفهومی نداشته و تحقق‌ناپذیر است؛ مانند صفات پسندیده اجتماعی سخاوت، وفای به عهد، تواضع و فروتنی و عدالت... و صفات ناپسند اجتماعی مانند، حسادت، بخل، تکبر، ظلم و...[۶].

اخلاق اجتماعی، کارهایی است که انسان در ارتباط با دیگران انجام می‌دهد و روابطی است که با دیگران برقرار می‌کند"[۷].[۸]

حسن خلق

حسن خلق از مهمترین ارزش‌های اخلاق اجتماعی است که موجب کمال ایمان و بهره‌مندی از بهشت است[۹]. بر اساس روایات حسن خلق موجب بهره‌مندی از پاداش روزه‌داران[۱۰] و آبادانی شهرها و طول عمر[۱۱] می‌گردد. جامعه‌ای که در آن حسن خلق و مکارم اخلاقی رایج است بهشتی است که انسان‌ها در آن زندگی می‌کنند، امروز گرفتاری بیشتر جوامع در نبود اخلاق نیکوست[۱۲]. قرآن کریم دلیل گرایش مسلمانان به اسلام و پیامبر (ص) را در حسن خلق و رفتار ملاطفت‌آمیز رسول خدا (ص) می‌داند[۱۳].[۱۴]

عدل و احسان

عدالت و احسان مقوله‌ای ارزشمند است و در تمامی عرصه‌های فردی و اجتماعی نقش دارد. تلاش انبیا در جهت تحقق عدالت در بُعد اجتماعی و فردی بوده است[۱۵]. تحقق چنین عدالتی بسیار دشوار است زیرا جامعه باید از لحاظ اخلاقی به کمال رسیده باشد تا بتوان عدالت کامل را در آن اجرا کرد[۱۶]. بدون چنین تحولی عدالت مورد نظر اسلام تحقق نمی‌یابد زیرا عده‌ای را که در صدد سوء استفاده از بیت‌المال هستند، ناراضی ساخته و موجبات کارشکنی آنان را فراهم می‌کند[۱۷].[۱۸]

انصاف

انصاف به این معنی است که انسان با برادر مسلمان خود آن چنان رفتار کند که دوست دارد او با وی چنان رفتاری داشته باشد[۱۹]. فرق بین عدل و انصاف نیز آن است که مراد از انصاف تقسیم مساوی بوده و بیشتر در امور حسی است؛ ولی عدالت در محسوس و غیرمحسوس است[۲۰]. حضرت علی (ع) در فرمان خود به مالک اشتر فرموده است نسبت به خدا و بندگانش انصاف را از دست مده و نسبت به اطرافیان و خانواده و زیردستانت انصاف داشته باش که اگر انصاف را پیشه خود نسازی ستم کرده‌ای[۲۱].[۲۲]

امر به معروف و نهی از منکر

این اصل تأمین کننده حضور عمومی مردم در صحنه اجتماعی، اهتمام به امور یکدیگر، احساس مسئولیت در برابر سرنوشت همدیگر و اصلاح امور اجتماعی است. جامعه اسلامی، با انجام این تکلیف زنده می‌ماند و قوام حکومت اسلامی و بقای حاکمیت اخبار نیز به آن است[۲۳]. ترویج امر به معروف و نهی از منکر در جامعه سبب می‌شود که گناه در نظر مردم همیشه گناه باشد و مفاسد اخلاقی رفتار نیک تلقی نگردد[۲۴].[۲۵]

نظم و قانونمندی

نظام اخلاق اسلامی تأکید بسیاری بر رعایت نظم و قانونمندی دارد و در حقیقت اخلاق و قانون رکن اساسی هر جامعه‌ای است و تحقق این دو تنها در سایه دین امکان‌پذیر است[۲۶]. فرمان یافتن مردم بر اطاعت اولی الامر بدان جهت است که مردم را در جهت رعایت نظم و قانون نگهدارند زیرا تجاوز از قانون موجب فساد ملت‌هاست[۲۷]. در جامعه اسلامی قانون با اخلاق و تربیت رابطه متقابل دارند. هر قانونی آثار فرهنگی، تربیتی و اخلاقی در رفتار مردم دارد بر این اساس وظیفه قانونگذار است که قوانین را به نحوی طراحی کند که روحیه نظم و قانون‌پذیری را در مردم تقویت نماید[۲۸].[۲۹]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. امام خمینی، صحیفه امام، ج۹، ص۲۷۴.
  2. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۳/۴/۱۳۶۸؛ ۱۳/۱۱/۱۳۷۷.
  3. گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی، ص ۶۴.
  4. بروس کوئن، مبانی جامعه‌شناسی، ترجمه غلامعلی توسلی و رضا فاضل، ص۳۰۳.
  5. حمیدرضا حق‌شناس، رویکرد صحیفه سجادیه به اخلاق اجتماعی، (پایان‌نامه کارشناسی ارشد رشته علوم قرآن و حدیث، دانشکده الهیات، دانشگاه قم، ۱۳۸۶)، صفحه چکیده.
  6. محمد علی جزایری، دروس اخلاق اسلامی، ص۲۳.
  7. محمد تقی مصباح یزدی، اخلاق در قرآن، ج۱، ص۱۹.
  8. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص ۲۸ ـ ۲۹.
  9. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی‌اکبر غفاری، ج۲، ص۱۰؛ امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۵۱۳.
  10. صدوق، محمد بن علی، الأمالی، ص۴۴۱.
  11. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی‌اکبر غفاری، ج۲، ص۱۰۰.
  12. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۷/۹/۱۳۷۶.
  13. سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
  14. گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی، ص ۶۴.
  15. امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۱، ص۳۸۶.
  16. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۱/۱/۱۳۷۶.
  17. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۱/۱/۱۳۷۶.
  18. گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی، ص ۶۴.
  19. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۱، ص۲۴۲.
  20. عسکری، ابوهلال حسن بن عبدالله، الفروق فی اللغة، ص۲۲۸.
  21. نهج البلاغه، نامه ۵۳ (۴۲۸).
  22. گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی، ص ۶۴.
  23. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۷/۵/۱۳۷۱؛ ۲۵/۹/۱۳۷۹.
  24. ر.ک: خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۲۵/۹/۱۳۷۹؛ امر به معروف و نهی از منکر.
  25. گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی، ص ۶۴.
  26. مطهری، مجموعه آثار، ج۳، ص۴۰۰؛ رک: امام خمینی، صحیفه امام، ج۷، ص۴۷۸-۴۷۹.
  27. امام خمینی، ولایت فقیه، ص۳۹.
  28. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۳/۴/۱۳۸۸.
  29. گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی، ص ۶۴.