مذاهب اربعه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۵ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۱۳ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مذاهب اربعه اهل سنت که یکی از "ثقلین" را کنار گذاشتند و از منبع زلال علوم معارف اهل بیت محروم گشتند، در پی سلطۀ امویان و عباسیان و میدان یافتن آنان که با عترت میانۀ خوبی نداشتند، از روایات و سخنان و آراء دیگران بهره گرفتند و در برداشت‌های دینی با عمل به قیاس و رأی، مکتب‌های فقهی و فکری جدیدی یافتند. مذاهب بسیاری پدید آمد و در هر شهری کسانی داعیۀ دین‌شناسی و فهم حدیث و بیان فقه و طرح عقاید داشتند و هرکدام نیز پیروانی می‌یافتند که اغلب آنها یا از بین رفتند، یا طرفداران اندکی داشتند. تنها چهار مذهب از مذاهب اهل سنت باقی ماند، به نام‌های: حنفی، شافعی، مالکی و حنبلی.

مقدمه

پیشوایان این چهار مذهب تسنّن عبارت بودند از: ۱. ابو حنیفه، نعمان بن ثابت (۸۰- ۱۵۰ق) ۲. محمّد بن ادریس شافعی (۱۵۰--> ۱۹۸ق) ۳. مالک بن انس(۹۳- ۱۷۹ق) ۴. احمد بن محمّد بن حنبل (۱۶۴- ۲۴۱ق)[۱] همچنان‌که از تاریخ ولادت و وفات آنان برمی‌آید، اغلب در قرن دوم هجری زیسته و نشو و نما یافته و علم و حدیث آموخته‌اند. پیشوای مذهب حنفی و مالکی از محضر امام صادق (ع) بهره‌های فراوان گرفته‌اند. دستگاه‌های حکومت و خلافت، نقش اساسی در شکل‌گیری، رواج و شهرت این مذاهب داشتند و به این مذاهب در مقابل مکتب اهل بیت و مذهب جعفری و شیعیان، بال‌وپر و قدرت و امکانات می‌دادند و رسمیت می‌بخشیدند و مشروعیت خود را در سایۀ این مذاهب و حمایت‌های علمای وابسته به خلافت تأمین می‌کردند. پیروان این مذاهب و دستگاه خلافت، رفته‌رفته بیش از خود ائمه مذاهب چهارگانه، برای آنان و آراءشان ارج نهادند و ایشان را مطلق ساختند و چنان شد که هیچ مذهبی جز آن چهار مذهب، نه رسمیت داشته باشد، نه اجازۀ نشر و تبلیغ. امامان معصوم که پروردۀ خانۀ وحی و داناترین افراد به قرآن و دین و برخوردار از عصمت و علم لدنی و وارث علوم پیامبر بودند، در انزوا قرار گرفتند و دیگران که بعضی نزد ائمه شیعه شاگردی کرده بودند، به عنوان امام مطرح شدند، تا آنجا که اگر کسانی از اهل علم و روایت و درایت، خطایی هم در اندیشه و فتوای پیشوایان مذاهب اربعه می‌دیدند، جرأت مخالفت نداشتند. ازاین‌رو نوعی جمود فکری و تعصّب و تقلید بر آنان حاکم شد. کشمکش‌هایی نیز بین خود مذاهب اربعه پیش‌آمد که ناشی از تعصّبات مذهبی پیروان آنها بود[۲]. دریغ، که از فروغ هدایت و امامت اهل بیت محروم ماندند و به دیگران روی آوردند. امام صادق (ع) فرمود: «نحن شجرة العلم، و نحن أهل بیت النّبیّ، و فی دارنا مهبط جبرائیل، و نحن خزّان علم اللّه و نحن معادن وحی اللّه، من تبعنا نجی و من تخلّف عنّا هلک»[۳].[۴]

منابع

پانویس

  1. الامام الصادق والمذاهب الأربعة، ج ۱ ص ۱۶۰.
  2. ر.ک: «الامام الصادق و المذاهب الأربعه»، اسد حیدر، ج ۱ تا ۴.
  3. «ما درخت دانش و خاندان پیامبریم، فرود آمدن جبرئیل در خانۀ ما بود، ما گنجینه‌داران علم خدا و سرچشمه‌های وحی الهی هستیم، هرکس از ما پیروی کند نجات می‌یابد و هرکس از ما تخلّف کند، هلاک می‌شود» اهل البیت فی الکتاب والسنّه، ص ۱۷۸ به نقل از امالی صدوق
  4. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۵۳۵.