امام در لغت
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امامت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
امام: پیشوایی که به گفتار و رفتار او اقتدا میشود، آنکه از وی پیروی میشود؛ خواه انسان باشد یا کتاب یا غیر آن، حق باشد یا باطل[۱]؛ کتاب، راه[۲]، هر کسی که به او اقتدا میشود یا در امور جامعه بر دیگران مقدّم شمرده شود، امام خوانده میشود[۳]؛ چه در راه حق و چه در مسیر ضلالت و گمراهی[۴]؛ جمع آن ائمه است.
"امام" به معنای "پیشوا"، "پیشرو"[۵]، "مقتدا"، "قیّم"، "مصلح"، "الگو"، "راه اصلی" و "راهنما" است[۶]. کسی یا چیزی که مورد پیروی واقع میگردد یا اساس و مبدأ حرکت چیز دیگری قرار میگیرد، انسان باشد یا کتاب یا چیزی دیگر، به حق باشد یا بر باطل[۷] امام است[۸]. واژۀ امام بر زن و مرد اطلاق میشود[۹].
امام کسی است که همواره مقصود و هدف حرکت و تلاش دیگران قرار گیرد. در کتابهای لغت برای امام مصادیقی برشمردهاند: قرآن کریم، پیامبر گرامی اسلام(ص)، جانشین پیامبر(ص)، امام در نماز جماعت، فرمانده سپاه، راهنمای مسافران و دانشمندی که از او پیروی میشود[۱۰].
بنابراین، کلمۀ "امام" بیانگر این واقعیت است که رهبریِ جامعه در حقیقت اصل و اساس جامعه است که مردم از او پیروی میکنند و در امور خود، به سراغ او میروند[۱۱]
امام در لغت
واژه امام در لغت برای معانی گوناگونی به کار گرفته شده است؛ اما همگی در یک راستا بوده و جامع تمامی آنها معنای رئیس، رهبر و پیشوای هر گروه است[۱۲]. [۱۳]
منابع فرهنگ لغت
1. مفردات القرآن (راغب) |
---|
امام: کسی که از گفتار و یا کردار او پیروی میکنند خواه انسان باشد خواه کتاب و غیره، برحق باشد یا باطل، پیشوا، رهبر[۱۴].
|
امام در مقامات امامان
واژه «امام» بر وزن فِعال اسم مصدر است و از سه حرف اصلی (أ م م) که مهموز و مضاعف است، گرفته شده و مصدر آن امامت و فعل آن «أمّ یؤمّ» به معنی قصد کردن و جمع آن «أئمه» (بر وزن أفعله) میباشد و در لغت به هرکس یا هر چیز که مورد تبعیت و پیروی قرار گیرد یا سرپرست و رهبر گروهی شود امام گویند[۱۵]. همچنین در قرآن کریم واژه امام ۱۲ بار و در مصادیق مختلفی استعمال شده است، مانند:
- امام حق: ﴿قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا﴾[۱۶].
- لوح محفوظ: ﴿كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ﴾[۱۷].
- پیامبران الهی: ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا﴾[۱۸].
- حکومت مستضعفان: ﴿وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ﴾[۱۹].
و باقی مصادیق امامت در قرآن عبارتاند از: امام باطل، راه آشکار، نامه عمل، کتاب آسمانی. همچنین امامت در لغت و قرآن شامل امام حق و امام باطل میشود و امامت در قرآن اعم از پیامبر و امام میباشد. همینطور که مشاهده میشود محور واژه امام در استعمالات قرآنی مسئله پیروی و سرپرستی میباشد، و میتوان گفت هر شیعهای امامی دارد و هر امامی شیعهای دارد.[۲۰]
منابع
پرسش مستقیم
پانویس
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۸۷.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۱۷.
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۸، ص۴۲۹.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۲۴.
- ↑ فرهنگ فارسی، ج۱، ص۳۴۶ ـ ۳۴۷، «امامت».
- ↑ لسان العرب، ج ۱، ص ۲۱۳ ـ ۲۱۵، «امم».
- ↑ مفردات، ص ۸۷، «ام».
- ↑ المنجد، ص ۱۷، «ام».
- ↑ مرکز فرهنگ و معارف قرآن، مصطفیپور، محمد رضا، مقاله «امامت»، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۲۱۹-۲۲۰؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۳۰-۳۱.
- ↑ معجم المقاییس فی اللغة، ص۴۸، المصباح المنیر، ج۱، ص۳۱ ـ ۳۲؛ لسان العرب، ج۱، ص۱۵۷؛ المفردات فی غریب القرآن، ص۲۴، اقرب الموارد، ج۱، ص۱۹؛ المعجم الوسیط، ج۱، ص۲۷؛ فرهنگ عمید، ص۱۸.
- ↑ ر.ک: محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۰، ص۲۱۳ – ۲۱۴؛ ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «امامت»دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۶۹.
- ↑ فراهیدی، خلیل، العین، ج۸، ص۴۲۸؛ ابنفارس، احمد، معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۲۸؛ راغب اصفهانی، حسین، مفردات، ص۸۷.
- ↑ یارمحمدیان، محمد تقی، ازدیاد علم امام از دیدگاه کتاب و سنت، ص ۲۱.
- ↑ راغب اصفهانی، ترجمه و تبیین مفردات القرآن، ص ۵۱.
- ↑ مفردات، ص۲۴؛ لسان العرب، ج۱۲، ص۲۴.
- ↑ «فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
- ↑ «هر چیزی را در نوشتهای روشن بر شمردهایم» سوره یس، آیه ۱۲.
- ↑ «و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری میکردند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.
- ↑ «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
- ↑ سلیمانیان، مصطفی، مقامات امامان، ص ۲۶.