نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Jaafari(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۴۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۴۲ توسط Jaafari(بحث | مشارکتها)
امام علی(ع) در سخنرانیمعروف به قاصعه میفرماید: از همان هنگام که پیامبر خدا(ص) از شیر گرفته شد، خداوند بزرگترین فرشتهاش را بر او گماشت و آن فرشته، شب و روز، پیامبر(ص) را در مسیر خصلتهای والای انسانی و خویهای نیکوی جهان، راه میبُرد، و من، همانند بچّه شتری که در پیِ مادرش میرود، به دنبال او میرفتم و در هر روز، از خُلق و خُویَش، برایم نشانی بر میافراشت (نمونهای را فرا پیشم مینهاد) و فرمانم میداد که آن را سرمشق خود قرار دهم[۳].
امام باقر(ع) در تفسیر سخن خدای متعال﴿ إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا ﴾[۴] میفرماید: خداوند متعال، فرشتگانی را بر پیامبرانش میگمارد تا از اعمال آنان مراقبت کنند و پیامهای تبلیغیشان را به ایشان میرسانند و بر محمد(ص) از همان هنگام که از شیر گرفته شد، فرشتهای بزرگ گمارد تا او را به نیکیها و مکارم اخلاق رهنمون شود و از بدی و خویهای زشت باز دارد[۵][۶].
امام حسن(ع) میفرماید: خداوند عزّوجلّ، پیامبرش را به نیکوترین وجه تربیت کرد و فرمود: ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾[۷] و هنگامی که پیامبر(ص) آنچه را خداوند به آن فرمانش داده بود، فراگرفت و رعایت نمود، خدای متعال فرمود: ﴿وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا﴾[۸]. پیامبر(ص) به جبرئیل فرمود: "مقصود از عفو چیست؟". او گفت: یعنی با آن که از تو بریده است، بپیوندی و به آن که محرومت کرده، ببخشی و از آن که به تو ستم کرده، در گذری. و چون پیامبر(ص) چنین کرد، خداوند به او وحی کرد: ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾[۹][۱۰].
امام صادق(ع) میفرماید: خداوند عزّوجلّ پیامبرش را بر محبّت خود پرورش داد و فرمود: ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾[۱۱]. آن گاه در کار دین و تشریع احکام به او اختیار داد و فرمود: ﴿وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا﴾[۱۲] و فرمود: ﴿مَّنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا﴾[۱۳][۱۴].
به نقل از علی بن نعمان، از کسی که از امام صادق(ع) شنیده است: امام صادق(ع) فرمود: "خداوند، پیامبر خود را تربیت کرد و فرمود: ای محمّد! ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾[۱۵]. خدا در این آیه فرمود: از ایشان از زکات، آنچه آشکار و برایشان آسان و در توانشان است، بگیر. "عفو" یعنی میانه"[۱۶].
به نقل از عجلان، از امام صادق(ع) روایت شده: هیچ کس چیزی از دنیا را از پیامبر خدا(ص) نمیطلبید، مگر آن که به او عطا میکرد. زنی فرزندش را نزد ایشان فرستاد و گفت: نزد او برو و چیزی از او بخواه. اگر به تو فرمود: چیزی در بساط نداریم، بگو: پیراهنت را به من بده. پیامبر(ص) پیراهن خود را در آورد و به آن پسر داد. پس خداوند -تبارک و تعالی- او را ادبمیانهروی آموخت و فرمود: ﴿وَلاَ تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلاَ تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورًا﴾[۱۷][۱۸].
برخی گفتهاند: از آن رو خُلق و خویپیامبر(ص) بزرگ خوانده شده که همه مکارم اخلاقی در او گرد آمده است... و برخی گفتهاند: بدین سبب که تربیت الهی را پذیرفت و به سخن خدای متعال، عمل کرد که فرمود: ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾[۱۹]. و از پیامبر اکرم(ص) روایت شده که فرمود: "خدایم مرا نیکوتربیت کرد، آنگاه که فرمود: ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾[۲۰] و چون آنها را پذیرفتم، فرمود: ﴿إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾[۲۱][۲۲][۲۳].
امام صادق(ع) میفرماید: خداوند، محمد(ص) را به نیکویی تربیت کرد و فرمود: ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾[۲۷] و چون چنین کرد، خداوند بر او نازل کرد: ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾[۲۸] و چون چنین شد، خداوند، کار دینش را به او وا نهاد و فرمود: ﴿وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا﴾[۲۹]. خداوند، خود، شراب را حرام کرد و پیامبر خدا(ص) هر مست کنندهای را حرام کرد و خداوند، آن را تأیید نمود، و خداوند، سهمهای ارث را معیّن کرد و از جد (پدربزرگ) سخنی به میان نیاورد و پیامبر خدا(ص) سهمی برای او قرار داد و خداوند، آن را تأیید نمود. به خداسوگند، پیامبر(ص) به عهده خداوند، بهشت میبخشد و خداوند، آن را برایش اجازه میدهد[۳۰].
امام صادق(ع) میفرماید: خدای - تبارک و تعالی - پیامبر خود(ص) را تربیت نمود و چون او را به آن گونهای که میخواست، رساند، به او فرمود که: ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾[۳۱]. آن گاه دین خود را به او سپرد و فرمود: ﴿وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا﴾[۳۲][۳۳].
امام صادق(ع) میفرماید: خداوند، پیامبر خود را تربیت کرد و چون او را بِدان سان که خواست ساخت، به او فرمود: ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾[۳۴]. چون پیامبر(ص) چنین کرد، خداوند، او را ستود و فرمود: ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾[۳۵]، و چون او را ستود، دین خود را به او واگذار کرد و فرمود: ﴿وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا﴾[۳۶][۳۷][۳۸].
ادب، در کاربرد نخستین خود به معنای دعوت از مردم برای اجتماع بر "مأدُبه (خوراک مهمانی)" بوده است[۴۰] و سپس به آنچه مردمان فرا میگیرند، نیز ادب گفتهاند؛ چون آنان را به خوبیها فرا میخوانَد و از زشتیها باز میدارد. بر پایه ریشه لغوی یاد شده، انجام دادن کار به گونهای که در جامعهنیکو و شایسته شمرده شود، ادب نامیده شده است و ادیب، کسی است که کاری را زیبا و دلپذیر انجام میدهد. از این رو، بعدها و در آغاز درخشش تمدّن اسلامی، دانشی که موجب دور ماندن از خطا در گفتار و نوشتار بود و سخن را میآراست، علمادب نامیده شد و گاه به مطلق علوم و معارف نیز ادب اطلاق میگردید[۴۱]؛ زیرا علم، مایه شایستگی و زیبایی عمل است و هنر ارائه کار خوب و نیکو، تنها از دانشمند بر میآید.
این واژه در قرآن به کار نرفته؛ امّا مفهوم آن، مورد عنایت این کتاب آسمانی است. همچنین در احادیث اسلامی، به عنوان یک اصل مهمّ فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی، فراوان به کار رفته است. این کاربردها را میتوان در سه معنا دستهبندی کرد[۴۲]:
در اوج این تأیید و تربیت الهی و آن گاه که پیامبر اکرم(ص)، جلوهگر ادب زیبای الهی و لایق خطاب الهی﴿إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾[۴۸]، گشت[۴۹]، خداوند، عطایی دیگر به او نمود و بر بار مسئولیتش افزود. خدای منّان، صلاحیت فهم و ادراک مسائل جهان هستی و پی بردن به راه حل آنها را در پیامبر(ص) به کمال رساند و شیوه برقراری ارتباط با همگان و مهارتهای ویژه اداره یک جامعه دینی را در او به جلوه درآورد[۵۰]، و آن گاه که او را به عنوان رازدار و آگاه از علم غیب خویش پسندید[۵۱]، قانونگذاری در بخشی از حوزه دینپسندیده خویش، یعنی اسلام را به عهده پیامبر اکرم(ص) نهاد تا امور بندگانش را تدبیر کند[۵۲]. برخی نمونههای این واگذاری، در تحریم همه مسکرات (افزون بر خمر) و ارث جد، قابل ارائه است[۵۳]. به طور کلّی آیه﴿مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾[۵۴] ناظر به همین نکته است و به روشنی اثبات میکند که ما نیازی به پرس و جو از آنچه پیامبر(ص) به ما میفرماید، نداریم و آنچه میفرماید، چه سخن مستقیم خدا باشد و چه سخن خویش، به دلیلتفویض تشریع، لزوم اخذ و پیروی دارد[۵۵].
امام صادق(ع) میفرماید: پیامبر خدا(ص) از زمانی که خدای عزّوجلّ او را به پیامبری برانگیخت تا زمانی که از دنیا رفت، از سر فروتنی برای خدای عزّوجلّ هرگز در حال تکیه دادن (چهارزانو) غذا نخورد، و هیچگاه در هیچ مجلسی، دو زانوی خود را جلوتر از همنشینش ندید، و هر گاه با مردی دست میداد، دستش را از دست او نمیکشید تا این که آن مرد، دست خود را بکشد. هرگز بدی را با بدی جبران نمینمود. خدای متعال به او فرمود: ﴿ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ﴾[۵۶] و او به این دستور، عمل نمود. هرگز سائلی را رد ننمود. اگر داشت، میداد و اگر نداشت، میفرمود: "خدا بدهد!". هرگز از جانب خدای عزّوجلّ وعده چیزی را نداد، مگر این که خداوند، تأیید کرد. اگر وعدهبهشت میداد، خدای عزّوجلّ آن را برایش تأیید میکرد[۵۷].
امام صادق(ع) میفرماید: پیامبر خدا(ص) نگاههایش را نیز میان همراهانش تقسیم میکرد و به این و آن، یکسان مینگریست. پیامبر خدا(ص) هیچگاه پاهایش را میان همراهانش دراز نکرد و اگر مردی با ایشان دست میداد، پیامبر خدا(ص) دستش را رها نمینمود تا آن گاه که مرد، دستش را رها میکرد، و هنگامی که مردم این نکته را دریافتند، هر گاه مردی با پیامبر(ص) دست میداد، دستش را میگرفت و آن را از دست پیامبر(ص) جدا میکرد[۵۸].
به نقل از اَنَس: هنگامی که یکی از یاران پیامبرخدا(ص) با ایشان ملاقات میکرد، ایشان همراهش میایستاد و از او جدا نمیشد تا این که خود او از پیامبر(ص) جدا میشد، و هنگامی که یکی از یارانش، ایشان را میدید و دست میداد، پیامبر هم با او دست میداد و دستش را جدا نمیکرد تا آن گاه که آن مرد دستش را جدا میکند[۵۹].
به نقل از اَنَس: هیچگاه مردی نزد پیامبر خدا(ص) ننشست، مگر آن که چون برخاست، پیامبر(ص) هم با او برخاست[۶۰][۶۱].
↑به راستی که تو دارای خویی بزرگ هستی؛ سوره قلم، آیه:۴.
↑ آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید؛ سوره حشر، آیه:۷.
↑ هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بیگمان از خداوند فرمان برده است و هر که رو گرداند (بگو بگرداند) ما تو را مراقب آنان نفرستادهایم؛ سوره نساء، آیه:۸۰.
↑این دستهبندی به همراه و تحلیل کاربردهای آن در مدخل «أدب» از دانشنامه قرآن و حدیث آمده است.
↑امام علی(ع) در سخنرانیمعروف به قاصعه میفرماید: از همان هنگام که پیامبر خدا(ص) از شیر گرفته شد، خداوند بزرگترین فرشتهاش را بر او گماشت و آن فرشته، شب و روز، پیامبر(ص) را در مسیر خصلتهای والای انسانی و خویهای نیکوی جهان، راه میبُرد، و من، همانند بچّه شتری که در پیِ مادرش میرود، به دنبال او میرفتم و در هر روز، از خُلق و خُویَش، برایم نشانی بر میافراشت (نمونهای را فرا پیشم مینهاد) و فرمانم میداد که آن را سرمشق خود قرار دهم؛ «الْإِمَامُ عَلِيّ(ع) فِي خُطْبَتِهِ الَّتی تُعْرَفُ بِالقاصِعَةِ: وَ لَقَدْ قَرَنَ اللَّهُ بِهِ(ص) مِنْ لَدُنْ أَنْ كَانَ فَطِيماً أَعْظَمَ مَلَكٍ مِنْ مَلَائِكَتِهِ يَسْلُكُ بِهِ طَرِيقَ الْمَكَارِمِ وَ مَحَاسِنَ أَخْلَاقِ الْعَالَمِ لَيْلَهُ وَ نَهَارَهُ وَ لَقَدْ كُنْتُ أَتَّبِعُهُ اتِّبَاعَ الْفَصِيلِ أَثَرَ أُمِّهِ يَرْفَعُ لِي فِي كُلِّ يَوْمٍ مِنْ أَخْلَاقِهِ عَلَماً وَ يَأْمُرُنِي بِالاقْتِدَاءِ بِهِ»؛ نهجالبلاغه، الخطبه ۱۹۲، الطرائف، ص۴۱۵ عن أبی ذرّ، المناقب لابن شهر آشوب، ج۲، ص۱۸۰؛ شرح ابن میثم علی المئة کلمة، ص۲۲۰؛ بحارالأنوار، ج۱۴، ص۴۷۵، ح۳۷.
امام باقر(ع) در تفسیر سخن خدای متعال﴿ إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا ﴾ جز فرستادهای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی میگمارد؛ سوره جن، آیه:۲۷. میفرماید: خداوند متعال، فرشتگانی را بر پیامبرانش میگمارد تا از اعمال آنان مراقبت کنند و پیامهای تبلیغیشان را به ایشان میرسانند و بر محمد(ص) از همان هنگام که از شیر گرفته شد، فرشتهای بزرگ گمارد تا او را به نیکیها و مکارم اخلاق رهنمون شود و از بدی و خویهای زشت باز دارد؛ «الْإِمَامُ الْبَاقِرُ(ع) – في قَوْلِهِ تَعَالَى: إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا - يُوَكِّلُ اللَّهُ تَعَالَى بِأَنْبِيَائِهِ مَلَائِكَةً يُحْصُونَ أَعْمَالَهُمْ وَ يُؤَدُّونَ إِلَيْهِمْ تَبْلِيغَهُمُ الرِّسَالَةَ وَ وَكَّلَ بِمُحَمَّدٍ مَلَكاً عَظِيماً مُنْذُ فُصِلَ عَنِ الرَّضَاعِ يُرْشِدُهُ إِلَى الْخَيْرَاتِ وَ مَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ وَ يَصُدُّهُ عَنِ الشَّرِّ وَ مَسَاوِي الْأَخْلَاقِ»؛ شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید، ج۱۳، ص۲۰۷؛ بحارالأنوار، ج۳، ص۳۶۲.
↑ و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد؛ سوره بقره، آیه:۱۲۴.
↑ و از سر هوا و هوس سخن نمیگوید؛ سوره نجم، آیه:۳.
↑آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید؛ سوره حشر، آیه:۷.
↑امام صادق(ع) میفرماید: خداوند عزَّوجلّ پیامبرش را تربیت کرد و نیکو تربیتش کرد و چون ادب و تربیت او را به کمال رساند، فرمود: ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾ به راستی که تو دارای خویی بزرگ هستی؛ سوره قلم، آیه:۴. آن گاه، کار دین و امّت را به او واگذار کرد تا بندگان او را تربیت و اداره کند. پس فرمود: ﴿وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا﴾ آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید؛ سوره حشر، آیه:۷. پیامبر خدا(ص) استوار و هدایت شده و توفیق یافته بود و به وسیله "روح القدس" تأیید میشد. در هیچ امری از امور اداریمردم، دچار لغزش و خطا نمیشد، که تربیت شده خدا بود؛ «الْإِمَامُ الصَّادِقُ(ع): إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَدَّبَ نَبِيَّهُ فَأَحْسَنَ أَدَبَهُ فَلَمَّا أَكْمَلَ لَهُ الْأَدَبَ قَالَ- ﴿إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾ ثُمَّ فَوَّضَ إِلَيْهِ أَمْرَ الدِّينِ وَ الْأُمَّةِ لِيَسُوسَ عِبَادَهُ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾ وَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) كَانَ مُسَدَّداً مُوَفَّقاً مُؤَيَّداً بِرُوحِ الْقُدُسِ لَا يَزِلُّ وَ لَا يُخْطِئُ فِي شَيْءٍ مِمَّا يَسُوسُ بِهِ الْخَلْقَ فَتَأَدَّبَ بِآدَابِ اللَّهِ»؛ الکافی، ج۱، ص۲۶۶، ح۴؛ منتقی الجمان، ج۱، ص۳۷۶، کلاهما عن فضیل بن یسار، بحارالأنوار، ج۱۷، ص۴، ح۳.
↑"و به راستی تو را خویی است سترگ" سوره قلم، آیه ۴.
↑برخی گفتهاند: از آن رو خُلق و خویپیامبر(ص) بزرگ خوانده شده که همه مکارم اخلاقی در او گرد آمده است... و برخی گفتهاند: بدین سبب که تربیت الهی را پذیرفت و به سخن خدای متعال، عمل کرد که فرمود: ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾ گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!؛ سوره اعراف، آیه:۱۹۹. و از پیامبر اکرم(ص) روایت شده که فرمود: "خدایم مرا نیکوتربیت کرد، آنگاه که فرمود: ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾ گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!؛ سوره اعراف، آیه:۱۹۹. و چون آنها را پذیرفتم، فرمود: ﴿إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾ به راستی که تو دارای خویی بزرگ هستی؛ سوره قلم، آیه:۴. « قِیلَ: سُمِّیَ خُلُقُهُ عَظیمَاً لإجتِماعِ مَکارِمِ الأخلاقِ فیهِ... وَ قیلَ: لأنَّهُ امْتَثَلَ تَأدِیبَ اللهِ تَعالی إیّاهُ بِقَولِهِ تَعالی: ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾ وَ قَدْ رُوِیَ عَنْهُ قَالَ: أَدَّبَنِي رَبِّي تَأْدِيباً حَسَنَاً؛ إِذْ قَالَ: ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾ فَلَمّا قَبِلْتُ مِنْهُ قَالَ: ﴿إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾ »؛ تفسیر القرطبی، ج۱۸، ص۲۲۷.
امام حسن(ع) میفرماید: خداوند عزّوجلّ، پیامبرش را به نیکوترین وجه تربیت کرد و فرمود: ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾ گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!؛ سوره اعراف، آیه:۱۹۹. و هنگامی که پیامبر(ص) آنچه را خداوند به آن فرمانش داده بود، فراگرفت و رعایت نمود، خدای متعال فرمود: ﴿وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا﴾ آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید؛ سوره حشر، آیه:۷ . پیامبر(ص) به جبرئیل فرمود: "مقصود از عفو چیست؟". او گفت: یعنی با آن که از تو بریده است، بپیوندی و به آن که محرومت کرده، ببخشی و از آن که به تو ستم کرده، در گذری. و چون پیامبر(ص) چنین کرد، خداوند به او وحی کرد: ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾ به راستی که تو دارای خویی بزرگ هستی؛ سوره قلم، آیه:۴. «الْإِمَامُ الْحَسَنُ(ع): إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَدَّبَ نَبِيَّهُ(ص) أَحْسَنَ الْأَدَبِ فَقَالَ: ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾ فَلَمَّا وَعَى الَّذِي أَمَرَهُ قَالَ تَعَالَى: ﴿وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾. فَقَالَ لِجَبْرَئِيلَ(ع) وَ مَا الْعَفْوُ قَالَ: أَنْ تَصِلَ مَنْ قَطَعَكَ وَ تُعْطِيَ مَنْ حَرَمَكَ وَ تَعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَكَ فَلَمَّا فَعَلَ ذَلِكَ أَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾»؛ العدد القویّه، ص۵۲، الدّرّ الأنوار، ص۵۰۵؛ کشف الغمّه، ج۳، ص۱۴۲ عن الامام الباقر(ع): و لیس فیه ذیله من "فقال لجبرئیل(ع)"، بحارالانوار، ج۷۸، ص۱۱۴، ح۱۰.
↑برخی گفتهاند: از آن رو خُلق و خویپیامبر(ص) بزرگ خوانده شده که همه مکارم اخلاقی در او گرد آمده است... و برخی گفتهاند: بدین سبب که تربیت الهی را پذیرفت و به سخن خدای متعال، عمل کرد که فرمود: ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾ گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!؛ سوره اعراف، آیه:۱۹۹. و از پیامبر اکرم(ص) روایت شده که فرمود: "خدایم مرا نیکوتربیت کرد، آنگاه که فرمود: ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾ گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!؛ سوره اعراف، آیه:۱۹۹. و چون آنها را پذیرفتم، فرمود: ﴿إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾ به راستی که تو دارای خویی بزرگ هستی؛ سوره قلم، آیه:۴. «قِیلَ: سُمِّیَ خُلُقُهُ عَظیمَاً لإجتِماعِ مَکارِمِ الأخلاقِ فیهِ... وَ قیلَ: لأنَّهُ امْتَثَلَ تَأدِیبَ اللهِ تَعالی إیّاهُ بِقَولِهِ تَعالی: ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾ وَ قَدْ رُوِیَ عَنْهُ قَالَ: أَدَّبَنِي رَبِّي تَأْدِيباً حَسَنَاً؛ إِذْ قَالَ: ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾ فَلَمّا قَبِلْتُ مِنْهُ قَالَ: ﴿إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾ »؛ تفسیر القرطبی، ج۱۸، ص۲۲۷.
امام حسن(ع) میفرماید: خداوند عزّوجلّ، پیامبرش را به نیکوترین وجه تربیت کرد و فرمود: ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾ گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!؛ سوره اعراف، آیه:۱۹۹. و هنگامی که پیامبر(ص) آنچه را خداوند به آن فرمانش داده بود، فراگرفت و رعایت نمود، خدای متعال فرمود: ﴿وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا﴾ آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید؛ سوره حشر، آیه:۷ . پیامبر(ص) به جبرئیل فرمود: "مقصود از عفو چیست؟". او گفت: یعنی با آن که از تو بریده است، بپیوندی و به آن که محرومت کرده، ببخشی و از آن که به تو ستم کرده، در گذری. و چون پیامبر(ص) چنین کرد، خداوند به او وحی کرد: ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾ به راستی که تو دارای خویی بزرگ هستی؛ سوره قلم، آیه:۴. «الْإِمَامُ الْحَسَنُ(ع): إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَدَّبَ نَبِيَّهُ(ص) أَحْسَنَ الْأَدَبِ فَقَالَ: ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾ فَلَمَّا وَعَى الَّذِي أَمَرَهُ قَالَ تَعَالَى: ﴿وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾. فَقَالَ لِجَبْرَئِيلَ(ع) وَ مَا الْعَفْوُ قَالَ: أَنْ تَصِلَ مَنْ قَطَعَكَ وَ تُعْطِيَ مَنْ حَرَمَكَ وَ تَعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَكَ فَلَمَّا فَعَلَ ذَلِكَ أَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾»؛ العدد القویّه، ص۵۲، الدّرّ الأنوار، ص۵۰۵؛ کشف الغمّه، ج۳، ص۱۴۲ عن الامام الباقر(ع): و لیس فیه ذیله من "فقال لجبرئیل(ع)"، بحارالانوار، ج۷۸، ص۱۱۴، ح۱۰.
↑به نقل از عجلان، از امام صادق(ع) روایت شده: هیچ کس چیزی از دنیا را از پیامبر خدا(ص) نمیطلبید، مگر آن که به او عطا میکرد. زنی فرزندش را نزد ایشان فرستاد و گفت: نزد او برو و چیزی از او بخواه. اگر به تو فرمود: چیزی در بساط نداریم، بگو: پیراهنت را به من بده. پیامبر(ص) پیراهن خود را در آورد و به آن پسر داد. پس خداوند -تبارک و تعالی- او را ادبمیانهروی آموخت و فرمود: ﴿وَلاَ تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلاَ تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورًا﴾ و (هنگام بخشش) نه دست خود را فرو بند و نه یکسره بگشای که نکوهیده دریغ خورده فرو مانی؛ سوره اسراء، آیه:۲۹. «عن عجلان عن الامام الصادق(ع): إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) كَانَ لَا يَسْأَلُهُ أَحَدٌ مِنَ الدُّنْيَا شَيْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ فَأَرْسَلَتْ إِلَيْهِ امْرَأَةٌ ابْناً لَهَا فَقَالَتِ انْطَلِقْ إِلَيْهِ فَاسْأَلْهُ فَإِنْ قَالَ لَكَ لَيْسَ عِنْدَنَا شَيْءٌ فَقُلْ أَعْطِنِي قَمِيصَكَ. قَالَ فَأَخَذَ قَمِيصَهُ فَرَمَى بِهِ إِلَيْهِ وَ فِي نُسْخَةٍ أُخْرَى فَأَعْطَاهُ فَأَدَّبَهُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى الْقَصْدِ فَقَالَ ﴿وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا﴾ »؛ الکافی، ج۴، ص۵۵، ح۷؛ تفسیر العیّاشی، ج۳، ص۴۸، ح۲۵۰۳؛ تفسیر القمّی، ج۲، ص۱۸، کلاهما نحوه؛ بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۷۱، ح۹۰؛ مکارم الاخلاق لابن إبی الدنیا، ص۲۶۴، ح۴۱۱ عن منهال بن عمرو من دون إسناد إلی الإمام الصادق(ع)، تفسیر الثعلبی، ج۶، ص۹۶ عن جابر من دون اسناد إلی الإمام الصادق(ع) و کلاهما نحوه، الدّر المنثور، ج۵، ص۲۷۶.
↑امام صادق(ع) میفرماید: خداوند عزَّوجلّ پیامبرش را تربیت کرد و نیکو تربیتش کرد و چون ادب و تربیت او را به کمال رساند، فرمود: ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾به راستی که تو دارای خویی بزرگ هستی؛ سوره قلم، آیه:۴. آن گاه، کار دین و امّت را به او واگذار کرد تا بندگان او را تربیت و اداره کند. پس فرمود: ﴿وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا﴾ آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید؛ سوره حشر، آیه:۷. پیامبر خدا(ص) استوار و هدایت شده و توفیق یافته بود و به وسیله "روح القدس" تأیید میشد. در هیچ امری از امور اداریمردم، دچار لغزش و خطا نمیشد، که تربیت شده خدا بود «الْإِمَامُ الصَّادِقُ(ع): إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَدَّبَ نَبِيَّهُ فَأَحْسَنَ أَدَبَهُ فَلَمَّا أَكْمَلَ لَهُ الْأَدَبَ قَالَ- ﴿إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾ ثُمَّ فَوَّضَ إِلَيْهِ أَمْرَ الدِّينِ وَ الْأُمَّةِ لِيَسُوسَ عِبَادَهُ فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾ وَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) كَانَ مُسَدَّداً مُوَفَّقاً مُؤَيَّداً بِرُوحِ الْقُدُسِ لَا يَزِلُّ وَ لَا يُخْطِئُ فِي شَيْءٍ مِمَّا يَسُوسُ بِهِ الْخَلْقَ فَتَأَدَّبَ بِآدَابِ اللَّهِ»؛ الکافی، ج۱، ص۲۶۶، ح۴؛ منتقی الجمان، ج۱، ص۳۷۶، کلاهما عن فضیل بن یسار، بحارالأنوار، ج۱۷، ص۴، ح۳.
↑امام صادق(ع) میفرماید: خداوند، محمد(ص) را به نیکویی تربیت کرد و فرمود: ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾ گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!؛ سوره اعراف، آیه:۱۹۹. و چون چنین کرد، خداوند بر او نازل کرد: ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾ به راستی که تو دارای خویی بزرگ هستی؛ سوره قلم، آیه:۴. و چون چنین شد، خداوند، کار دینش را به او وا نهاد و فرمود: ﴿وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا﴾ آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید؛ سوره حشر، آیه:۷. خداوند، خود، شراب را حرام کرد و پیامبر خدا(ص) هر مست کنندهای را حرام کرد و خداوند، آن را تأیید نمود، و خداوند، سهمهای ارث را معیّن کرد و از جد (پدربزرگ) سخنی به میان نیاورد و پیامبر خدا(ص) سهمی برای او قرار داد و خداوند، آن را تأیید نمود. به خداسوگند، پیامبر(ص) به عهده خداوند، بهشت میبخشد و خداوند، آن را برایش اجازه میدهد؛ «عَنْهُ: إِنَّ اللَّهَ أَدَّبَ مُحَمَّدَاً(ص) فَأَحْسَنَ تَأْدِيبَهُ فَقَالَ: ﴿خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ﴾ فَلَمَّا كَانَ ذَلِكَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْهِ: ﴿وَ إِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾ فَلَمَّا كَانَ ذَلِكَ فَوَّضَ إِلَيْه دِينَهُ فَقَالَ ﴿مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾ فَحَرَّمَ اللَّهُ الْخَمْرَ بِعَيْنِهَا وَ حَرَّمَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) كُلَّ مُسْكِرٍ فَأَجَازَ اللَّهُ لَهُ ذَلِكَ وَ فَرَضَ اللَّهُ الْفَرَائِضَ فَلَمْ يَذْكُرِ الْجَدَّ فَجَعَلَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ(ص) سَهْماً فَأَجَازَ اللَّهُ ذَلِكَ لَهُ وَ كَانَ وَ اللَّهِ يُعْطِي الْجَنَّةَ عَلَى اللَّهِ فَيُجَوِّزُ اللَّهُ ذَلِكَ لَهُ»؛ تهذیب الأحکام، ج۹، ص۳۹۷، ح۱۴۱۷، عن القاسم بن الولید؛ بصائر الدرجات، ص۳۷۸، ح۳، عن القاسم بن محمد نحوه؛ بحارالأنوار، ج۱۷، ص۷، ح۱۰ و راجع، الاختصاص، ص۳۰۹.
↑"و آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید" سوره حشر، آیه ۷.