جهاد در لغت
مقدمه
جهاد به معنی جنگیدن[۱]، برگرفته از ریشه «جهد» به فتح جیم به معنی «مشقت» یا به ضم جیم به معنی «توان» است و به نهایتِ چیزی رسیدن، تلاش، طاقت و توان و مبالغه اطلاق شده است[۲] و در صورت دوم به معنی بهکارگیری تمام توان در برابر دشمن است[۳].[۴]
معنای رایج آن، جنگ و پیکار با دشمن در میدان کارزار است. این واژه بر همه جنگها ـ اعم از آنکه هدف آنها مشروع و عقلانی باشد، یا هجومی و یا دفاعی ـ اطلاق میشود[۵].[۶]
پرسش مستقیم
منابع
- مهدوی و کاظمی، کلیات فقه سیاسی
- قدردان قراملکی، محمد حسن، مقاله «جهاد»، دانشنامه امام علی ج۶
- ادرکنی، محمد جواد، مقاله «جهاد و دفاع»، دانشنامه امام خمینی ج۴
- فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژهنامه فقه سیاسی
- نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم
- هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت
پانویس
- ↑ صاحب بن عباد، المحیط فی اللغة، ج۳، ص۳۷۰؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۳، ص۱۳۵.
- ↑ العین، ج ۳، ص۳۸۶؛ مفردات، ص۱۰۱؛ لسان العرب، ج ۳، ص۱۳۳؛ جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۲، ص۴۶۰؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۰۸.
- ↑ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۰۸؛ راوندی، قطب الدین، فقه القرآن، ج۱، ص۳۳۸.
- ↑ ادرکنی، محمد جواد، مقاله «جهاد و دفاع»، دانشنامه امام خمینی، ج۴، ص۲۰۶؛ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژهنامه فقه سیاسی، ص۷۴؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۲۱۳-۲۱۴؛ هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۱۴۰؛ رضوی، سید عباس، مقاله «جهاد»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰.
- ↑ ر.ک: ابن منظور، لسان العرب، ج۳، ص۱۳۳؛ جوهری، اسماعیل، الصحاح، ج۲، ص۴۶۰.
- ↑ قدردان قراملکی، محمد حسن، مقاله «جهاد»، دانشنامه امام علی ج۶، ص ۴۱۵.