دینشناسی
مقدمه
شناخت از ضرورتهای نخستینِ دینداری و دینمدرای است. انسانها در عرصه زندگی باید در راه شناخت دین گام بردارند و به تحقیق و پژوهش در مورد دین بپردازند، زیرا دین داری بدون شناخت و از روی تقلید قابل قبول نیست و دوام ندارد. دینشناسی، حافظ دین و دینداری انسان است، از اینرو فراگیری علم دین بر هر مرد و زن واجب است. امام علی (ع) راه سعادت انسان را در دو چیز میداند: آدمی یا خود باید دانا باشد یا در جستوجوی دانایی، در غیر اینصورت هلاک خواهد شد[۱].
روش شناخت دین
شناخت دین از دو راه امکانپذیر است: نخست تعقل و درک عقلی از دین و دوم استناد به آورندگان دین، یعنی کتاب و سنت (قرآن و حدیث)[۲].
عقل
عقل یکی از وجوه اصلی تفاوت انسان با دیگر موجودات است و انسان به کمک عقل به مرتبه انسانیت ارتقا مییابد. هرکه دامنه عقلش کوتاه باشد، اعمال نیکش کم و هرکه دامنه عقلش بلند باشد، اعمال نیکش گسترش مییابد. از اینرو امام علی (ع) میفرماید: انسان به عقل خویش انسان است. حضرتش در نامه خویش به امام حسن (ع) بینیازی را عقل معرفی میکند[۳] و در مقایسه شناخت عقلی و شناخت حسی، به برتری شناخت عقل توجه دارد و میفرماید: دیدن، تنها با چشم نیست، چه بسیار چشمها که به صاحبش خیانت کند؛ اما عقل، کسی را که از او نصیحت خواهد فریب ندهد[۴].
نقش تعقل و درک درست در تعالیم وحیانی مورد توجه امام (ع) قرار گرفته است. در فرهنگ علوی انسانها باید خرد و اندیشه خود را در بوته نقد علوم وحیانی قرار دهند و بدین وسیله استعدادهای عقلی خویش را بارور سازند. در اینصورت انسانها میتوانند در سایه خِرَد قرآنی خویش، داوریهای درست از جریانهای پیشرو داشته باشند[۵].
کارشناسان دین
تحقیق و تفقه در دین با درک عقلی شروع میشود، اما باید توجه داشت که درک عقل بهتنهایی و بدون راهنمایی کارشناسان دین راه به جایی نمیبرد و چه بسا که موجب انحراف فرد نیز بشود. درک عقل در کنار استناد به کتاب خدا و احادیث ائمه معصومین (ع) که در واقع کارشناسان دین هستند، مسیر میشود. پیامبر اکرم (ص) نیز در حدیث متواتر ثقلین، قرآن و اهل بیت خویش را دو یادگار گرانسنگ خود در میان مردم میداند و سفارش میکند که به این دو تمسک جویند تا رستگار شوند و بدانند که قرآن و اهل بیت هرگز از هم جدا نمیشوند[۶].
رویکردهای دینشناسی معاصر
در عصر حاضر سه رویکرد عمده در عرصه دینشناسی وجود دارد:
- رویکرد سنتی که ویژگی بنیادی آن تصلب بر یافتهها و داشتههای پیشین است و از نوآوری و تحول میهراسد.
- رویکرد مقابل سنتی که با ادعای تجدد، اما متأثر از معرفتشناسی غربی به تازگی پا به عرصه مطالعات دینی نهاده است و آن را "جریان متجدد" میخوانند.
- رویکردی که نه به مواریث گذشته دینشناسی تعصب میورزد و نه از آن انقطاع میجوید و ساختارشکنی میطلبد. این رویکرد را میتوان "جریان مجدد" نام نهاد که در پی گشودن راهی میان تصلب و تجدد است.
پرچمداران این جریان شخصیتهای برجسته علوم دینی معاصر همانند امام خمینی و علامه طباطبائی هستند. جریان مجدد سعی دارد با بهرهگیری از ذخایر پیشین و مواریث سلف، از آوردههای دیگر ملل نیز سود بَرَد و با اعتماد به نفس، در ثروت علمی بشر سهم گذاری کند و به بهانه نوآوری، گذشته خود را یکسره از کف ندهد[۷].
مهمترین مسائل دینشناسی
- چیستی دین؛ شامل تعاریف و گوهر دین، اهداف، قلمرو و کارکردهای دین، پلورالیزم دینی، کمال، جامعیت و جاودانگی دین، ایمان، تجربه دینی و... .
- منشأ دین؛ شامل پندارههای روانشناختی، زبانشناختی، جامعهشناختی و... .
- معرفت دینی؛ شامل منابع و روشهای شناخت دین، زبان دین، تطور فهم دین، هرمنوتیک دینی و مباحثی دیگر؛ از قبیل: فلسفه، علوم دینی و مناط، ارزش و زبان گزارههای دینی.
- رابطه دین با علم، فلسفه، عرفان، اخلاق، فرهنگ، هنر و.... . امهات مدعیات دینی؛ شامل توجیهپذیری باورهای دینی، معناداری گزارههای دینی و موشکافی موضوعاتی همانند خدا، صفات خدا، شرور و کاستیها، خلقت و چگونگی آن، مجرد و مادی، وحی و نبوت، اعجاز، معنای زندگی، اختیار، شعائر و آداب و مناسک دینی، تکلیف و نظام اخلاقی جهان، سعادت، خلود نفس، معاد و...[۸].[۹]
منابع
پانویس
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۱۱.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۱۱.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۳۱.
- ↑ «لَيْسَتِ الرَّوِيَّةُ كَالْمُعَايَنَةِ مَعَ الْإِبْصَارِ، فَقَدْ تَكْذِبُ الْعُيُونُ أَهْلَهَا، وَ لَا يَغُشُّ الْعَقْلُ مَنِ اسْتَنْصَحَهُ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۲۷۳.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۱۱.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۵۱۱-۵۱۲.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۲۵۴.
- ↑ دین پژوهی معاصر، ۱۴۲- ۱۴۰.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۲۵۵.