صادقین در حدیث

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

در احادیثی که در منابع شیعی و سنی روایت شده است، صادقان معصوم بر پیامبر (ص)، علی (ع) و دیگر امامان اهل بیت (ع) تطبیق شده است.

  1. حاکم حسکانی از ابن عباس روایت کرده که گفته است مقصود از صادقین علی (ع) و اصحاب اوست: مع علی و أصحابه[۱].
  2. وی در حدیث دیگری از عبدالله بن عمر روایت کرده که گفته است: ﴿كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ یعنی محمداً و أهل بیته”: یعنی با پیامبر و اهل بیت او باشید[۲].
  3. در حدیثی دیگر از جابر بن عبدالله انصاری از امام باقر (ع) روایت کرده که مقصود از ﴿كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ بودن با آل محمد (ص) است[۳].
  4. در حدیثی دیگری از ابن الصلت از پدرش از جعفر بن محمد (ص) روایت کرده است که مقصود از صادقین، محمد (ص) و علی (ع) است[۴].
  5. در حدیث دیگری از ابن عباس روایت کرده که آیه درباره علی (ع) نازل شده است[۵].
  6. در حدیثی دیگر از ابان بن تغلب از ابی‌جعفر (حضرت باقر (ع)) روایت کرده که مقصود از ﴿كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ بودن با علی بن ابی طالب (ع) است[۶]. احادیث یاد شده در منابع دیگری از اهل سنت نیز روایت شده است[۷].
  7. محدث کلینی از برید بن معاویه روایت کرده که گفت: از امام باقر (ع) درباره آیه ﴿كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ پرسیدم، امام (ع) فرمود: «أيانا عني»[۸]: ما را اراده کرده است.
  8. در صحیح بزنطی آمده که گفت: از امام رضا (ع) در مورد این آیه پرسیدم، امام (ع) فرمود: «الصادقین هم الأئمة الصدیقون بطاعتهم»: صادقان، ائمه اهل‌بیت (ع) هستند که در اطاعت خداوند صادقان راستین‌اند[۹].
  9. شیخ طوسی از جابر از امام باقر (ع) در مورد آیه صادقین روایت کرده که فرمود: «مَعَ‏ عَلِيِّ‏ بْنِ‏ أَبِي‏ طَالِبٍ‏»[۱۰]: مقصود از ﴿كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ بودن با علی بن ابی طالب (ع) است.
  10. در حدیثی که امام علی (ع) در آن فضائل و مناقب خود را برای جمع کثیری از مسلمان بیان کرده، آمده است: “شما را به خدا سوگند می‌دهم آیا می‌دانید که وقتی آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ نازل شد، سلمان پرسید ای رسول خدا، آیا این دستور عام است یا خاص است؟ پیامبر (ص) فرمود: آیه در مورد کسانی که امر شده‌اند، عام است و همه مؤمنان را شامل است، ولی صادقین به برادرم علی و اوصیاء پس از او تا روز قیامت اختصاص دارد؟ گفتند: آری”[۱۱].
  11. ابوسعید خدری گفته است: هنگامی که آیه ﴿كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ نازل شد، پیامبر (ص) رو به اصحاب خود کرد و فرمود: آیا می‌دانید این آیه در مورد چه کسی نازل شده است: گفتند: ای رسول خدا ما نمی‌دانیم. ابودجانه گفت: ای رسول خدا همه ما از صادقین هستیم؛ زیرا به تو ایمان آورده و تو را تصدیق کرده‌ایم. پیامبر (ص) فرمود: نه ای ابودجانه، این آیه در خصوص امیرالمؤمنین، علی بن ابی طالب (ع) نازل شده و دیگران را شامل نمی‌شود[۱۲].

اشکال و جواب

اشکال: روایات شأن نزول، درباره اینکه مقصود از صادقین چه کسانی‌اند، تفاوت بسیاری دارند. مصادیقی که در روایات یاد شده برای صادقین معرفی شده عبارت‌اند از: ۱. پیامبر و علی، ۲. پیامبر و اهل بیت او، ۳. علی و اصحاب او، ۴. علی و دیگر اوصیاء پیامبر پس از وی، ۵. آل محمد (ص)، ۶. خصوص علی (ع). این اختلاف بسیار، درستی آنها را مورد تردید قرار می‌دهد و قابل اعتماد نخواهد بود.

پاسخ: تفاوت یاد شده از گونه تفاوت ناسازگار نیست، بلکه همگی بیانگر یک مطلب است و آن اینکه صادقین در آیه ﴿كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ عمومیت ندارد و به پیامبر (ص) و جانشینان معصوم او اختصاص دارد. وجه اینکه در برخی روایات، صادقین به علی (ع) اختصاص داده شده این است که اولین و مهم‌ترین بحث در باب امامت، تعیین جانشین بلافصل پیامبر (ص) است و این دسته از روایات بیانگر این است که در میان اصحاب پیامبر (ص) مصداق صادقین معصوم که همه شرایط امامت را دارد، کسی جز علی (ع) نیست و روایاتی که پیامبر (ص) و علی (ع) را به عنوان مصداق صادقین در آیه معرفی کرده، بیانگر این است که در صدر اسلام پیامبر (ص) و علی (ع) هر دو مصداق صادقین معصوم بودند، ولی در زمان پیامبر (ص) او رهبری امت اسلامی را بر عهده داشت و علی (ع) مصداق دوم صادقین و رهبر امت پس از پیامبر (ص) بود.

از آنچه گفته شد می‌توان به راز تعبیرهای متفاوت دیگر نیز پی برد. تعبیر محمد (ص) و اهل بیت او، به منحصر بودن مصداق صادقین معصوم و پیشوایان امت اسلامی در پیامبر (ص) و خاندان او نظر دارد. تعبیر “علی و اوصیاء دیگر پیامبر (ص)”، اختصاص رهبری امت اسلامی پس از پیامبر (ص) را به جانشینان معصوم آن حضرت بیان می‌کند، چنان که آل محمد (ص) نیز عبارت دیگری از آن است. ذکر یاران علی (ع) در برخی روایات پس از ذکر نام او، برای نشان دادن راه برای شناخت امامت علی (ع) است؛ زیرا یاران خاص آن حضرت از برجسته‌ترین اصحاب پیامبر (ص) بودند، و همراهی آنان با علی (ع) می‌توانست برای کسانی که احیاناً مسئله امامت پس از پیامبر (ص) برایشان مشتبه شده بود، هدایت‌گر باشد. پیامبر (ص) خشم سلمان را نشانه خشم خداوند دانسته است[۱۳] و علی (ع) او را همانند لقمان حکیم توصیف کرده است[۱۴] و ابوذر را راستگوترین افراد معرفی کرده است[۱۵]، چنان که دشمنی با عمّار را دشمنی با خدا و خشم او را موجب خشم خداوند دانسته است[۱۶]، او و سلمان و علی (ع) سه فردی‌اند که بهشت مشتاق آنان است[۱۷]، هر گاه میان مردم اختلافی رخ دهد، عمّار با حق همراه است[۱۸] و کشندگان او، تجاوزگران و ستمکاران‌اند[۱۹]. دیگر اصحاب خاص امیرالمؤمنین (ع) نیز از ویژگی‌هایی این‌گونه برخوردار بودند[۲۰].

منابع

پانویس

  1. شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۶۰.
  2. شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۶۲.
  3. شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۶۰-۲۶۱.
  4. شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۵۹.
  5. شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۵۹-۲۶۰.
  6. شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۶۱-۲۶۲.
  7. ر. ک: فرائد السمطین، ج۱، ص۳۶۹، باب ۶۸، ح۲۹۹؛ تاریخ دمشق، ج۲، ص۳۶۱؛ کفایة الطالب، باب ۶۲، ص۲۳۶؛ الدرالمنثور، ج۴، ص۲۸۵-۲۸۶؛ المناقب خوارزمی، ص۲۸۰، ح۲۷۳.
  8. اصول کافی، ج۱، ص۲۰۸، ح۱.
  9. اصول کافی، ج۱، ص۲۰۸، ح۲.
  10. امالی، شیخ طوسی، ص۲۵۵، ح۴۶۱.
  11. کمال الدین، ج۱، ص۲۶۲؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۱۴۹؛ ینابیع الموده، ج۱، ص۱۱۵؛ برای آگاهی بیشتر از احادیث شیعه در این باره ر. ک: غایة المرام، ج۱۳، ص۵۲-۵۴ و البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۶۹-۱۷۰؛ بحارالانوار، ج۲، ص۳۰-۳۳ و ج۳۵، ص۴۰۸-۴۱۴.
  12. تفسیر فرات کوفی، ج۱، ص۱۷۴؛ بحار الانوار، ج۳۵، ص۴۱۱.
  13. صحیح مسلم، ج۴، ص۱۹۴۷، ح۲۵۰۴، کتاب فضائل الصحابة.
  14. سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۳۴۳.
  15. سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۳۸۶: «ما أظلت الخضراء ولا أقلت الغبراء علی ذی لهجة أصدق من أبی‌ذر».
  16. سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۲۵۹: «مَنْ‏ عَادَى‏ عَمَّاراً عَادَاهُ‏ اللَّهُ‏ وَ مَنْ أَبْغَضَ عَمَّاراً أَبْغَضَهُ اللَّهُ».
  17. سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۲۵۸.
  18. سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۲۶۰.
  19. سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۲۶۰: «تقتل عمارة الفئة الباغیة».
  20. ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۸۱.