ادله امامت امام کاظم کدامند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۷ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۱۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

الگو:پرسش غیرنهایی

ادله امامت امام کاظم کدامند؟
موضوع اصلیبانک جمع پرسش و پاسخ امامت

ادله امامت امام کاظم (ع) کدامند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث امامت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.


پاسخ نخست

عبدالمجید زهادت
حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵» در این‌باره گفته است:
«نصوص فراوانی بر امامت امام هفتم دلالت دارد. امام صادق (ع) مکرر و در مناسبت‌های متعدد امام بعد از خود را معرفی نمودند و کثرت ادله به حدی است که جائی برای شبهه باقی نمی‌گذارد و حجت را بر جویندگان حق تمام می‌کند. در این درس از میان نصوص فراوان بر امامت حضرت موسی بن جعفر برای رعایت اختصار به چند مورد بسنده می‌شود:
از ابن عباس روایت شده پیامبر (ص) در جواب مردی یهودی به نام نعثل که درباره امامان بعد از پیامبر (ص) سؤال کرد در بیان اسامی ائمه (ع) فرموده‌اند: بعد از من، علی و بعد از علی فرزندش حسن و بعد از حسن برادرش حسین به امامت می‌رسند و بعد از حسین علی و لقبش زین العابدین و بعد از او محمد لقب او باقر و پس از او جعفر و لقبش صادق و بعد از او پسرش موسی که کاظم خوانده می‌شود به امامت می‌رسند و بعد از کاظم فرزندش علی ملقب به رضا و بعد از او فرزندش محمدتقی و بعد از فرزندش علی النقی الهادی و بعد از فرزندش حسن عسکری و بعد از او فرزندش محمد ملقب به مهدی، و حجت امامان مسلمین هستند[۱].
صفوان جمال نقل می‌کند که منصور بن حازم خدمت امام صادق (ع) عرضه داشت: پدر و مادرم فدایت باد مرگ در هر صبح و شام به سراغ جان‌ها می‌آید، اگر چنین شد، امام بعد از شما کیست؟ حضرت صادق (ع) فرمود: "إِذَا كَانَ ذَلِكَ فَهُوَ صَاحِبُكُمْ"؛ اگر چنین شد این است امام شما. و با دست به شانه ابوالحسن (ع) زد –که فکر می‌کنم شانه راست بود- و او در آن وقت پنج ساله بود و عبدالله بن جعفر أفطح- امام طایفه فطحیه- در آن مجلس با ما نشسته بود[۲].
مفضل بن عمر گوید: امام صادق (ع) از ابوالحسن موسی (ع) یاد کرد –و او در آن روز کودکی بود- و فرمود: "هَذَا اَلْمَوْلُودُ اَلَّذِي لَمْ يُولَدْ فِينَا مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَكَةً عَلَى شِيعَتِنَا مِنْهُ ثُمَّ قَالَ لِي لاَ تَجْفُوا إِسْمَاعِيلَ"[۳].
یونس بن ظبیان می‌گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: امامان را برایم نام ببر فرمود: "أولهم علی بن أبی طالب و بعده الحسن و الحسین و بعده علی بن الحسین و محمد بن علی ثم أنا و بعدی موسی ولدی و بعد موسی علی ابنه و بعد علی محمد و بعد محمد علی و بعد علی الحسن و بعد الحسن الحجة اصطفانا الله و طهرنا و أوتینا ما لم یؤت أحدا من العالمین"[۴].
ابراهیم کَرخِی گوید: خدمت امام صادق (ع) شرفیاب بودم که ابوالحسن موسی بن جعفر که در سن کودکی بود وارد شد از جا برخاسته و او را بوسیدم. امام صادق (ع) خطاب به من فرمود: "یا إبراهیم أما إنه لصاحبک من بعدی أما لیهلکن فیه أقوام و یسعد فیه آخرون فلعن الله قاتله و ضاعف علی روحه العذاب أما لیخرجن الله من صلبه خیر أهل الأرض فی زمانه سمی جده و وارث علمه و أحکامه و فضائله و معدن الإمامة و رأس الحکمة"[۵].
ابن سلیط زیدی گوید: امام صادق (ع) فرمود: "هَؤُلَاءِ وُلْدِی وَ هَذَا سَیدُهُمْ وَ أَشَارَ إِلَى ابْنِهِ مُوسَى ع وَ فِیهِ عِلْمُ الْحُكْمِ وَ الْفَهْمُ وَ السَّخَاءُ وَ الْمَعْرِفَةُ بِمَا یحْتَاجُ النَّاسُ إِلَیهِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنْ أَمْرِ دِینِهِمْ وَ فِیهِ حُسْنُ الْخُلُقِ وَ حُسْنُ الْجِوَارِ وَ هُوَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل‏ وَ فِيهِ أُخْرَى خَيْرٌ مِنْ هَذَا كُلِّهِ"[۷].
محمد بن طلحه شافعی درباره امام موسی بن جعفر (ع) می‌گوید: "هو الإمام الکبیر القدر، العظیم الشأن الکبیر، المجتهد الجاد فی الجتهاد المشهور بالعبادة، المواظب علی الطاعات المشهود له بالکرامات، یبیت اللیل ساجداً و قائماً، و یقطع النهار متصدقاً وصائماً، و لفرط حلمه و تجاوزه عن المعتدین علیه دعی کاظماً، کان یجازی المسئ بإحسانه إلیه، و یقابل الجانی بعفوه عنه، و لکثرة عبادته کان یسمی بالعبد الصالح، و یعرف بالعراق بباب الحوائج إلی الله، لنجح مطالب المتوسلین إلی الله تعالی به، کراماته تحار منها العقول، و تقتضی بأن له عند الله تعالی قدم صدق لا تزل و لا تزول"[۹]. ابن حجر هیتمی مکی در کتاب الصواعق می‌نویسد: "و هو وارثه علما و معرفة و کمالا و فضلا. سمی الکاظم لکثرة تجاوزه و حلمه، و کان معروفا عند أهل العراق بباب قضاء الحوائج عندالله، و کان أعبد أهل زمانه و أعلمهم و أسخاهم"[۱۰]»[۱۱].

پاسخ‌های دیگر

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع امامت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: ینابیع المودة، القندوزی، ج ۳، ص ۲۸۱، الباب السادس و السبعون فی بیان الأئمة الاثنی عشر بأسمائهم.
  2. الکافی، ج ۱، ص ۳۰۹.
  3. همان. اینست همان مولودی که در خاندان ما، مولودی پر برکت‌تر از او برای شیعیان ما بدنیا نیامده است، سپس بمن فرمود: باسماعیل جفا مکن زیرا اگر چه او امام نیست، اما برادر بزرگتر امامست و یا مقصود اینست که: مبادا او را به دعای امامت وادار کنی.
  4. کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۵۵.
  5. الغیبة للنعمانی، ص ۹۰ و کمال الدین، ج ۲، ص ۳۳۴. آیا می‌دانی که پس از او امام توست، بدان که اقوامی در باره او به هلاکت افتاده و اقوام دیگری به سعادت رسند، لعنت خدا بر قاتل او باد و خدا عذاب روحش را دو چندان کند، بدان که خدای تعالی از صلب او بهترین اهل زمین در عصر خود را خارج سازد و همنام جدش و وارث علم و احکام و فضایل اوست و معدن امامت و رأس حکمت است.
  6. وصیت مرا در باره فرزندم موسی بپذیرید زیرا او برترین فرزندان و یادگاران من است، و او جانشین من و حجت خدای تعالی بر همه مردم پس از من می‌باشد. شیخ مفید بعد از نقل روایت می‌گوید: و علی بن جعفر همواره ملازم خدمت موسی (ع) بود و کوشای در استفاده و بهره‌گیری احکام و معالم دین از آن حضرت بود، و پرسش‌های بسیاری از برادرش موسی (ع) بود و کوشای در استفاده و بهره‌گیری از احکام و معالم دین از آن حضرت بود، و پرسش‌های بسیاری از آن جناب نقل کرده که خود از آن بزرگوار شنیده است و روایات درباره نصوص بر آن حضرت (ع) زیاده از آن است که بشماره درآید و بیش از آن است که ما در اینجا نقل کنیم. الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ۲، ص ۲۲۰.
  7. الکافی، ج ۱، ص ۳۱۳. عیون أخبار الرضا (ع)، ص ۱، ص ۲۴ و الإمامة و التبصرة من الحیرة، ص ۷۷. اینان پسران منند و این سرور آنهاست –و به موسی بن جعفر اشاره کرد- اوست که حکم (قضاوت یا حکمت) و فهم و سخاوت و شناسائی احتجاجات و اختلافات مردم را در امر دین و دنیاشان دارد و اخلاق و پاسخ دادنش نیکوست، و او دری از درهای خدای عزوجل است و امتیاز دیگری دارد که از همه اینها بهتر است در ادامه روایت می‌فرماید مهدی موعود از نسل اوست.
  8. برای آگاهی بیشتر ر.ک: إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج ۲۸، ص ۵۶۵ ذکر جماعة من أعیان العامة فی علو شأنه و عظمة مقامه (ع) فی کتبهم. و شرح منهاج الکرامة فی معرفة الإمامة، ج ۱، ص ۲۴۸.
  9. موسی بن جعفر امام حق است. به خدا سوگند –ای پسرم- او از من و از همه مردم به جانشینی رسول خدا سزاوارتر است، و قسم به خدا که اگر تو نیز بخواهی حکومت را از من بگیری، گردنت را می‌زنم، زیرا حکومت و پادشاهی عقیم است و فرزند و غیر فرزند نمی‌شناسد.
  10. الصواعق المحرقه علی اهل الرفض و الزندقه، ج ۲، ص ۵۱۰.
  11. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۶۰.