ادله امامت امام رضا کدامند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۷ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۵۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

الگو:پرسش غیرنهایی

ادله امامت امام رضا کدامند؟
موضوع اصلیبانک جمع پرسش و پاسخ امامت

ادله امامت امام رضا (ع) کدامند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث امامت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.


پاسخ نخست

عبدالمجید زهادت
حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵» در این‌باره گفته است:
«برای اثبات امامت حضرت علی بن موسی (ع) نصوص عامه مانند روایات ائمه اثنی عشر و برخی از نصوص که در دروس قبل گذشت کافی است. حضرت موسی بن جعفر (ع) با اهتمام به آینده امت اسلامی و جلوگیری از انحراف در امر امامت و برای اتمام حجت، به صورت مکرر و در مواضع مختلف جانشین خود را معرفی کرده‌اند[۱]. در این درس به برخی از این نصوص اشاره می‌شود: صحاف گوید: من و هشام بن حکم و علی بن یقطین در بغداد بودیم، علی بن یقطین گفت: خدمت موسی بن جعفر (ع) نشسته بودم که پسرش علی وارد شد، امام فرمود: "يَا عَلِيَّ بْنَ يَقْطِينٍ هَذَا عَلِيٌّ سَيِّدُ وُلْدِي أَمَا إِنِّي قَدْ نَحَلْتُهُ كُنْيَتِي"[۲]. ای علی بن یقطین همین علی سرور اولاد من است، همانا من کنیه خودم را که ابوالحسن است به او بخشیده‌ام. هشام دست خود را به پیشانیش زد و گفت: وای بر تو چه گفتی؟ ابن یقطین گفت: به خدا همین طور که گفتم از او شنیدم. هشام گفت: با این سخن به تو خبر داده که امر امامت پس از وی به او متعلق است.
داود رقی گوید: به موسی بن جعفر (ع) عرض کردم: قربانت گردم، من پیر شده‌ام، مرا از دوزخ رهائی بخش (امامم را به من بنما) حضرت با دست به پسرش ابوالحسن (ع) اشاره نمود و فرمود: هذا صاحبکم من بعدی[۳]. این پس از من صاحب شماست.
اسحاق بن عمار گوید: به موسی بن جعفر (ع) عرض کردم: مرا به کسی که دینم را از او بدست آورم رهنمائی فرما، فرمود: "هذا ابنی علی إن أبی أخذ بیدی فأدخلنی إلی قبر رسول الله (ص) فقال یا بنی إن الله عزوجل قال: ﴿إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً[۴] و إن الله عزوجل إذا قال قولا وفی به"[۵].
مخزموی که مادرش از اولاد جعفر بن ابی طالب (ع) است گوید: موسی بن جعفر (ع) (پیش از زندان رفتنش) دنبال ما فرستاد و ما را جمع کرد و فرمود: می‌دانید شما را برای چه دعوت کردم؟ گفتیم: نه، فرمود: "اشهدوا أن ابنی هذا وصی و القیم بأمری و خلیفتی من بعدی من کان له عندی دین فلیأخذه من ابنی هذا"[۶].
علی بن عبیدالله هاشمی گوید: من و سایرین –حدود ۷۰ نفر از شیعیان- در کنار قبر حضرت رسول (ص) بودیم و امام کاظم (ع) در حالی که دست فرزند خود "علی" را در دست گرفته بودند، به سمت ما آمدند و فرمودند: آیا می‌دانید من که هستم؟ ما گفتیم: شما سرور و بزرگ ما هستید حضرت فرمودند: نام و نسب مرا بگوئید، ما عرضه داشتیم: شما موسی بن جعفر بن محمد هستید، حضرت فرمودند: این که همراه من است، کیست؟ گفتیم: علی بن موسی بن جعفر، حضرت فرمودند: "أشهدوا أنه وکیلی فی حیاتی و صیی بعد موتی"[۷]. پس شاهد باشید که او در حیاتم وکیل و پس از فوتم، وصی من است.
افضلیت: برتری و تقدم حضرت علی بن موسی (ع) بر دیگران در کمالاتی که لازمه مقام امامت است –علاوه بر آنچه گذشت- مستند به سخنان حضرت موسی بن جعفر (ع) و اعتراف دیگران می‌باشد.
یزید بن سلیط زیدی گوید: حضرت موسی بن جعفر (ع) فرمود: "إنی أوخذ فی هذه السنة و علی ابنی سمی علی بن أبی طالب (ع) و سمی علی بن الحسین (ع) أعطی فهم الأول و علمه و نصره و رداءه و لیس له أن یتکلم إلا بعد هارون بأربع سنین فإذا مضت أربع سنین فاسأله عما شئت یجیبک إن شاء الله تعالی"[۸].
اسحاق بن موسی بن جعفر گوید: حضرت موسی بن جعفر (ع) خطاب به فرزندانش می‌فرمود: "هَذَا أَخُوکُمْ عَلِیُّ بْنُ مُوسَى عَالِمُ آلِ مُحَمَّدٍ فَاسْأَلُوهُ عَنْ أَدْیَانِکُمْ وَاحْفَظُوا مَایَقُولُ لَکُمْ فَإِنِّی سَمِعْتُ أَبِی جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ(ع) غَیْرَ مَرَّةٍ یَقُولُ لِی إِنَّ عَالِمَ آلِ مُحَمَّدٍ لَفِی صُلْبِکَ وَ لَیْتَنِی أَدْرَکْتُهُ فَإِنَّهُ سَمِیُّ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ عَلِیٍّ"[۹].
نعیم قابوسی گوید: موسی بن جعفر (ع) فرمود: "انَّ ابْنِی عَلِیاً أَکْبَرُ وُلْدِی وَ أَبَرُّهُمْ عِنْدِی وَ أَحَبُّهُمْ‏ إِلَی وَ هُوَ ینْظُرُ مَعِی فِی الْجَفْرِ وَ لَمْ ینْظُرْ فِیهِ إِلَّا نَبِی أَوْ وَصِی نَبِی"[۱۰].
زیاد بن مروان قندی که از واقفیه بوده گوید: خدمت موسی بن جعفر (ع) رسیدم، پسرش ابوالحسن (ع) نزد او بود، بمن فرمود: ای زیاد: "هَذَا ابْنِي فُلَانٌ كِتَابُهُ كِتَابِي وَ كَلَامُهُ كَلَامِي وَ رَسُولُهُ رَسُولِي وَ مَا قَالَ فَالْقَوْلُ قَوْلُهُ"[۱۱].
اعتراف دیگران به افضلیت امام رضا (ع): مامون عباسی در موارد متعدد زبان به مدح و ثنای امام رضا (ع) گشوده است از جمله رجاء بن ابی ضحاک گوید: از سوی مامون مراقب علی بن موسی بودم تا او را از مدینه به مرو بیاورم و تمام رفتارش را شبانه روز زیر نظر داشتم وقتی که به مرو رسیدم گزارش از حالات و کارهای امام رضا را در طول سفر به مامون دادم وی گفت: "هذا خَیْرُ اَهْل الْاَرض وَ اَعْلَمُهُمْ وَ اَعْبَدُهُمْ"[۱۲].
سمهودی در جواهر العقدین می‌نویسد: "و أما علی الرضا بن موسی الکاظم، فکان أوحد زمانه، جلیل القدر"[۱۳].
ابن طلحه فقیه و محدث شافعی (م ۶۵۲) در مطالب السئوول درباره امام رضا (ع) می‌نویسد: "قد تقدم القول فی أمیر المؤمنین علی و فی زین العابدین علی و جاء هذا علی الرضا ثالثهما، و من أمعن النظر و الفکرة وجده فی الحقیقة و ارثهما فیحکم کونه ثالث العلیین، نما إیمانه و علا شأنه و ارتفع مکانه و اتسع إمانه و کثر أعوانه و ظهر برهانه، حتی أحله الخلیفة المأمون محل مهجته و أشرکته فی مملکته و فوض إلیه أمر خلافته و عقد علیه علی رءوس الاشهاد عقدة نکاح ابنته، و کانت مناقبه علیة و صفاته سنیة و مکارمه حاتمیة و شنشنته أخرمیة و أخلاقه عربیة و نفسه الشریفة هاشمیة ارومته الکریمة نبویة. فمهما عد من مزایاه کان (ع) أعظم منه و مهما فصل من مناقبه کان أعلی رتبة منه"[۱۴].
یافعی می‌نویسد: "الإمام الجلیل المعظم سلالة السادة الأکارم أبوالحسن علی بن موسی الکاظم بن جعفر الصادق بن محمد باقرین زین العابدین علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب، أحد الأئمة الأثنی عشر، أولی المناقب الذین انتسبت الإمامیة إلیهم، و قصروا بناء مذهبهم علیه"[۱۵]»[۱۶].

پاسخ‌های دیگر

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع امامت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: کافی، ج ۱، ص ۳۱۱ و عیون أخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۲۰، باب ۴ نص أبی الحسن موسی بن جعفر (ع) علی ابنه الرضا علی بن موسی بن جعفر (ع) بالإمامة و الوصیة. إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۲۸۷ الباب الرابع العشرون النصوص علی إمامة أبی الحسن علی بن موسی الرضا (ع) مضافا إلی ما تقدم منها.
  2. الکافی، ج ۱، ص ۳۱۱، باب الإشارة و النص علی أبی الحسن الرضا (ع) و کفایة الاثر، ص ۲۷۱ و عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۲۱.
  3. الکافی، ج ۱، ص ۳۱۲.
  4. سوره بقره، آیه ۳۰.
  5. کافی، ج ۱، ص ۳۱۲. همین پسرم علی است، همانا پدرم دست مرا گرفت و بسوی قبر رسول خدا (ص) برد و فرمود: پسر عزیزم: خدای عزوجل فرمود: همانا من در زمین خلیفه گذارم و چون خدا چیزی فرماید بآن وفا کند. پس هیچ‌گاه روی زمین خالی از خلیفه و حجت نباشد.
  6. همان. گواه باشید که این پسرم وصی من است و پس از من خلیفه و کاردار منست. هر کس از من طلبی دارد. از این پسرم بگیرد، و بهر کس وعده‌ای داده‌ام، باید وفای آن را از او خواهد.
  7. کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الإثنی عشر، ص ۲۷۲ و عیون أخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۲۶.
  8. عیون أخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۲۴ و الإمامة و التبصرة من الحیرة، ص ۷۷ و کافی، ج ۱، ص ۳۱۳. من در این سال وفات خواهم کرد و پسرم "علی" همنام علی بن ابی طالب (ع) و همنام علی بن الحسین (ع) و دارای فهم، علم و شکوه و هیبت امیرالمؤمنین (ع) است و تا چهار سال بعد از هارون، اجازه سخن گفتن ندارد ولی وقتی آن چهار سال گذشت، درباره هر چه می‌خواهی از او سؤال کن که به خواست خدا به تو پاسخ خواهد داد.
  9. إعلام الوری بأعلام الهدی (ط – القدیمة)، ص ۳۲۸. إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۳۰۳. بحار الأنوار، ج ۴۹، ص ۱۰۰. این برادر شما علی بن موسی عالم آل محمد است پس در امور دین‌تان از او سوال کنید و آنچه از پدرم جعفر بن محمد شنیدم به خاطر بسپارید که مکررا به من می‌فرمود: عالم آل محمد در صلب تو است ای کاش او را می‌دیدم او هم نام امیرالمومنین علی است.
  10. کافی، ج ۱، ص ۳۱۱. همانا علی بزرگترین اولاد من است و خوش رفتارترین و محبوب‌ترین آنهاست نزد من، و او با من در جفر می‌نگرد، در صورتی که جز پیغمبر یا وصی پیغمبر در آن نمی‌نگرد.
  11. همان، ص ۳۱۲. این پسرم فلانی است، نوشته او نوشته من است، سخن او سخن من است، فرستاده او فرستاده من است و هر چه گوید درست است.
  12. عیون أخبار الرضا (ع)، ج ۲، ص ۱۸۰.
  13. جواهر العقدین، ج ۳، ص ۴۲۷.
  14. مطالب السئول، ص ۲۹۵ الباب الثامن فی أبی الحسن علی بن موسی الرضا (ع).
  15. مرآة الجنان و عبرة الیقظان فی معرفة حوادث الزمان، ص ۲۱۵.
  16. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۶۷-۷۰.