جابر بن عبدالله انصاری
مقدمه
- جابر عبدالله انصاری در نوجوانی به اسلام گرایید و همراه پدرش، هنگام نوجوانی، در بیعت عقبه دوم حضور داشت. پدر جابر در جنگ احد به شهادت رسید و جابر پس از مرگ پدر در سایه فعالیت و کار و تلاش توانست دیون پدر را ادا کند. او از دوران نوجوانی در خدمت پیامبر اکرم (ص) بود و در بیشتر جنگهای صدر اسلام، در حالی که نوجوانی بیش نبود، حضوری مؤثر داشت، بهگونهای که پیامبر اکرم (ص) در یکی از جنگها در یک شب چندینبار او را دعا کرد. وی در زمان خلافت امام علی (ع) بدون دخالت در حوادث سیاسی در مدینه ساکن بود و بیشتر به مسائل علمی اشتغال داشت، بهگونهای که در مسجدالنبی سالهای سال تفسیر و حدیث درس میداد. اما برخی روایات مؤید حضور او در جنگ صفین است. جابر از امام علی (ع) و برخی صحابه حدیث نقل کرده است. امام باقر (ع)، امام صادق (ع) و امام کاظم (ع) نیز از قول جابر حدیث نقل کردهاند.
- جابر مورد تأیید و احترام علمای شیعه است. وی از اصحاب امامان شیعه از زمان امام علی (ع) بوده است. جابر نخستین زائر قبر امام حسین (ع) است که در سنین کهولت و در کمال ناتوانی جسمی و نابینایی از مدینه بار سفر بست و خود را به مزار امام حسین (ع) رساند. او در زمان امامت امام سجاد (ع) درگذشت. بنابراین امام باقر (ع) را در دوران نوجوانی زیارت کرده بود. وی بنابر وصیت پیامبر اکرم، سلام ایشان را به امام محمد باقر (ع)، بهعنوان شکافنده علوم، رساند و امام باقر (ع) دستنوشته او را از مصحف فاطمه (س) درخواست کردند.
- نام جابر در شمار نخستین بیعتکنندگان با امام علی (ع) ثبت شده است. حقانیّت امام علی (ع) بر جابر امری مسلم بوده است. وی در واقعه غدیر حضور داشت و در شرایطی که خلفا از نقل حدیث غدیر اکراه داشتند، به هر سرزمینی که میرسید به نقل حدیث غدیر میپرداخت. نقل است که او در کوچههای مدینه قدم میزد و فریاد برمیآورد که: "علی بهترین انسانهاست و هر که منکر شود کافر شده است"[۱] .
- جابر راوی بسیاری از احادیث معروف شیعه است، از جمله: حدیث غدیر، حدیث ثقلین، حدیث انا مدینة العلم، حدیث منزلت، حدیث ردالشمس. همچنین وی راوی احادیثی مانند حدیث لوح بود که در آن پیامبر، امامان پس از خود را نام میبرد. امام علی (ع) در نهج البلاغه خطاب به جابر میفرماید: ای جابر، دین و دنیا بر چهار پایه استوار است: دانایی که دانش خود را بهکار گیرد، نادانی که از آموختن سر باز نزند، بخشندهای که از بخشش بخل نورزد و ناداری که آخرت خویش به دنیا نفروشد. پس آنگاه که دانا، دانش خود را ناچیز انگارد، نادان هم از آموختن سر باز زند و آنگاه که ثروتمند از احسان و انفاق بخل ورزد، نادار نیز آخرت خویش به دنیا فروشد. ای جابر، آنکه نعمتهای الهی بر او زیاد شود نیازهای مردم بدو گسترش یابد. پس آنکه به خاطر خدا انجام وظیفه کند، ثروتش بیمه شود و آنکه دست رد به سینه فقیران زند، در معرض زوال و فنا قرار گیرد[۲]»[۳].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ عَلِيُّ خَيْرُ الْبَشَرِ وَ مَنْ أَبَى فَقَدْ كَفَرَ
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۳۶۴
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه؛ ج۱، ص 231- 232.