نفاق در کلام اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۶ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۱۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث معاد جسمانی است. "معاد جسمانی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل نفاق (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  1. منافق اعتقادی: کسی است که به زبان مسلمان است؛ اما خداوند و رسول و تعالیم دینی را باور ندارد. قرآن از این منافقان با عنوان "فاسقان" نیز یاد می‌کند: إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ[۱].
  2. منافق رفتاری: کسی است که خدا و پیامبر و دین را به دل پذیرفته است؛ اما در رفتار و اخلاق بر شیوه مسلمانی نیست و از وظایف و تکالیف دینی می‌گریزد[۲][۳].

ویژگی‌های منافقان

ویژگی‌های منافق اعتقادی و سیاسی

  1. شک و تردید: منافقان از آن رو که از نظر فکری و اعتقادی به یقین و علم نرسیده‌اند، در وادی حیرت و دو دلی سرگردان‌اند[۴] و در پی فریب دیگران‌اند؛ اما از نظر قرآن کریم، آنان در حقیقت خود را می‌فریبند[۵]. امام علی (ع) نیز بر این ویژگی اشارت برده و فرموده است: "منافق نیرنگباز و زیانبار و دودل است"[۶][۷].
  2. علم بی‌عمل: منافق می‌داند؛ اما عمل نمی‌کند و بدین‌سان، بار گناه خویش را سنگین می‌کند. وی به جای نورانی شدن با نور دانش تنها زبان خود را به الفاظ و اصطلاحات می‌آراید. از این رو، ظاهرش عالم می‌نماید و باطنش جاهل است. امام علی (ع) درباره این ویژگی می‌فرماید: "علم منافق بر زبان او نشسته است؛ اما علم مؤمن در کردارش جای گرفته است"[۸][۹].
  3. زهدنمایی: منافق به ظاهر از دنیا روی می‌گرداند و در باطن سخت بدان مشتاق است. وی در ورع و پارسایی به زبان و ادعا بسنده می‌کند و تقوا به جان و جوارح و عملش راه ندارد. به زبان از پرهیزگاری سخن می‌گوید؛ اما در عمل، بی‌پروا و بی‌باک است[۱۰][۱۱].
  4. وسیله ساختن دینداری برای دنیاداری: دنیاپرستی در آموزه‌های اسلامی بسیار ناپسند است؛ اما از آن ناپسندتر این است که آدمی به ظاهر دینداری کند تا به دنیا برسد و ثروت و قدرت و هیبت یابد. امام علی (ع) از این صفت زشت یاد می‌کند و هشدار می‌دهد: "کار دین را وسیله دنیا مکن و دنیای گذرا را بر آخرت ماندگار ترجیح مده که این از خوی منافقان و بی‌دینان است"[۱۲][۱۳].
  5. بی‌پروایی زبان: زبان منافق تیز و طعن‌آلود است، مؤمنان و دینداران از آن در امان نیستند، از عقوبت اخروی نمی‌هراسد و پشتوانه دینی و عقلانی ندارد. بدین روی است که امام علی (ع) می‌فرماید: "زبان مؤمن در پشت قلب او است. چون اراده سخن می‌کند، نخست می‌اندیشد ... اگر نیکو باشد، اظهار می‌کند و اگر ناپسند باشد، پوشیده نگاهش می‌دارد. اما زبان منافق در پیش قلب او است. هر چه به خاطرش می‌رسد، می‌گوید بی‌آنکه بداند چه به سود او است و چه به زیانش"[۱۴][۱۵].

ویژگی‌های منافقان اخلاقی و اجتماعی

  1. پلیدی باطنی و پاکی ظاهری: منافق ظاهر را می‌آراید و از درون غلفت می‌ورزد، خود را متخلق به اخلاق نیک نشان می‌دهد و پلیدی درون را بدین طریق می‌پوشاند. برای این کار به دروغ و فریب دست می‌یازد و نیرنگ می‌زند. ابزار اصلی منافق دروغ است؛ چنان که امام علی (ع) می‌فرماید: "با دروغ است که منافقان خویشتن را می‌آرایند"[۱۶]. گفتار منافق خوشایند است و کردارش رنجبار است[۱۷][۱۸].
  2. چاپلوسی: منافق برای رسیدن به قدرت و ثروت، قدر خویش را نیز نگاه نمی‌دارد و خود را پیش مردم خوار می‌سازد و به چاپلوسی و تملق و خوشزبانی می‌آلاید؛ چنان که امام علی (ع) می‌فرماید: "منافق به زبان مردم را شاد می‌کند؛ اما در حقیقت به آنان زیان می‌رساند"[۱۹][۲۰].
  3. همرنگی ظاهری با جماعت: منافق برای پنهان ساختن درون خویش، همواره به رنگ مردم در می‌آید و به هر جماعتی که وارد شود، همساز آن می‌گردد. این رنگارنگ بودن، امنیت او را فراهم می‌آورد. امام علی (ع) بر این خوی ناپسند اشارت می‌برد و می‌فرماید: "خُلق و خوی منافق پیوسته دگرگون است"[۲۱][۲۲].
  4. سخت‌گیری بر دیگران و آسان گرفتن بر خویش: منافق زشتی‌ها و عیب‌های بزرگ‌ خود را نمی‌بیند و تنها دیگران را زیر ذره‌بین نقد می‌گیرد. بر مردم سخت می‌گیرد؛ ولی خود را پاک می‌بیند و از پلیدی‌های خویش درمی‌گذرد. امام علی (ع) از این صفت منافقان یاد می‌کند و می‌فرماید: "منافق از خویشتن در می‌گذرد و به مردم طعن می‌زند"[۲۳][۲۴].

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. «بی‌گمان منافقانند که نافرمانند» سوره توبه، آیه ۶۷.
  2. وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ وَقَالَ مُوسَى إِن تَكْفُرُواْ أَنتُمْ وَمَن فِي الأَرْضِ جَمِيعًا فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ؛ سوره ابراهیم، آیه ۷ و ۸.
  3. فرهنگ شیعه، ص 429.
  4. مُّذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذَلِكَ لاَ إِلَى هَؤُلاء وَلاَ إِلَى هَؤُلاء وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِيلاً ؛ سوره نساء، آیه ۱۴۳؛ لاَ يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلاَّ أَن تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛ سوره توبه، آیه ۱۱۰.
  5. يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا يَشْعُرُونَ ؛ سوره بقره، آیه ۹؛ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُواْ إِلَى الصَّلاةِ قَامُواْ كُسَالَى يُرَاؤُونَ النَّاسَ وَلاَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلاَّ قَلِيلاً ؛ سوره نساء، آیه ۱۴۲.
  6. غرر الحکم‌، ۱/ ۳۴۰.
  7. فرهنگ شیعه، ص 429.
  8. غرر الحکم‌، ۲/ ۴۷.
  9. فرهنگ شیعه، ص 429.
  10. غرر الحکم‌، ۶/ ۲۴۱.
  11. فرهنگ شیعه، ص 429.
  12. غرر الحکم‌، ۳۳۳.
  13. فرهنگ شیعه، ص 430.
  14. نهج البلاغه‌، خطبه ۱۷۶.
  15. فرهنگ شیعه، ص 430.
  16. غرر الحکم‌، ۳/ ۲۰۷.
  17. غرر الحکم‌، ۲/ ۶.
  18. فرهنگ شیعه، ص 430.
  19. غرر الحکم‌، ۲/ ۶.
  20. فرهنگ شیعه، ص 430.
  21. غرر الحکم‌، ۴/ ۳۳۲.
  22. فرهنگ شیعه، ص 430.
  23. غرر الحکم‌، ۲/ ۱۰۹؛ دانشنامه امام علی‌، ۴/ ۴۰۸- ۳۹۸.
  24. فرهنگ شیعه، ص 431.