بحث:نفاق در کلام اسلامی

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

  • "نفاق" از ماده "نفق" است و این ماده در زبان عربی معانی متعددی دارد؛ از جمله: فانی شدن، از میان رفتن، و فرورفتن و بر آمدن[۱]. برخی لغت‌شناسان در تعریف نفاق گفته‌اند: عبارت از این است که آدمی از یک در به دین خدا آید و از در دیگر برون رود[۲] "نفاق" اصطلاحی قرآنی است و پیش از اسلام هیچ گاه بدین معنا به کار نرفته است. مردم عرب پیش از اسلام، این کلمه را در معنای لغوی آن به کار می‌برده‌اند[۳][۴].
  • قرآن و سنت نفاق را با دو معنا به کار برده‌اند:
  1. اینکه کسی به مسلمانی تظاهر کند و در باطن کافر باشد. این را "نفاق اعتقادی" نیز گویند. مراد قرآن در بیش‌تر کاربردها همین است[۵].
  2. پای‌بندی به دین هنگام سخن و سستی و بی‌وفایی هنگام عمل. این را "نفاق اخلاقی" گویند. روایاتی پرشمار از بزرگان معصوم (ع) بدین معنا نظر دارند و به سختی آن را نکوهیده‌اند؛ همانند روایتی از امام علی (ع) که می‌فرماید: "از میان مردم کسی نفاقش آشکارتر است که دیگران را به طاعت [[[خدا]]] خوانَد و خود به آن تن ندهد، و از گناه نهی کند و خود از آن دور نشود"[۶]. نیز می‌فرماید: "چون خشوع تن افزون‌تر از خشوع دل شود، ما آن را نفاق خوانیم"[۷]. نظریه مشهور شیعه این است که نفاق، عبارت از پنهان داشتن کفر و اظهار اسلام است[۸][۹].

نفاق در تاریخ اسلام

منافق

  1. منافق اعتقادی: کسی است که به زبان مسلمان است؛ اما خداوند و رسول و تعالیم دینی را باور ندارد. قرآن از این منافقان با عنوان "فاسقان" نیز یاد می‌کند: إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ[۱۸].
  2. منافق رفتاری: کسی است که خدا و پیامبر و دین را به دل پذیرفته است؛ اما در رفتار و اخلاق بر شیوه مسلمانی نیست و از وظایف و تکالیف دینی می‌گریزد[۱۹][۲۰].

ویژگی‌های منافقان

ویژگی‌های منافق اعتقادی و سیاسی

  1. شک و تردید: منافقان از آن رو که از نظر فکری و اعتقادی به یقین و علم نرسیده‌اند، در وادی حیرت و دو دلی سرگردان‌اند[۲۱] و در پی فریب دیگران‌اند؛ اما از نظر قرآن کریم، آنان در حقیقت خود را می‌فریبند[۲۲]. امام علی (ع) نیز بر این ویژگی اشارت برده و فرموده است: "منافق نیرنگباز و زیانبار و دودل است"[۲۳][۲۴].
  2. علم بی‌عمل: منافق می‌داند؛ اما عمل نمی‌کند و بدین‌سان، بار گناه خویش را سنگین می‌کند. وی به جای نورانی شدن با نور دانش تنها زبان خود را به الفاظ و اصطلاحات می‌آراید. از این رو، ظاهرش عالم می‌نماید و باطنش جاهل است. امام علی (ع) درباره این ویژگی می‌فرماید: "علم منافق بر زبان او نشسته است؛ اما علم مؤمن در کردارش جای گرفته است"[۲۵][۲۶].
  3. زهدنمایی: منافق به ظاهر از دنیا روی می‌گرداند و در باطن سخت بدان مشتاق است. وی در ورع و پارسایی به زبان و ادعا بسنده می‌کند و تقوا به جان و جوارح و عملش راه ندارد. به زبان از پرهیزگاری سخن می‌گوید؛ اما در عمل، بی‌پروا و بی‌باک است[۲۷][۲۸].
  4. وسیله ساختن دینداری برای دنیاداری: دنیاپرستی در آموزه‌های اسلامی بسیار ناپسند است؛ اما از آن ناپسندتر این است که آدمی به ظاهر دینداری کند تا به دنیا برسد و ثروت و قدرت و هیبت یابد. امام علی (ع) از این صفت زشت یاد می‌کند و هشدار می‌دهد: "کار دین را وسیله دنیا مکن و دنیای گذرا را بر آخرت ماندگار ترجیح مده که این از خوی منافقان و بی‌دینان است"[۲۹][۳۰].
  5. بی‌پروایی زبان: زبان منافق تیز و طعن‌آلود است، مؤمنان و دینداران از آن در امان نیستند، از عقوبت اخروی نمی‌هراسد و پشتوانه دینی و عقلانی ندارد. بدین روی است که امام علی (ع) می‌فرماید: "زبان مؤمن در پشت قلب او است. چون اراده سخن می‌کند، نخست می‌اندیشد ... اگر نیکو باشد، اظهار می‌کند و اگر ناپسند باشد، پوشیده نگاهش می‌دارد. اما زبان منافق در پیش قلب او است. هر چه به خاطرش می‌رسد، می‌گوید بی‌آنکه بداند چه به سود او است و چه به زیانش"[۳۱][۳۲].

ویژگی‌های منافقان اخلاقی و اجتماعی

  1. پلیدی باطنی و پاکی ظاهری: منافق ظاهر را می‌آراید و از درون غلفت می‌ورزد، خود را متخلق به [[[اخلاق نیک]] نشان می‌دهد و پلیدی درون را بدین طریق می‌پوشاند. برای این کار به دروغ و فریب دست می‌یازد و نیرنگ می‌زند. ابزار اصلی منافق دروغ است؛ چنان که امام علی (ع) می‌فرماید: "با دروغ است که منافقان خویشتن را می‌آرایند"[۳۳]. گفتار منافق خوشایند است و کردارش رنجبار است[۳۴][۳۵].
  2. چاپلوسی: منافق برای رسیدن به قدرت و ثروت، قدر خویش را نیز نگاه نمی‌دارد و خود را پیش مردم خوار می‌سازد و به چاپلوسی و تملق و خوشزبانی می‌آلاید؛ چنان که امام علی (ع) می‌فرماید: "منافق به زبان مردم را شاد می‌کند؛ اما در حقیقت به آنان زیان می‌رساند"[۳۶][۳۷].
  3. همرنگی ظاهری با جماعت: منافق برای پنهان ساختن درون خویش، همواره به رنگ مردم در می‌آید و به هر جماعتی که وارد شود، همساز آن می‌گردد. این رنگارنگ بودن، امنیت او را فراهم می‌آورد. امام علی (ع) بر این خوی ناپسند اشارت می‌برد و می‌فرماید: "خُلق و خوی منافق پیوسته دگرگون است"[۳۸][۳۹].
  4. سخت‌گیری بر دیگران و آسان گرفتن بر خویش: منافق زشتی‌ها و عیب‌های بزرگ‌ خود را نمی‌بیند و تنها دیگران را زیر ذره‌بین نقد می‌گیرد. بر مردم سخت می‌گیرد؛ ولی خود را پاک می‌بیند و از پلیدی‌های خویش درمی‌گذرد. امام علی (ع) از این صفت منافقان یاد می‌کند و می‌فرماید: "منافق از خویشتن در می‌گذرد و به مردم طعن می‌زند"[۴۰][۴۱].

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: العین‌، ۵/ ۱۷۷؛ مختار الصحاح‌، ۴/ ۱۵۶۰؛ القاموس المحیط، ۳/ ۲۸۶؛ تاج العروس‌، ۱۳/ ۴۶۳.
  2. مفردات راغب‌، ۵۰۲.
  3. النهایة فی غریب الحدیث‌، ۵/ ۹۸؛ لسان العرب‌، ۳۹۵۳۱۰؛ المیزان‌، ۱۹/ ۲۷۸.
  4. فرهنگ شیعه، ص 445-446.
  5. ر. ک: إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ؛ سوره منافقون، آیه ۱؛ فَمَا لَكُمْ فِي الْمُنَافِقِينَ فِئَتَيْنِ وَاللَّهُ أَرْكَسَهُم بِمَا كَسَبُواْ أَتُرِيدُونَ أَن تَهْدُواْ مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِيلاً ؛ سوره نساء، آیه ۸۸.
  6. غرر الحکم‌، ۳۲۱۴.
  7. اصول کافی‌، ۲/ ۳۹۶.
  8. بحارالانوار، ۷۲/ ۱۰۸.
  9. فرهنگ شیعه، ص 446.
  10. بحارالانوار، ۶۸/ ۷۲، ۱۰۸ و ۲۶۵.
  11. بحارالانوار، ۶۸/ ۲۷۱.
  12. چهل حدیث‌، امام خمینی/ ۱۳۵.
  13. فرهنگ شیعه، ص 446.
  14. میزان الحکمة، ۴/ ۳۳۴۴؛ در مکتب جمعه‌، ۳/ ۱۸۷؛ سیمای نفاق در قرآن‌، ۳۵.
  15. إِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ غَرَّ هَؤُلاء دِينُهُمْ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛ سوره انفال، آیه ۴۹؛ وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ نَافَقُواْ وَقِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا قَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُواْ قَالُواْ لَوْ نَعْلَمُ قِتَالاً لاَّتَّبَعْنَاكُمْ هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلإِيمَانِ يَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِم مَّا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يَكْتُمُونَ؛ سوره آل عمران، آیه ۱۶۷؛ أَلَمْ تَر إِلَى الَّذِينَ نَافَقُوا يَقُولُونَ لإِخْوَانِهِمُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَئِنْ أُخْرِجْتُمْ لَنَخْرُجَنَّ مَعَكُمْ وَلا نُطِيعُ فِيكُمْ أَحَدًا أَبَدًا وَإِن قُوتِلْتُمْ لَنَنصُرَنَّكُمْ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ لَئِنْ أُخْرِجُوا لا يَخْرُجُونَ مَعَهُمْ وَلَئِن قُوتِلُوا لا يَنصُرُونَهُمْ وَلَئِن نَّصَرُوهُمْ لَيُوَلُّنَّ الأَدْبَارَ ثُمَّ لا يُنصَرُونَ لَأَنتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً فِي صُدُورِهِم مِّنَ اللَّهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لّا يَفْقَهُونَ لا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلاَّ فِي قُرًى مُّحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَاء جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لّا يَعْقِلُونَ كَمَثَلِ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ قَرِيبًا ذَاقُوا وَبَالَ أَمْرِهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلإِنسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِّنكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ فَكَانَ عَاقِبَتَهُمَا أَنَّهُمَا فِي النَّارِ خَالِدَيْنِ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاء الظَّالِمِينَ؛ سوره حشر، آیه ۱۷- ۱۱؛ وَإِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ مَّا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلاَّ غُرُورًا وَإِذْ قَالَت طَّائِفَةٌ مِّنْهُمْ يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لا مُقَامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا وَيَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِّنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ وَمَا هِيَ بِعَوْرَةٍ إِن يُرِيدُونَ إِلاَّ فِرَارًا ؛ سوره احزاب ۱۲ و ۱۳؛ لَوْ كَانَ عَرَضًا قَرِيبًا وَسَفَرًا قَاصِدًا لاَّتَّبَعُوكَ وَلَكِن بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ الشُّقَّةُ وَسَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَكُمْ يُهْلِكُونَ أَنفُسَهُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ؛ سوره توبه، آیه ۴۲، فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ وَكَرِهُواْ أَن يُجَاهِدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَالُواْ لاَ تَنفِرُواْ فِي الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَّوْ كَانُوا يَفْقَهُونَ، آیه ۸۱، يَعْتَذِرُونَ إِلَيْكُمْ إِذَا رَجَعْتُمْ إِلَيْهِمْ قُل لاَّ تَعْتَذِرُواْ لَن نُّؤْمِنَ لَكُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أَخْبَارِكُمْ وَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ؛ آیه ۹۴، وَالَّذِينَ اتَّخَذُواْ مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِّمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلاَّ الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ، آیه ۱۰۷ و ....
  16. ر.ک: در مکتب جمعه‌، ۳/ ۱۸۸؛ سیمای نفاق در قرآن‌، ۴۰.
  17. فرهنگ شیعه، ص 446-447.
  18. «بی‌گمان منافقانند که نافرمانند» سوره توبه، آیه ۶۷.
  19. وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ وَقَالَ مُوسَى إِن تَكْفُرُواْ أَنتُمْ وَمَن فِي الأَرْضِ جَمِيعًا فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ؛ سوره ابراهیم، آیه ۷ و ۸.
  20. فرهنگ شیعه، ص 429.
  21. مُّذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذَلِكَ لاَ إِلَى هَؤُلاء وَلاَ إِلَى هَؤُلاء وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِيلاً ؛ سوره نساء، آیه ۱۴۳؛ لاَ يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلاَّ أَن تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛ سوره توبه، آیه ۱۱۰.
  22. يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا يَشْعُرُونَ ؛ سوره بقره، آیه ۹؛ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُواْ إِلَى الصَّلاةِ قَامُواْ كُسَالَى يُرَاؤُونَ النَّاسَ وَلاَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلاَّ قَلِيلاً ؛ سوره نساء، آیه ۱۴۲.
  23. غرر الحکم‌، ۱/ ۳۴۰.
  24. فرهنگ شیعه، ص 429.
  25. غرر الحکم‌، ۲/ ۴۷.
  26. فرهنگ شیعه، ص 429.
  27. غرر الحکم‌، ۶/ ۲۴۱.
  28. فرهنگ شیعه، ص 429.
  29. غرر الحکم‌، ۳۳۳.
  30. فرهنگ شیعه، ص 430.
  31. نهج البلاغه‌، خطبه ۱۷۶.
  32. فرهنگ شیعه، ص 430.
  33. غرر الحکم‌، ۳/ ۲۰۷.
  34. غرر الحکم‌، ۲/ ۶.
  35. فرهنگ شیعه، ص 430.
  36. غرر الحکم‌، ۲/ ۶.
  37. فرهنگ شیعه، ص 430.
  38. غرر الحکم‌، ۴/ ۳۳۲.
  39. فرهنگ شیعه، ص 430.
  40. غرر الحکم‌، ۲/ ۱۰۹؛ دانشنامه امام علی‌، ۴/ ۴۰۸- ۳۹۸.
  41. فرهنگ شیعه، ص 431.