عبادت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۵ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۰۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عبادت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

معناشناسی عبادت

بندگی، پرستش، خداپرستی، نیایش به درگاه خداوند. انسان بنده خداوند است. اطاعت و بندگی انسان در برابر خدا عبادت نام دارد.

اقوام و ملل مختلف روش‌های گوناگونی در پرستش و بندگی دارند و گاهی هم آمیخته به خرافات است. اسلام، نحوه عبادت را هم طبق فرمان خدا می‌‌داند.

انجام تکالیفی همچون نماز، روزه، حج و جهاد عبادت است. تنها باید خدا را پرستید و دستورهای او را اجرا کرد. این، "توحید در عبادت" نام دارد. عبادت باید خالصانه و دور از ریاکاری باشد تا پذیرفته گردد. هر که خداشناس‌تر باشد بیشتر عبادت می‌کند.

عبادت تنها نماز و ذکر و دعا نیست. تلاش برای تأمین زندگی از راه حلال، آموختن دانش، جهاد در راه خدا، رسیدگی به محرومان و نیکی به پدر و مادر نیز از بزرگترین عبادت‌هاست. قرآن، فلسفه خلقت جن و انس را عبادت خدا می‌داند﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ[۱] چرا که بندگی خدا انسان را به کمال روحی و معنوی و رشد اخلاقی می‌‌رساند و از گناهان و مفاسد باز می‌دارد.

قرآن از کسانی که بت می‌‌پرستند، یا کورکورانه از ظالمان و طاغوت‌ها پیروی می‌‌کنند نکوهش می‌کنند و تنها خدا را شایسته بندگی می‌‌داند[۲].

واژه‌شناسی لغوی

معنای واژه عبادت در کلام اهل لغت عرب

فیروزآبادی در القاموس می گوید:عبادت یعنی: طاعت[۳].

فیومی در المصباح المنیر می گوید:عبادت یعنی سرسپردگی و خضوع[۴].

ابن منظور در لسان العرب می گوید:عبادت یعنی: طاعت[۵].

سپس از زجّاج نقل می کند:درباره فرموده خدا: ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ چنین گفت: یعنی اطاعت می‌کنم تو را چنان اطاعتی که همراه با خضوع و سرسپردگی است. و معنای عبادت در لغت، طاعت همراه با خضوع است[۶].

و از ابن الانباری نقل می کند: فلان کس عابد است یعنی سرسپرده و خاضع برای خدای خویشتن و گردن‌نهاده به فرمان اوست، و فرموده خدای عزوجل: ﴿اعْبُدُوا رَبَّكُمُ یعنی اطاعت کنید پروردگار خود را[۷].

جوهری در صحاح می گوید:عبادت یعنی: طاعت[۸].

از آنچه اهل لغت درباره معنای "عبادت" گفته اند، استفاده می شود که معنای عبادت به اتفاق کلمات اهل لغت اطاعت خاضعانه است و از اینکه برخی لغویین انقیاد به امر را نیز در معنای عبادت آورده اند، به نظر می‌رسد معنای عبادت در زبان عرب اطاعت خاضعانه بی چون و چرا است که نتیجه اعتقاد به استحقاق اطاعت مطلق است.

بنابراین، عبادت به معنای اطاعت بی چون و چرای ناشی از اعتقاد به استحقاق اطاعت است که موجب خضوع و انقیاد می شود[۹].

حقیقت عبادت

حقیقت عبادت که توجّه به خداست، بازیافتن خود واقعی است. انسان خود حقیقی‌اش را در عبادت و در توجه به ذات حق پیدا می‌کند و می‌یابد[۱۰].[۱۱]

اهمیّت عبادت (ارزش و جایگاه عبادت)

ضرورت عبادت

اقسام عبادت

مراتب عبادت

شرایط عبادت

موانع عبادت

لوازم عبادت

آداب عبادت

آثار و نشانه‌های عبادت

فواید و کارکردهای عبادت

گستره عبادت

ویژگی های عبادت

عواقب ترک عبادت

عبادت در فرهنگ مطهر

عبادت در اصطلاح قرآن مفهوم گسترده‌ای دارد. یک درجه که عالی‌ترین درجه است، این است که انسان در مقابل چیزی سجده کند. ولی از آن مرحله که بگذریم، قرآن هر اطاعتی را عبادت می‌شمارد و لذا می‌فرماید: آن کس که هوای نفس خویش را اطاعت کند، خودپرست است. ﴿أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ[۱۲][۱۳]. هر توجه یا خضوع نسبت به چیزی عبادت نیست، خضوع نسبت به چیزی اگر جنبه تقدیس پیدا کند عبادت است. توضیح این که اگر اظهار خضوع انسان صرفاً به قصد و عنوان “خودکم‌بینی” و “خودکم نشان دادن” باشد تواضع و فروتنی است. و اما اگر اظهار خضوع به قصد و عنوان محترم شمردن دیگری باشد آن تعظیم و تکریم است. هیچ یک از تواضع و تعظیم عبادت نیست. فرق تواضع و تعظیم در این است که مفهوم و معنی تواضع اعلام کوچکی خود است و مفهوم و معنی تعظیم، اعلام عظمت و احترام دیگری است. و اما اگر خضوع انسان در برابر چیزی به عنوان تقدیس و تنزیه و اعلام مبرا بودن آن چیز از نقص باشد این عبادت است و برای غیر خدا جایز نیست، چون تنها موجودی که مبرا از نقص است و شایسته تقدیس است ذات احدیت است[۱۴]. عبادت به همان معنی خاصش مورد نظر است[۱۵]؛ یعنی همان خلوت با خدا، نماز، دعا، مناجات، تهجّد، نماز شب و مانند آنکه جزء متون اسلام است و از اسلام، حذف شدنی نیست[۱۶]. “عبادت” عمل مثبت است از قبیل نماز و روزه و حجّ و احسان به خلق[۱۷]. پس عبادت عبارت است از مواظبت بر برخی از اعمال که از ناحیه شارع دستور رسیده است[۱۸]. عبارت است از مواظبت بر برخی از اعمال که از ناحیه شارع دستور رسیده است. رابطه‌ای که انسان باید با خالق خود داشته باشد و ایمان خود را تجدید و تکمیل کند که “عبادت” نامیده می‌شود[۱۹]. عبادت، یعنی آن تجلّی خواست روحی بشر[۲۰]. پاره‌ای از قوانین مربوط به رابطه انسان با خداست که اسمش عبادت است[۲۱]. “عبادت” پیوند عملی با حقیقت[۲۲]. عبادت یعنی خضوع در نزد پروردگار، تسبیح و تنزیه و تمجید پروردگار[۲۳].[۲۴]

جستارهای وابسته

منابع

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی
  2. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام ج۱
  3. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر

پانویس

  1. و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند؛ سوره ذاریات، آیه ۵۶.
  2. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۴۴-۱۴۵.
  3. العبادة: الطّاعة؛ فیروزآبادی، القاموس المحیط، ج۱، ص۳۱۱، ماده «عبد».
  4. عَبَدْتُ: اللَّهَ (أَعْبُدُهُ) (عِبَادَةً) وَ هِىَ الانقِيَادُ وَ الخُضُوعُ؛ فیومی، المصباح المنیر، ج۲، ص۳۸.
  5. العبادة: الطّاعة؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۳، ص۲۷۲، ماده «عبد».
  6. و قال في قوله تعالى: ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ أَي نُطِيعُ الطاعةَ التي يُخْضَعُ معها... قال: و معنى العبادةِ في اللغة الطاعةُ مع الخُضُوعِ؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۳، ص۲۷.
  7. و قال ابنُ الأَنباريِّ: فُلانٌ عابِدٌ، و هو الخاضِعُ لِرَبِّهِ، المُسْتَسْلِمُ المُنْقَادُ لأَمْرِه. و قوله عزّ و جلّ: ﴿اعْبُدُوا رَبَّكُمُ أَي أَطيعوا ربّكم؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۳، ص۳۷.
  8. والعبادة: الطّاعة؛ اسماعیل بن حماد الجوهری، صحاح اللغه، ماده «عبد».
  9. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۱.
  10. انسان کامل، ص۲۳۷.
  11. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۳۷۴.
  12. «آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را، خدای خویش گرفته است» سوره جاثیه، آیه ۲۳.
  13. آشنایی با قرآن، ج۱-۲، ص۱۹۹.
  14. خدمات متقابل اسلام و ایران، ص۲۵۲.
  15. البته در اسلام هر کاری که انسان برای خدا انجام دهد، عبادت است. انسان وقتی که دنبال کار و کسب و شغل و فعالیت می‌رود و قصدش این است که با این کار، خود را [از دیگران] بی‌نیاز گرداند و عائله‌اش را اداره کند و به جامعه خود خدمت نماید، در حال عبادت است.
  16. انسان کامل، ص۴۴.
  17. مجموعه آثار، ج۷، ص۱۱۴.
  18. مقالات فلسفی (۲)، ص۱۵۱.
  19. مجموعه آثار، ج۳، ص۱۹۱.
  20. فلسفه اخلاق، ص۱۲۲.
  21. اسلام و مقتضیات زمان، جلد دوم، ص۴۱.
  22. تکامل اجتماعی انسان، ص۱۶۰.
  23. اسلام و مقتضیات زمان، جلد اول، ص۳۷۶.
  24. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۵۳۹.