سیاست در سیره معصوم
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل سیاست (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
معنای اصطلاحی
با توجه به تنوع تعاریف ارائه شده از معنای سیاست، به سختی میتوان به دیدگاهی مشترک در تعریف اصطلاحی این واژه از سوی اندیشمندان سیاسی دست یافت. در اصطلاح دینی نیز کاربردهای فراوانی از این اصطلاح مشاهده میشود. در یک مورد امام علی(ع) ضمن آنکه سیاست را همردیف “ولایت” قرار دادهاند، معاویه را اینگونه مورد خطاب قرار میدهد: «وَ مَتَى كُنْتُمْ يَا مُعَاوِيَةُ سَاسَةَ الرَّعِيَّةِ وَ وُلَاةَ أَمْرِ الْأُمَّةِ»[۱]؛ ای معاویه از چه زمانی سیاست رعیت و ولایت امت را بر عهده گرفتهای؟ در شرح غررالحکم نیز در تعریف سیاست چنین آمده است: سیاست رعیت، به معنای امر و نهی کردن و واداشتن ایشان در آن چه صلاحشان در آن باشد، است[۲].
در جایی دیگر از این اثر آمده است: زیبایی سیاست، عدالت در حکمرانی و بخشش در مقام قدرت است[۳]. امام حسن مجتبی(ع) نیز افزون بر تقسیمبندی سیاست به رعایت حقوق مربوط به خداوند، حقوق زندگان و حقوق مردگان، بر انجام اوامر و ترک مناهی الهی و همچنین انجام وظایف در قبال برادران دینی و خدمت به آنان تأکید میورزند[۴]. بنابراین، نگاه معصومان(ع) به موضوع سیاست برخلاف نظر اندیشمندان معاصر غرب، نگاهی توحیدی و الهی است و بر همین اساس سیره سیاسی خویش را پایهریزی کردهاند. یعنی در امور اجتماعی و سیاسی مردم به تأمین مصالح واقعی ملت و تدبیر امور ایشان بر پایه کمال و سعادت میاندیشیدند.[۵].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ نهجالبلاغه، نامه ۱۰.
- ↑ جمالالدین محمد خوانساری، شرح غررالحکم و دررالکلم، ج۵، ص۲۹۴.
- ↑ جمالالدین محمد خوانساری، شرح غررالحکم و دررالکلم، ج۳، ص۳۷۵.
- ↑ باقر شریف قرشی، حیاة الحسن، ج۱، ص۱۴۳.
- ↑ ملکزاده، محمد، سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور ص ۲۹.