اجماع در فقه سیاسی
مقدمه
اجماع: (ریشه آن جمع) عزم، همفکری کردن، همداستان شدن، همرأی شدن و اتفاق نظر[۱].
﴿فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَشُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً﴾[۲].
اجماع از اصولی است که اهل سنت در انتخاب جانشین رسول الله(ص) و خلیفه مسلمین بر آن پای میفشارند؛ امّا در مورد ترکیب مُجمعین اختلاف نظر فراوانی وجود دارد. اهل حق، اهل حل و عقد، صحابی رسول خدا(ص) از مهاجران و انصار و همه مسلمانان در اقوال مختلف اهل اجماع خوانده شدهاند[۳]. علت این اختلاف نیز در طُرق مختلف انتخاب خلیفه مسلمین پس از رسول الله(ص) در صدر اسلام بوده است.
اجماع در فقه شیعه نیز در طول کتاب و سنت و عقل از منابع شرع محسوب میشود[۴].
در فرهنگ سیاسی اجماع به توافق تقریبی همگانی اعضای یک گروه یا جمعیت درباره برخی قضایا یا موقعیتها که مستلزم تصمیم مشترک است، اطلاق میشود[۵][۶].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۰۱؛ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۲، ص۱۰۸؛ بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۰۰.
- ↑ «بنابراین با شریکهایتان همداستان شوید به گونهای که کارتان بر شما پوشیده نباشد» سوره یونس، آیه ۷۱.
- ↑ فرهنگنامه اصول فقه، ص۸۵.
- ↑ حامد ناجی، "اجماع"، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۱، ص۱۵۰.
- ↑ علیاکبر آقابخشی و مینو افشاریراد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۸۱.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص:۴۸-۴۹.