ابونمر کنانی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۲۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

وی از بنی الحارث بن عبد مناف بن کنانه[۱] بود. او را نیای تابعی مشهور، شریک بن عبدالله بن ابی نمر دانسته‌اند[۲]. برخی نام پدرش را عویف آورده‌اند [۳]. گفته‌اند ابونمر بن عویف بر بنی لیث بن بکر در مدینه وارد شد و خانه‌ای را که بدان "خانه آل ابی نمر" می‌گفتند برای خود اختیار کرد[۴]. بنا بر نقلی، وی بر بنی لیث بن بکر وارد شد و خانه‌اش را در قبیله اخرم بن لیث بنا نهاد که به خانه ابونمر شناخته شد[۵].

ابن حجر[۶] به نقل از ابن سعد، او را از کسانی دانسته است که در فتح مکه مسلمان شدند. برخی منابع به نقل از ابن سعد گفته‌اند او در احد در سپاه مشرکان با مسلمانان می‌جنگید و می‌گفت: دیدم که اصحاب رسول خدا(ص) ایشان را احاطه کرده بودند. تیر از راست و چپ آن حضرت عبور و در مقابل ایشان توقف می‌کرد و از پشت سر ایشان رد می‌شد و به ایشان نمی‌خورد[۷]. ولی ما در طبقات ابن سعد موجود درباره وی مطلبی نیافتیم. البته واقدی[۸] گزارشی قابل توجه از ابونمر در احد نقل کرده است. ابونمر در این گزارش، افزون بر مطلب یاد شده می‌گوید: من شعار یاران محمد(ص) را می‌شنیدم که می‌گفتند: اَمِت اَِمت و پیش خود می‌گفتم: ما اَِمت. وی برخی از جزئیات نبرد أحد را بازگو کرده است و می‌گوید: سپس خداوند مرا به اسلام هدایت کرد. ابن ابی الحدید[۹] نیز همین گزارش واقدی را آورده است. ابن حجر[۱۰] به نقل از ابن سکن - شاید برای اثبات صحابی بودن ابونمر - روایتی از عبدالحکم بن سفیان بن ابی نمر از عمویش از پدرش - یعنی ابونمر - آورده است که بر پایه آن ابونمر می‌گوید: رسول خدا(ص) برای غزوه‌ای خارج شد و عایشه همراه وی بود. هنگامی که آن حضرت از کنار منطقه عقیق گذشت به عایشه فرمود: ای عایشه! اگر در اینجا حیوان موذی زیاد نبود، جای مناسبی برای منزل بود. به نظر می‌رسد در سند این روایت، اشتباه یا افتادگی یک نام رخ داده باشد؛ چون ابن سکن، عبدالحکم - راوی روایت - را برادرزاده شریک بن أبی نمر معرفی کرده، در حالی که ابونمر، جد شریک است و نام پدر شریک، عبدالله است نه ابونمر. به علاوه آنکه برخی منابع، این روایت را از عبدالحکیم بن سفیان بن ابی نمر از پدرش از عمویش - یعنی برادر ابونمر - نقل کرده‌اند [۱۱]. که در این صورت، ابونمر در نقل این روایت نقشی ندارد.[۱۲]

منابع

پانویس

  1. و درست‌تر آن، مناه؛ ر.ک: ابن حزم، ص۱۸۸ و ابن شبه، ج۱، ص۲۶۳.
  2. ابن جوزی، ص۲۸۲؛ ابن حجر، ص۳۴۱.
  3. ابن شبه، ج۱، ص۲۶۳؛ ابن حجر، ج۷، ص۳۴۱.
  4. ابن شبه، ج۱، ص۲۶۳؛ سمهودی، ج۲، ص۷۶۰.
  5. ر.ک: ابن حجر، ج۷، ص۳۴۱.
  6. ر.ک: ابن حجر، ج۷، ص۳۴۱.
  7. ابن سید الناس، ج۱، ص۴۳۲؛ شامی، ج۴، ص۱۹۷.
  8. واقدی، ج۱، ص۲۶۱-۲۶۲.
  9. ابن ابی الحدید، ج۱۴، ص۲۵۹.
  10. ابن حجر، ج۷، ص۳۴۱.
  11. ابن ابی حاتم، ج۹، ص۳۲۹.
  12. خانجانی، قاسم، مقاله «ابونمر کنانی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۵۴۵.