الگو:صفحهٔ اصلی/مدخل برگزیده

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۲۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

غدیر خم نام مکانی بین مکه و مدینه است و نام سرزمینی بود که به خاطر وجود یک برکه که در آن آب باران جمع می‌شده است، به این نام شهرت یافته بود. در سال دهم هجری زمانی که پیامبر خاتم(ص) از سفر حجة الوداع به مدینه باز می‌گشت، با نازل شدن آیه ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ، دستور توقف در غدیر خم را صادر فرمود. طبق فرمان الهی، پیامبر(ص) باید علی(ع) را به جانشینی خود منصوب می‌کرد.

با دستور پیامبر(ص) مکانی را برای اجتماع مسلمانان آماده کردند. از جهاز شتران نیز مکانی مرتفع برای سخنرانی حضرت، آماده شد. جبرئیل مدت‌ها قبل از غدیر دستور تبلیغ امر ولایت را برای پیامبر آورده بود، لکن زمان خاصی برای رساندن آن به مردم تعیین نشده بود. پیامبر در ابلاغ این دستور احساس خطر جدی می‌کرد. کسانی از منافقان درصدد بودند که نگذارند این کار به سرانجام برسد و اگر پیامبر(ص) در تبلیغ ولایت امیرالمؤمنین(ع) [اصرار ورزید تا پای انکار پیامبری او بروند.

پیامبر(ص) به همه حاجیان دستور توقف داد، منادیان در میان مردم ندا دادند: «الصَّلَاةَ جَامِعَةً»: در نماز جماعت شرکت کنید! بعد از نماز، پیامبر(ص) بالای جهاز شتران قرار گرفت. نخست حمد و سپاس خداوند را به جا آورد و خود را به خدا سپرد سپس خطبه‌ای ایراد فرمودند: (...)، اکنون بنگرید با این دو چیز گرانمایه و گرانقدر که در میان شما به یادگار می‌گذارم چه خواهید کرد؟ یکی از میان جمعیت صدا زد کدام دو چیز گرانمایه یا رسول الله؟ پیامبر(ص) بلافاصله فرمود: اول ثقل اکبر، کتاب خداست که یک سوی آن به دست پروردگار و سوی دیگرش در دست شماست، دست از دامن آن برندارید تا گمراه نشوید و اما دومین یادگار گرانمایه، خاندان منند و خداوند خبیر به من خبر داده که این دو هرگز از هم جدا نشوند تا در بهشت به من بپیوندند، از این دو پیشی نگیرید که هلاک می‌شوید و عقب نیفتید که باز هلاک خواهید شد.

ناگهان مردم دیدند پیامبر(ص) به اطراف خود نگاه می‌کند گویا کسی را جستجو می‌کند. همین که چشمش به علی(ع) افتاد، خم شد و دست او را گرفت و بلند کرد، آن چنان که سفیدی زیر بغل هر دو نمایان شد و همه مردم او را دیدند و شناختند، در اینجا صدای پیامبر(ص) رساتر و بلندتر شد و فرمود: «ایها الناس من اولی الناس بالمؤمنین من انفسهم؟»؛ چه کسی از همه مردم نسبت به مسلمانان از خود آنها سزاوارتر است؟! گفتند خدا و پیامبر(ص) داناترند. پیامبر(ص) فرمود: خدا، مولی و رهبر من است، و من مولی و رهبر مؤمنانم و نسبت به آنها از خود شان سزاوارترم (و اراده من بر اراده آنها مقدم است) سپس فرمود: «فَمَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ‌»؛ «هر کس من مولی و رهبر او هستم، علی، مولی و رهبر او است» و این سخن را سه بار تکرار کرد و به دنبال آن سر به سوی آسمان برداشت و عرض کرد: «اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ أَحِبَّ مَنْ أَحَبَّهُ‌، وَ أَبْغِضْ مَنْ أَبْغَضَهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ أَدِرِ الْحَقَّ مَعَهُ حَيْثُ دَارَ» (...)

زنده نگه داشتن این عید، از وظایف معتقدان به ولایت علوی است و برگزاری جشن در این روز، سنّتی دینی و مقدس به شمار می‌رود. زیارت حضرت علی(ع) در این روز نیز، نوعی تجدید عهد با اوست.