عبادت در حدیث

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۱ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۲:۲۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

روایات متعددی از معصومین (ع) در تفسیر معنای عبادت مخلصانه خداوند وارد شده و آن را به اخلاص در اطاعت امر و نهی الهی و اطاعت امام منصوب از سوی خدا تفسیر کرده‌اند که برای نمونه به روایات ذیل اشاره می کنیم:

۱. در روایتی از کلینی آمده است: "به امام صادق (ع) گفتم تفسیر آیه ﴿اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ چیست؟ فرمود: به خدا سوگند احبار و راهبان آنان را به پرستش خویش فرانخواندند و چنانچه آنان را به پرستش خویش فرامی‌خواندند مردم اجابت نمی‌کردند؛ لکن حلالی را برای آنان حرام کردند و حرامی را حلال کردند پس مردم ناخودآگاه به پرستش آنان تن دادند"[۱].

روایت از نظر سند صحیح است و تفسیر عبادت را در قرآن کریم به معنای اطاعت تأیید می کند. مضمون روایت فوق این است که اهل کتاب، احبار و رهبان خود را در آنچه امر و نهی می کردند و حلال و حرام می‌شمردند، اطاعت می‌کردند و لذا آیه کریمه آنان را چنین توصیف می کند که احبار و رهبان خود را خدایان خود شمردند و آنها را پرستش کردند. بنابراین، اطاعت امر احبار و رهبان در قرآن کریم به عنوان عبادت و پرستش آنها قلمداد شده است.

۲. همچنین کلینی به سند صحیح از امام صادق (ع) روایت می کند که راوی می‌گوید: "از امام صادق (ع) درباره فرموده خدا: ﴿وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ[۲] پرسیدم، فرمود: مقصود شرکت در فرمانبری و اطاعت است نه پرستش و پرسیدم درباره فرموده خدا: ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ[۳] فرمود: آیه قرآنی گاه درباره فرد خاصی می‌آید؛ لکن در پیروان او جاری و ساری می‌شود؛ سپس پرسیدم: آیا هرکس غیر شما را در جایگاه امامت و رهبری قرار دهد از کسانی است که خدا را روی لبه راه عبادت کرده است؟ فرمود: آری و چه بسا به‌طور کلی از عبادت خدا خارج شود"[۴].

در این روایت نیز در تفسیر ﴿يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ کسی به عنوان مصداق آیه معرفی شده که اطاعت و پیروی از امام غیر منصوب از سوی خداوند را در پیش گرفته است، که تفسیر عبادت را در قرآن کریم به معنای اطاعت، مورد تأکید قرار می‌دهد.

۳. کلینی در روایتی دیگر به سند معتبر از امام صادق (ع) روایت می کند که فرمود: "کسی که فردی را در معصیت خدا اطاعت کند آن فرد را پرستیده است"[۵].

۴. همچنین کلینی به سند صحیح، روایت کرده است: "امام صادق (ع) فرمود: اگر مردمی خدای واحد را عبادت کنند و شریکی در عبادت قائل نباشند و نماز گزارند و زکات دهند و حج بیت‌الله را انجام دهند و روزه ماه رمضان بگیرند سپس به کاری که خداوند یا پیامبر (ص) انجام داده بگویند چرا به‌گونه دیگر انجام نداد، یا آنکه در دل چنین بپندارند، گرفتار شرک شده‌اند؛ سپس این آیه را تلاوت فرمود: ﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا[۶]؛ سپس امام صادق (ع) فرمود: برشما باد تسلیم و سرسپردگی"[۷].

از این روایت نیز استفاده می شود که در منطق قرآن کریم اخلاص در عبادت به نماز گزاردن و روزه گرفتن برای خدا نیست؛ اگرچه در این اعمال، هیچگونه شرکی در کار نباشد و به قصد امر خدا بجا آورده شود، بلکه اخلاص در عبادت خدا به اخلاص در اطاعت اوست و اخلاص در اطاعت خدا راهی جز اطاعت محض از رسول خدا (ص) و تسلیم تام و کامل بودن برای آن حضرت ندارد.

۵. علی بن ابراهیم در تفسیر آیه کریمه ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ[۸] از امام باقر (ع) روایت می‌کند: گفت، یعنی: برای دستور و فرمان و تکلیف آنان را آفریده و آفرینش آنان برای آن نبود که جبراً او را بپرستند بلکه آنان را آفرید تا به اختیار و انتخاب خود عمل کنند تا آنان را به وسیله امر و نهی بیازماید و معلوم کند چه کسی فرمانبر است و چه کسی نافرمانی می‌کند[۹].

۶. صدوق به سند خویش از امام صادق (ع) روایت می کند: "حسین بن علی (ع) برون آمد به سوی یاران خویش پس فرمود: هان ای مردم خدای جلّ ذکره بندگان را نیافرید مگر برای آنکه او را بشناسند، پس آنگاه که شناختند بپرستند، پس آنگاه که پرستیدند از پرستش غیر خدا بی‌نیاز شوند. شخصی پرسید: ای فرزند رسول خدا (ص) پدر و مادرم فدایت گردند معرفت خدا چیست؟ فرمود: معرفت خدا به این است که مردم هر زمانی امامی را که اطاعتش بر آنان واجب است بشناسند"[۱۰].

از این روایت نیز همچون روایت سابق استفاده می شود که ﴿يَعْبُدُونِ در آیه فوق‌الذّکر به معنای معرفت خدا و رهبری است که از سوی خدا برای امر و نهی و حکومت و اداره شئون مردم تعیین شده است، معرفتی که اطاعت از خدا و رهبر منصوب از سوی خدا را به دنبال دارد[۱۱].

منابع

پانویس

  1. «عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ يَحْيَى عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: قُلْتُ لَهُ: ﴿اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ. فَقَالَ: أَمَا وَ اللَّهِ مَا دَعَوْهُمْ إِلَى عِبَادَةِ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ دَعَوْهُمْ مَا أَجَابُوهُمْ وَ لَكِنْ أَحَلُّوا لَهُمْ حَرَاماً وَ حَرَّمُوا عَلَيْهِمْ حَلَالًا فَعَبَدُوهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۵۳ و ج۲، ص۳۹۸.
  2. «بیشتر آنان ایمان نمی‌آورند مگر درحالی‌که مشرک‌اند» سوره یوسف، آیه ۱۰۶.
  3. «برخی از مردم خدا را بر روی لبه راه می‌پرستند» سوره حج، آیه ۱۱.
  4. «عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ ضُرَيْسٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: ﴿وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ قَالَ: شِرْكُ طَاعَةٍ وَ لَيْسَ شِرْكَ عِبَادَةٍ وَ عَنْ قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ: ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ قَالَ: إِنَّ الْآيَةَ تَنْزِلُ فِي الرَّجُلِ ثُمَّ تَكُونُ فِي أَتْبَاعِهِ ثُمَّ قُلْتُ كُلُّ مَنْ نَصَبَ دُونَكُمْ شَيْئاً فَهُوَ مِمَّنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلى حَرْفٍ فَقَالَ نَعَمْ وَ قَدْ يَكُونُ مَحْضاً»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۳۹۷- ۳۹۸.
  5. «مَنْ أَطَاعَ رَجُلًا فِي مَعْصِيَةٍ فَقَدْ عَبَدَهُ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۳۹۸.
  6. «نه! به پروردگارت سوگند ایمان نخواهند آورد مگر آنکه تو را در تمام آنچه در آن بگو مگو دارند داور قرار دهند پس از آنچه تو حکم می‌کنی هیچ‌گونه ناخرسندی و دشواری در اندرون خود نیابند و یک سره سرسپرده باشند» سوره نساء، آیه ۶۵.
  7. «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع): لَوْ أَنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَ آتَوُا الزَّكَاةَ وَ حَجُّوا الْبَيْتَ وَ صَامُوا شَهْرَ رَمَضَانَ ثُمَّ قَالُوا لِشَيْءٍ صَنَعَهُ اللَّهُ أَوْ صَنَعَهُ النَّبِيُّ (ص) أَلَّا صَنَعَ خِلَافَ الَّذِي صَنَعَ؟ أَوْ وَجَدُوا ذَلِكَ فِي قُلُوبِهِمْ، لَكَانُوا بِذَلِكَ مُشْرِكِينَ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ: ﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع): فَعَلَيْكُمْ بِالتَّسْلِيمِ»، کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۳۹۸.
  8. «نیافریدم جن و انس را مگر برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.
  9. «قال: خلقهم للأمر و النهي و التكليف، و ليست خلقة جبرِ أن يعبدوه و لكن خلقة اختيار ليختبرهم بالأمر و النهي و من يطع اللَّه و من يعصي»؛ ابوالحسن علی بن ابراهیم القمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۳۳۱، و تفسیر نورالثقلین به نقل از تفسیر قمی، ج۷، ص۱۴۷.
  10. «قَالَ: خَرَجَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ (ع) عَلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ: أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلَّا لِيَعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَنْ سِوَاهُ، فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي فَمَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ؟ قَالَ: مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ»؛ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص۹، باب۹، عله خلق الخلق و اختلاف احوالهم، ح۱.
  11. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۱.