علم غیب مطلق

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۷ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۹ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

به حقیقت و واقعیت ناشناخته‌ای «غيب مطلق» گفته می‌شود که اطلاع از آن جز از راه دریافت علم از خدای متعال برای هیچ کس، در هیچ زمان و شرایطی امکان‌پذیر نیست[۱]. این غیب مطلق نیز بر دو گونه است:

نخست: غیبی است که تنها برای برخی از برگزیدگان خود آشکار می‌‌کند: ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ[۲]؛ مانند: ذات خدا یا برخی از نشانه‌های او؛ همچون: وحی، فرشتگان، بهشت و جهنم و رستاخیز که همه آنها از حواس ما غایب‌اند[۳].

دوم: غیبی است که نزد خود نگاه داشته و مختص ذات اوست. به این غیب مطلق دوم، «غیب مستأثر» یا «علم مستأثر» می‌‌گویند: ﴿إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ[۴]. لذا آگاهی از این نوع از غیب، «علم به غیب مطلق» نامیده می‌شود که در اصل مختص خدای تبارک و تعالی است، اما مانعی عقلی یا نقلی از دادن جزئیاتی از آن به برخی برگزیدگان الهی وجود ندارد؛ البته به مخلوق تعلیم‌یافته از این علم، در تعبیر قرآن و روایات، صفت «عالم به غیب» داده نمی‌شود؛ بلکه لفظ «اطلاع بر مغیبات» یا «اِخبار از غیب» به‌کار رفته است.

مصادیق غیب مطلق

از بزرگترین مصادیق غیب مطلق، ذات خداوند متعال است[۵] که نه با علم حصولی قابل درک است و نه با علم حضوری[۶]، نه با حواس: ﴿لاَّ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ[۷] و نه با قلب و فکر: «يَا مَنْ لَا تَحْوِيهِ الْفِكَرُ»[۸]، «يَا مَنْ لَا تُحِيطُ بِهِ الْفِكَرُ»[۹]، «لَا يُدْرِكُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَلَا يَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ»[۱۰]. برای هیچ بشری امکان اینکه احاطه به ذات پروردگار پیدا کند نیست؛ لذا او را "غیب الغیوب" می‌نامند[۱۱] شاید به همین دلیل بود که پیامبر خاتم(ص) می‌فرماید: «مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِك‏»[۱۲] و امام سجاد(ع) می‌فرماید: «أنتَ الّذي قَصُرَتِ الاَوهامُ عَنْ ذاتيّتِك، وَ عَجَزَتِ الأوهامُ عَنْ كيفيّتكَ، وَ لَم تُدرِكُ الأبصَارُ مَوضِعَ أيْنَيّتِكَ»[۱۳] البته باید دانست خداوند برای خودش مشهود است[۱۴]؛ زیرا غیب مطلق به معنای آنکه برای خودش هم روشن نباشد وجود ندارد و آن معدوم محض است[۱۵] چون خودش عین عدم است، یعنی خودی ندارد تا چیزی برای او معلوم باشد[۱۶].

از مصادیق دیگر غیب مطلق، می‌توان از قیامت نام برد که بر پایۀ روایات علم به روز قیامت از علوم غیبی مطلق است که کسی جز خداوند از آن آگاهی ندارد[۱۷] و نیز عالم فرشتگان و به طور کلی عالم ماوراءالطبیعه[۱۸].

جستارهای وابسته

پرسش‌های وابسته

  1. اقسام و انواع غیب کدام‌اند؟ (پرسش)
  2. غیب مطلق چیست و مصداق‌های آن کدام‌اند؟ (پرسش)
  3. آیا غیب مطلق برای خدا هم غیب است یا برای او قابل ادارک است؟ (پرسش)
  4. چرا خداوند را غیب مطلق خوانده‌اند؟ (پرسش)
  5. غیب اضافی یا نسبی چیست و مصداق‌های آن کدام‌اند؟ (پرسش)
  6. به چه دلیل برای خداوند غیبی وجود ندارد؟ (پرسش)
  7. اگر برای خدا غیبی وجود ندارد معنای عالم الغیب والشهادة چیست؟ (پرسش)
  8. آیا غیب و شهادت مراتب و درجات دارند؟ (پرسش)
  9. اقسام و انواع علم غیب کدام‌اند؟ (پرسش)
  10. علم غیب ذاتی چیست؟ (پرسش)
  11. علم غیب غیر ذاتی چیست؟ (پرسش)
  12. علم غیب فعلی یا حضوری یا دائمی و احاطی به چه معناست؟ (پرسش)
  13. علم غیب شأنى یا استعدادی یا ارادی و اختیاری به چه معناست؟ (پرسش)
  14. فرق بین علم غیب فعلی و شأنى چیست؟ (پرسش)
  15. آیا علم غیب معصوم متوقف بر اراده اوست یا بر صرف التفات و توجه؟ (پرسش)
  16. آیا علم غیب مراتب و درجات دارد؟ (پرسش)
  17. فرق علم غیب پیامبر با امام چیست؟ (پرسش)
  18. فرق بین آگاهی معصوم از غیب و آگاهی غیر معصوم از آن چیست؟ (پرسش)
  19. آیا علم غیب پیامبران و امامان از لحاظ مرتبه یکسان یا متفاوت است؟ (پرسش)

منابع

پانویس

  1. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان ج۳، ص ۴۱۴، مطهری، احمد، کاردان، غلام رضا، علم پیامبر و امام در قرآن، ص ۱۰؛ فاضل لنکرانی، اشراقی، پاسداران وحی، ص ۱۶۷؛ مروی، مصطفوی، دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ص ۱۳ و ۱۵؛ الهی، عباس، تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود، ماهنامه معرفت، شماره ۲۱۶، ص ٢۶.
  2. «او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد» سورۀ جن، آیات ۲۷-۲۸.
  3. ر.ک: تحریری، محمد باقر، جلوه‌های لاهوتی، ج ۱، ص ۱۵۷.
  4. «بی‌گمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو می‌فرستد و از آنچه در زهدان‌هاست آگاه است و هیچ کس نمی‌داند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمی‌داند در کدام سرزمین خواهد مرد؛ بی‌گمان خداوند دانایی آگاه است» سوره لقمان، آیه ٣٤.
  5. نقوی، سید نسیم عباس، علم پیامبر و ائمه به غیب، ص۹.
  6. عظیمی، محمد صادق، سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۱۴.
  7. چشم‌ها او را در نمی‌یابند؛ سوره انعام، آیه ۱۰۳.
  8. مهج الدعوات، ص۱۵۴.
  9. بحارالأنوار، ج۸۳، ص۳۳۵.
  10. نهج البلاغه، خطبه ۱.
  11. مرتضی مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۶ ص۱۷۳؛ رضوانی، علی اصغر، شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ج ۱، ص۵۴۲.
  12. علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج۸۳، ص۳۳۵.
  13. واژه‌ها در توصیف تو ناتوانند و به هنگام ترسیم ارزش‌هایت، از ناتوانی به گمراهی می‌روند و تار و پود الفاظ در زیر بار ستایش تو از هم می‌گسلد؛ صحيفه سجادیه، دعاى عرفه امام سجاد(ع)
  14. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان ج۳، ص۴۱۴.
  15. الهی، عباس، تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی درباره غیب و شهود، ماهنامه معرفت، شماره ۲۱۶، ص٢۶.
  16. نقوی، سید نسیم عباس، علم پیامبر و ائمه به غیب، ص۹.
  17. علی خیاط، محمد امین انسان، امامت در استنادهای قرآنی امام رضا، دوفصلنامه کتاب و سنت، شماره ۱، زمستان ۱۳۹۲، ص۶۶.
  18. عرفانی، محمد نظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص۱۰.