انفال در لغت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۰ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

«انفال» واژه‌ای عربی و در لغت جمع «نَفَل» است که‌ مفهوم لغوی واژه نفل، در سال‌های نخستین ظهور اسلام شناخته‌ شده بود؛ اما در طی قرن‌های بعد، با غلبه کاربرد اصطلاحی‌ آن‌، معنای لغوی‌اش به‌ فراموشی‌ سپرده‌ شد. برخی معنای آن را غنیمت، بخشش یا زیادی بیان کرده‌اند[۱]. برخی‌ نیز معنای اصلی را‌ زیادی دانسته و معانی‌ دیگر را به آن بازگردانده‌اند[۲].[۳] ازاین‌رو به نمازهای مستحبی «نافله» گفته‌اند[۴].[۵] نفل در زبان عبری به معنای «سقوط و هبوط» است[۶].

در «کشاف اصطلاحات الفنون» در معنای «نفل» می‌نویسد: نَقَل به فتح نون و فاء، در لغت به معنای زیاده است و غنیمت از آن رو نَفَل نامیده می‌شود که زائد در حلال‌ها است؛ زیرا غنیمت در دیگر امت‌ها حلال نبوده است. به بچه ولد الزنا نافله و زیادی گفته می‌شود؛ زیرا زائد بر هدف ازدواج است که بچه از صلب پدر باید باشد و این بچه، زیادی است. و در شریعت اطلاق می‌شود بر مال زیادی که رهبر مسلمانان به برخی غنیمت‌بران می‌دهد. و این عمل«تنفیل» نامیده می‌شود[۷].

راغب اصفهانی در «مفردات» با اینکه بیشتر به ریشه لغات می‌پردازد درباره واژه انفال و نفل، اول به بیان مصداق‌های آن پرداخته و می‌نویسد: «نَفَل، گفته شده، عین غنیمت است... و نفل آنچه برای انسان حاصل می‌شود پیش از غنمیت است. و گفته شده آنچه حاصل می‌شود برای مسلمانان بدون جنگ که همان فیء است و گفته شده نفل آن چیزی است از متاع و مانند آن، پس از آنکه غنائم تقسیم شده است. و بر این معنا حمل شده آیه ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفَالِ...[۸] و اصل آن از نفل است که زیاده بر واجب است و به آن نافله گویند»...[۹].[۱۰]

منابع

پانویس

  1. فیومی‌، المصباح المنیر، ج۲، ص۱۳۰؛ لسان‌العرب، ج۱۴، ص۲۴۴؛ القاموس‌المحیط، ج‌۴، ص‌۷۹، «نفل».
  2. راغب، مفردات، ص‌۵۲۴؛ التبیان، ج۵‌، ص‌۷۲؛ لسان‌العرب، ج۱۴، ص‌۲۴۵؛ عسکری، الفروق فی اللغه، ۱۶۴.
  3. ر.ک: دایرة المعارف بزرگ اسلامی.
  4. مجمع‌البحرین، ج۳، ص۱۸۱۹؛ المصباح، ص۶۱۹‌، «نفل».
  5. حسینی، صادقی فدکی، انفال، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵، ص۱۵ ـ ۲۳؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۱۲۷؛ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص۵۳؛ مهدی‌زاده آری، احمد، مقاله «انفال»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص۳۹۶ ـ ۴۰۲.
  6. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱۲، ص۲۱۰.
  7. کشاف اصطلاحات الفنون، ج۲، ص۱۷۲۱.
  8. «از تو از انفال می‌پرسند»... سوره انفال، آیه ۱.
  9. راغب، المفردات، ص۵۰۲.
  10. ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳، ص۵۴۱ - ۵۴۲.