علت پیدایش ادعاهای دروغین نیابت
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام مهدی(ع) است. "امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- از آنجا که پس از شهادت امام عسکری(ع) و آغاز غیبت صغرا، ارتباط رودرروی مردم با پیشوای معصوم قطع شد، "سفیران خاص" به گونهای ویژه، برای راهنمایی مردم، تلاشهای پردامنهای را آغاز کردند. ایشان از پراکندگی پیروان مکتب اهل بیت(ع) جلوگیری کرده و رهبری شیعیان را به دست گرفتند. پیروان اهل بیت(ع) رفتهرفته، با این روش خو گرفته و کارهای خود را از راه "سفیران چهارگانه" انجام دادند. و این خود جایگاه بلندی را برای این سفیران رقم زد. در این میان، افرادی سستایمان و کژاندیش برای رسیدن به اهدافی چند، به دروغ مدعی نیابت امام غایب شدند.
- در یک بررسی کوتاه میتوان برخی سرچشمههای این ادعاهای دروغین را در موارد زیر خلاصه کرد:
- سستی ایمان: یکی از عوامل مهم در چنین ادعاهای نادرستی، سستی باورهای دینی است؛ چرا که کسانی که دارای قوت مناسب ایمان هستند، هرگز برابر خواست پیشوای معصوم- در پیروی از سفیران خود- به بیراهه نمیروند. بیشترین افرادی که به دروغ چنین ادعایی کردند، از این کاستی برخوردار بودند.
یکی از افرادی که به دلیل سستی ایمان، دست به ادعاهای نادرست پرداخت، شلمغانی بود. پس از این، اشاره خواهد شد که شلمغانی از یاران امام حسن عسکری(ع) و از دانشمندان، دبیران و محدثان زمان خود در بغداد بود. کتابهای بسیاری داشت که در آنها، انبوه سخنان اهل بیت(ع) به چشم میخورد[۱]. هنگامی که راه انحراف و ارتجاع را پیش گرفت و از نظر اندیشه، عقیده و رفتار تغییر کرد، در روایات تغییراتی پدید میآورد؛ هرچه میخواست بر آنها میافزود و هر چه میخواست کم میکرد. نجاشی در رجال خود به این انحراف اشاره کرده است[۲].
- طمع در اموال امام: در زمان غیبت صغرا، برخی برای آن که اموال امام زمان(ع) را به وکیل و نماینده واقعیاش تحویل ندهند، ادعای نیابت و بابیت کردند. ابو طاهر محمد بن علی بن بلال از کسانی است که برای ثروتاندوزی، ادعای بابیت کرد. وی در آغاز کار، نزد امام عسکری(ع) فردی مورد وثوق بود و روایاتی از آن حضرت نقل کرده است؛ ولی رفتهرفته به دلیل پیروی از هوای نفس، راه انحراف در پیش گرفت و مورد مذمت خاندان وحی واقع شد. وی ادعا کرد که وکیل حضرت مهدی(ع) است. او نیابت نایب دوم حضرت مهدی(ع) را منکر شد و درباره اموالی که نزد وی جمع شده بود تا به حضرت مهدی(ع) برساند، خیانت کرد[۳]. نایب دوم، راه دیدار وی را با حضرت مهدی(ع) آسان نمود و امام(ع) به وی دستور داد: اموال را به نایبشان برگرداند؛ اما او در دشمنی و کژی خود باقی ماند. پایان کارش آن شد که توقیعی از ناحیه مقدسه حضرت مهدی(ع) بر لعن و نفرین و بیزاری از وی- در ضمن افرادی دیگر از جمله حلاج و شلمغانی- صادر شد[۴].
- رسیدن به شهرت: شهرتطلبی نیز از عوامل بسیار مهم در پیدایی باورهای خرافی و مذهبهای ساختگی است. اشتیاق به بزرگ شدن و خودنمایی از صفات نکوهیده اخلاقی است که انسان را به سوی کارهای خطرناک میکشاند[۵].
- انگیزههای سیاسی: یکی دیگر از عوامل پدید آمدن مدعیان بابیت، انگیزههای سیاسی است. دشمنان، گاهی به طور مستقیم و زمانی غیر مستقیم- برای آن که باور شیعیان را سست کرده و آنان را در پراکندگی فرو برند- برخی را تحریک میکنند تا ادعای بابیت کنند. در این راه، برخی عناصر را به دلخواه خویش تربیت کرده، به آنان دستور دادند ادعای بابیت کنند و آنان را با همه امکانات در این راه یاری کردند که برای نمونه میتوان به "علی محمد باب" اشاره کرد[۶].
پرسشهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ رجال نجاشی، ج ۲، ص ۲۳۹.
- ↑ شیخ طوسی، الفهرست، ص ۳۰۵؛ رجال نجاشی، ح ۲، ص ۲۹۴.
- ↑ ر.ک: کتاب الغیبة، ص ۴۰۰.
- ↑ طبرسی، الاحتجاج، ح ۲، ص ۴۷۴.
- ↑ ر.ک: تاریخ الغیبة الصغری، ص ۴۹۰.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۲، ص۱۶۸-۱۷۱.