حجت الهی در حدیث
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل خلافت الهی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
"الحُجة" در لغت، به معنای سبب پیروزی بر خصم[۱]، برهان[۲] و دلیل روشن[۳] برای احتجاج آمده است. به گفته ارباب لغت، جمع این واژه "حُجَج" است و هنگامی که عرب احْتَجَّ بالشيءِ میگوید، مقصود این است که آن شیء را حجت و دلیل خود قرار داده است[۴].
متون روایی شیعه از این واقعیت حکایت میکند که پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع)، همگی از مفهوم حجت الله برای تبیین و توصیف حقیقت مقام امامت استفاده کردهاند. روایات موجود در این باره، چنان فراوان است که بیگمان متواتر معنوی است و محقق را از بررسی سندی انبوه روایات یاد شده بینیاز میسازد[۵]. نگارنده بیش از صد روایت با سندهای مختلف از عصر رسول گرامی اسلام(ص) تا دوران غیبت صغرای امام عصر(ع) یافته است که پیشوایان دینی بارها در آنها از این مفهوم استفاده کرده و صحابه ایشان نیز در گفت و گوهای خود با پیشوایان، این مفهوم را به کار بردهاند. پیامبر گرامی اسلام(ص) در بیانات خود برای مردم، از امیرالمؤمنین(ع) با عنوان حجت الله یاد کردهاند؛ در این باره ابن عباس نقل میکند که پیامبر اکرم(ص) به امام علی(ع) فرمودند: "ای علی! تو پس از من، پیشوای مسلمانان و امیر مؤمنان و... و حجت خدا بر تمام مخلوقات هستی"[۶]. حضرت رسول(ص) در دیگر بیانات خود، با تأکید بر اینکه ائمه پس از ایشان دوازده نفرند، بر تمام آنها عنوان حجت الله را اطلاق کردهاند. ایشان در این باره فرمودند: "امامان پس از من به تعداد نقبای بنی اسرائیل و حواریون عیسی(ع) هستند... آنها حجتهای خدا در خلق اویند"[۷].
توجه به این نکته ضروری است که قلمرو حجت بودن امام تنها به شیعیان یا مسلمانان یا حتی انسانها محدود نمیشود، بلکه امام کسی است که بر تمام آفریدگان، اعم از انسان و غیر انسان، حجیت دارد؛ چنانکه پیامبر خدا(ص)، خود در روایت دیگری با عبارت «حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى بَرِيَّتِهِ»[۸]، بر این نکته تأکید کردهاند. ایشان در روایت دیگری، آنگاه که در مقام بیان نام امامان پس از خود بودهاند، از حضرت مهدی(ع) با عنوان «حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى بَرِيَّتِهِ»، یاد کردهاند[۹]. گفتنی است که امامان پس از ایشان نیز بر این حقیقت تأکید کردهاند؛ چنانکه امام صادق(ع) در روایتی، با همین تعبیر از امامان شیعه یاد کردهاند[۱۰]. همچنین اما هادی(ع) به هنگام زیارت قبر پدر بزرگوارشان، امام جواد(ع) فرمودند: "خدایا بر محمد بن علی... حجتت بر هر کسی که بر بالای زمینها و زیر خاک است، درود فرست"[۱۱]. همچنین ایشان در زیارت جامعه کبیره نیز با فراز «حُجَجاً عَلَى بَرِيَّتِهِ»[۱۲]، از چیستی مقام امامت سخن به میان آوردهاند. اینکه باید دید حجت الله در روایات پیشوایان دین، دارای چه مؤلفههای معنایی است.[۱۳]
منابع
پانویس
- ↑ خلیل بن احمد فراهیدی، العین، ج۳، ص۱۰؛ محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۲۲۸؛ محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس، ج۲، ص۱۷.
- ↑ اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاص، ج۱، ص۳۰۴؛ محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب؛ محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس.
- ↑ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات، ج۱، ص۲۱۸.
- ↑ محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۲۲۸.
- ↑ شایان ذکر است، چنانکه در فصل نخست این نوشتار بیان شد، مباحثی که در این فصل بیان میشود، برگرفته از روایات معتبری است که با توجه به قراین و شواهد، به صدور آنها از معصوم وثوق پیدا کردهایم. البته اگر گاهی تأکید میشود که روایتی خاص، صحیح یا معتبر است، از این باب است که روایت یاد شده حتی به طور مستقل و بدون سنجش آن با دیگر روایات، بکله از طریق اطمینان به وثاقت تمام راویان آن نیز صحیح و معتبر است. این امر به معنای توجه نداشتن به بحث سندی دیگر روایات یا معتبر نبودن روایات دیگری که نگارنده آنها را به کار برده است، نیست.
- ↑ «يَا عَلِيُّ أَنْتَ إِمَامُ الْمُسْلِمِينَ وَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ... وَ حُجَّةُ اللَّهِ بَعْدِي عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ». شیخ صدوق الامالی، ص۳۰۰.
- ↑ «الْأَئِمَّةُ بَعْدِي عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ حَوَارِيِّ عِيسَى... هُمْ حُجَجُ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ». علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص۷۵. برای ملاحظه روایات نبویای که از ائمه اطهار(ع) با عنوان «حجج الله» یاد کردهاند، ر.ک: شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۵۹؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۵۹؛ شیخ صدوق، من لا یحضر الفقیه، ج۴، ص۱۸۰؛ شیخ صدوق، الامالی، ص۲۱-۲۲؛ شیخ صدوق، الخصال، ج۲، ص۴۷۵. گفتنی است که قرآن کریم به صراحت تعداد نقبای بنیاسرائیل را دوازده نفر معرفی میکند: ﴿وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا﴾ [«و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم.».. سوره مائده، آیه ۱۲].
- ↑ شیخ صدوق، الخصال، ج۲، ص۳۰۶؛ علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص۱۸۷-۱۸۹.
- ↑ علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص۱۸۹.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۱۳.
- ↑ جعفر بن محمد بن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص۳۰۲؛ شیخ صدوق، من لا یحضر الفقیه، ج۲، ص۶۰۱.
- ↑ شیخ صدوق، من لا یحضر الفقیه، ص۶۰۹؛ محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۹۷.
- ↑ فاریاب، محمد حسین، معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان، ص ۱۲۳-۱۲۶.