امامت در فلسفه اسلامی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۱ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۵۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث امامت است. "امامت" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امامت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  1. صادر اول، در تمام مراتب عالم در رأس نظام است و در نتیجه، در عالم دنیا و در جوامع انسانی، همیشه باید امامی باشد که در رأس نظام قرار گیرد و امر تدبیر و وساطت در ارائه نور الهی را بر عهده گیرد[۱].
  2. امام، اسوه و غایت از خلقت است؛ زیرا ملاک در شرافت، توغّل بر حکمت و انوار الهی است و خلیفه الهی، بدواً و ختماً اقرب انوار به نور الانوار است و عالم هرگز خالی از حکمت و حجج الهی نیست[۲].
  3. همان طور که نور اول، اعظم و اشرف و اقرب انوار به نور حق است و نورانیت خود را مستقیماً از نور الانوار دریافت می‌کند، در جامعه بشری نیز، امام افضل و اشرف افراد امت در هر زمان است و انوار الهی و علوم و معارف خود را مستقیماً از پروردگار دریافت می‌کند[۳].
  4. در همه زمان‌ها باید امامی در هدایت الهی و وساطت در ایصال فیض در میان امت باشد تا خلایق را به توحید دعوت کند؛ و الا دوام فیض از عوالم ربوبی منقطع می‌گردد[۴].
  5. امام، به دلیل شدت اتصال به عوالم ربوبی، قادر بر تصرف در عالم و خرق عادات به اذن الهی می‌باشد[۵].
  6. رابطه انوار دون نسبت به فوق، رابطه شوقی است؛ زیرا اگر هر موجودی عاشق ذات خود و کمالات ذاتی خود است، عشق بیشتری به علل خود دارد و بر همین اساس، رابطه انوار عالم به نور اول، رابطه شدت شوق به محبوب و حتی بیش از شوق به ذات خود است. از سوی دیگر، این نه رابطه فقیر با غنی، بلکه رابطه عین فقر مطلق با غنای مطلق است. همچنین در قوس نزول، رابطه انوار قاهره نسبت به معلول‌های خود، رابطه غلبه و سیطره و سطوت و قهاریّت است و از این جهت، همه انوار، محبّ نور اعظم و غایت انوار هستند. از این رو، خلیفة الله، در همه مراتب، محبوب انوار آن مرتبه می‌باشد[۶].[۷]

امامت در فلسفه مشاء

امامت در فلسفه اشراق

امامت در فلسفه حکمت متعالیه

جستارهای وابسته

پرسش مستقیم

جایگاه ولایت و امامت در نظام تکوین و تشریع از دیدگاه مکتب اشراق چگونه ترسیم شده است؟ (پرسش)

منابع

پانویس

  1. شرح حکمة الاشراق (قطب الدین الشیرازی) (ط. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۳ ه.ش)، ص۱۸.
  2. حکمة الاشراق (ط. مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۳ ه.ش)، ص۱۱: المقدمة للمصنف.
  3. حکمة الاشراق (ط. مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۳ ه.ش)، ص۵۱۸.
  4. التلویحات النوعیة (مجموعه مصنفات شیخ اشراق (ط. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۳ ه.ش)، ج۱، ص۹۶).
  5. التلویحات النوعیة (مجموعه مصنفات شیخ اشراق (ط. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۳ ه.ش)، ج۱، ص۹۷.
  6. شرح حکمة الاشراق (قطب الدین الشیرازی) (ط. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۳ ه.ش)، ص۱۹.
  7. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۳ ص ۲۴۰.