ایام الله در قرآن

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۱:۴۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث ایام الله است. "ایام الله" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ایام الله (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

یوم در عرف به معنی قطعه محدودی از طول زمان است، چه این زمان کم باشد یا زیاد. از این‌رو، به فاصله زمانی بین طلوع خورشید تا غروب آن و همچنین به مقاطع گسترده‌تری از زمان، نیز یوم گفته می‌شود. این کلمه در قرآن، در معانی زمان، روز به طور مطلق و بدون توجه به قیدهای نور، روشنی و یا قیدهای دیگر در مقابل زمان: شب (اللّیل)، مانند آیات: ﴿قَالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَةِ وَأَنْ يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى[۱]، ﴿قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ[۲]، ﴿سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيَالٍ وَثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومًا[۳] در معنای عرفی، مانند این آیات: ﴿قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ[۴]، ﴿إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا[۵]، ﴿لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ[۶]؛ مطلق و بدون قید زمانی وقت و حین مانند: ﴿لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ[۷]، ﴿جَعَلَ لَكُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعَامِ بُيُوتًا تَسْتَخِفُّونَهَا يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَيَوْمَ إِقَامَتِكُمْ[۸] و در مفهوم روحانی، مانند این آیات: ﴿وَالْيَوْمِ الْآخِرِ[۹]، ﴿وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ[۱۰]، ﴿عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ[۱۱]، ﴿يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا[۱۲]، ﴿يَوْمِ الْبَعْثِ[۱۳]، ﴿يَوْمَ الْحَسْرَةِ[۱۴]، ﴿يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ[۱۵] آمده است. این در حالی است که مانند کلمه شب و لیل و صبح و فجر در آیاتی بر مفهوم روحانی آن دلالت دارد، به ان معنا که زمان و وقت معین در جهان ورای ماده را بیان می‌کند و با کلمه “یوم” معانی و مفاهیم آن عوالم را به ما می‌فهماند. البته در بیشتر استعمال‌های قرآنی مراد از یوم، جهان آخرت است؛ مانند: ﴿يَوْمِ الدِّينِ[۱۶]، ﴿بِالْيَوْمِ الْآخِرِ[۱۷]، ﴿يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا[۱۸]، ﴿يَوْمَ لَا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئًا[۱۹] و به معنای روز در مقابل شب یا در برابر ماه و سال نیست. همچنین به معنای مجموع شب و روز هم نیست، زیرا وقتی آسمان‌ها و زمین طومار گونه برچیده شود، دیگر حرکت وضعی و انتقالی زمین یا کره‌های دیگر مطرح نیست تا از آن شب و روز و سال و ماه پدید آید. حال درباره پیامبر در مواردی به جز تهدیدهایی که به مخالفین خود در سرپیچی از فرامین الهی کرده و یوم القیامه را زمان آن دانسته، مواردی برای همین دنیا و یا آخرت اما مشخص‌تر در مسئله نبوت این کلمه به کار رفته است.

  1. ﴿إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ[۲۰]. نکته: ﴿يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ خداوند جنگ احد را - روزی - که دو گروه مؤمنان و کافران در نبرد احد با هم روبه‌رو شدند، معرفی می‌کند و می‌فرماید: این که شیطان آنان را به لغزش کشاند و لغزیدند و روی گرداندند، - فرار از جنگ - نتیجه کسب بعضی از اندیشه‌ها و اعمال نابه‌جا و ناحق - سستی، گناه، عصیان - و محصول علاقه‌های آنان بود. خاطرات ناروا و گناه‌انگیز در اعضای عمل جریان می‌یابد و به صورت عمل گناهی در می‌آید و عمل در نفوس و روحیات باز می‌تابد و رخنه می‌کند، و به تدریج زیر بنای ایمان و استقامت را سست و لغزان و ناپایدار می‌دارد تا همین که کاسب گناه با حوادث سخت رو‌به‌رو شد، با حدوث یک تکان و اندیشه شیطانی و خلاف حق، لغزش می‌یابد و از مسئولیت روی می‌گرداند. این تبیینی است برای آگاهی رویگردان‌های از جنگ احد تا هشیار اندیشه‌ها و اعمال خود باشند و راه‌های رخنه وسوسه‌های شیطانی را ببندند تا ایمانشان استوار و استقامتشان پایدار شود. خداوند هم آنان را مشمول عفو خود ساخت: ﴿وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ[۲۱].
  2. ﴿لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ[۲۲].
  3. ﴿وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلَاءِ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ[۲۳].
  4. ﴿فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِنْ نَهَارٍ بَلَاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ[۲۴]. نکته: ﴿فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ... این آیه تفریع و نتیجه‌گیری از حقانیت معاد است که هم حجت عقلی بر آن دلالت دارد، و هم خدای سبحان از آن خبر داده، و شک و تردید را از آن نفی کرده است. و معنایش این است که: تو در برابر انکار این کفار صبر کن، و از اینکه به معاد ایمان نمی‌آورند حوصله به خرج ده، همان‌طور که رسولان اولوا العزم چنین کردند و در طلب عذاب برای آنان عجله مکن که به زودی آن - روز - را با عذاب‌هایی که دارد دیدار خواهند کرد، چون روز قیامت خیلی دور نیست، هر چند که اینان آن را دور می‌پندارند. ﴿كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِنْ نَهَارٍ این آیه نزدیکی قیامت را به ایشان و به زندگی دنیایشان بیان می‌کند چون وقتی آن روز را مشاهده می‌کنند و وعده‌هایی را که خدا از آن روز داده می‌بینند، و آن عذاب‌هایی که برایشان آماده شده مشاهده می‌کنند، حالشان حال کسی است که گویا بیش از ساعتی از یک روز در زمین درنگ نکرده‌اند. ﴿بَلَاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ یعنی این قرآن با بیان‌هایی که دارد تبلیغی است از جانب خدا از طریق نبوت، و با این حال آیا تصور دارد که با این هلاکتی که او خبر داده، غیر از فاسقان که از زی بندگی خارجند کسی دیگر هلاک شود[۲۵]. و در این آیه به عمر کوتاه دنیا اشاره شده است، به طوری که کافران در روز رستاخیز به نظرشان می‌آید که جز ساعتی در دنیا درنگ نکرده‌اند. این‌احساس یا به خاطر آن است که واقعاً عمر دنیا نسبت به آخرت ساعتی بیش نیست و یا این که کافران احساس می‌کنند به اندازه ساعتی از عمر خود استفاده صحیح کرده‌اند. البته ساعت در این موارد به معنای شصت دقیقه نیست، بلکه مقصود زمان کوتاه است و یک لحظه نیز ساعت است.
  5. ﴿يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ قَالُوا لَا عِلْمَ لَنَا إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ[۲۶].
  6. ﴿وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ[۲۷].

نکات

در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:

  1. خداوند خطاب به پیامبر درباره مسجد ضرار میفرماید: هرگز در این مسجد قیام به عبادت مکن و نماز مگزار ﴿لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا بلکه به جای این مسجد شایسته‌تر این است که در مسجدی قیام به عبادت کنی ﴿لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى که شالوده آن در روز نخست بر اساس تقوا گذارده شده است ﴿أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ نه این مسجدی که شالوده و اساسش از روز نخست بر کفر و نفاق و بی‌دینی و تفرقه بنا شده است؛
  2. خداوند خطاب به پیامبر میفرماید: و - یاد کن - آن روز را که از هر امّتی، گواهی از خودشان بر آنان بر می‌انگیزیم ﴿وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ و ما تو را شاهد و گواه بر این گروه مسلمانان قرار می‌دهیم ﴿وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلَاءِ در این آیه منظور ﴿وَيَوْمَ روز رستاخیز است. خداوند به همه چیز آگاهی دارد و نیاز به گواه ندارد، اما وجود این گواهان برای تأکید بیش‌تر بر نظارت دایمی بر اعمال انسان‌هاست و هشداری است به مردم که مراقب اعمال خود باشند؛
  3. ﴿يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ این آیه در حقیقت مکملی برای آیات قبل است، زیرا در ذیل آیات گذشته که مربوط به مسأله شهادت حق و باطل بود دستور به تقوا و ترس از مخالفت فرمان خدا داده شده، ﴿وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاسْمَعُوا[۲۸] در این آیه می‌گوید: از آن روز بترسید که خداوند پیامبران را جمع می‌کند ﴿يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ و از آنها در باره رسالت و مأموریت‌شان سؤال می‌کند و می‌گوید مردم در برابر دعوت شما چه پاسخی گفتند ﴿فَيَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ آنها از خود نفی علم کرده و همه حقایق را موکول به علم پروردگار کرده می‌گویند: خداوند ما علم و دانشی نداریم، تو آگاه بر تمام غیوب و پنهانی‌ها هستی ﴿قَالُوا لَا عِلْمَ لَنَا إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ و به این ترتیب سر و کار شما با چنین خداوند ﴿عَلَّامُ الْغُيُوبِ و با چنین دادگاهی است، بنابراین در گواهی‌های خود مراقب حق و عدالت باشید؛
  4. خداوند الغای پیمان‌های مشرکان را مطرح کرده و حتی تاریخ اعلام آن را تعیین می‌کند و می‌گوید: این اعلامی است از طرف خدا و پیامبرش به عموم مردم در روز حج اکبر - روز عید قربان - که خداوند و فرستاده او - رسول اکرم - از مشرکان بیزارند ﴿وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ[۲۹].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «گفت: وعده (ما با) شما روز (جشن) “آرایش” و آنکه مردم در روز روشن گردآوری شوند» سوره طه، آیه ۵۹.
  2. «فرمود: چندگاه درنگ داشتی؟ گفت: یک روز یا پاره‌ای از یک روز درنگ داشتم» سوره بقره، آیه ۲۵۹.
  3. «که (خداوند) آن را هفت شب و هشت روز پیاپی بر آنان چیره گردانید» سوره حاقه، آیه ۷.
  4. «گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست» سوره بقره، آیه ۲۴۹.
  5. «زیرا روز شنبه آنان ماهی‌هاشان نزد ایشان روی آب می‌آمدند» سوره اعراف، آیه ۱۶۳.
  6. «بی‌گمان خداوند در نبردهایی بسیار و در روز (جنگ) “حنین” شما را یاری کرده است» سوره توبه، آیه ۲۵.
  7. «هیچ‌گاه در آن (مسجد) حاضر مشو! بی‌گمان مسجدی که از روز نخست بنیان آن را بر پرهیزگاری نهاده‌اند سزاوارتر است که در آن حاضر گردی» سوره توبه، آیه ۱۰۸.
  8. «و خداوند از خانه‌هایتان برای شما جای آرامش پدید آورد و از پوست چارپایان برایتان خانه‌هایی برآورد که در روز جابه‌جایی و روز ماندنتان آن را سبک می‌یابید» سوره نحل، آیه ۸۰.
  9. «روز بازپسین» سوره بقره، آیه ۶۲.
  10. «و در رستخیز» سوره بقره، آیه ۸۵.
  11. «از عذاب روزی سترگ بیم دارم» سوره انعام، آیه ۱۵.
  12. «و روزی که همه آنان را گرد می‌آورد» سوره انعام، آیه ۱۲۸.
  13. «روز رستخیز» سوره روم، آیه ۵۶.
  14. «روز دریغ» سوره مریم، آیه ۳۹.
  15. «روزی که زبان و دست و پای آنها بدانچه می‌کرده‌اند به زیان آنها، گواهی می‌دهد» سوره نور، آیه ۲۴.
  16. «مالک روز پاداش و کیفر» سوره فاتحه، آیه ۴.
  17. «و روز واپسین» سوره بقره، آیه ۸.
  18. «روزی که روح و فرشتگان (دیگر) ردیف ایستند» سوره نبأ، آیه ۳۸.
  19. «روزی که هیچ کس برای دیگری هیچ اختیاری ندارد» سوره انفطار، آیه ۱۹.
  20. «بی‌گمان شیطان آنان را که در روز برخورد آن دو گروه (به دشمن) پشت کردند با برخی کارها که کرده بودند از راه به در برد و البته خداوند از آنان در گذشت؛ به راستی خداوند آمرزنده‌ای بردبار است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۵.
  21. پرتوی از قرآن، ج۵، ص۳۹۰.
  22. «هیچ‌گاه در آن (مسجد) حاضر مشو! بی‌گمان مسجدی که از روز نخست بنیان آن را بر پرهیزگاری نهاده‌اند سزاوارتر است که در آن حاضر گردی؛ در آن مردانی هستند که پاکیزه کردن (خود) را دوست می‌دارند و خداوند پاکیزگان را دوست می‌دارد» سوره توبه، آیه ۱۰۸.
  23. «و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است» سوره نحل، آیه ۸۹.
  24. «بنابراین شکیبا باش همان‌گونه که پیامبران اولوا العزم «۴» شکیبایی ورزیدند و برای آنان (عذاب را به) شتاب مخواه که آنان روزی که آنچه را وعده‌شان داده‌اند بنگرند، چنانند که گویی جز ساعتی از یک روز (در جهان) درنگ نکرده‌اند، این، پیام‌رسانی است؛ پس آیا جز بزهکاران نابود می‌گردند؟» سوره احقاف، آیه ۳۵.
  25. ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۳۱.
  26. «روزی که خداوند پیامبران را گرد می‌آورد و می‌فرماید که به (دعوت) شما چه پاسخ داده شد؟ می‌گویند: ما را هیچ دانشی نیست، بی‌گمان این تویی که بسیار داننده نهان‌هایی» سوره مائده، آیه ۱۰۹.
  27. «و (این) اعلامی از سوی خداوند و پیامبر او در روز حجّ اکبر به مردم است که خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند پس اگر توبه کنید برای شما بهتر است و اگر روی بگردانید بدانید که شما خداوند را به ستوه نمی‌توانید آورد و کافران را به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳.
  28. «و از خداوند پروا کنید و گوش فرا دهید» سوره مائده، آیه ۱۰۸.
  29. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۹۸۵.