آیه تبلیغ در حدیث

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۹ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۵۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

روایات در منابع شیعه

روایاتی که در مصادر شیعه درباره مورد نزول آیه تبلیغ وارد شده، همه پیرامون اعلان ولایت امام علی(ع) است و آن را مربوط به روز غدیرخم می‌داند. در این روایات، آیه مذکور از یک‌سو با آیات ولایت (آیه ۵۵ سوره مائدهاولی الامر (آیه ۵۹ سوره نساء) و اکمال (آیه ۳ سوره مائده) و از سوی دیگر با حدیث ثقلین پیوند خورده است.

ابوجعفر کلینی (م. ۳۲۸ق) با سند صحیح از زراره، فضیل بن یسار، بکیر بن اعین، محمد بن مسلم، برید بن معاویه و أبی الجارود جملگی از امام باقر(ع) چنین نقل می‌کنند: «أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رَسُولَهُ بِوَلَايَةِ عَلِيٍّ(ع) وَ أَنْزَلَ عَلَيْهِ- ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ[۱] وَ فَرَضَ وَلَايَةَ أُولِي الْأَمْرِ فَلَمْ يَدْرُوا مَا هِيَ فَأَمَرَ اللَّهُ مُحَمَّداً(ص) أَنْ يُفَسِّرَ لَهُمُ الْوَلَايَةَ كَمَا فَسَّرَ لَهُمُ الصَّلَاةَ وَ الزَّكَاةَ وَ الصَّوْمَ وَ الْحَجَّ فَلَمَّا أَتَاهُ ذَلِكَ مِنَ اللَّهِ ضَاقَ بِذَلِكَ صَدْرُ رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ تَخَوَّفَ أَنْ يَرْتَدُّوا عَنْ دِينِهِمْ وَ أَنْ يُكَذِّبُوهُ فَضَاقَ صَدْرُهُ وَ رَاجَعَ رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ[۲] فَصَدَعَ بِأَمْرِ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ فَقَامَ بِوَلَايَةِ عَلِيٍّ(ع) يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ فَنَادَى الصَّلَاةَ جَامِعَةً وَ أَمَرَ النَّاسَ أَنْ يُبَلِّغَ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ...»؛ خداوند، پیامبرش را به ولایت علی(ع) فرمان داد و بر او چنین نازل کرد: «تنها ولی شما خدا و رسول و مؤمنانی هستند که نماز به پا می‌دارند و در رکوع زکات می‌دهند» و [نیز] خداوند ولایت اولی الامر را واجب کرد، آنان نمی‌دانستند این ولایت چیست، پس خداوند به محمد(ص) فرمان داد ولایت را برای آنان تفسیر کند، همان‌گونه که احکام نماز و زکات و روزه و حج را تفسیر می‌کنند. چون این فرمان رسید، حضرت دلتنگ و نگران شد که نکند مردم از دینشان برگردند و ایشان را تکذیب کنند. حضرت به پروردگارشان رجوع کردند [و چاره خواستند] پس خداوند چنین وحی فرستاد: «ای رسول، آنچه بر تو نازل شد، ابلاغ کن؛ اگر نکنی رسالت آن [خدا] را به انجام نرسانده‌ای و خدا تو را از مردم نگه می‌دارد.».... پس حضرت به فرمان خدا امر ولایت را آشکار ساخت و به معرفی ولایت علی(ع) در روز غدیرخم پرداخت... و به مردم فرمان داد تا حاضران به غایبان اطلاع دهند.»..[۳]. این حدیث، مأموریتی را که خداوند در آیه تبلیغ بر عهده پیامبر نهاده، به خوبی تبیین می‌کند و آن را با آیه ولایت و اولی الامر و اکمال پیوند می‌دهد. ابوجعفر کلینی مضمون این حدیث را از طرف دیگر نیز نقل کرده است[۴]. ابن طاووس نیز آن را از الرسالة الواضحة با سند مؤلف آن مظفر بن جعفر بن حسن، از امام رضا(ع) از جدشان امام صادق(ع) نقل کرده است[۵].

محمد بن مسعود عیاشی نیز از ابن عباس، جابر بن عبدالله[۶]، امام صادق(ع)[۷] و امام باقر(ع)[۸] (با چند طریق) از مورد نزول آیه مذکور در حجة الوداع درباره ولایت امام علی(ع)، احادیثی متعدد نقل کرده است. در تفسیر [منسوب به] علی بن ابراهیم نیز همین مضمون با طرق گوناگون نقل و در برخی از آنها به پیوند آیه مذکور با حدیث ثقلین اشاره شده است[۹]. شیخ صدوق (م. ۳۸۶ق) نیز در ذیل روایتی دراز دامن از پیامبر خدا(ص) و عبدالله بن عباس[۱۰] به مورد نزول این آیه درباره ولایت امام علی، تصریح می‌کند[۱۱] و شیخ طوسی (م. ۴۶۰ق) نیز از امام صادق(ع) دعای پس از نماز غدیر را ذکر می‌کند که در آن به تفسیر آیه اشاره شده است[۱۲]. طبرسی صاحب کتاب الاحتجاج هم در ضمن گزارش واقعه غدیر و خطبه آن، مورد نزول این آیه را یادآور می‌شود[۱۳].[۱۴]

روایات در منابع اهل سنت

منابع

پانویس

  1. «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
  2. «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.
  3. کلینی، الکافی، کتاب الحجة، باب ما نص الله عزوجل و رسوله علی الأئمة(ع) واحدا واحدا، ج۱، ص۲۸۹، ح۴ و ص۲۹۰، ح۶ و نیز ر.ک: ابن عقده، کتاب الولایة، ص۱۹۸، ح۳۱ و به همین مضمون ر.ک: حموئی، فرائد السمطین، ج۱، ص۳۱۴، ح۲۵۰، باب ۵۸.
  4. کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۹۰، ح۶.
  5. ابن طاوس، الیقین، ص۳۷۲، باب ۱۲۲.
  6. عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۶۲، ح۱۳۱۲ و نیز ر.ک: طبرسی، جوامع الجامع، ج۱، ص۳۴۲.
  7. عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۶۳، ح۱۳۱۴.
  8. عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۶۲، ح۱۳۱۳ و ص۶۴، ح۱۳۱۵ و ص۶۵، ح۱۳۱۶.
  9. تفسیر [المنسوب ب] القمی، ج۱، ص۱۷۱ -۱۷۵ و ص۲۸۹، ح۴، و ص۲۹۵؛ ج۲، ص۲۰۱.
  10. ر.ک: محمودی، ترتیب الامالی، ج۴، ص۱۴۱، ح۱۶۹۹.
  11. صدوق، الامالی، ص۴۰۰ و ترتیب الامالی، ج۴، ص۲۵۱، ح۱۸۴۰ و نیز ر.ک: تفسیر فرات کوفی، ص۱۸۰- ۱۸۱، ح۲۳۲ و کوفی مناقب امیرالمؤمنین(ع)، ج۱، ص۱۴۱- ۱۳۹، ح۷۸.
  12. طوسی (شیخ طوسی)، تهذیب الاحکام، ج۳، ص۱۴۴.
  13. طبرسی، الاحتجاج، ج۱، ص۶۶ - ۸۶.
  14. نجارزادگان، فتح‌الله، بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت، ص ۱۳۱.